همانطور که خودتان نیز معتقد هستید، زبان آلمانی زبان آسانی نیست و در یادگیری آن ممکن است با مشکلات مختلفی رو به رو شوید. پس متاسفانه، ممکن است بیشتر از ده بار در زبان آلمانی اشتباه کنید. اگرچه، در این مقاله قرار است رایجترین اشتباهات که توسط زبان آموزان مبتدی رخ میدهد صحبت کنیم.
اما قبل از اینکه شروع به معرفی این اشتباهات کنیم، اجازه دهید راجع به نکتهای صحبت کنیم: فرق زبان مادری با زبان دوم چیست؟ خب فرق که زیاد دارند، اما تفاوت اصلی میان آنها این است که حین یادگیری زبان مادری، آن را با هیچ زبان دیگری اشتباه نمیگیرید. یک نوزاد، با ذهنی خالی به دنیا آمده و زبان مادریاش را میآموزد. بدون اینکه هیچ تصوری راجع به ساختار آن زبان داشته باشد. خب بدیهی است که شما از این قابلیت و مزیت بزرگ نوزادان! بهره نمیبرید. میخندید؟ اما گاهی دوباره نی نی شدن بد نیست، نه؟
طبیعتا بیشتر فارسی زبانان ابتدا به یادگیری زبان انگلیسی میپردازند. به این ترتیب، زمانی که قصد دارند یک زبان جدید مثل آلمانی یاد بگیرند، از آن توقع دارند که ساختاری شبیه ساختار زبان انگلیسی داشته باشد.
اولین چیزی که هر زبان آموزی باید بپذیرد این است که هیچ راه درست یا غلطی برای تغییر ساختار یک زبان وجود ندارد. به عبارتی، همینه که هست. انگلیسی انگلیسی است، آلمانی هم آلمانی است. فارسی هم که دردسرهای مخصوص به خودش را دارد. اصلا اگر شبیه بهم بودند که جذابیتی نداشتند. اگر بخواهید راجع به مدل گرامر یا واژگان یک زبان بحث کنید، مثل این است که راجع به هوای بسیار گرم تابستان بحث کنید: شما نمیتوانید چیزی را تغییر دهید. فقط میتوانید نق بزنید. اگر جنسیت کلمهی Haus مذکر است (das) شما نمیتوانید آن را به der تغییر دهید. اصلا دلیل اینکه هر زبان گرامر مخصوص به خودش را دارد، این است که از مردن و کهنه شدن زبان، جلوگیری شود.
اشتباه اجتناب ناپذیر است
حتی اگر تداخلات بین زبان آلمانی و فارسی را متوجه شوید، یعنی میتوانید بدون بروز هیچ اشتباهی به یادگیری زبان آلمانی بپردازید؟ البته که نه. خب، این احساس که ممکن است اشتباه کنید مشکل دیگری به وجود میآورد که آن هم ترس از اشتباه کردن است. بیشتر زبان آموزان از این نکته رنج میبرند و از اشتباه کردن میترسند. اما این خودش بزرگ ترین اشتباه است.
صحبت کردن و نوشتن به زبان آلمانی، برای هر زبان آموز یک نوع چالش به وجود می آورد. اما ترس از اشتباه کردن ممکن است شما را کاملا متوقف سازد. معمولا زبان آموزانی که کمتر به این نکته اهمیت میدهند در پروسههای یادگیری سریعتر و موفقتر عمل میکنند.
- به زبان فارسی فکر کردن
خب کاملا طبیعی است که حین یادگیری یک زبان جدید، به زبان مادری خود فکر کنید. اما یکی از بزرگترین اشتباهات در تمام زبان آموزان مبتدی، ترجمهی تحتالفظی کلمات آلمانی به فارسی است. حین یادگیری، باید آلمانی فکر کردن را تا جایی که میتوانید تمرین کنید. این هیچ ربطی به سطح زبان شما ندارد. حتی زبان آموزان مبتدی نیز میتوانند جملات و عبارات ساده را در ذهنشن مرور کرده و آلمانی فکر کنند. اما اگر از زبان فارسی مثل یک عصا کمک گرفته و همیشه همه چیز را ابتدا از زبان آلمانی به فارسی ترجمه کرده و سپس مفهومش را متوجه میشوید، مطمئن باشید که به طور حتم، کار اشتباهی انجام میدهید. تا وقتی که زبان آلمانی را در سر خود نشنوید، نمیتوانید زبان آلمانی را به خوبی یاد بگیرید. همچنین به یاد داشته باشید که در زبان آلمانی، اجزای جمل مثل زبان انگلیسی با یکدیگر ترکیب نمیشود.
