افعال عبارتی ( Phrasal verbs) بخشی ضروری از زبان انگلیسی هستند و اغلب زبان را محاورهای، پویا و ظریفتر میکنند. این ترکیبها میتوانند طیف وسیعی از اعمال، ایدهها و احساسات را بیان کنند و اغلب در زبان انگلیسی گفتاری و نوشتاری استفاده میشوند.در میان بسیاری از حروف اضافه ای ( prepositions) که افعال عبارتی ( phrasal verb) را تشکیل می دهند، up یکی از همه کاره ترین و پرکاربردترین آنهاست. در این مقاله از مجموعه مقاله های آموزشی آموزشگاه زبان ایرانمهر، معانی و کاربردهای مختلف phrasal verb up را بررسی خواهیم کرد. با بررسی برخی از رایج ترین مثال ها، درک واضح تری از نحوه استفاده صحیح و مطمئن از این ترکیب ها در زمینه های مختلف به دست خواهید آورد. چه زبان آموزی باشید که به دنبال گسترش دایره لغات خود هستید یا یک سخنور مسلط با هدف اصلاح درک خود از افعال عبارتی، تسلط بر افعال با up دقت و تنوع را به مهارت های زبانی شما اضافه می کند.
تعریف افعال عبارتی ( phrasal verbs)
در گرامر زبان انگلیسی، فعل عبارتی ( phrasal verbs) ترکیبی از یک فعل و یک یا چند جزء (معمولاً یک حرف اضافه ( preposition) یا یک قید( adverb)) است که با هم معنایی متمایز از فعل اصلی ایجاد می کنند. جزء دوم اغلب معنای فعل را به طور کامل تغییر می دهد و آن را اصطلاحی یا خاص تر می کند. مثلاً «give up» به معنای ترک کردن است که به خودی خود با معنای فعل «give/ دادن» متفاوت است. افعال عبارتی معمولاً در مکالمه و نوشتار روزمره به خصوص در زمینه های غیررسمی استفاده می شود. آنها می توانند طیف وسیعی از اعمال، حالات یا احساسات را بیان کنند و تسلط بر آنها برای دستیابی به تسلط به زبان انگلیسی ضروری است. معانی آنها اغلب بلافاصله از تک تک کلمات مشخص نمی شود، بنابراین درک آنها نیاز به تمرین و آشنایی با زمینه دارد.
اهمیت افعال عبارتی ( phrasal verbs) در گرامر زبان انگلیسی
در فرآیند آموزش زبان انگلیسی، افعال عبارتی برای تسلط بر زبان انگلیسی بسیار مهم هستند، زیرا نقش مهمی در ارتباطات گفتاری و نوشتاری دارند. بر خلاف افعال منفرد، افعال عبارتی معانی ظریف تری را منتقل می کنند و اغلب در مکالمات روزمره استفاده می شوند، که آنها را برای به نظر رسیدن طبیعی و روان ضروری می کند. آنها به سخنرانان اجازه میدهند تا طیف وسیعی از اعمال، احساسات و ایدهها را به شیوهای مختصرتر و اغلب غیررسمیتر بیان کنند. برای مثال، بهجای گفتن « arrive unexpectedly/ بهطور غیرمنتظرهای رسید»، زبانهای بومی معمولاً از « turn up/ تصور کردن» استفاده میکنند. افعال عبارتی نیز برای درک عبارات اصطلاحی حیاتی هستند که در رسانه ها، ادبیات و گفت و گوهای معمولی رایج هستند. تسلط بر آنها نه تنها درک مطلب را افزایش می دهد، بلکه به زبان آموزان کمک می کند بیشتر شبیه به زبان مادری به نظر برسند و مهارت های ارتباطی و توانایی آنها را برای درگیر شدن با محتوای معتبر انگلیسی بهبود می بخشد.
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
معنی up در افعال عبارتی ( phrasal verbs) ها
“up” در افعال عبارتی به طرز باورنکردنی همه کاره است و بسته به فعل که با آن جفت می شود، می تواند معانی مختلفی را منتقل کند. در حالی که “up/ بالا” یک تعریف واحد و ثابت ندارد، معمولا ایده هایی مانند افزایش، تکمیل، بهبود، یا حرکت به موقعیت بالاتر را بیان می کند. علاوه بر این، “up” می تواند معانی مجازی بیشتری در زمینه های مختلف به خود بگیرد، و آن را به عنصری کلیدی در شکل دادن به معنای کلی یک فعل عبارتی تبدیل می کند.
