فعل مدال “should” جزء مهمی از دستور زبان انگلیسی است که اهداف متعددی را دنبال کرده، ارتباطات را تقویت و سایه های مختلف معنا را بیان می کند. برخلاف همتای قویتر خود، «must»، «should» حس توصیه، تعهد یا انتظار را منتقل میکند و آن را به ابزاری همه کاره در زبان انگلیسی گفتاری و نوشتاری تبدیل میکند. انعطافپذیری آن به سخنرانان و نویسندگان اجازه میدهد تا توصیههایی را بیان کنند، وظایف خود را بیان کنند و آنچه را که در موقعیتهای مختلف محتمل یا مورد انتظار است، منتقل کنند.
هدف این مقاله از مجموعه مقاله های آموزشی موسسه زبان ایرانمهر بررسی عملکردها و قوانین مختلف پیرامون استفاده از “should” در دستور زبان انگلیسی است. با کنکاش در کارکردهای اصلی، ساختار جمله، کاربردهای زمان، اشتباهات رایج، و استفاده از آن در زمینه های مختلف، خوانندگان به درک جامعی از نحوه به کارگیری مؤثر «should» در ارتباطات خود دست خواهند یافت. از طریق این کاوش، زبان آموزان می توانند مهارت های زبانی خود را تقویت کنند و به آنها اجازه می دهد تا در موقعیت های مختلف با وضوح و اطمینان بیشتری خود را بیان کنند.
کاربرد های should
فعل modal “should” چندین کارکرد مهم را در دستور زبان انگلیسی انجام می دهد که هر کدام به روش های متفاوتی ارتباط را تقویت می کنند. این به سخنرانان اجازه می دهد تا توصیه ها و توصیه ها را بیان کنند، تعهدات یا وظایف را بیان کنند و انتظارات یا احتمالات را نشان دهند. این بخش با ارائه توضیحات، مقایسه و مثالهای گویا، به این عملکردهای اصلی میپردازد.
فعل معین should برای بیان مودبانهی تعهدات یا وظایف استفاده میشود. همچنین از آن میتوان برای درخواست یا توصیه، ارائهی پیشنهادات و نصایح نیز استفاده کرد. علاوه بر این، از فعل should میتوان در توضیح انتظارات، ایجاد جملات شرطی و برای ابراز تعجب نیز استفاده کرد. البته تعدادی از کاربردهای آن صرفا در انگلیسی بریتانیایی مورد استفاده قرار میگیرند و در انگلیسی آمریکایی متداول نیست.
دادن مشاوره و توصیه/ Advice and Recommendations
یکی از کاربردهای اولیه «should» ارائه مشاوره یا توصیه است. هنگامی که شخصی از “should” استفاده می کند، در حال پیشنهاد راهی است که سودمند یا مناسب تلقی می شود. این عملکرد در مکالمات روزمره حیاتی است، جایی که به اشتراک گذاشتن نظرات یا راهنمایی دیگران اغلب ضروری است.
به عنوان مثال، وقتی یکی از دوستان می گوید، “You should see a doctor/ شما باید به پزشک مراجعه کنید”، آنها به شما توصیه می کنند که به دنبال مراقبت های پزشکی باشید، احتمالاً به این دلیل که معتقدند این به نفع شماست. به طور مشابه، جمله “You should try the new restaurant/ شما باید رستوران جدید را امتحان کنید”، کاوش را تشویق می کند و نشان می دهد که این تجربه ممکن است لذت بخش باشد.
در فرآیند آموزش زبان انگلیسی و در رابطه با این مفهوم،”should” را می توان با سایر مدال ها مانند “ought to” و “could” مقایسه کرد. در حالی که “ought to” مترادف با “should” است، اغلب دارای احساس کمی قوی تر از الزام اخلاقی یا توصیه است. به عنوان مثال، “You ought to apologize/ شما باید عذرخواهی کنید” ممکن است به معنای یک وظیفه اخلاقی ضروری تر از “You should apologize/ شما باید عذرخواهی کنید” باشد. از سوی دیگر، “could” به جای الزام، به معنای امکان است، همانطور که در “You could try that new restaurant/ شما میتوانید آن رستوران جدید را امتحان کنید”، که گزینهای را بدون همان سطح تشویق یا توقع “should” پیشنهاد میکند.
به طور کلی، استفاده از “should” برای ارائه مشاوره یک روش معمول است که نشان دهنده قصد گوینده برای راهنمایی یا کمک به دیگران است و آن را به ابزاری ضروری برای ارتباط موثر تبدیل می کند.
توصیه دادن
ما از should یا shouldn’t برای مشاوره دادن به کسی و گفتن اینکه چه کاری درست است یا نه استفاده میکنیم.
You look tired. You should have some rest.
He shouldn’t drive so fast. He’ll have an accident one day.
تو خسته به نظر میرسی. باید کمی استراحت کنی.
او نباید خیلی سریع رانندگی کند. یک روز تصادف خواهد کرد.
…I think you should
ما اغلب از I think…should… برای توصیه دادن به کسی استفاده میکنیم.
