یادگیری یک زبان جدید مثل راه رفتن در میدان مین است و هر کسی که قدم در این راه میگذارد، میخواهد به هر قیمتی شده است از خطاها و اشتباهات اجتناب کند.
این خطاها همه جا هستند و اگر پایتان را روی یکی از آنها بگذارید، مطمئن باشید ممکن است تمام آنچه که از زبان میدانید در یک لحظه نابود شود.
بسیار خوب، خطاهای زبانی ممکن است زندگی کسی را تهدید نکند، اما مهم است که در مسیر درست قرار بگیرید.
دوراهیهای زیادی در این راه وجود دارند و اگر در مقابل اشتباهاتی که پیش رویتان است، تصمیمات اشتباهی بگیرید ممکن است شما از فرآیند یادگیری زبان دور کند.
دانستن اشتباهات و خطاهای زبانی میتوانند به شما کمک کنند آنها را از بین ببرید.
به همین دلیل است که ما اینجا هستیم!
در این مقاله ده خطای رایج در یادگیری زبان را به شما میگوییم و بعد از خواندن این مقاله میتوانید از مسیر یادگیری زبان لذت ببرید!
فرق بین یک خطا و یک اشتباه چیست؟
پیش از هر چیز مهم است بدانید فرق بین خطا و اشتباه چیست. اشتباه زمانی اتفاق میافتد که شما قانون را میدانید اما تصادفا آن را زیر پا میگذارید. خوشبختانه میتوانید بفهمید این مسئله چه زمانی اتفاق میافتد و در بیشتر مواقع میتوانید خودتان را اصلاح کنید.
خطا کردن یعنی ناخواسته از چیزی که درست و صحیح است منحرف شوید. این مسئله جدیتر و بزرگتر است.
در این مقاله ما درباره دو نوع خطا بحث میکنیم:
- خطاهای دستوری – خطاهای دستوری زمانی رخ میدهند که ما دانش کافی قوانین زبانی را که در حال یادگیری آن هستیم نداریم. هنوز به اندازه کافی درباره قوانین و اصول زبان یاد نگرفتیم و به همین دلیل آنها را اشتباه اجرا میکنیم.
بیشتر تحقیقات و گزارشاتی که انجام شده است، درباره این است که خطاها چرا و چطور رخ میدهند. اگر به این موضوع علاقه دارید، میتوانید مقالاتی را که در این زمینه نوشته شده است بخوانید.
- خطاهای دیدگاهی – این خطاها میتوانند در نحوه فکر کردن ما درباره یادگیری زبان هم باشند. بدون دانستن و درک فرآیند یادگیری یک زبان، از باورها و اعتقادات غلط و واهی حمایت میکنیم.
هر دو نوع این خطاها برای یادگیری زبان مضر هستند و باید به هر قیمتی شده است از آنها پرهیز کرد.
ده خطا در یادگیری زبان و راههای جلوگیری از آنها
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
خطاهای زبانی
1.تداخل زبان اول
تداخل زبان اول زمانی رخ میدهد که قوانین زبان مادری دزدکی راهشان را به یادگیری باز میکنند و روی زبان دوم تاثیر میگذارند.
تداخل مثبت میتواند باعث تقویت مهارتهای زبان شود. این مسئله زمانی اتفاق میافتد که از قوانین زبان اول به درستی استفاده کنید و این قوانین به خوبی قوانین زبان دوم را کامل کنند و با هم هماهنگ باشند.
تداخل منفی چیزی است که باید نگرانش باشید. این مشکل زمانی رخ میدهد که از قوانین زبان اول استفاده کنید اما این قوانین با زبان دوم هماهنگ نباشد. این تداخل میتواند باعث بروز خطاهایی در زبان دوم شود.
معمولا این خطاها در مکالمه و نگارش نمود پیدا میکند و زمانی اتفاق میافتد که سعی دارید ساختار و قوانین زبان اول، مثل ترتیب کلمات در جمله، جنسیتهای دستوری یا وجههای فعل را در زبان دوم استفاده کنید.
اگرچه دانستن تمام قوانین و ساختارهای زبان دوم در مدتی کوتاه و در اوایل یادگیری زبان تقریبا غیرممکن است، میخواهید خیلی سریع به جواب سوالهایتان برسید.
بنابراین بهترین راه برای جلوگیری از این خطاها این است که فشرده و متمرکز مطالعه کنید. از خودتان بپرسید چه مبحثی بیشترین مشکل را برایتان به همراه دارد و مطمئن شوید علاوه بر مطالعات روتین و روزانه، زمانی را هم برای پیدا کردن پاسخ سوالاتتان صرف کنید.
هر چه مطالعات و آموزش زبانتان بیشتر میشود، سادهتر میتوانید تفاوت بین قوانین زبان مادری و زبان دوم را تشخیص بدهید.