- افزایش / Increase
یکی از متداول ترین معانی “بالا” در افعال عبارتی در گرامر زبان انگلیسی، نشان دادن افزایش در چیزی است. این می تواند هم به چیزهای ملموس/ tangible مانند سرعت/ speed یا حجم/ volume و هم به مفاهیم انتزاعی/ abstract concepts مانند حالت/ mood یا سطوح انرژی/ energy levels اشاره داشته باشد.
خوشحال کردن/ Cheer up: برای ایجاد احساس خوشبختی در شخصی یا خوش بینانه تر.
مثال:
She was feeling down, but a good laugh really cheered her up
او احساس ناراحتی می کرد، اما یک خنده خوب واقعاً او را خوشحال کرد.
سرعت/ Speed up: برای افزایش سرعت یا سرعت چیزی/ increase the speed or rate.
مثال:
You need to speed up if you want to catch the bus
اگر می خواهید اتوبوس را بگیرید، باید سرعت خود را افزایش دهید.
در هر دو مثال، “بالا” به نوعی تشدید یا بهبود دلالت دارد، خواه خلق و خوی فرد را تقویت کند یا روندی را با سرعت بیشتری انجام دهد.
- کامل/پایان – Complete/Finish
یکی دیگر از عملکردهای مهم “بالا” در افعال عبارتی، علامت دادن به تکمیل/ completion یا پایان دادن یک عمل است. این اغلب شامل نهایی کردن یک کار، رویداد یا فرآیند است.
Wrap up/ تکمیل: برای تکمیل یا تمام کاری، به ویژه یک جلسه، رویداد یا گفتگو.
مثال:
Let’s wrap up the meeting; we’re running out of time.
بیایید جلسه را به پایان برسانیم، زمان ما در حال اتمام است.
Clean up/ تمیز کردن: برای پایان نظافت/ finish cleaning یا تمیز کردن/ tidy up یک فضا.
مثال:
After the party, everyone helped clean up the mess
بعد از مهمانی، همه به پاک کردن آشفتگی کمک کردند.
در اینجا “بالا” ایده رسیدن به پایان یا نتیجه گیری چیزی که در حال انجام بود را پیشنهاد می کند و نشان می دهد که عمل یا رویداد اکنون کامل شده است.
- Movement/Direction/ حرکت/جهت
در دوره زبان انگلیسی، در برخی موارد، “بالا” حرکت یا جهت را منتقل می کند، اغلب نشان می دهد که چیزی به موقعیت بالاتر یا مکان مرتفع منتقل می شود.
Pick up/ برداشتن: برای بالا بردن( lift) یا ( raise) چیزی از یک موقعیت پایین تر به بالاتر.
مثال:
He bent down to pick up the keys from the floor
او خم شد تا کلیدها را از روی زمین بردارد.
Look up/ نگاه کردن: برای بالا بردن نگاه یا جستجوی اطلاعات.
مثال:
I had to look up the address online before going to the event
من باید قبل از رفتن به رویداد آدرس را به صورت آنلاین جستجو می کردم.
در این مثال ها، “بالا” نشان دهنده حرکت رو به بالا یا عملی است که شامل رساندن چیزی به نقطه بالاتر، چه به صورت فیزیکی/ physically (برداشتن چیزی) و چه به صورت مجازی/ figuratively (به دنبال اطلاعات) است.
- Intensity/ شدت
در دوره زبان انگلیسی، “بالا” همچنین می تواند برای دلالت بر افزایش شدت/ increase in intensity استفاده شود، به ویژه هنگامی که به مواردی مانند دما/ temperature، احساسات/ emotion یا تلاش/ effort اشاره می شود. این ایده تقویت یا تشدید یک حالت خاص را منتقل می کند.
Heat up/ گرم کردن: بالا بردن دمای چیزی، اغلب در آشپزی یا به معنای مجازی/ figurative sense.