I think you should buy a new pair of shoes for the party.
I think we should go home; it’s very late.
به نظر من برای مهمانی باید یک جفت کفش نو بخرید.
فکر میکنم باید به خانه برگردیم. خیلی دیر است.
توجه داشته باشید که در یک جمله منفی اغلب میگوییم I don’t think…should . گفتن I think…shouldn’t غلط است.
I don’t think you should call her now; she’s very upset. (NOT I think you shouldn’t call her)
فکر نمیکنم خوب باشد که الان با او تماس بگیرید. او خیلی ناراحت است.
ما اغلب برای توصیه خواستن از Do you think…should… استفاده میکنیم.
Do you think I should look for another apartment?
به نظر شما باید دنبال آپارتمان دیگری بگردم؟
ought to, ought not to
همچنین میتوانیم به جای should از ought استفاده کنیم و به جای shouldn’t از ought not to استفاده کنیم.
You ought to have some rest.
He ought not to drive so fast.
شما باید کمی استراحت کنید.
او نباید به این سرعت رانندگی کند.
ابراز تعهد یا تکلیف/ Obligation or Duty
علاوه بر نصیحت کردن، «should» نشان دهنده احساس تعهد یا وظیفه است، البته با شدت کمتر از «must». این عملکرد به زبان آموزان اجازه می دهد تا چه در کلاس زبان انگلیسی و چه در مکالمات روزمره انتظارات را بدون اعمال فشار بیش از حد بیان کنند. هنگامی که “should” در این زمینه استفاده می شود، نشان می دهد که یک عمل بر اساس هنجارها، قوانین یا مسئولیت های اجتماعی توصیه یا انتظار می رود.
به عنوان مثال، در یک محیط دانشگاهی، یک معلم ممکن است بگوید، “You should submit your assignment on time/ شما باید تکلیف خود را به موقع ارسال کنید”، که نشان می دهد به موقع فرستادن تکالیف مورد انتظار است. در اینجا، “should” بر اهمیت رعایت ضرب الاجل ها تاکید می کند و در عین حال امکان درک در صورت بروز شرایط تخفیف را فراهم می کند. به طور مشابه، در محل کار، یک مدیر ممکن است بیان کند: “Employees should follow the company policies/ کارکنان باید از سیاست های شرکت پیروی کنند.” این امر بیانگر این انتظار است که کارکنان از دستورالعملهای تعیینشده پیروی میکنند و حس حرفهای بودن را بدون توسل به لحن خشنتر «must» تقویت میکنند.
این استفاده از «should» نیز در بحث های پیرامون اخلاق نقش بسزایی دارد. به عنوان مثال، وقتی کسی می گوید: “We should help those in need/ ما باید به نیازمندان کمک کنیم”، احساس وظیفه در قبال مسئولیت اجتماعی را بیان می کند و دیگران را تشویق می کند تا مطابق با ارزش های مشترک عمل کنند. به این ترتیب، «should » بیان تعهد را با رویکردی ملایمتر متعادل میکند، و باعث میشود افراد بتوانند مسئولیتها را در هر دو زمینه شخصی و حرفهای آسانتر کنند.
بیان تعهدات با لحنی مودبانه
فعل should باید در همان ساختاری استفاده شود که سایر افعال معین (مانند will، shall و must) برای بیان یک تعهد یا وظیفه به کار میروند.
هرچند، با اینکه must یا will ( یا حتی shall) یک جمله را به شکل دستوری و دقیق بیان میکند، که ممکن است خیلی توهین آمیز تلقی شود، فعل should مودبانهتر به نظر میرسد و بیشتر شبیه یک راهنمایی تلقی میشود. مثال:
“Guests should vacate their hotel rooms by 10 AM on the morning of their departure.”
“I think she should pay for half the meal.”
“You shouldn’t play loud music in your room at night.”
“I think healthcare should be free for everyone.”
“She should not be here; it’s for employees only.
نشان دهنده انتظار یا احتمال/ Expectation or Probability
یکی دیگر از عملکردهای مهم “should” توانایی آن در بیان انتظارات یا احتمالات در مورد رویدادهای آینده است. هنگامی که به این روش استفاده می شود، “should” یک باور معقول را منتقل می کند که بر اساس اطلاعات موجود چیزی اتفاق می افتد یا احتمالاً درست است.
به عنوان مثال، اگر کسی بگوید: “The train should arrive at 5 PM/ قطار باید ساعت 5 بعدازظهر برسد”، نشان دهنده یک انتظار قوی بر اساس برنامه قطار است. این استفاده از “should” به تعیین انتظارات شنونده در مورد زمان پیش بینی ورود قطار کمک می کند. به طور مشابه، وقتی کسی میگوید: «She should be home by now/ او باید الان در خانه باشد»، استنباط منطقی مبتنی بر دانش قبلی را منعکس میکند و نشان میدهد که انتظار میرود فرد پس از یک مدت معمول به خانه بازگشته باشد.
