در زبان انگلیسی، افعال modal مانند must و have to نقش بزرگی در نحوه بیان الزام، ضرورت و حتی فرضیات ما دارند. چه از کسی بخواهید از یک قانون پیروی کند و چه به او بگویید که در یک موقعیت خاص چه چیزی لازم است، انتخاب فعل modal مناسب به شما کمک میکند تا به طور واضح و صحیح ارتباط برقرار کنید.
نگاهی اجمالی به محتوای این مقاله
یکی از رایجترین سوالاتی که زبانآموزان انگلیسی میپرسند این است: «تفاوت بین must و have to چیست؟» در حالی که آنها اغلب میتوانند به یک معنی باشند، تفاوتهای کلیدی در معنی، لحن و کاربرد آنها وجود دارد، به خصوص در زمینهها یا سطوح مختلف رسمیت.
این مقاله از مجموعه مقاله های آموزشی آموزشگاه زبان ایرانمهر درباره آموزش گرامر Have to and Must وبرای کمک به زبانآموزان در تمام سطوح طراحی شده است:
- اگر سطح زبان شما مبتدی است، قوانین و ساختارهای اساسی را یاد خواهید گرفت.
- اگر سطح زبانتان متوسط است، تفاوتهای معنایی و نحوه استفاده از آنها را در موقعیتهای واقعی بررسی خواهیم کرد.
- اگر پیشرفته هستید، به جزئیات ظریف، سبک و گزینههای دیگر خواهید پرداخت.
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
بخش ۱: برای مبتدیان
وقتی شروع به یادگیری زبان انگلیسی میکنید، مهم است که بدانید چگونه در مورد کارهایی که باید یا نیاز به انجام دارید صحبت کنید. دو روش بسیار رایج برای انجام این کار استفاده از “must” و “have to” است. آنها اغلب به یک معنی هستند، اما دلیل الزام کمی متفاوت است.
تعاریف و توضیح ساده
· Must
در فرآیند آموزش زبان انگلیسی، ما از must زمانی استفاده میکنیم که گوینده احساس میکند چیزی بسیار مهم است. این میتواند یک قانون شخصی، یک توصیه قوی یا یک نصیحت جدی باشد. اغلب الزام درونی را نشان میدهد، به این معنی که این احساس از درون فرد گوینده ناشی میشود.
مثال ۱:
I must study hard if I want to pass the exam.
اگر میخواهم در امتحان قبول شوم، باید سخت درس بخوانم.
← گوینده فکر میکند درس خواندن مهم است؛ این تصمیم شخصی است.
مثال ۲:
You must call your grandmother. She will be worried.
باید به مادربزرگت زنگ بزنی. او نگران خواهد شد.
← گوینده قویاً معتقد است که این کار درست است.
بنابراین، در گرامر زبان انگلیسی وقتی از must استفاده میکنید، معمولاً احساس وظیفه خود را بیان میکنید یا نصیحت اکید میدهید.
· Have to
ما از have to زمانی استفاده میکنیم که الزام از بیرون میآید – مثلاً از قوانین، مقررات یا دستورالعملهای خارجی. Have to اغلب الزام خارجی را نشان میدهد، به این معنی که موقعیت یا شخص دیگری آن را ضروری میکند.
مثال ۱:
I have to wear a seatbelt when I drive
من باید هنگام رانندگی کمربند ایمنی ببندم.
← این یک قانون یا قاعده است، نه فقط یک احساس شخصی.
مثال ۲:
She has to clean her room before her parents get home.
او باید قبل از رسیدن والدینش به خانه، اتاقش را تمیز کند.
← والدینش این وظیفه را به او دادهاند. این انتخاب او نیست.
بنابراین، در دوره زبان انگلیسی، have to زمانی استفاده میشود که یک قاعده، الزام یا خواسته وجود دارد که از طرف شخص شما نیست.
ساختار جمله/ sentence structure
بیایید نگاهی به نحوهی ساخت جملات با must و have to بیندازیم. دستور زبان ساده است، اما استفاده از شکل صحیح با فاعلهای مختلف مهم است.
✅ must + فعل پایه
I must be early sleep tonight.
من امشب باید زود بخوابم.
You must finish your homework before dinner.
شما باید تکالیفتان را قبل از شام تمام کنید.
«must» برای همهی فاعلها یکسان است: I, you, he, she, we, they.
✅ have to + فعل پایه
They have to work on Saturday.
آنها باید شنبه کار کنند.
We have to leave at 6:00.