مثال:
I need to heat up the leftovers from last night’s dinner.
من باید باقیمانده شام دیشب را گرم کنم.
Shape up/ شکل دادن : برای بهبود/ improve یا عملکرد بهتر، به ویژه از نظر رفتاری یا کاری/ terms of behavior or work.
مثال:
If you want to keep your job, you better shape up and meet the deadlines
اگر می خواهید شغل خود را حفظ کنید، بهتر است خود را شکل دهید و ضرب الاجل ها را رعایت کنید.
در اینجا، “بالا” برای نشان دادن یک تشدید عمل می کند، خواه گرمای چیزی را افزایش دهد یا کسی را وادار به بهبود عملکرد خود کند.
کاربردهای مجازی «بالا»/ Figurative Uses of ‘Up’
علاوه بر این معانی ملموس تر/ concrete meanings، “بالا” در افعال عبارتی می تواند بسته به بافت، معانی مجازی یا انتزاعی/ figurative or abstract meanings نیز به خود بگیرد. می تواند نماد تغییر، رشد یا شروع یک عمل باشد./ symbolize change, growth, or the initiation of an action
به عنوان مثال:
Come up/ بالا آمدن: به وجود آمدن/ arise یا به وجود آمدن/ occur، اغلب به طور غیرمنتظره.
مثال:
A problem came up during the meeting that we need to address
مشکلی در طول جلسه پیش آمد که باید به آن رسیدگی کنیم.
Grow up/ بزرگ شدن: بلوغ یا بزرگسال شدن.
مثال:
She wants to be a doctor when she grows up
او می خواهد وقتی بزرگ شد دکتر شود.
در گرامر زبان انگلیسی، در اینجا “بالا” نشان دهنده تغییر حالت یا شرایط است که از یک مرحله به فاز دیگر حرکت می کند، خواه یک رویداد رخ دهد یا یک فرد در حال بلوغ باشد.
به طور خلاصه، جزء “بالا” در افعال عبارتی چند منظوره است و نقشی محوری در تعیین معنای عبارت دارد. چه نشاندهنده افزایش، تکمیل، حرکت، یا تشدید باشد، “بالا” به افعالی که همراهش است تطبیق پذیری و تفاوت ظریفی میافزاید. درک این کاربردهای مختلف کلید تسلط بر افعال عبارتی و افزایش تسلط در زبان انگلیسی است.
افعال عباراتی رایج با “بالا”
در این بخش، برخی از رایجترین افعال عبارتی را با “بالا” بررسی میکنیم، معانی آنها را توضیح میدهیم و مثالهایی برای نشان دادن نحوه استفاده از آنها در زمینههای مختلف ارائه میکنیم. این افعال عبارتی طیف گستردهای از اعمال، از پایان دادن به روابط گرفته تا افزایش سرعت را پوشش میدهند و تسلط بر آنها به شما کمک میکند تا به زبان انگلیسی روانتر و طبیعیتر ارتباط برقرار کنید. لازم به ذکر است لیست افعال عبارتی با up محدود به آنچه در زیر می آید نیست و تنها به رایج ترین ها پرداخته شده است.
- جدا شدن / Break up
معنا: پایان دادن به یک رابطه یا شراکت، چه شخصی و چه حرفه ای.
مثال 1:
After five years together, they decided to break up because of their differences
بعد از پنج سال با هم بودن، به دلیل اختلافاتشان تصمیم به جدایی گرفتند.
مثال 2:
The company is planning to break up its operations into smaller units to improve efficiency
شرکت در حال برنامه ریزی برای تقسیم عملیات خود به واحدهای کوچکتر برای بهبود کارایی است.
- تماس بگیرید/ Call up
معنا: تماس با شخصی از طریق تلفن یا سایر روش های ارتباطی.
مثال 1:
I need to call up my friend and confirm our dinner plans for tonight
باید با دوستم تماس بگیرم و برنامه شام امشبمان را تایید کنم.
مثال 2:
The company called up all its employees for a quick meeting after the announcement
شرکت همه کارکنان خود را برای یک جلسه سریع پس از اعلام فراخواند
- تسلیم شو/ Give up
معنا: دست کشیدن از تلاش، تسلیم شدن، یا ترک یک فعالیت.