برخلاف سایر روشها مانند «might» یا «may» که دلالت بر عدم قطعیت دارند، «should» حس اطمینان قویتری دارد. به عنوان مثال، گفتن “She might be home by now/ او ممکن است اکنون در خانه باشد” امکان را بدون قطعیت نشان می دهد، در حالی که “She should be home by now/ او باید اکنون در خانه باشد” نشان دهنده یک باور مطمئن تر بر اساس عوامل شناخته شده است. این تمایز برای انتقال سطح اطمینان در یک بیانیه ضروری است و «should» را به ابزاری مؤثر برای بیان پیشبینیها و انتظارات تبدیل میکند.
بیان انتظارات به کمک should
ما میتوانیم از فعل should در بیان جملاتی استفاده کنیم که انتظارات کلی را ارائه میدهند. خصوصا اگر فعل اصلی جمله، be باشد. مثال:
“She should be here by now.”
“They should be arriving at any minute.”
“I think this book should be interesting.”
ما حتی میتوانیم فعل should را به همراه سایر افعال به کار ببریم تا انتظارات خود را بیان کنیم. البته این گزینه زیاد رایج نیست. مثال:
“They should find this report useful.”
“We should see the results shortly.”
معمولا استفاده از shouldn’t یا should not غلط و اشتباه تلقی میشود. خصوصا اگر موضوع در وجه آینده مطرح گردد. مثال:
“She shouldn’t be here yet.”
“He shouldn’t be arriving for another hour.”
ما معمولا نباید از should not برای ارجاع به انتظارات خود در آینده صحبت کنیم. چون should عموما به موضوعی که اتفاق افتاده یا در حال وقوع است، اشاره میکند.
دلیل چیزی را پرسیدن به کمک should
ما میتوانیم از فعل should برای پرسش راجع به دلیل چیزی استفاده کنیم. مثال:
“Why should I have to pay for my brother?”
“Why shouldn’t we be allowed to talk during class?”
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
ساختار should برای تمام اشخاص یکسان است:
.I/you/he/she/it/we/you/they should see a specialist
من، تو، او، آن، ما، شما، آنها، باید به یک متخصص مراجعه کنیم.
Should یک فعل معین است و تمام افعال معین با یک مصدر (بدون to) دنبال میشوند.
You should listen to me. (NOT You should to listen.)
شما باید به من گوش دهید.
should not= shouldn’t
شکل منفی should در واقع should not یا shouldn’t است.
.You should not be here./You shouldn’t be here
شما نباید اینجا باشید.
Questions
برای ساختن سوال از should به علاوهی فاعل، به علاوهی infinitive استفاده میکنیم. در اینجا ما از فعل do برای سوال کردن استفاده نمیکنیم.
Should we call him?
باید با او تماس بگیریم؟
بیشتر بخوانید: یادگیری انواع افعال کمکی در زبان انگلیسی
بیشتر بخوانید:آموزش قواعد فعل کمکی would در انگلیسی
استفاده از Should در جمله
درک نحوه تشکیل جملات با فعل should “should” برای ارتباط موثرزبان آموزان در دوره زبان انگلیسی ضروری است. این بخش ساختار جملات تاییدی، منفی و پرسشی را با استفاده از “should” بررسی می کند و مثال ها و توضیحات روشنی برای هر نوع ارائه می دهد.
جملات مثبت/ affirmative
جملات تأییدی یا مثبتی که از «should» استفاده می کنند ساختار ساده ای دارند. قالب اصلی معمولاً از این الگو پیروی می کند:
Subject + should + base form of the verb
فاعل + should + شکل پایه فعل
این ساختار به وضوح توصیه ها، توصیه ها یا تعهدات را بیان می کند.
مثال 1:
You should start exercising regularly.
شما باید به طور منظم ورزش کنید.
در این جمله، «you» فاعل، «should» فعل modal و «start exercising/ شروع به ورزش کردن» شکل پایه این فعل است که توصیهای به شنونده برای اتخاذ سبک زندگی سالمتری میدهد.
مثال 2:
They should review their notes before the exam.
آنها باید یادداشت های خود را قبل از امتحان مرور کنند.
در اینجا، به فاعل “they” توصیه می شود قبل از یک رویداد مهم، با تاکید بر اهمیت آماده سازی، اقدامی انجام دهد – مرور یادداشت ها.
جملات تاییدی می توانند زمینه های مختلفی از جمله توصیه های شخصی، توصیه های حرفه ای و پیشنهادات کلی را در بر گیرند. به عنوان مثال:
We should try to arrive early for the meeting.
باید سعی کنیم زودتر به جلسه برسیم.
You should consider applying for that job.
شما باید درخواست برای آن شغل را در نظر بگیرید.
این مثالها نشان میدهند که چگونه «should» به طور مؤثری توصیهها یا تعهدات مختلف را به اشتراک میگذارد، و امکان توصیههای واضح و مختصر را فراهم میکند.