ما باید راس ساعت 6 برویم.
مراقب باشید! برای he، she یا it، به جای have to میگوییم has to:
He has to take his medicine every day
او باید هر روز دارویش را بخورد.
She has to answer all the questions in the test
او باید به تمام سوالات آزمون پاسخ دهد.
بنابراین فعل به این شکل تغییر میکند:
و
مثالهای بیشتر در متن/ More Example Sentences in Context
برای اینکه تفاوت را احساس کنید، بیایید به چند مثال کوتاه دیگر نگاه کنیم:
/ جملهSentence | Type of
Obligation نوع تعهد | / توضیحاتExplanation |
I must drink more water every day.
من باید هر روز بیشتر آب بنوشم | Internal (personal rule)
قانون شخصی | The speaker thinks it’s important for their health.
گوینده معتقد است این مساله برای سلامتش ضروری است |
You must be quiet in the library.
شما باید در کتابخانه ساکت باشید | Internal or shared rule
قانون شخصی یا جمعی | The speaker believes silence is important in that place.
گوینده معتقد است که سکوت در این مکان مهم است |
We have to follow the dress code at work.
ما باید قوانین پوشش را در محل کار رعایت کنیم | External (company rule)
قانون خارجی/ قوانین کاری | The company created this rule.
شرکت این قانون را وضع کرده است. |
He has to take his sister to school every morning.
او باید هر روز خواهرش را به مدرسه ببرد | External (family duty)
خارجی/ وظیفه خانوادگی | Someone in his family gave him this responsibility.
یک نفر در خانواده ان مسئولیت را به او داده است |
با یادگیری معانی و ساختار اولیه must و have to در گرامر زبان انگلیسی، شما در حال ایجاد پایهای قوی برای بیان واضح وظیفه هستید. با ادامه خواندن، به کاربردها و تفاوتهای دقیقتری خواهیم پرداخت که به شما کمک میکند در زبان انگلیسی طبیعیتر صحبت کنید.
بخش ۲: برای زبانآموزان سطح متوسط: درک تفاوتها و تفاوتهای معنایی
حالا که با اصول اولیهی “must” و “have to” آشنا شدید، وقت آن است که عمیقتر به آن نگاه کنیم. در سطح متوسط، چه در کلاس زبان انگلیسی و چه در مصارف روزمره، نه تنها درک نحوهی شکلگیری این عبارات، بلکه درک چرا و چه زمانی که یکی را بر دیگری ترجیح میدهیم، مهم است.
مقایسهی زمینههای کاربرد
اگرچه must و have to هر دو میتوانند الزام را بیان کنند، منبع الزام اغلب معنای آنها را تغییر میدهد.
🔹 must = الزام ذهنی (نظر یا قضاوت گوینده)
وقتی از must استفاده میکنید، الزام معمولاً از گوینده میآید. این الزام یک باور شخصی، توصیه قوی یا استنباط مبتنی بر شواهد را بیان میکند. این الزام احساسیتر یا تأکیدیتر است.
You must read this book. It’s amazing!
شما باید این کتاب را بخوانید. فوقالعادهست!
← گوینده احساس قویای نسبت به کتاب دارد و توصیهای قوی ارائه میدهد.
She must be hungry. She hasn’t eaten all day
او حتماً گرسنه است. او تمام روز چیزی نخورده است.
← این یک دستور نیست. این یک فرض بر اساس دانستههای گوینده است.
🔹 have to = الزام عینی (قانون یا الزام خارجی)
وقتی از have to استفاده میکنید، الزام معمولاً خارج از کنترل گوینده است. اغلب یک قانون ، برنامه یا دستور از شخص دیگری است.
I have to renew my passport before next month
من باید گذرنامهام را قبل از ماه آینده تمدید کنم.
← این یک الزام دولتی است. گوینده این را انتخاب نمیکند.
They have to finish the project by Friday
آنها باید پروژه را تا جمعه تمام کنند.
← احتمالاً مهلت شرکت یا دستور مدیر است، نه یک تصمیم شخصی.
شکلهای منفی: Must not در مقابل Don’t have to
در گرامر زبان انگلیسی، شکلهای منفی must و have to از نظر معنایی بسیار متفاوت هستند، اگرچه تلفظ مشابهی دارند. این نکتهای کلیدی برای زبانآموزان در این سطح است.
🔹 Must not/ نباید= Prohibition ممنوعیت (مجاز نیست!)