مثال 1:
After several failed attempts, she was about to give up on learning French
بعد از چندین بار تلاش ناموفق، او قصد داشت از یادگیری زبان فرانسه منصرف شود.
مثال 2:
Don’t give up now! You’re so close to finishing the project
اکنون تسلیم نشوید! شما به اتمام پروژه بسیار نزدیک هستید.
- راه اندازی / Set up
معنا: ایجاد، ترتیب دادن یا سازماندهی چیزی، مانند یک رویداد، سیستم یا تجارت.
مثال 1:
They decided to set up a new office in the city to expand their market presence
آنها تصمیم گرفتند برای گسترش حضور خود در بازار، حضور خود در بازار را پررنگ تر کنند.
مثال 2:
I need to set up a meeting with the marketing team to discuss the new campaign
من باید یک جلسه با تیم بازاریابی برای بحث در مورد کمپین جدید ترتیب دهم.
- نشان دادن / Show up
معنا: رسیدن به مکانی، اغلب به طور غیرمنتظره یا بدون اطلاع کمی.
مثال 1:
She didn’t expect anyone to show up at her party, but surprisingly, all her friends came
او انتظار نداشت کسی در مهمانی او حاضر شود، اما در کمال تعجب، همه دوستانش آمدند.
مثال 2:
The CEO didn’t show up to the meeting on time, which caused some frustration among the staff.
مدیرعامل به موقع در جلسه حاضر نشد که باعث ناامیدی کارکنان شد.
- برداشتن / Pick up
معنا: یادگیری یا جمع آوری اطلاعات، مهارت ها یا اشیاء. همچنین به معنای بلند کردن چیزی است.
مثال 1:
He picked up Spanish very quickly after living in Mexico for six months
او پس از شش ماه زندگی در مکزیک خیلی سریع زبان اسپانیایی را یاد گرفت.
مثال 2:
Can you pick up some groceries on your way home?
آیا می توانید در راه خانه مقداری خرید خواربار کنی؟
- پاک کردن / Clean up
معنا: مرتب کردن یا تمیز کردن چیزی مخصوصاً بعد از بهم ریختگی یا اتفاقی.
مثال 1:
Everyone helped clean up the kitchen after the party
همه به تمیز کردن آشپزخانه بعد از مهمانی کمک کردند.
مثال 2:
The city is working hard to clean up the streets after the storm
همه شهر سخت در تلاش است تا خیابان ها را پس از طوفان پاکسازی کند.
- افزایش سرعت / Speed up
معنی: افزایش سرعت یا تسریع در سرعت چیزی.
مثال 1:
You need to speed up if you want to finish the project by the deadline
اگر می خواهید پروژه را در مهلت مقرر به پایان برسانید، باید سرعت خود را افزایش دهید.
مثال 2:
The car sped up as it entered the highway, quickly reaching 100 mph
ماشین با ورود به بزرگراه سرعت خود را افزایش داد و به سرعت به سرعت 100 مایل در ساعت رسید.
- جستجو کردن/ Look up
معنا: برای جستجوی اطلاعات، معمولاً در یک کتاب، در اینترنت یا از طریق منبع مرجع.
مثال 1:
I need to look up the address of the restaurant before we leave
من باید قبل از راه افتادن آدرس رستوران را جستجو کنم.
مثال 2:
She looked up the word in the dictionary to understand its meaning better.
او کلمه را در فرهنگ لغت جستجو کرد تا معنای آن را بهتر بفهمد.
- رسیدن / Turn up
معنا: رسیدن، اغلب به طور غیرمنتظره، یا ظاهر شدن پس از گم شدن یا مفقود شدن.
مثال 1:
I was worried when I didn’t see him, but he turned up at the last minute
وقتی او را ندیدم نگران بودم، اما او در آخرین لحظه ظاهر شد.
مثال 2:
The missing documents finally turned up in the office drawer
اسناد گمشده بالاخره در کشوی دفتر پیدا شد.
- ساختن/ Build up
معنا: افزایش تدریجی، به ویژه در طول زمان، که اغلب به قدرت، تنش یا فشار اشاره دارد.