جملات منفی/ negative sentences
جملات منفی با افزودن «not» بعد از «should» تشکیل می شوند. ساختار از این الگو پیروی می کند:
Subject + should not (shouldn’t) + base form of the verb
فاعل + should not (shouldn’t) + شکل پایه فعل .
این ساختار برای بیان آنچه که کسی باید از انجام آن اجتناب کند یا برای نشان دادن اینکه چیزی توصیه نمی شود استفاده می شود.
مثال 1:
You shouldn’t skip breakfast.
شما نباید صبحانه را حذف کنید.
در این جمله «you» فاعل، «shouldn’t» صورت منفی «should» و « skip breakfast» پایه فعل است. این جمله توصیه می کند که از حذف صبحانه خودداری کنید و بر اهمیت آن برای یک روال سالم تأکید دارد.
مثال 2:
Students shouldn’t use their phones during class.
دانشآموزان نباید در طول کلاس از تلفن خود استفاده کنند.
در اینجا، به فاعل “students/ دانش آموزان” نسبت به استفاده از تلفن های خود هشدار داده می شود و رفتار مورد انتظار را در یک محیط آموزشی برجسته می کند.
جملات منفی با “should” را می توان در زمینه های مختلفی مانند توصیه های شخصی، هنجارهای اجتماعی و دستورالعمل های حرفه ای به کار برد. به عنوان مثال:
You shouldn’t ignore your health.
نباید سلامتی خود را نادیده بگیرید.
We shouldn’t make assumptions without evidence.
نباید بدون مدرک فرضیات کنیم.
این مثالها نشان میدهند که چگونه جملات منفی با استفاده از “should” به انتقال احتیاط یا عدم تایید در مورد اقدامات خاص کمک میکنند و ارتباط موثری را در مورد مواردی که باید اجتناب کنیم را ممکن میسازد.
جملات سوالی/ interrogative sentences
جملات پرسشی با «should» با تغییر ترتیب فاعل و «should» تشکیل می شود. ساختار از این الگو پیروی می کند:
Should + subject + base form of the verb?
Should + فاعل + پایه فعل؟
این قالب برای طرح سؤالاتی در مورد توصیه، توصیه یا انتظارات استفاده می شود.
مثال 1:
Should I call her?
بهش زنگ بزنم؟
در این سؤال ابتدا «should» و پس از آن فاعل «I» و شکل پایه فعل «call/ زنگ زدن» آمده است. گوینده به دنبال مشاوره یا تأییدیه در مورد اینکه آیا باید اقدامی برای تماس گرفتن با کسی انجام دهد یا خیر.
مثال 2:
Should we leave now?
الان باید بریم؟
در اینجا از «should» برای پرس و جو در مورد مناسب بودن خروج در آن لحظه استفاده می شود. ساختار منسجم است و وضوح در سؤال مطرح شده را حفظ می کند.
جملات استفهامی را می توان در زمینه های مختلفی به کار برد، از تصمیمات شخصی گرفته تا پرس و جوهای حرفه ای. به عنوان مثال:
Should they start the project this week?
این هفته باید پروژه را شروع کنند؟
Should you attend the conference next month?
آیا باید در کنفرانس ماه آینده شرکت کنید؟
این پرسشها نشان میدهند که چگونه استفاده از «should» در قالب پرسشی، به بحث و راهنمایی در مورد یک اقدام یا تصمیم خاص دعوت میکند و آن را راهی مؤثر برای مشارکت دادن دیگران در گفتگو درباره انتخابها و توصیهها میکند.
استفاده از should در زمان های مختلف
فعل مدال “should” کارکردهای مختلفی را در زمان های مختلف انجام می دهد و به گویندگان این امکان را می دهد تا توصیه ها، تعهدات و انتظارات مربوط به حال، گذشته و آینده را بیان کنند. این بخش کاربردهای “should” در این زمان ها را بررسی می کند و بینش ها و مثال هایی را برای نشان دادن هر کاربرد ارائه می دهد.
استفاده از should در زمان حال
در فرآیند آموزش زبان انگلیسی، در زمان حال، “should” در درجه اول برای بیان توصیه ها، توصیه ها یا تعهداتی استفاده می شود که در زمینه فعلی مرتبط هستند. این کاربرد به سخنرانان و زبان آموزان اجازه می دهد چه در مصارف روزمره و چه در تمرینات کلاس زبان انگلیسی، آنچه را که در لحظه ضروری یا مناسب می دانند، هدایت و اقدامات و تصمیمات را منتقل کنند.
مثال 1:
You should take this advice.
شما باید این توصیه را بپذیرید.
در این جمله «should» بیانگر توصیه ای است به شنونده برای عمل به توصیه های ارائه شده. این نشان میدهد که استفاده از نصیحت یک اقدام مفید در زمان حال است.
مثال 2:
We should start preparing for the meeting.
ما باید برای این دیدار آماده شویم.
در اینجا، “should” بر ضرورت شروع مقدمات از هم اکنون تأکید می کند، که منعکس کننده تعهدی است که به موقع و مهم است.