در فرآیند آموزش زبان انگلیسی، وقتی به کسی میگویید نباید کاری را انجام دهد، در واقع میگویید که آن کار اکیدا ممنوع/ forbidden است یا تحت هیچ شرایطی مجاز نیست/ strictly not allowed.
You must not touch that button. It will stop the machine
نباید آن دکمه را لمس کنید. این کار دستگاه را متوقف میکند.
← این یک هشدار جدی است. لمس دکمه به هیچ وجه مجاز نیست.
Visitors must not enter the laboratory without permission.
بازدیدکنندگان نباید بدون اجازه وارد آزمایشگاه شوند.
← یک قانون یا دستورالعمل ایمنی. ورود بدون اجازه ممنوع است.
🔹 Don’t have to/ مجبور نیستید = No Obligation (It is not necessary)/ بدون الزام (ضروری نیست)
وقتی میگویید کسی مجبور نیست کاری را انجام دهد، منظورتان این است که آن کار اختیاری/ optional است. آنها میتوانند آن را انجام دهند، اما الزامی نیست/ not required.
You don’t have to bring food. We already ordered some.
لازم نیست غذا بیاورید. ما قبلاً مقداری سفارش دادهایم.
← اگر میخواهید میتوانید غذا بیاورید، اما ضروری نیست.
He doesn’t have to work on weekends
او مجبور نیست آخر هفتهها کار کند.
← شغل او نیازی به کار آخر هفته ندارد. او میتواند اگر بخواهد استراحت کند.
نکته: این تضاد اغلب زبانآموزان را گیج میکند.
«you must not leave early/ شما نباید زود بروید» = you are not allowed to leave early/ شما مجاز نیستید زود بروید.
«You don’t have to leave early/ شما مجبور نیستید زود بروید» = You can stay longer if you want; it’s not required to leave early/ اگر بخواهید میتوانید بیشتر بمانید؛ اجباری نیست زود بروید.
Time and Tense Limitations/ محدودیتهای زمانی و زمان فعل
🔹 must= فقط زمان حال
must معمولاً در گذشته یا آینده هنگام صحبت در مورد تعهد(obligation) استفاده نمیشود. برای این موارد، از had to (گذشته/ past) یا will have to (آینده/ future) استفاده میکنیم.
❌I must go to the doctor yesterday.
من باید دیروز به پزشک بروم.
✅ I had to go to the doctor yesterday
من دیروز مجبور بودم به پزشک بروم.
← تعهد گذشته. این اتفاق قبلاً افتاده است.
❌ She must submit the form tomorrow
او باید فرم را فردا ارسال کند. (برای آینده عجیب به نظر میرسد)
✅ او باید فرم را فردا ارسال کند.
← تعهد آینده. هنوز اتفاق نیفتاده است.
بیشتر بخوانید: آموزش گرامر Must با ذکر مثال و تمرین
بیشتر بخوانید: آموزش گرامر to have to do something باذکر مثال و تمرین
🔹 مثالهایی در گذشته و آینده
We had to cancel the trip because of the storm.
ما مجبور شدیم سفر را به دلیل طوفان لغو کنیم.
← این الزام در گذشته به دلیل شرایط وجود داشته است.
You will have to show your ID at the entrance
شما باید کارت شناسایی خود را در ورودی نشان دهید.
← این یک الزام آینده است، احتمالاً یک قانون یا آییننامه.
با درک این تفاوتهای ظریف اما مهم در معنی، لحن و زمان استفاده، میتوانید انگلیسی خود را بسیار دقیقتر و طبیعیتر بیان کنید. در ادامه، به این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه زبانآموزان پیشرفته میتوانند از «must» و «have to» به روشهای رسمی، غیررسمی و سبکی با انعطافپذیری بیشتری استفاده کنند.
بخش ۳: برای زبانآموزان پیشرفته: Grasp Subtleties, Style, Register, and Alternatives/ درک ظرافتها، سبک، سیاق کلام و جایگزینها
زمانی که زبانآموزان به سطح پیشرفته میرسند، معمولاً میدانند که چگونه در بیشتر موقعیتها از must و have to به درستی استفاده کنند. با این حال، طبیعی، ظریف و مناسب به نظر رسیدن در زمینههای مختلف، مستلزم درک عمیقتری از تأثیر سبکی/ stylistic impact، مدالیته/ modality و لحن/ tone آنهاست. این بخش به بررسی این ظرافتها میپردازد و به زبانآموزان کمک میکند تا کاربرد خود را در سبکها و سیاقهای مختلف زبان انگلیسی اصلاح کنند.