مثال 1:
Over the years, he managed to build up a successful business
در طول سالها، او موفق به ایجاد یک تجارت موفق شد.
مثال 2:
The excitement in the room built up as the speaker approached the stage
هیجان در اتاق با نزدیک شدن سخنران به صحنه ایجاد شد.
- ادامه بده / Keep up
معنا: حفظ سرعت یا سطح معین یا ادامه دادن به انجام کاری با همان سرعت دیگران.
مثال 1:
I had to run faster to keep up with my friends during the hike
من مجبور بودم سریعتر بدوم تا از دوستانم در حین پیاده روی عقب نمانم.
مثال 2:
She worked hard to keep up with her studies while juggling a full-time job
او سخت کار می کرد تا با تحصیلات خود ادامه دهد در حالی که یک شغل تمام وقت را انجام می داد.
افعال عبارتی با “up” طیف گسترده ای از معانی را شامل می شود، از معنای تحت اللفظی (مانند برداشتن/ pick up یا تمیز کردن/ clean up) تا مجازی/ figurative (مانند ساختن/ build up یا تسلیم شدن/ give up). درک و تمرین این افعال رایج عبارتی می تواند به طور قابل توجهی مهارت های درک و ارتباط را بهبود بخشد.
بیشتر بخوانید: آموزش گرامر افعال جداشدنی در انگلیسی با ذکر مثال و تمرین
بیشتر بخوانید:آموزش گرامر افعال جدا نشدنی در انگلیسی با ذکر مثال و تمرین
کاربردهای خاص «بالا» در افعال عبارتی
در کلاس زبان انگلیسی، در حالی که جزء “بالا” اغلب با اعمال فیزیکی مانند افزایش سرعت یا بلند کردن چیزی همراه است، همچنین نقش حیاتی در بیان معانی انتزاعی/ abstract، تصویری/ figurative، یا اصطلاحاتی/ idiomatic در افعال عبارتی دارد. این افعال عبارتی اغلب شامل احساسات، تعاملات اجتماعی/ social interactions یا ایده های مفهومی/ conceptual ideas است. علاوه بر این، بسیاری از افعال عبارتی با “بالا” دارای معانی متعددی هستند که می توانند بر اساس زمینه ای که در آن استفاده می شوند تغییر کنند.
کاربردهای تصویری «بالا» در افعال عبارتی/ Figurative Uses
- خوشحال باشید/ Cheer up
معنا: برای خوشحال کردن کسی یا تشویق به داشتن نگرش مثبت.
مثال 1:
I know you’ve had a tough day, but cheer up! Tomorrow will be better
می دانم که روز سختی را پشت سر گذاشتی، اما خوشحال باش! فردا بهتر خواهد بود.
مثال 2:
She cheered up after receiving a surprise gift from her friend
او پس از دریافت یک هدیه غافلگیرکننده از دوستش، خوشحال شد.
عبارت “خوشحال کردن” شامل یک عمل تحت اللفظی بلند کردن چیزی به صورت فیزیکی نیست، بلکه به بالا بردن روحیه شخصی، اغلب در پاسخ به غم و اندوه یا ناامیدی اشاره دارد.
- جبران عقب ماندگی / Catch up
معنا: برای رسیدن به همان سطح با دیگران، یا یادگیری آخرین اطلاعات.
مثال 1:
We need to catch up on the work we missed while we were away
ما باید به کارهایی که در مدتی که دور بودیم عقب افتادیم برسیم.
مثال 2:
Let’s catch up over coffee; I haven’t heard from you in weeks
بیایید هنگام قهوه خوردن بیخبری ها را جبران کنیم؛ هفته هاست که از شما خبری ندارم!
در اینجا “catch up/ جبران عقب ماندگی” دو معنای مجازی دارد: رسیدن به سطح یا پیشرفت (مانند کار) و جمع آوری اخبار یا به روز رسانی (مانند معاشرت با دوستان). مهم است که زمینه را در نظر بگیرید تا بدانید که آیا به پیشرفت اشاره دارد یا مکالمه.
- موضوعی ناگهانی مطرح شدن/ Come up
معنا: به وجود آمدن، ذکر شدن، یا به وقوع پیوستن، اغلب به طور غیرمنتظره.