- قاطی کردن جنسیت اسامی با یکدیگر
خب، در زبان فارسی که برای هیچ اسمی جز زن و مرد، جنسیت مشخص نمیشود. اما در زبان فرانسوی، ایتالیایی و اسپانیایی دو جنسیت برای هر اسم مشخص میکنند. این در حالی است که در زبان آلمانی، برای هر اسم سه جنسیت مشخص شده است. بنابراین چون هر کلمهی آلمانی ممکن است der،die یا das باشد، باید کلمات آلمانی را با جنسیت آنها حفظ کنید تا هیچوقت به اشتباه نیفتید. اگر برای یک کلمه جنسیت اشتباهی انتخاب کنید، ممکن است معنی کلمه را نیز تغییر دهید. اوضاع وقتی بدتر میشود که بدانید هر کودک شش سالهی آلمانی، جنسیت کلمات را مثل بلبل ادا میکند.
- گیج شدن
اگر در دستور زبان فارسی یا انگلیسی با مبحث «حالت فاعلی» مشکل داشتید، یا نمیتوانستید مستقیم یا غیر مستقیم بودن حالت مفعولی کلمه را تشخیص دهید، حتما در زبان آلمانی به مشکل برمیخورید. زبان آلمانی زبانی منعطف است و به همین دلیل، صفتها و حروف تعریف با پسوندهای متفاوتی ظاهر میشوند. برای مثال der به den یا dem تغییر میکند و البته که دلیلی پشت این تغییر قرار دارد. خب، برای درک آن میتوان به علت تغییر he به him در زبان انگلیسی اشاره کرد. تغییر صحیح و منطقی این لغات و رعایت این نکتهها، آنچنان هم سخت و گیج کننده نیست.
- ترتیب کلمات
ترتیب کلمات در زبان آلمانی از ترتیب کلمات یک جمله در زبان انگلیسی منعطفتر هستند و به همین دلیل، به راحتی میتوان نوع جمله را از آخرین کلمهی آن تشخیص داد. در زبان آلمانی، فاعل ممکن است همیشه در ابتدای جمله ظاهر شود. همچنین در جملات وابسته، فعل در آخر جمله ظاهر میشود. خب، کمی جای خوشحالی دارد که در این مورد ساختار زبان آلمانی کمی شبیه به دستور زبان فارسی است.
- به جای du، کسی را sie صدا زدن
تقریبا در هر زبانی جز انگلیسی، برای (تو) از دو کلمهی مختلف استفاده میکنند. یکی برای شرایط رسمی و یکی برای شرایط خودمانی. مثل تو و شمای زبان فارسی. البته در انگلیسی قدیم نیز برای مواقع رسمی و غیر رسمی دو نوع (you) داشتند که البته شکل آنها هیچ شباهتی به شکل you نداشت. Thou و thee در این مواقع مورد استفاده قرار میگرفتند و البته کاربرد آنها مثل du در آلمانی بود)اما به دلایلی، این کلمات طی زمان تغییر کرده و به جای thee و thou، در تمام شرایط فقط از you استفاده میشود. بنابراین انگلیسی زبانها برای استفاده از Sie( رسمی) و du/ihr (خودمانی) اما خب این مشکل انگلیسی زبان ها است! یک فارسی زبان خوب فرق تو و شما را درک میکند پس به خوبی میتوانید فرق این دو را تشخیص داده و به درستی آنها را استفاده کنید.
- استفادهی اشتباه از حروف اضافه
یکی از رایجترین اشتباهات زبان آموزان، استفادهی نادرست از حروف اضافه است. فارسی، آلمانی و انگلیسی هرسه حروف اضافهی متفاوتی دارند.