تفاوتهای سبکی/ Stylistic Differences
🔹 Must: رسمی، قوی، تأکیدی
Must معمولاً جدیتر، قویتر یا رسمیتر از have to به نظر میرسد. این کلمه اغلب در دستورالعملهای رسمی، اطلاعیههای کتبی یا هنگام ارائه توصیههای جدی یا ابراز فوریت استفاده میشود.
Candidates must submit their application by June 15/ داوطلبان باید درخواست خود را تا ۱۵ ژوئن ارسال کنند.
← رسمی، احتمالاً از یک موسسه یا سند رسمی.
You must try the chocolate cake—it’s the best thing I’ve ever tasted!
حتماً کیک شکلاتی را امتحان کنید – این بهترین چیزی است که تا به حال چشیدهام!
← متن غیررسمی، اما گوینده احساس یا تأکید قوی را بیان میکند.
🔹 have to: طبیعی، محاورهای
Have to در انگلیسی محاورهای روزمره رایجتر است، به خصوص وقتی که در مورد کارهای روزمره، مسئولیتها یا الزاماتی صحبت میشود که خیلی فوری یا رسمی نیستند.
I have to call my friend later.
باید بعداً با دوستم تماس بگیرم.
← یک کار عادی و روزانه – چیز مهمی نیست.
He has to get up early for work tomorrow.
او باید فردا زود برای کار بیدار شود.
← یک تعهد عادی.
خلاصه:
وقتی میخواهید بر اهمیت یا اختیار تأکید کنید از must استفاده کنید.
در مکالمه غیررسمی یا برای توصیف تعهدات عادی از have to استفاده کنید.
وجه و استنتاج/ Modality and Inference
در گرامر زبان انگلیسی، علاوه بر الزام، must همچنین به عنوان وجهی برای استنتاج منطقی قوی عمل میکند. این کاربرد کاملاً متفاوت از الزام است و have to معمولاً به این شکل استفاده نمیشود.
🔹 must برای استنتاج
وقتی میگوییم کسی باید کاری را انجام دهد یا احساسی داشته باشد، ما دستوری نمیدهیم – ما بر اساس شواهد حدس منطقی میزنیم.
You must be joking!
حتماً شوخی میکنی!
← گوینده استنتاج میکند که شنونده شوخی میکند، شاید به این دلیل که این ایده باورنکردنی به نظر میرسد.
She must be the new teacher—they said she had curly hair and glasses.
او حتماً معلم جدید است – آنها گفتند که موهای فر و عینک دارد.
← گوینده بر اساس آنچه میداند، استنباط میکند که آن شخص کیست.
باید گاهی اوقات میتواند برای استنتاج در انگلیسی گفتاری استفاده شود (مثلاً “That has to be the answer/ آن باید جواب باشد”)، اما باید در این کاربرد رسمیتر و با اعتماد به نفستر به نظر میرسد.
عبارات جایگزین برای الزام/ Alternative Expressions for Obligation
زبانآموزان پیشرفته همچنین باید از عبارات دیگری که الزام یا ضرورت را منتقل میکنند، آگاه باشند، که هر کدام لحن و ظرافت خاص خود را دارند:
( همه عبارات الزام آور ( need to، ought to، should، be requited to) در زبان فارسی و در لغت به معنی باید هستند. اما ممکن است در شرایط مختلف و در متون مختلف، معانی تحت اللفظی آنها تغییرات اندکی داشته باشد مانند: مجبور بودن، نیاز داشتن به انجام کاری- اما در نهایت همه به معنی باید هستند)
Modal/Expression
اصطلاح | Meaning
معنی | Tone/Use
لحن/ کاربرد |
Need to
| Similar to have to | Neutral, slightly softer
خنثی- کمی ملایم تر |
Ought to
| Moral or advisable obligation
الزام اخلاقی یا توصیه ای | Slightly formal, less strong than must
کمی رسمی، ضعیف تر از must |
Should
| Suggestion or advice
پیشنهاد یا توصیه | Softer and politer
ملایم تر و مودبانه تر |
Be required to
| Rule or official obligation
قانون یا الزام رسمی | Formal/legal/institutional use
کاربرد رسمی/ قانونی/ نهادی |
🔹 مثالها:
You need to speak more clearly in meetings
شما باید در جلسات واضحتر صحبت کنید. ← کمی ملایمتر از «must».
We ought to help our neighbors.
ما باید به همسایگانمان کمک کنیم. ← حس اخلاقی وظیفه.
She should drink more water.