مثال 1:
A new issue came up during the meeting that we need to address
در جلسه موضوع جدیدی مطرح شد که باید به آن بپردازیم.
مثال 2:
What topics came up in the discussion yesterday?
دیروز چه موضوعاتی در بحث مطرح شد؟
وقتی به این معنا استفاده میشود، “come up” استعاری است – این نشان میدهد که چیزی ظاهر شده یا ظاهر شده، معمولاً در طول یک مکالمه یا موقعیت. این یک ظاهر فیزیکی نیست، بلکه یک موضوع یا مشکل است که در زمینه رویدادها یا بحث ها ایجاد می شود.
- بزرگ شدن/ Grow up
معنا: بلوغ، تکامل به یک بزرگسال، یا مسئولیتتر شدن.
مثال 1:
She grew up in a small town before moving to the city for college
او قبل از رفتن به شهر برای دانشگاه در یک شهر کوچک بزرگ شد.
مثال 2:
He used to be so childish, but he’s really grown up in the past few years
او قبلا خیلی بچه بود، اما در چند سال گذشته واقعاً بزرگ شده است.
در این مورد، “grow up/ بزرگ شدن” به فرآیند طبیعی بلوغ اشاره دارد – هم از نظر سن و هم از نظر رشد عاطفی. این در مورد رشد جسمانی نیست، بلکه پیشرفت شخصیت و مسئولیت ها از دوران کودکی به بزرگسالی است.
افعال عبارتی با معانی متعدد/ Phrasal Verbs with Multiple Meanings
بسیاری از افعال عبارتی با “بالا” در گرامر زبان انگلیسی، دارای معنای چندگانه هستند و تفسیر آنها کاملاً به بافتی که در آن استفاده می شود بستگی دارد.
- بلند کنید/ Turn up
معنای 1 (رسیدن/ظاهر شدن): رسیدن به مکانی به طور غیرمنتظره یا در زمان خاصی.
مثال 1:
I hope John turns up at the party; we haven’t seen him in months
امیدوارم جان در مهمانی حاضر شود؛ ماه هاست که او را ندیده ایم.
مثال 2:
She didn’t turn up for her appointment this morning
او امروز صبح برای قرار ملاقات حاضر نشد.
در این زمینه، “turn up” به ورود یا ظهور شخصی در یک مکان یا رویداد، اغلب به صورت غیرمنتظره یا پس از مدتی مفقود شدن اشاره دارد.
معنای 2 (افزایش صدا): برای افزایش صدا، قدرت یا شدت چیزی که اغلب مربوط به صدا یا نور است.
مثال 1:
Can you turn up the music? It’s too quiet in here
آیا می توانی موسیقی را بلند کنی؟ اینجا خیلی ساکت است.
مثال 2:
We need to turn up the heat in the house; it’s freezing!
ما باید گرمای خانه را افزایش دهیم؛ هوا خیلی سرد است!
در اینجا، “turn up” برای افزایش یا تقویت چیزی، مانند افزایش صدای بلندگو یا افزایش گرمای ترموستات استفاده می شود.
- تسلیم شوید/ Give up
معنای 1 (ترک): دست از تلاش برداشتن، اغلب به دلیل سختی یا عدم موفقیت.
مثال 1:
After hours of trying to solve the problem, I decided to give up
پس از ساعت ها تلاش برای حل مشکل، تصمیم گرفتم تسلیم شوم.
مثال 2:
He never gives up, even when things get tough
او هرگز تسلیم نمی شود، حتی وقتی اوضاع سخت می شود.
در این صورت، “give up” به معنای ترک تلاش یا تسلیم شدن در برابر سختی یا ناامیدی است.
معنای 2 (Surrender to Authority/ تسلیم شدن در مقام قدرت): تسلیم شدن یا تسلیم شدن، اغلب در زمینه اقتدار یا زور.
مثال 1:
The suspect gave up when the police arrived
مظنون با رسیدن پلیس تسلیم شد.
مثال 2:
She finally gave up her seat for the elderly woman on the bus
او بالاخره جای خود را به زن مسن در اتوبوس واگذار کرد.
در اینجا “give up” به معنای تسلیم شدن یا تسلیم شدن در برابر قدرت یا فشار است، مانند تسلیم شدن یا واگذاری در درگیری.
