زبان انگلیسی یکی از محبوبترین و رایجترین زبانهای خارجی در میان مردم است که هر ساله افراد بسیاری با اهداف متفاوت و از طریق روشهای مختلف به دنبال یادگیری آن هستند. زبان انگلیسی بسیار گسترده بوده و یادگیری آن نیازمند توجه به تمامی نکات آن میباشد.
البته افرادی هم در این بین هستند که این زبان را با اهدافی خاص و با تمرکز بر یکی از بخشهای آن همانند مکالمه یا نگارش میآموزند. به طور کلی میتوان گفت آموزش و یادگیری هر زبان دارای چند وجه و مهارت است که معمولاً عبارتند از مهارت گرامر یا دستور زبان، مهارت نگارش یا نوشتاری، مهارت خواندن و درک مطلب، مهارت گوش دادن و مهارت صحبت کردن.
اگر شما نیز کمی با زبان انگلیسی آشنایی داشته باشید و یا در کلاسهای آن شرکت کرده باشید، احتمالاً میدانید که یادگیری زبان انگلیسی، مهارت گرامر یا دستور زبان از چالش بر انگیزترین و سختترین مهارتها در یادگیری این زبان است که نقطه ضعف بسیاری از زبانآموزان نیز است. حتی برخی از این اشخاص در درک ساختارهای ساده گرامری و جملات این زبان مشکل داشته و دلیل اصلی سخت بودن این بخش برای آنها نیز همین است.
به همین دلیل قصد داریم در این مطلب نگاهی گذرا به ساختار و اجزای جمله در انگلیسی بیندازیم، تا به شما ثابت کنیم که آموزش گرامر زبان انگلیسی کار سختی نیست و با کمی دقت به نکات و تمرین و تکرار میتوانید آن را فرابگیرید.
ساختار جملات زبان انگلیسی چگونه است؟
احتمالاً میدانید که جمله به یک یا مجموعهای از کلمات میگویند که حاوی پیامی باشد. از جوانب مختلفی میتوان جمله را تعریف و مورد بررسی قرار داد؛ از نگاه ساختار، هدف، معنی، جایگاه اجزای آن و حتی از نظر تکمیل بودن. جملات در زبان انگلیسی نیز مانند زبان فارسی از اجزایی تشکیل شدهاند.
هر چند تفاوتهایی در ساختار جملات زبان فارسی و انگلیسی وجود دارد مثل جایگاه و چینش کلمات در آن، اما با در نظر داشتن ساختار جملات فارسی میتوان به راحتی جملات انگلیسی را شناسایی کرده و یا به یادگیری زبان انگلیسی پرداخت.
در زبان انگلیسی مفهومی به نام Part of Speech وجود دارد که در زبان فارسی معمولاً به آن اجزای کلام یا بخشهای جمله میگویند. Part of Speech در واقع یک طبقهبندی است که در آن کلمات با توجه به کاربردشان در جملات زبان انگلیسی به ۸ دسته تقسیمبندی میشوند. این ۸ دسته عبارتند از اسم، ضمیر، فعل، قید، صفت، کلمه ربط، حرف اضافه و حرف ندا. با ما کارشناسان ایرانمهر همراه باشید تا در ادامه با این اجزا آشنا شده و درک بهتری از ساختار جملات زبان انگلیسی پیدا کنید.
اسم
اسم کلمهای است که به صورت قرارداد روی اشخاص، اشیاء، حیوانات، اماکن، ایدهها و اتفاقات و رخدادها گذاشته شده و برای نامیدن آنها مورد استفاده قرار میگیرد. این نامیدن به منظور رساندن پیام یا مقصود به طرف مقابل در مکالمه به کار میرود.
اسم میتواند در یک جمله کاربردهای مختلفی داشته باشد که از جمله این کاربردها میتوان به فاعل، مفعول یا مفعول حروف اضافه اشاره کرد. به عنوان مثال اسامی اشخاص، مکانها، اتفاقات و … مثل Apple، Maziar، Paris، James، Night و … همگی اسم هستند.