2.تلفظ
بعضی صداها در یک زبان، معادلی در زبان دیگر ندارند و به همین دلیل این صداهای ناآشنا در زبان دوم و برای زبانآموزان مشکلساز خواهند بود. برای مثال، احتمالا دیدهاید بومیان اسپانیاییزبان که از آمریکای لاتین آمدهاند، برای تولید صدای «th» مشکل دارند. اگرچه ممکن است این صدا را در اسپانیا شنیده باشید، اما صدای «th» معمولا در اسپانیایی مناطق دیگر وجود ندارد.
زبان مقصد شما هر چه که باشد، بیشتر بومیان منظور شما را میفهمند، حتی اگر هر صدا را کاملا درست تلفظ نکنید. با این حال، اشتباه تلفظ کردن بعضی کلمات میتواند باعث ابهام و سردرگمی شود و خیلی زود مشخص میشود که شما بومی نیستید.
بهترین راه برای مقابله با این خطا، تمرین شنیدن است. هر چه بیشتر گوش بدهید و صداها را بشناسید، تشخیص و درست استفاده کردن از آنها راحتتر میشود. برای صداهایی که ریسکی هستند، بهتر است درسهایی را انتخاب کنید که روی صداهای مشکلساز تمرکز کردند.
3.گرامر (دستور زبان)
خطاهای دستوری و گرامری قاتل وجود زبانآموزان هستند. این خطاها اغلب در نتیجه مطالعه ناقص و نادرست است.
برای مثال، زبانهایی مثل لاتین، روسی، آلمانی و یونانی از نظامی پیروی میکنند که در آن پسوند کلمات با توجه به نقششان در جمله تغییر میکنند. از آنجایی که انگلیسی مدرن هیچ معادلی ندارد، درک سیستمهای زبانی معمولا برای بومیان انگلیسیزبان سخت خواهد بود.
تمام کلمات ممکن است بین جملات یکسان باشند، اما اگر کلمهای در جایگاه غلطی قرار بگیرد یا پسوند اشتباهی به آن داده شود، میتواند معنی جمله را به طور کامل تغییر بدهد.
برای اینکه از خطاهای گرامری جلوگیری کنید، نه تنها مهم است قوانین گرامر را بخوانید، بلکه حتما باید استثنائات این قوانین را هم بخوانید. بسیاری از زبانها افعال بیقاعده یا قوانین عجیب و غریب دیگری دارند که به نظر میرسد قوانین اصلی و ساده گرامر را نقض میکنند. اگرچه به کار بردن قوانین و استثنائات در زبان مادری معمولا خیلی راحت است و در اکثر مواقع حتی متوجه نمیشویم در حال استفاده کردن از این قوانین هستیم، اما تشخیص و استفاده از آنها در زبان دوم سختتر است.
تنها راه یادگیری و به خاطر سپردن این قوانین، مطالعه دقیق و فشرده است.
4.واژگان
خطاهای واژگان معمولا زمانی رخ میدهند که درک درستی از کلمات مشخص ندارید. حتی اگر گرامر زبانی را عالی بلد باشید، اگر تعداد کافی کلمه بلد نباشید یا درک واضحی از واژهای نداشته باشید، درک مطلب و فهم را با مشکل مواجه میکند!
اگرچه بیان غیرمستقیم یکی از تاکتیکهایی است که وقتی درباره معنی کلمهای مطمئن نیستید، از آن استفاده میکنید. بهترین راه برای جلوگیری از خطاهای واژگانی، مطالعه بیشتر واژگان و گسترش دایره لغات است. برای اطمینان از اینکه راه درستی را برای یادگیری واژگان انتخاب کردید، از منابعی استفاده کنید که واژگان را از طریق متون معتبر به شما یاد میدهند.
5.عدم تعادل در مهارتها
حفظ تعادل فقط برای مرتاضهای هندی نیست. زبانآموزان هم به تعادل نیاز دارند.
بیایید تظاهر کنیم اهمیت بخشهای مختلف یادگیری زبان را نمیدانید و به همین دلیل یکی از آنها را به طور کامل نادیده میگیرید. فکر کنید از طریق یکی از شبکههای اجتماعی مخصوص زبانآموزان با یک روس آشنا شدید و هرروز با او صحبت میکنید و از همین طریق برای سفرتان به روسیه آماده میشوید. در این میان مهارت خواندن و درک مطلب را به کلی نادیده گرفتید. بعد از یک روز خستهکننده، در میدان سرخ با یک فاجعه وحشتناک روبرو میشوید. نمیتوانید هیچکدام از نشانهها و تابلوها را بخوانید و منظور آنها را بفهمید یا راهتان را پیدا کنید.
در یادگیری یک زبان، تمام مهارتها باید به یک اندازه تمرین شوند و هیچکدام بر دیگری ارجحیت ندارند. برای اینکه بتوانید مثل یک بومی با دیگران ارتباط برقرار کنید، باید مهارتهای شنیدن، خواندن، نوشتن و مکالمه را به یک اندازه بلد باشید تا بتوانید درست با دیگران ارتباط برقرار کنید. این مسئله زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که زبانی را به صورت خودآموز یاد بگیرید و در کلاسهای آموزش زبان یا کلاسهای خصوصی زبان شرکت نکرده باشید. برای اینکه همه مهارتها را به یک میزان یاد بگیرید، باید از منابع مختلفی برای یادگیری استفاده کنید تا تمام مهارتها را پوشش بدهید.