زمینه و انعطاف پذیری “Up”
در گرامر زبان انگلیسی، تطبیق پذیری “بالا” در بسیاری از معانی مجازی که در افعال عبارتی مختلف اتخاذ می کند مشهود است. همانطور که در مثال هایی مانند “cheer up” و “Catch up” نشان داده شده است، “up” همیشه به معنای واقعی حرکت به سمت بالا یا افزایش نیست. درعوض، اغلب مستلزم افزایش احساسی ، تغییر حالت، یا رسیدن به یک نقطه همگرایی (خواه این خبر، پیشرفت یا بلوغ باشد).
بعلاوه، افعال عبارتی مانند “turn up” و “give up” نشان می دهد که چگونه معنای “بالا” می تواند به طور چشمگیری بر اساس زمینه تغییر کند – گاهی اوقات نشان دهنده ورود فیزیکی و گاهی اوقات به افزایش حجم یا تلاش اشاره دارد. این انعطافپذیری همان چیزی است که افعال عبارتی را بسیار غنی و چالش برانگیز میکند، اما آنها را به بخشی کلیدی از استفاده روزمره زبان تبدیل میکند.
اشتباهات رایجی که باید در افعال عبارتی از آنها اجتناب کرد
در کلاس زبان انگلیسی، در حالی که تسلط بر افعال عبارتی با “بالا” می تواند مهارت های انگلیسی شما را بالا ببرد، آنها اغلب به دلیل انعطاف پذیری و معنای متعدد چالش هایی را برای زبان آموزان ایجاد می کنند.
استفاده نادرست از افعال عبارتی: جاگذاری/ Positioning
یکی از متداولترین اشتباهاتی که زبانآموزان در کلاس زبان انگلیسی مرتکب میشوند، قرار دادن اشتباه جزء “بالا” در افعال عبارتی است. قاعده کلی این است که وقتی مفعول مستقیم یک اسم است، اغلب می تواند بین فعل و جزء (به عنوان مثال “pick the phone u/ تلفن را بردارید”) یا بعد از جزء (مثلا “pick up the phone/ تلفن را بردارید”) قرار گیرد. با این حال، استثناهایی وجود دارد که باید در نظر گرفت.
متن های نادرست: استفاده از افعال عباراتی با معانی مشابه
یکی دیگر از اشتباهات رایج استفاده از فعل عبارتی با “بالا” است، زمانی که فعل دقیق مناسب تر است. حتی اگر برخی از افعال عبارتی ممکن است قابل تعویض به نظر برسند، آنها اغلب معانی متفاوتی دارند و باید در زمینه های مختلف استفاده شوند.
اشتباه مثال:
نادرست: “I will give up my keys/ کلیدهایم را خواهم داد.”
درست: “I will give back my keys./ کلیدهایم را پس می دهم.” / “I will return my keys./ کلیدهایم را پس می دهم.”
در این مورد، “تسلیم شدن” به معنای ترک یا تسلیم چیزی است، اغلب در زمینه توقف تلاش یا ترک چیزی.
سایر اشتباهات رایج:
نادرست: “He has to give up his homework/ او باید تکالیفش را رها کند.”
درست: “He has to turn in his homework/ او باید تکالیفش را تحویل دهد.”
نادرست: “I will turn up my homework./ من تکالیفم را بالا می برم.”
درست: “I will hand in my homework/ تکلیفم را تحویل می دهم.”
افعال عبارتی گیج کننده با صدای مشابه
گرامر زبان انگلیسی دارای چندین فعل عبارتی با اجزاء مشابه است (به عنوان مثال “pick up” در مقابل “pick out” یا “give up” در مقابل “give in”). زبان آموزان اغلب اینها را اشتباه می گیرند و در زمینه هایی که یک فعل مناسب تر از دیگری است از آنها به اشتباه استفاده می کنند.
اشتباه مثال:
نادرست: “I will pick out the phone when it rings/ وقتی تلفن زنگ بخورد، گوشی را انتخاب خواهم کرد.”
صحیح: “I will pick up the phone when it rings/ وقتی زنگ بخورد گوشی را برمی دارم.”