اسم را به روشهای مختلف دستهبندی و شناسایی میکنند. یعنی در واقع راههای مختلفی برای تعریف و دستهبندی آن وجود دارد که مهمترین آنها به صورت زیر است:
- اسم خاص Proper Noun
به اسامی اشخاص، مکانها، اشیا، شهرها و تمامی اسامی که به شکل اختصاصی به یک فرد یا محل یا شی، برند، شرکت، مفهوم و … اشاره دارند اسامی خاص گفته میشود. چند نمونه از اسامی خاص عبارتند از:
Japan, Nike, Alex, Sara, Tehran, Eiffel, …
- اسامی عام Common Noun
اسامی عام همان طور که از نام آنها پیداست مخالف اسامی خاص بوده و به هیچ شی یا شخص خاصی اشاره نداشته و به طور کلی بهاشیا و مواردی به طور عام اشاره میکنند مثل:
Desk, Jungle, Picture, Computer, Woman, …
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
- اسم ذات Concrete Noun
اسم ذات یکی از انواع اسم میباشد که عمل یا وضعیتی را توصیف میکند که به خودی خود وجود داشته و قابل رؤیت، درک و حس شدن توسط حواس پنجگانه میباشد. موارد زیر چند نمونه از اسم ذات هستند:
Radio, window, sand, glass, waterfall, …
- اسم انتزاعی Abstract Noun
اسم انتزاعی به اسمی گفته میشود که با حواس پنجگانه درک نمیشود. این اسمها دقیقاً نقطه متقابل اسم ذات بوده و قابل لمس کردن، دیدن، بوییدن، چشیدن و شنیدن نیستند. این اسامی در واقع ساخته ذهن ما هستند همانند شجاعت، عشق، ترس، نفرت و …. چند نمونه از این اسم عبارتند از:
Kindness, hate, honesty, love, passion, envy, fear, knowledge, …
- اسم قابل شمارش Countable Noun
اسامی در زبان انگلیسی را میتوان از لحاظ شمارش به اسم قابل شمارش و غیر قابل شمارش تقسیمبندی کرد. اسمی که مفرد و جمع داشته باشد و بتوان آن را شمرد اسم قابل شمارش نام دارد.
Friend, book, house, pen, …
موارد بالا چند نمونه از اسامی قابل شمارش هستند که میتوانند با توجه به تعداد، حالت جمع یا مفرد بگیرند.
- اسم غیر قابل شمارش Uncountable Noun
همانطور که از نام این اسم پیداست، اسامی غیر قابل شمارش به اسامی گفته میشود که نمیتوان آنها را شمرد مگر اینکه ظرف یا واحدی برای اندازهگیری آنها تعیین کرد. مثل:
Milk, rice, blood, help, art, heat, cheese, …
- اسم جمع Collective Noun
اسم جمع به اسمی گفته میشود که به گروهی از افراد، اشیا، یا اماکن اشاره میکند. اسامی زیر از جمله برخی اسم جمع هستند:
Class, group, pack, bunch, range, bundle, party, …
ضمیر
ضمیر کلمهای است که به جای اسامی (اشخاص، مکانها یااشیا) و به منظور جلوگیری از تکرار آنها در جمله قرار میگیرند. در دستور زبان انگلیسی، ضمیر نیز همانند اسم در جمله مورد استفاده قرار میگیرند؛ یعنی ضمایر میتوانند هم به عنوان فاعل و هم مفعول در جمله مورد استفاده قرار بگیرند.
ضمایر انگلیسی را میتوان به دو دسته فاعلی و مفعولی تقسیم کرد. این ضمایر میتوانند به توصیف پرداخته و یا به شخص یا شی خاصی اشاره کنند. ضمیر فاعلی،ضمیر ملکی ،ضمیر انعکاسی ،ضمیر مفعولی ،ضمیر تأکیدی ،ضمیر پرسشی ،ضمیر موصولی ،ضمیر اشارهای و ضمیر نامعین از جمله انواع ضمایر در زبان انگلیسی هستند. به جمله زیر دقت کنید:
Mary bought a hat yesterday, but she didn’t like the color.
ماری دیروز یک کلاه خرید، اما او رنگ آن را دوست نداشت.
در جمله دوم برای جلوگیری از عدم تکرار اسم مری، ضمیر she جایگزین آن شده است.
ضمایر در زبان انگلیسی عبارتند از:
I, you, he, she, it, ours, them, who, which, anybody, ourselves
صفت
صفت معمولا بخشی از فاعل و یا گزاره است که میتواند ظاهر چیزی را توصیف کند. در واقع صفت کلمهای است که اسم و ضمیر را توصیف میکند و میتواند قبل اسم یا بعد از اسم و ضمیر قرار بگیرد.
Tall, kind, beautiful, dark, hard, slow, …
برخی از صفات هستند که در ادامه هم یک مثال از کاربرد آن آورده شده است.
Reira is a gorgeous and kind girl.
ریرا دختر زیبا و مهربانی است.
فعل
فعل در زبان انگلیسی هم مانند زبان فارسی یک عملی را توضیح میدهد و تکمیلکننده نهاد در جمله است. به همین دلیل هم وجود فعل در جمله الزامی بوده و تکمیلکننده معنا و مفهوم جمله است. فعلها نیز انواع گوناگونی دارند. فکر کردن، راه رفتن، رفتن، آمدن، خواندن و تمامی مفاهیمی که بیانگر یک کنش یا واکنش و انجام فعالیتی فیزیکی و انتزاعی هستند فعل هستند.
He is going to the university.
او می خواهد به دانشگاه برود.
در این جا going فعل جمله است.
قید
قید نیز مانند صفت کلمات را توصیف میکنند. در واقع قید کلمهای است که افعال، صفات، سایر قیدها یا حتی کل یک جمله واره را تغییر میدهد. قیدها انواع گوناگونی دارند که از آن جمله میتوان به قید مکان، قید زمان، قید حالت، قید تکرار و … اشاره کرد. به عنوان مثال در جمله زیر کلمه فردا قید زمان است:
She is going to trip tomorrow.