در این کاربردهای کنونی، “should” به عنوان ابزاری برای هدایت رفتار و تصمیم گیری عمل می کند و به افراد کمک می کند تا شرایط فعلی خود را به طور موثر هدایت کنند. کاربرد آن در ارتباطات روزمره بر اهمیت آن در بیان نظرات و انتظارات تاکید می کند.
استفاده از should در زمان گذشته ( should have)
هنگام بحث درباره رویدادهای گذشته، برای ابراز پشیمانی یا نشان دادن تعهدات از دست رفته، «should» به «should have» تبدیل میشود. این ساختار به انتقال آنچه در گذشته انتظار می رفت یا توصیه می شد، اما به آن عمل نمی شد کمک می کند. اغلب منعکس کننده احساس ناامیدی یا درک در مورد کاری است که می توانست به طور متفاوت انجام شود.
مثال 1:
You should have told me earlier.
باید زودتر به من می گفتی.
در این جمله «should have» از عدم ارتباط ابراز تاسف می کند. گوینده نشان می دهد که اطلاع رسانی زودتر انتظار می رفت و سودمند بود.
مثال 2:
I should have studied harder for the exam.
برای امتحان باید بیشتر درس می خواندم.
در اینجا، “should have” حس پشیمانی از تلاش نکردن کافی را منتقل می کند. سخنران تصدیق می کند که برای عملکرد بهتر، تعهد قوی تر به مطالعه توصیه می شود.
ساختار استفاده از “should have” از این الگو پیروی می کند:
Subject + should have + past participle of the verb
فاعل + should have + قسمت سوم فعل ( past participle)
این قالب به سخنرانان اجازه می دهد فرصت های از دست رفته را بیان کنند و تمایل خود را برای نتایج متفاوت بیان کنند. این یک روش متداول برای انعکاس تصمیمات گذشته و پیامدهای آن است که درس های آموخته شده از آن تجربیات را برجسته می کند.
استفاده از should در آینده
«should» همچنین میتواند متضمن اعمال یا انتظارات آینده، رفتار هدایتکننده و تصمیمگیری در مورد آنچه در آینده پیشبینی میشود باشد. این برنامه بر آنچه که بر اساس شرایط فعلی یا هنجارهای ثابت شده ضروری یا احتمال وقوع آن تشخیص داده می شود، تأکید می کند.
مثال 1:
You should finish this by tomorrow.
شما باید این را تا فردا تمام کنید.
در این جمله «should» نشان دهنده انتظاری است که شنونده تا مهلت تعیین شده کار را به پایان برساند. این احساس فوریت و مسئولیت در مورد اقدامات آینده را منتقل می کند.
مثال 2:
They should arrive by next week.
آنها باید تا هفته آینده بیایند.
در اینجا «should» باور یا انتظاری را بیان می کند که افراد ذکر شده در بازه زمانی معین به مقصد خواهند رسید. این استفاده از “should” به تعیین انتظارات پیش بینی کننده برای رویدادهای آینده کمک می کند.
در زمینه های آینده، “should” به عنوان یک اصل راهنما عمل می کند و به افراد کمک می کند اقدامات خود را برنامه ریزی کنند و تصمیمات آگاهانه بگیرند. ساختار استفاده از Should در زمان آینده مشابه استفاده از Should در زمان حال است.
Subject + should + base form of the verb
فاعل + should + شکل پایه فعل.
این سازگاری وضوح و درک را افزایش می دهد و به سخنرانان اجازه می دهد تا انتظارات خود را به طور مؤثر بیان کنند.
تفاوت should با be supposed to با be meant to
در بسیاری از مثالها، should میتواند با be supposed to یا be meant to جابهجا شود و فقط کمی در معنی تغییر رخ خواهد داد. برای مثال، ما میتوانیم از be supposed to یا be meant to استفاده کنیم و انتظاراتی که در حال وقوع خواهد بود را توضیح دهیم. مثال:
“He should be here at 10 AM.”
“He is meant to be here at 10 AM.”
“He is supposed to be here at 10 AM.”
ما حتی میتوانیم از این سه فعل برای پرسش راجع به دلیل خاصی استفاده کنیم. مثال:
“Why should I have to pay for my brother?”
“Why am I meant to pay for my brother?”
“Why am I supposed to pay for my brother?”
هرچند، اگر یک تعهد یا وظیفه را بیان کنیم، فقط وقتی میتوانیم should را با be supposed to یا be meant to جابهجا کنیم که جمله منفی باشد. مثال:
“You shouldn’t play loud music in your room at night.”
“You aren’t meant to play loud music in your room at night.”
“You aren’t supposed to play loud music in your room at night.”
در جملاتی که should تعهد یا وظیفه را بیان میکند و منفی نیستند، این افعال نمیتوانند با یکدیگر جابهجا شوند. مثال:
“I think she should pay for half the meal.” (obligation)
“I think she is supposed to pay for half the meal.” (expectation)
“I think she is meant to pay for half the meal.” (expectation)
Be supposed to و be meant to برای بیان ایدهها و عقاید کلی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. یعنی در مواردی که ما نمیتوانیم از فعل should استفاده کنیم. مثال:
“He is supposed to be one of the best lawyers in town.” (general belief)
“He is meant to be one of the best lawyers in town.” (general belief)
“He should be one of the best lawyers in town.” (obligation)
همانطور که میبینید، در مثالهای بالا اگر should استفاده شود، معنی تا حد زیادی تغییر میکند.
