روزی روزگاری در سرزمینی دور، مردمی زندگی میکردند به اسم زبان آموزان. زبان آموزانی که آرزوی آنها، یادگیری زبان آلمانی بود. این زبان آموزان، همیشه دو چیز را در دست داشتند. کتابهایی به زبان آلمانی و تلفن همراهشان، تا بتوانند به اینترنت رفته و مقالههای سایت ایرانمهر را بخوانند.
روز به روز که میگذشت، نکات گرامری زبان آلمانی سختتر میشد، گویی میخواست فقط اشک زبان آموز را دربیاورد…اما هیچچیزی نتوانست جلوی تلاش و زحمت این زبان آموزان را بگیرد.
همانطور که خودتان میدانید، یکی از آن زبانآموزان، شما هستید.
خب، از بچگی همهی ما با داستانها و قصههای پریان بزرگ شده و همهی آنها را به خوبی میشناسیم. قصههایی نظیر هانسل و گرتل یا شنل قرمزی که حتی دوران پدر و مادرهایمان نیز وجود داشتهاند. خب، چرا یادگیری را از همین قصهها شروع نکنیم؟
در این مقاله قرار است به توضیح قواعد حالت مفعولی مستقیم بپردازیم و با تمریناتی که از لا به لای کتابهای قصههای پریان در آوردهایم، به یادگیری مشغول شویم.
اکنون، برای یادگیری زبان آلمانی دو راه دارید. یا استقامت، شجاعت و تلاشتان را ثابت کنید، یا اجازه دهید غول زبان آلمانی شما را ببلعد و به زانو در بیاورد.
داستان قصهی شما، همین است
خب، پس بیایید آخر قصه را خوب تمام کنیم!
قبل از هر چیز، بهتر است بدانید که اسامی آلمانی به انواع متفاوتی تقسیم بندی میشوند و هر کدام بر اساس مفهوم جمله، ایفای نقش میکنند.
در حقیقت چهار نوع اسم در زبان آلمانی وجود دارد:
Nominative: حالت فاعلی
Dative : حالت مفعولی غیر مستقیم
Genitive : حالت مالکیت
Accusative :حالت مفعولی مستقیم
به جملات زیر دقت کنید تا کاربرد هرکدام را در جملهها ببینید.
“من کلوچهی پدر را به مادربزرگ دادم.”
«من» در این جمله حالت فاعلی مستقیم است و «مادربزرگ»، حالت مفعولی غیر مستقیم که «کلوچه ی پدر» را به او دادهاند. در حقیقت، کلوچهی پدر، حالت مفعولی مستقیم است. در الگوی زیر، نقش هر بخش جمله را مشخص کردهایم:
حالت فاعلی: من
حالت مفعولی غیر مستقیم: مادربزرگم
حالت مالکیت: پدرم
حالت مفعولی مستقیم: کلوچهی
در این مقاله، فقط قرار است راجع به حالت مفعولی مستقیم در جمله صحبت کنیم.
شناسایی حالت مفعولی مستقیم
حروف اضافه حالت مفعولی مستقیم
از کجا باید بفهمیم که کدام کلمه، نقش حالت مفعولی مستقیم دارد؟ خب، خیلی ساده است! به حروف اضافهی مکملش دقت کنید!
- durch(از طریق)
- für(برای)
- gegen(در مقابل/به/بر ضد)
- ohne(بدون)
- um(در/دربارهی )
- bis(تا)
حروف اضافه را ابتدا به خوبی حفظ کرده و رفته رفته، به کمک آنها میتوانید این کلمات را سریعا تشخیص دهید.
برای مثال، به یک نی فکر کنید.
نی برای (für) نوشیدن مایعات به کار رفته و از طریق (durch) آن، نوشیدنی به دهان منتقل میشود. بدون (ohne) نی، نمیتوانید از نوشیدنی خود بنوشید، و تا وقتی که (bis) یک نی را در ظرف قرار ندهید، امکان استفاده از آن وجود ندارد. در (um) ابتدا، حجم زیادی از مایعات از طریق نی را مینوشید ولی رفته رفته، وقتی نی به (gegen) انتهای ظرف برخورد کرد، متوجه میشوید که چیزی از نوشیدنیتان، باقی نمانده است.
این مثال ممکن است از سادگی کمی روی اعصاب برود. اما اگر بتوانید از این طریق حروف اضافه را به خاطر بسپارید، راحتتر حالت مفعولی مستقیم را تشخیص میدهید.
حروف اضافهای که در زیر میبینید، برای هر دو حالت مفعولی مستقیم و غیر مستقیم، مورد استفاده قرار میگیرد و به حروف اضافهی دو جانبه معروف هستند؛ پس بهتر است نگاهی به آنها بیاندازیم.