در اینجا، “pick up” به پاسخ دادن یا بالا بردن چیزی (مثلاً تلفن) اشاره دارد، در حالی که “pick out” به معنای انتخاب یا انتخاب چیزی از یک گروه است (به عنوان مثال “انتخاب لباس”).
استفاده بیش از حد از افعال عبارتی
بسیاری از زبان آموزان در کلاس زبان انگلیسی، به شدت به افعال عبارتی تکیه می کنند و فکر می کنند که آنها همیشه طبیعی یا محاوره ای تر از افعال منفرد مربوطه هستند. در حالی که افعال عبارتی واقعاً در گفتار غیررسمی رایج هستند، میتوانند نوشتار یا گفتار رسمی را بیش از حد معمولی یا حتی ناجور جلوه دهند.
اشتباه مثال:
نادرست: “The company needs to pick up its profits this year/ شرکت باید امسال سود خود را جمع کند.”
صحیح: “The company needs to increase its profits this year./ شرکت در سال جاری نیاز به افزایش سود دارد.”
در این مورد، “pick up” ممکن است در یک زمینه تجاری بیش از حد غیر رسمی یا نامناسب به نظر برسد. یک جایگزین رسمی مانند “increase” برای لحن یک مکالمه حرفه ای مناسب تر است. در حالی که افعال عبارتی در گفتار گاه به گاه با ارزش هستند، در زمینه های رسمی تر، استفاده از افعال منفرد ممکن است صیقلی تر و دقیق تر به نظر برسد.
سخن پایانی
درک و استفاده صحیح از افعال عبارتی با “up” برای بهبود روان و درک در زبان انگلیسی ضروری است. این افعال بسیار متنوع هستند و معمولاً در مکالمات روزمره استفاده می شوند و آنها را برای برقراری ارتباط صوتی بسیار مهم می کند. با تسلط بر معانی و کاربردهای مختلف افعال عبارتی، میتوانید خود را طبیعیتر و دقیقتر بیان کنید.
در حالی که افعال عبارتی در ابتدا می توانند چالش برانگیز به نظر برسند، با تمرین منظم، درک و استفاده صحیح از آنها آسان تر می شود. از پیچیدگی آنها دلسرد نشوید – با گذشت زمان، معانی شهودی تر می شوند و خواهید دید که با اطمینان بیشتری از آنها استفاده می کنید. سعی کنید آنها را در مکالمات روزانه یا تمرینات نوشتاری خود بگنجانید تا یادگیری خود را تقویت کنید.
سوالات متداول
افعال عبارتی چیست؟
افعال عبارتی ترکیبی از افعال با اجزاء (مانند حرف اضافه یا قید) هستند که معنای فعل اصلی را تغییر می دهند. مثلاً «pick up» به معنای بلند کردن چیزی است، در حالی که «pick out» به معنای انتخاب چیزی است.
چگونه می توانم بفهمم چه زمانی از “up” در یک فعل عبارتی استفاده کنم؟
“بالا” اغلب نشان دهنده افزایش، تکمیل، بهبود یا حرکت به یک موقعیت بالاتر است. مثلاً «cheer up» به معنای شاد کردن کسی است و «pick up» به معنای بلند کردن یا جمع کردن چیزی است.
آیا افعال عبارتی با “بالا” همیشه غیر رسمی هستند؟
نه، بسیاری از افعال عبارتی با “بالا” در هر دو حالت عادی و رسمی استفاده می شوند. با این حال، برخی، مانند “pick up” یا “give up”، ممکن است در زمینه های حرفه ای غیر رسمی به نظر برسند، بنابراین بهتر است در صورت لزوم از جایگزین های رسمی تر استفاده کنید.
بیشتر بخوانید: آموزش گرامر Phrasal Verbs: CALL با ذکر مثال و تمرین
بیشتر بخوانید: Phrasal Verbs: MAKE با ذکر مثال و تمرین
منابع:
grammarly | learnenglish.britishcouncil | lingoda | ecenglish | verbling
چقدر این مقالات که گرامری هستن خوبه و من همیشه نهایت استفاده رو میکنم مرسی از سایت خوبتون .
سلام وقت بخیر ممنونم از همراهیتون
موفق باشین