جملات شرطی
فعل should میتواند در جملات شرطی استفاده شود و شرایطی فرضی و شرطی را بیان کند. گاهی میتوانیم از should به همراهif استفاده کنیم تا یک جملهوارهی شرطی بنویسیم. مثال:
“If anyone should ask, I will be at the bar.”
“If your father should call, tell him I will speak to him later.”
ما حتی میتوانیم از should برای تنظیم این شرایط استفاده کنیم. برای اینکار باید جای فعل و فاعل را عوض کنیم. مثال:
“Should you need help on your thesis, please ask your supervisor.”
“The bank is more than happy to discuss financing options should you wish to take out a loan.”
بیان تعجب و شگفتی
گاهی should میتواند برای بیان شگفتی و تعجب نیز مورد استفاده قرار گیرد.
ما میتوانیم از who و what در این زمینه استفاده کرده و سپس جای should با فاعل را عوض کنیم.
هرچند، چون جمله یک بیانیه است، ما در انتهای آن یک نقطه گذاشتیم و از درج علامت سوال پرهیز کردیم.
بخش سوالی جمله به کمک کلمهی when معرفی شده است و پاسخ آن با but نوشته شده است. مثال:
“I was minding my own business, when who should I encounter but my brother Tom.”
“The festival was going well when what should happen but the power goes out!”
استفاده از should در زبان انگلیسی بریتانیایی
فعل should کاربردهای زیادی دارد که بیشتر آنها در زبان انگلیسی بریتانیایی استفاده میشوند و در انگلیسی آمریکایی، کاربرد کمتری دارند. برخی از آنها به جای would در جمله استفاده میشوند و برخی دیگر منحصر به فرد و مخصوص فعل should هستند.
تفاوت should و would در انگلیسی بریتانیایی
ساختارهای زیادی وجود دارد که در آنها میتوان از would یا should استفاده کرد. در انگلیسی آمریکایی، معمولا استفاده از فعل معین would توصیه میشود. اما در انگلیسی بریتانیایی، استفاده از should بیشتر توصیه میشود تا به رسمیت جمله اضافه گردد.
توصیهی مودبانه
ما از should/would میتوانیم برای ارائهی یک توصیه به صورت مودبانه استفاده کنیم. معمولا در چنین مواردی، عبارت If I were you نیز به جمله اضافه میشود و حالت جمله را شرطی میسازد. مثال:
“I should/would apologize to the boss if I were you.”
“I shouldn’t/wouldn’t worry about that right now.”
بیان آرزوها
ما از should و would میتوانیم به همراه فعل اصلی like در جمله استفاده کنیم و آرزوی یک شخص را در رسیدن به چیزی بیان کنیم. ما حتی میتوانیم از فعل care نیز در جملات مودبانه و رسمی، بهره ببریم. مثال:
“I should/would like to go to the movies later.”
“We shouldn’t/wouldn’t care to live in a hot climate.”
“I should/would like a cup of tea, if you don’t mind.”
“I don’t know that I should/would care for such an expensive house.”
پرسش راجع به حقایق
علاوه بر پرسش دلیل در بیانیههای مختلف، ما میتوانیم از would و should برای پرسش راجع به حقیقت ماجرا نیز استفاده کنیم. مثال:
“Why should/would my brother lie to me?”
“Why should/would they expect you to know that?”
اگر ما از I یا we به عنوان فاعل جملهی سوالی استفاده کنیم، میتوانیم به شکلی استفهامی راجع به صحت ماجرا سوال کنیم. مثال:
“Why should/would I try to hide anything from you?”
“Why should/would we give up now, when we’ve come so close to succeeding?”
بیان هدف
از would و should میتوان بعد از عبارت so that و in order that استفاده کرده و هدف فعل اصلی را بیان نمود. مثال:
“I brought a book so that I shouldn’t/wouldn’t be bored on the train ride home.”
“He bought new boots in order that his feet should/would remain dry on the way to work.”
بعد از سایر کلمات و عبارات
مثالهای زیادی در انگلیسی بریتانیایی وجود دارد که در آنها، should بعد از ضمیر نسبی that یا عبارت خاصی درج میشود. این معمولا در نوشتههای آکادمیک کاربرد دارد.
برای بیان نظر یا احساس
اگر ابتدای جمله را با یک عبارت اسمی شروع کرده و آن را به that ختم کنیم، میتوانیم از should نیز استفاده کنیم و راجع به چیزی که گفته شده، نظر و احساس خود را بیان کنیم. مثال:
“It’s very sad that she should be forced to leave her house.”
“Isn’t it strange that we should meet each other again after all these years?”