- an(روی/در)
- hinter(پشت)
- in(داخل)
- über(بالای)
- neben(کنار/نزدیک)
- unter(پایین/زیر)
- vor(رو به روی/ در مقابل)
- zwischen(بین)
همانطور که میبینید، حروف اضافه موقعیت قرار گرفتن چیزی را مشخص میکند.
اگر حروف اضافه حرکات را توصیف کند، کلمهی مکمل آن حالت مفعولی مستقیم است.اما اگر اینطور نباشد، کلمهی مکمل آن حالت مفعولی غیر مستقیم است.
برای مثال: ماشین پشت من، حرکتی را بیان میکند و حالت مفعولی مستقیم را نشان میدهد، اما ماشینی که پشت من پارک شده است، حالت مفعولی غیر مستقیم را نشان میدهد.
حروف تعریف عام و خاص حالات مفعولی مستقیم
راه دیگر تشخیص حالت مفعولی مستقیم، دقت به حروف تعریف است، که بعد از آن قرار میگیرد.
به حروف تعریف زیر دقت کنید:
der, die, das, die
در حالت مفعولی مستقیم، حرف تعریف der به شکل زیر تغییر میابد:
den, die, das, die
به همین ترتیب، حرف تعریف ein نیز تغییر شکل پیدا میکند:
ein, eine, ein
و به این شکل، در جمله ظاهر میشود:
einen, eine, ein
توجه داشته باشید، هیچ حرف تعریف نکرهای در حالت جمع وجود ندارد. همانطور که در انگلیسی، استفاده از حرف تعریف a برای اسامی جمع اشتباه است، در آلمانی نیز به همین صورت است.
ممکن است متوجهی این نکته شده باشید که در زبان آلمانی، اسم مونث، جمع و خنثی به یک شکل ظاهر میشوند. این درحالی است که فرم مذکر کلمه، یک –n یا –en میگیرد.
خب، برویم سر وقت قصههای پریان
قصههای آلمانی بخوانید. قصههایی که قبلا همه را به زبان فارسی خوانده یا کارتون آن را دیدهاید. بنابراین، میتوانید به خوبی روی ساختار و نکات گرامری متنها، دقت کنید.
خب، اجازه دهید چند قصهی محبوب دوران بچگی را مرور کنیم. قصههایی که برادران گریم به قلم آورده و حسابی پرطرفدار شدهاند.
حالت مفعولی مستقیم را با هانسل و گرتل بیاموزید!
„Gretel nahm das Brot unter die Schürze, weil Hänsel die Steine in der Tasche hatte. Danach machten sie sich alle zusammen auf den Weg in den Wald.“
گرتل نان را زیر دامنش قایم کرد، چون هانسل درون جیبهایش پر از سنگ بود. سپس، آنها راهشان را به سمت جنگل آغاز کردند.
خب، بیایید حالت مفعولی مستقیم را پیدا کنیم!
در متن بالا، کلماتی که حالت مفعولی غیر مستقیم هستند را پیدا کنید. حتما به حرف اضافهها و حروف تعریف دقت کنید تا بتوانید کلمهای که به صورت مستقیم، اثر پذیر شده را تشخیص دهید.
تمام شد؟
آفرین!
این هم از پاسخها:
das Brot (نان)
die Steine (سنگها)
den Weg (راهشان)
خب، همه را درست حدس زده بودید؟
از خودتان آزمون بگیرید:
یک قصه به زبان آلمانی پیدا کرده و دور کلمات با حالت مفعولی مستقیم خط بکشید. سپس، به صورت زیر از خودتان امتحان بگیرید:
داستان شنل قرمزی را با کلمات مناسب، پر کنید
„_____ Jäger zog _____ Wolf den Pelz ab und ging damit heim, _____ Großmutter aß _____ Kuchen und trank _____ Wein, _____ Rotkäppchen mitgebracht hatte, und erholte sich wieder.“
شکارچی پوست گرگ را درآورده و به خانه رفت. مادربزرگ، زمانی که کیک را خورد و شربتی که شنل قرمزی برایش آورده را نوشید، حالش دوباره بهتر شد.
ای گرگ بدجنس، گویا تمام حروف تعریف را خورده تا شما مجددا آن را بنویسید!
خب، میتوانید حروف تعریف مناسب را در جای درست خود قرار دهید؟
کمی سعی کنید. ارزشش را دارد؛ بعد از آن صفحه را کمی پایین داده و پاسخها را نگاه کنید.