او باید آب بیشتری بنوشد. ← نصیحت، نه اجبار.
All students are required to carry their ID cards.
همه دانشآموزان ملزم هستند که کارت شناسایی خود را همراه داشته باشند. ← قانون نهادی، بسیار رسمی.
لحن و آهنگ کلام: اهمیت زمینه/ Register and Tone: Context Matters
نحوه صحبت کردن یا نوشتن ما اغلب به این بستگی دارد که با چه کسی و در چه موقعیتی صحبت میکنیم. به این حالت سبک کلام/ register میگویند – تفاوت بین زبان رسمی/ formal و غیررسمی/ informal.
کاربرد رسمی یا قانونی/ Formal or Legal Use
Employees must sign in before entering the building
کارمندان باید قبل از ورود به ساختمان کارت ورود بزنند.
← در این جمله از must استفاده شده است زیرا این یک قانون است که به طور رسمی و احتمالاً توسط یک سازمان بیان شده است.
Visitors are required to wear a badge at all times
بازدیدکنندگان موظفند تمام مدت برچسب نام خود را روی سینه داشته باشند.
← شکل مجهول، رسمی، اغلب در سیاستهای کتبی یافت میشود.
کاربرد غیررسمی یا محاورهای/ Informal or Conversational Use
I have to pick up my kid after school
من باید بعد از مدرسه بچهام را بردارم.
← مکالمه روزمره، طبیعی و آرام به نظر میرسد.
Do you have to work this weekend?
آیا باید این آخر هفته کار کنید؟
← غیررسمی، پرسیدن در مورد یک روال.
نکته برای زبانآموزان:
اگر در حال نوشتن یک مقاله دانشگاهی یا ایمیل رسمی هستید، must یا be required to را ترجیح دهید.
اگر با یک دوست چت میکنید، have to یا need to طبیعیتر به نظر میرسند.
💬سوال: آیا در ادبیات جدید استفاده از «must» کمتر رایج میشود؟
بسیاری از انگلیسی زبانان امروزی، به ویژه در گفتار غیررسمی، از «have to» بیشتر از «must» استفاده میکنند. در واقع، must گاهی اوقات میتواند بیش از حد رسمی، قدیمی یا حتی کمی نمایشی به نظر برسد، به خصوص در انگلیسی آمریکایی. برای مثال:
گوینده بریتانیایی: I must be going now. گوینده آمریکایی: I have to go now.
سوالاتی برای تأمل:
آیا متوجه شدهاید که must بیشتر در محیطهای رسمی یا کتابها استفاده میشود؟
آیا have to را بیشتر در فیلمها و مکالمات روزمره میشنوید؟
وقتی کسی به جای have to میگوید must، لحن چگونه تغییر میکند؟
|
💬 پاسخ قسمت سوالاتی برای تامل
- آیا متوجه شدهاید که must بیشتر در محیطهای رسمی یا کتابها استفاده میشود؟
بله، must بیشتر در نوشتههای رسمی، زمینههای دانشگاهی و قوانین یا دستورالعملهای رسمی استفاده میشود. این کلمه اغلب در کتابها، اطلاعیهها، اسناد قانونی یا علائم عمومی مانند موارد زیر دیده میشود:
Passengers must present a valid ticket.
مسافران باید بلیط معتبر ارائه دهند.
You must not disclose confidential information
شما نباید اطلاعات محرمانه را فاش کنید.
در ادبیات یا مقالات رسمی، must اغلب لحنی از اقتدار، فوریت یا بار اخلاقی متناسب با زمینه دارد. این امر آن را به انتخابی محبوب برای نویسندگانی تبدیل میکند که میخواهند بر تعهد تأکید کنند یا نتیجهگیریهای قوی بیان کنند.
- آیا have to را بیشتر در فیلمها و گفتار روزمره میشنوید؟
کاملاً. در مکالمات روزمره، have to بسیار رایجتر است، به خصوص در انگلیسی گفتاری و موقعیتهای غیررسمی. این عبارت به طور طبیعی زمانی استفاده میشود که افراد در مورد قوانین، مسئولیتها یا کارهایی که باید انجام شوند صحبت میکنند:
I have to get up early tomorrow.
من باید فردا زود بیدار شوم.
Do you have to leave now?
آیا الان باید بروی؟
در فیلمها، برنامههای تلویزیونی و دیالوگهای غیررسمی، must گاهی اوقات میتواند بیش از حد خشک به نظر برسد، مگر اینکه برای تأثیرگذاری استفاده شود (مثلاً برای نشان دادن فوریت، رسمیت یا احساسات قوی یک شخصیت).