احتمالات ممکن
به همین ترتیب، should میتواند بعد از عبارت «for fear، in case و به ندرت بعد از lest» قرار بگیرد تا راجع به احتمالاتی که ممکن است پشت یک عملکرد وجود داشته باشد را توضیح دهد. مثال:
“I always pack my rain jacket when I cycle for fear (that) it should start raining midway.”
“You should pack a toothbrush in case (that) you should be delayed at the airport overnight.”
“She makes sure to set the alarm before leaving lest (that) someone should try to break in.”
اشتباهات رایج
فعل modal «should» اغلب در انگلیسی برای انتقال توصیه، تعهد و انتظار استفاده می شود. با این حال، یادگیرندگان در فرآیند آموزش زبان انگلیسی، اغلب هنگام استفاده از “should” اشتباه می کنند، که منجر به سوء تفاهم می شود.
اشتباه 1: اشتباه گرفتن “should ” با “must”
یکی از رایج ترین خطاهایی که زبان آموزان در کلاس زبان انگلیسی مرتکب می شوند، اشتباه گرفتن “should” با “must” است. در حالی که هر دو افعال modal هستند که الزام یا نصیحت را بیان می کنند، اما از نظر قدرت و مفهوم متفاوت هستند.
“should” نشان دهنده توصیه ای است که قدرت کمتری نسبت به “must” دارد. آنچه توصیه می شود را پیشنهاد می کند اما به این معنی نیست که عدم رعایت آن عواقب جدی خواهد داشت.
«must» از طرف دیگر بیانگر الزام یا ضرورت شدید است که نشان می دهد عدم رعایت عواقبی دارد.
مثال 1:
نادرست: “You must see a doctor./ شما باید به پزشک مراجعه کنید.”
صحیح: “You should see a doctor/ باید به پزشک مراجعه کنید.”
در این مورد، “should” مناسب است زیرا نشان می دهد که مراجعه به پزشک توصیه می شود، در حالی که “must” به معنای تعهد قوی تری است که می تواند خطر فوری را نشان دهد.
مثال 2:
نادرست: “You should obey the law./ شما باید قانون را رعایت کنید.”
صحیح: “You must obey the law/ شما باید قانون را رعایت کنید.”
در اینجا، «must» درست است زیرا بیانگر یک تعهد قانونی است، در حالی که «should» اهمیت پیروی از قانون را کم رنگ می کند.
اشتباه 2: استفاده نادرست از “should” برای تعهدات گذشته
یکی دیگر از اشتباهات رایج استفاده از “should” برای اشاره به تعهدات یا اقدامات گذشته است که انتظار می رفت اما انجام نشد. یادگیرندگان معمولاً هنگام بحث در مورد تعهدات از دست رفته یا پشیمانی از گذشته فراموش می کنند که از ساختار صحیح “should have” استفاده کنند.
مثال 1:
نادرست: “You should told me earlier/ تو باید زودتر به من می گفتی.”
درست است: “You should have told me earlier/ باید زودتر به من می گفتی.”
مثال 2:
نادرست: “I should study harder for the exam/ برای امتحان باید بیشتر درس بخوانم.”
صحیح: «I should have studied harder for the exam/ برای امتحان باید بیشتر درس می خواندم».
در اینجا، ساختار صحیح پشیمانی از عدم مطالعه کافی در گذشته را برجسته می کند.
با استفاده از “should have”، سخنرانان می توانند به وضوح احساسات خود را در مورد فرصت ها یا تعهدات از دست رفته بیان کنند، که وضوح ارتباط آنها را افزایش می دهد.
اشتباه 3: استفاده بیش از حد از “should” در هنگام ارائه بازخورد
یکی دیگر از اشتباهات رایج استفاده بیش از حد از “should” در هنگام ارائه بازخورد است که می تواند بسیار انتقادی یا دستوری باشد. در حالی که “should” برای ارائه پیشنهادها مفید است، استفاده نامناسب از آن می تواند منجر به لحنی شود که ممکن است به عنوان تحقیر آمیز یا مستبدانه تلقی شود.
مثال 1:
دستور بیش از حد: “You should fix your report/ شما باید گزارش خود را اصلاح کنید.”
سازنده تر: “It might be helpful to consider revising your report/ ممکن است در نظر گرفتن گزارش خود مفید باشد.”
در مثال اول، استفاده از “should” مانند یک فرمان به نظر می رسد که ممکن است گیرنده را دلسرد کند. مثال دوم از لحن ملایم تری استفاده می کند که همکاری را تشویق می کند.
مثال 2:
دستور بیش از حد: “You should ask more questions in class/ شما باید سوالات بیشتری در کلاس بپرسید.”
سازنده تر: “It would be great if you asked more questions in class/ اگر سوالات بیشتری در کلاس بپرسید عالی خواهد بود.”
جمله اول می تواند باعث شود شنونده احساس بی کفایتی کند، در حالی که جمله دوم لحنی تشویق کننده دارد.