او میخواهد فردا به سفر برود.
حرف اضافه
حروف اضافه معمولا رابطه یک کلمه یا ضمیر را با دیگر بخشهای جمله مشخص میکند. چند مورد از حروف اضافه هم عبارتند از:
In, on, under, by, against, into, above, off, …
حرف ربط
حروف ربط دستهای از کلمات هستند که کلمات، عبارات یا جملات را به یکدیگر متصل کرده تا رابطه آنها را مشخص کنند. برخی از حروف ربط عبارتند از:
Despite, however, when, if, and, …
حرف ندا
حروف ندا کلماتی هستند که عواطف و احساسات ما را با اصواتی خاص بیان میکنند که معمولاً بعد از استفاده آنها نیز، یک علامت تعجب به کار میرود. در ادامه چند نمونه از حروف ندا آورده شده:
Ouch, Oh, Hooray, …
تفاوت اجزای مختلف یک جمله
علاوه بر موارد بالا که با آنها آشنا شدید باید این را هم بدانید که این اجزا چگونه کار میکند. تمام بخشهای جمله باید به درستی کنار هم قرار بگیرند. هر بخش در جمله وظیفه مشخص و هدف خاصی را در نوشتار دارد. درحقیقت همه این بخشها به طور یکسان ظاهر نمیشوند بنابراین تفاوت اجزای مختلف جمله در چیست؟
اجزای ضروری یک جمله
فاعل: عموماً فاعل آن بخشی از جمله است که به شما می گوید چه کسی یا چه چیزی در جمله در موردش صحبت میشود. فاعل در جمله یک اسم ضمیر یا عبارت اسمی است، برای مثال:
Mary walked down the street.
ماری در خیابان پیاده روی کرد.
They went to school.
آن ها به مدرسه رفتند
The black cat is sleeping.
گربه سیاه خوابیده است.
“Mary” و “They” فاعلهای جداگانهای هستند، اما گربه سیاه یک عبارت اسمی است که شامل یک صفت میباشد و اطلاعات اضافهتری را در مورد فاعل به ما میدهد.
مسند یا گزاره: گزاره یک جمله شامل یک فعل و هر چیزی است که آن را دنبال میکند. گزاره معمولا در مورد این که چه موضوعی با فعل معلوم رخ داده است، صحبت میکند یا این که فاعل را با استفاده از فعل ربطی یا متمم توضیح میدهد.
به مثال زیر توجه کنید:
Mary walked down the street.
ماری خیابان را پیاده پایین آمد.
در این جمله، “walked” یک فعل معلوم است که به خواننده میگوید Mary در حال انجام چه کاری است، و “down the street” یک عبارت قیدی است با توضیح این که او کجا قدم زده است، فعل را کامل میکند. تمام این کلمات از گزاره کامل یک جمله تشکیل شدهاند. فعل به تنهایی یک گزاره ساده است.
اجزای انتخابی یک جمله
مفعول: مفعولها عبارتهای اسمی هستند که حاوی گزاره می باشند. آنها چیزهایی هستند که توسط توضیح فعل کامل به انجام میرسند. به طور مثال:
Susan bought the gift.
سوزان کادو خرید.
The boy spilled the milk.
پسر شیر را ریخت.
در هر کدام از جملهها، یک مفعول مستقیم در گزاره وجود دارد. یعنی چیزی که درباره او کاری انجام شده است؛ برای مثال کادو چیزی است که توسط سوزان خریده شده است.
همچنین ممکن است که یک مفعول غیر مستقیم داشته باشید که حاوی اطلاعات بیشتری از یک شخص یا در مورد کاری است که آن فعالیت بر اساس آن انجام شده است. بهطور مثال:
Susan bought him the gift.
سوزان برای او کادو خرید.
در این جمله “him” یک مفعول غیر مستقیم است، زیرا he یا او، چیزی نیست که از فروشگاه خریده شده است، بلکه او شخصی است که یک کار را به انجام رسانده است.
متمم: گزارههایی که از افعال ربطی به جای افعال معلوم استفاده میکنند، به عنوان متمم شناخته میشوند. متممها فاعل را از طریق توضیح آن در ادامه جمله، اصلاح میکنند. به طور مثال:
I am a teacher.
من یک معلم هستم.
The woman seems smart.
خانم باهوشی به نظر می رسد.
در این موارد، کلماتی که بعد از افعال ربطی میآیند، فاعل را توضیح میدهند، یا میتوانند اسمها، عبارات اسمی یا صفتها باشند.
برای نوشتن یک جمله کامل، باید حداقل یک فاعل و یک گزاره داشته باشید. اگر فقط یکی از آنها را به کار بگیرید، فقط یک جملهای دارید، که از لحاظ ساختاری و گرامری غلط است.
بیشتر بخوانید :ساختار جمله در انگلیسی (و انواع جمله با مثال)
بیشتر بخوانید:آشنایی با گزاره و اجزای آن در زبان انگلیسی
نظر خود را با ما در میان بزارید