صبر کردن برای/waiting for/warten auf
علاقه داشتن به/be interested in/sich interessieren für
در زبان فارسی، شما برای بیماری خاصی دارو میخورید؛ ولی در زبان آلمانی، شما در مقابل(gegen) بیماری، دارو میخورید. البته در زبان آلمانی حروف اضافهای وجود دارند که در دو حالت مختلف به کار میروند. یعنی حالت مفعولی مستقیم و غیر مستقیم که البته به مفهوم جمله بستگی دارد.
- استفاده از اوملات
حروف اوملات (Umlaute) میتواند زبان آموزان مبتدی را به دردسر بیاندازد. وجود اوملات در کلمه، معنی آن را به راحتی تغییر میدهد. برای مثال، zahlen به معنای پرداخت کردن است، اما zählen به معنای حساب کردن است. Bruder به معنای برادر است اما Brüder به معنای برادران. البته فقط همین دو تا نیست. کلمات زیادی در زبان آلمانی با اوملات نوشته شدهاند و معنیهای متفاوتی دارند. چون در زبان فارسی و انگلیسی چنین چیزی وجود ندارد، ممکن است زبان آموزان را با مشکل مواجه کند. همیشه حین یادگیری به این حروف دقت کنید چون پتانسیل زیادی برای به اشتباه انداختن شما دارند. چون فقط a، o و u میتوانند دو نقطه یا اوملات داشته باشند، به این حروف دقت بیشتری داشته باشید.
- با حروف بزرگ نوشتن
زبان آلمانی نیز مثل زبان انگلیسی، یک زبان مدرن و پویا است که در آن تمامی اسامی باید با حروف بزرگ نوشته شوند، اما در نوشتن این اسامی گاهی مشکلاتی پیش میآید. برای مثال، برخلاف انگلیسی، صفات ملیتی با حروف بزرگ نوشته نمیشوند. (مطمئنا هیچگاه در یک متن رسمی و معتبر نمیبینید که کسی Iranian را iranian، یا American را american بنویسد.) به خاطر این نکته ممکن است سعی کنید صفتهای ملیتی زبان آلمانی را نیز به حروف بزرگ بنویسید که اشتباه است. البته به علت پیچیدگی املای زبان آلمانی، گاهی خود آلمانیها نیز در نوشتن کلماتی چون am besten یا auf Deutsch اشتباه املایی دارند. با اینکه میدانم دیکته نوشتن یکی از آزاردهندهترین مشق شب است، اما تنها با تکرار و تمرین زیاد میتوانید قوانین املا و با حروف بزرگ نوشتن را به زبان آلمانی یاد بگیرید.
- استفاده از افعال کمکی Haben و Sein
در زبان انگلیسی، زمانی که میخواهید از وجه present perfect یا حال کامل استفاده کنید، باید آن را با فعل کمکی have در جمله به کار ببرید. فارسی زبانان مشابه همین وجه را در دستور زبان خود دارند که به آن ماضی نقلی میگویند. Past perfect هم که ماضی بعید است. از اینها گذشته، طبیعتا آلمانیها نیز در دستور زبان خود همین وجهها را دارند. با این تفاوت که در وجه present/past perfect ، از فعل کمکی (haben (haveیا (sein (to be استفاده میکنند. بعد از این افعال نیز قسمت سوم فعل اصلی در جمله قرار میگیرد که شاید یک لبخند بزرگ روی لبهایتان بنشاند.
بله، بالاخره یک چیز مشترک با گرامر زبان انگلیسی در این زبان پیدا کردیم. البته مراقب باشید این شباهتها شما را به دردسر نندازد و در استفاده از آنها اشتباه نکنید. همچنین به خاطر داشته باشید؛ چون افعال کمکی to be زیاد در زبان آلمانی کاربرد ندارند، باید بفهمید که در کدام وجه از sein استفاده کنید. همچنین باید تمرین کنید که در چه شرایطی، فعل در وجه present یا past perfect صرف شده و از فعل کمکی habenیا seinاستفاده میکند.
منبع: thoughtco
بیشتر بخوانید:اشتباهات رایج زبانآموزان مبتدی آلمانی
نظر خود را با ما در میان بزارید