خب، آمادهاید؟ این هم از متن اصلی بدون جای خالی. به کلمات با دقت زیاد نگاه کرده و با متن خود مقایسه کنید:
„Der Jäger zog dem Wolf den Pelz ab und ging damit heim, dieGroßmutter aß den Kuchen und trank den Wein, den Rotkäppchen mitgebracht hatte, und erholte sich wieder.“
خب، سری بزنیم به قصهی سپید دندان! البته قبل از شروع، اگر حس میکنید به ترجمه نیاز دارید، نسخهی ترجمهشدهی این کتاب را تهیه کرده تا از لحاظ مفهومی، خیالتان راحت باشد و سپس، به تمرین بپردازید.
سفید برفی (Schneewittchen)
„_____ lusterte den _____, und als es sah, daß die _____ davon aß, so konnte es nicht länger widerstehen, streckte die _____ hinaus und nahm die _____.“
________ به ________ خیره شد و وقتی که دید _________ به _______ گاز زد، طاقت نیاورد و ______ را گرفت و ________ را بیرون کشید.
گرگ بدجنس برگشته و حالا تمام کلمات و صفتهای متصل به آنها را خورده است!
مجبورش کردیم همه را بالا بیاورد. اما الان کلمات را بهم ریخته داریم:
Schneewittchen
Hand
Bäuerin
giftige Hälfte
schönen Apfel an
آیا میتوانید اسم ها را در جای صحیح قرار دهید؟
Ready?
خب، در ادامه متن اصلی با تمام کلمات در جای صحیح قرار داده شدهاند. (کلمات را پررنگ کرده و سپس در جمله نوشتیم تا چیزی از چشمتان، جای نماند).
„Schneewittchen lusterte den schönen Apfel an, und als es sah, daß die Bäuerin davon aß, so konnte es nicht länger widerstehen, streckte die Hand hinaus und nahm die giftige Hälfte.“
سفید برفی به سیب زیبا خیره شد و وقتی دید که دختر مزرعهدار به آن سیب گاز زد، طاقت نیاورد و دستش را گرفت و نیمهی سمی را از دستش بیرون کشید.
خب حالا وقت آن رسیده که داستان خودتان را بنویسید.
بستگی به قوهی تخیلتان دارد. از قصهی پریان گرفته تا خاطرات شخصی خود، همگی موضوعاتی خوب برای تمرین نوشتن به زبان آلمانی هستند. حین نوشتن، حتما به صفت ها، حرف تعریفها و حرف اضافه ها دقت کنید و آنها را به درستی، به کار ببرید.
بعد از نوشتن چکار کنیم؟
طبیعتا باید مرحلهی بعدی یعنی صحبت کردن را آغاز کنید. هرچه بیشتر در این مورد تلاش کنید، انگیزهی شما در یادگیری ساختار زبان آلمانی بیشتر میشود. حین صحبت حتما به نکات گرامری حالت مفعول مستقیم در جمله، دقت کنید تا حسابی در آن راه بیافتید.
دنیای اطرافتان را توصیف کنید
به کمک این تمرین، هم دایره لغاتتان افزایش پیدا میکند هم نحوهی صحیح استفاده از کلمات با حالت مفعولی مستقیم را متوجه میشوید. چون زیاد باید از حروف اضافه کمک بگیرید، سعی کنید هرجایی که هستید، این کار را انجام دهید. در محل کار، اتاق خواب یا پارک، هیچ فرقی نمیکند، فقط به توصیف بپردازید. به مثال زیر دقت کنید:
“Ich sehe eine Frau. Sie wirft ihrem Kind einen Ball zu”
این جمله جهت توصیف زنی که با کودکش توپ بازی میکند، به کار رفته است.
Ein Junge trägt einen blauen Pulli”?
جملهی بالا نیز جهت توصیف پسری که شنل آبی رنگ پوشیده، بیان شده است.
اسم بازیگر را نام ببرید!
میتوانید اسم نویسنده را از طریق مثال زیر، حدس بزنید؟
Ich trage einen Bart und ich habe , geschrieben. Wer bin ich?”
سرگذشت هاکلبری فین. من ریش دارم و سرگذشت هاکلبری فین را نوشتهام. خب من کی هستم؟
آیا حدس شما مارک تواین بود؟ با دوستانتان این بازی را انجام داده و حالت مفعولی مستقیم را تمرین کنید.
خب، تبریک میگوییم. به پایان این مقاله رسیدید، یعنی چیزهای زیادی یاد گرفتید و حسابی هم تمرین کردهاید. پس آخر قصهی شما نیز، به خوبی و خوشی تمام شد.
بیشتر بخوانید:آلمانی را با خواندن یاد بگیرید
بیشتر بخوانید:با شش راه ساده، زبان آلمانی را بهتر صحبت کنید
نظر خود را با ما در میان بزارید