- وقتی کسی به جای have to میگوید must لحن چگونه تغییر میکند؟
استفاده از must معمولاً باعث میشود که جمله قویتر، جدیتر یا فوریتر به نظر برسد. میتواند دستوری یا رسمی و گاهی شخصیتر به نظر برسد – به خصوص وقتی برای بیان باورها یا نصیحت استفاده میشود.
مقایسه کنید:
You have to listen to this song
شما باید به این آهنگ گوش دهید. → یک توصیه غیررسمی.
You must listen to this song
شما باید به این آهنگ گوش دهید. → اصرار قویتر؛ گوینده احساس شور و اشتیاق بیشتری میکند.
بنابراین، انتخاب must به جای have to میتواند:
- لحن شما را مؤکدتر یا متقاعدکنندهتر کند.
- در نوشتههای رسمی یا قوانین رسمی بهتر جا میافتد.
- گاهی اوقات در موقعیتهای غیررسمی (بهویژه در انگلیسی آمریکایی) کمی دراماتیک یا منسوخ به نظر میرسد.
سخن پایانی
درک تفاوت بین must و have to چیزی بیش از یک نکته گرامری است – این در مورد استفاده طبیعی و مناسب از زبان انگلیسی در موقعیتهای واقعی زندگی است. برای مبتدیان، با تشخیص اشکال و معانی اولیه شروع میشود. زبانآموزان سطح متوسط میتوانند با بررسی نکات ظریفی مانند ذهنیت و لحن، درک خود را اصلاح کنند. در همین حال، زبانآموزان سطح پیشرفته میتوانند بر سبک، لحن و جایگزینهایی تمرکز کنند که به زبانشان عمق و انعطافپذیری میبخشد. چه در حال نوشتن یک سند رسمی باشید و چه در حال چت با یک دوست، انتخاب فعل modal مناسب میتواند به شما کمک کند تا منظور خود را واضحتر و با اعتماد به نفس بیشتری بیان کنید. به تمرین ادامه دهید، توجه کنید که گویندگان native چگونه از آنها استفاده میکنند و به زودی این انتخابهای ظریف به عادت تبدیل میشوند.
سوالات متداول
آیا میتوانم از must و have to به جای یکدیگر استفاده کنم؟
گاهی اوقات، اما نه همیشه. هر دو must و have to میتوانند الزام را بیان کنند و در بسیاری از موقعیتها قابل تعویض هستند.با این حال، لحن و منبع الزام ممکن است متفاوت باشد. must اغلب رسمیتر به نظر میرسد یا برای تأکید شخصی استفاده میشود، در حالی که have to معمولاً به قوانین یا الزامات خارجی اشاره دارد.
شکل گذشته must چیست؟
هنگام صحبت در مورد الزام، شکل گذشته واقعی must وجود ندارد. در عوض، از had to استفاده میکنیم.
تفاوت بین must not و don’t have to چیست؟
معنی آنها بسیار متفاوت است:
Must not = ممنوع.
← You must not park here/ شما نباید اینجا پارک کنید. (مجاز نیست.)
Don’t have to = ضروری نیست.
← You don’t have to come early./ شما نباید زود بیایید. (اختیاری است.)
این یک مورد رایج برای سردرگمی است، بنابراین در مورد این دو مراقب باشید!
آیا must در انگلیسی بریتانیایی رایجتر است یا آمریکایی؟
must عموماً در انگلیسی بریتانیایی، به ویژه در زبان گفتاری، رایجتر است.
در انگلیسی آمریکایی، have to در مکالمات روزمره ترجیح داده میشود و must اغلب برای نوشتن رسمی یا تأکید قوی در نظر گرفته میشود.
آیا میتوانم از must برای بیان حدس یا نتیجهگیری استفاده کنم؟
بله! این یک کاربرد متفاوت از must است که modal deduction/ استنتاج وجهی نامیده میشود.
این بدان معناست که شما یک فرض منطقی دارید. در این مورد، must الزام را بیان نمیکند – بلکه یک باور قوی مبتنی بر شواهد را بیان میکند.
بیشتر بخوانید :آموزش گرامر Should Have با ذکر مثال و تمرین
بیشتر بخوانید: کاربردهای فعل کمکی Must در زبان انگلیسی
منابع:
oxfordlearnersdictionaries|dictionary.cambridge|gymglish| woodwardenglish|
نظر خود را با ما در میان بزارید