استفاده از should در متون رسمی و غیر رسمی
فعل modal “should” همه کاره است و می تواند در هر دو زمینه رسمی و غیررسمی به کار رود، اگرچه کاربرد و لحن آن ممکن است به طور قابل توجهی بین این دو متفاوت باشد. درک نحوه استفاده مناسب از “should” در تنظیمات مختلف، وضوح را افزایش می دهد و ارتباط موثر را تضمین می کند.
- متون و مفاهیم رسمی
در محیط های رسمی، “should” اغلب برای بیان تعهد، توصیه ها یا دستورالعمل ها استفاده می شود. این استفاده در ارتباطات حرفه ای، آکادمیک یا رسمی که در آن وضوح و اقتدار حرف اول را می زند، رایج است. زبان تمایل دارد ساختارمندتر باشد و “should” حس وظیفه یا انتظار را به همراه داشته باشد.
مثال 1:
Employees should adhere to the guidelines.
کارکنان باید دستورالعمل ها را رعایت کنند.
در این جمله، “should” نشان دهنده توصیه یا انتظار قوی برای کارمندان برای پیروی از پروتکل های تعیین شده است. لحن حرفه ای است و تعهد به رعایت استانداردهای شرکت را بیان می کند.
مثال 2:
Students should submit their assignments by the due date.
دانشجویان باید تکالیف خود را در موعد مقرر ارسال کنند.
در اینجا «should» بر اهمیت پایبندی به ضرب الاجل تاکید می کند و احساس مسئولیت را در بین دانش آموزان تقویت می کند.
در زمینههای رسمی، استفاده از «should» به ایجاد انتظارات روشن کمک میکند و اقتدار سخنران را تقویت میکند، خواه آنها یک مدیر، مربی یا یک مقام دولتی باشند.
- مفاهیم غیر رسمی
در محیطهای غیررسمی، «should» بیشتر برای دادن توصیه یا پیشنهاد به صورت مکالمه استفاده میشود. این استفاده آرام تر و دوستانه تر است و ماهیت شخصی تعامل را منعکس می کند. «should» در زمینههای غیررسمی به سخنرانان اجازه میدهد تا نظرات یا تجربیات خود را بدون سنگینی تعهد به اشتراک بگذارند.
مثال 1:
You should try that movie!
باید آن فیلم را امتحان کنید!
در این مورد، «should» یک توصیه دوستانه را منتقل می کند و شنونده را تشویق می کند که تماشای فیلمی را که گوینده از آن لذت می برد، در نظر بگیرد. لحن گاه به گاه و دعوت کننده است.
مثال 2:
We should go out for dinner tonight.
امشب باید شام بریم بیرون.
در اینجا، “should” برای پیشنهاد یک فعالیت در بین دوستان استفاده می شود که منعکس کننده یک تمایل مشترک به جای یک نیاز است.
در زمینههای غیررسمی، «should» مکالمه گاه به گاه را تسهیل میکند و به گویندگان اجازه میدهد نظرات خود را بدون اینکه بیش از حد معتبر به نظر برسند، بیان کنند. حس رفاقت را تقویت می کند و گفتگوی باز را تشویق می کند.
سخن پایانی
فعل مدال «should» نقش همهکاره و مهمی در دستور زبان انگلیسی دارد که برای بیان توصیه، الزام، انتظار و احتمال استفاده میشود. انعطافپذیری آن به سخنرانان اجازه میدهد تا توصیههایی ارائه کنند، اقداماتی را پیشنهاد کنند و انتظارات را در زمینههای مختلف، از مکالمات غیررسمی گرفته تا دستورالعملهای رسمی، در میان بگذارند.
تسلط بر استفاده از “should” می تواند تا حد زیادی توانایی فرد را برای برقراری ارتباط واضح و مناسب در زبان انگلیسی بهبود بخشد. با تمرین نحوه استفاده دقیق از “should” در هر دو شکل نوشتاری و گفتاری، زبان آموزان می توانند مهارت های زبانی خود را افزایش دهند و افکار خود را به طور موثرتری منتقل کنند.
سوالات متداول
تفاوت بین “should” و “must” چیست؟
“should” توصیه یا پیشنهاد می کند، در حالی که “must” تعهد یا ضرورت قوی تری را بیان می کند.
آیا می توان از “should” در زمان گذشته استفاده کرد؟
بله، برای بیان توصیه های گذشته، پشیمانی یا تعهدات از دست رفته از «should have» استفاده کنید.
آیا “should” رسمی است یا غیر رسمی؟
“should” را می توان در هر دو زمینه رسمی و غیر رسمی، بسته به لحن و موقعیت استفاده کرد.
چگونه جملات منفی را با “should” تشکیل می دهید؟
از “should not” استفاده کنید، به عنوان مثال، “You shouldn’t eat so much sugar/ شما نباید آنقدر شکر بخورید.”
بیشتر بخوانید: مقایسه have to, must, should
بیشتر بخوانید: آموزش افعال وجهی در انگلیسی
منابع:
lsi.edu | dictionary.cambridge | englishclub | grammar | britannica | collinsdictionary | byjus
نظر خود را با ما در میان بزارید