خطاهای دیدگاهی
ممکن است تا پیش از این خواندن این مقاله تجربه یادگیری یک زبان جدید را نداشته باشید و شاید لازم باشد کسی نگرش و دیدگاهتان را تعدیل و تنظیم کند یا مسائلی را توضیح بدهد که برای روشنشدن برخی مسائل کمکتان کند. بعضی از خطاهایی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم ممکن است برای شما آشنا باشد و خبر خوب اینکه میتوانیم این مشکلات را با هم رفع کنیم!
1.زبان اشتباه
وقتی تصمیم میگیرید چه زبانی را برای یادگیری انتخاب کنید، در واقع در حال پیدا کردن یک شریک زندگی هستید، پس از این تصمیم سرسری رد نشوید و با تفکر و تحقیق انتخاب کنید.
انتخاب زبانی اشتباه میتواند انگیزه یادگیری شما را نابود کند و کاری کند هیچوقت به اهدافتان نرسید. به همین دلیل مهم است پیش از انتخاب زبان مورد نظر و قدم گذاشتن در راه یادگیری زبان، اهدافتان را با دقت در نظر بگیرید.
برای مثال اگر به دنبال زبانی برای کسب و کار باشید، احتمالا آن زبان با زبانی که برای سفر و اقامت انتخاب میکنید، متفاوت خواهد بود. انگیزه و اشتیاق، کلید یادگیری موفق است و انتخاب زبان درست این انگیزه را دائمی میکند.
برای اینکه مطمئن شوید زبان درستی را انتخاب کردید، باید زمان صرف کنید و اهداف و خواستههایتان را ارزیابی کنید. اگر نیاز به کمک داشتید، بهتر از کسانی که چندزبانه هستند یا زبان دومی را با موفقیت یاد گرفتند کمک بگیرید.
2.اهداف غیرواقعی
اگر در گذشته یادگیری زبانی را شروع کردید ولی در آن موفق نبودید، احتمالا اهدافتان واقعی نبوده است. عده زیادی هستند که میخواهند سریع زبان یاد بگیرند و انتظار نتیجه آنی دارند، اما این هدف امکانپذیر نیست.
باید این مسئله را بپذیرید که بعد از گذراندن یک ماه یا یک ترم تحصیلی نمیتوانید با همکلاسی آلمانیزبانتان به زبان خودش و با همان مهارت صحبت کنید و اگر این مسئله را قبول نکنید، قطعا دچار یاس و ناامیدی میشوید و یادگیری زبان را فراموش میکنید. یادگیری یک زبان مثل دو ماراتون است؛ باید آهسته و پیوسته پیش بروید.
تا زمانی که این مسئله را در ذهنتان داشته باشید و از همان ابتدا واقعبینانه به قضیه نگاه کنید، میتوانید روی رسیدن به هدفتان تلاش کنید و به این فکر نکنید که چقدر طول میکشد تا به هدفتان برسید. اگر در مدت زمان کوتاهی انتظار سلیس و روان صحبتکردن داشته باشید، احتمال اینکه شکست بخورید زیاد است.
مدت زمانی که برای یادگیری یک زبان لازم است، به سختی آن زبان، مهارت، استعداد، تمرکز و تعهد شما به آن زبان بستگی دارد. با این حال، موسسه خدمات خارجی تخمین زده است برای یادگیری زبانها باید بین 575 و 2200 ساعت زمان صرف کنید.
3.تعهد مالی و زمانی بالا
تعداد زیادی از زبانآموزان به دلیل موانع مختلفی که در ذهنشان بوده است دست از یادگیری کشیدند. یادگیری زبان فرآیند پرهزینه و زمانبری است.
با این حال، این تفکر غلط و اشتباه به سرعت قابل جبران است. گزینههای زیادی برای زبانآموزان هر زبانی در سراسر جهان وجود دارد. اگر واقعا میخواهید زبانی یاد بگیرید، میتوانید منابع مورد نیازتان را هم به راحتی پیدا کنید.
برای زبانآموزانی که بودجه زیادی ندارند و برای کسانی که مشغلههای زیادی دارند، منابع آموزشی زیادی وجود دارند. حتی اپلیکیشنهایی طراحی شده است که با روزی یک دقیقه هم میتوانید زبان یاد بگیرید. لازم نیست حتما حسابی پر از پول داشته باشید یا صبح تا شب در خانه باشید تا بتوانید زبان یاد بگیرید.
4.ناتوانی در درک بومیان
اولین باری که به صدا یا مکالمه یک بومی در زبان مقصد گوش بدهید، احتمالا ترس و اضطراب تمام وجودتان را در بر میگیرد. احتمالا حتم دارید هیچکدام از حرفهای آنها را متوجه نمیشوید. اگر بدون متن کمکی یا ترجمه این کار را بکنید، حدس و گمانتان درست خواهد بود.
هیچ شکی نیست که در یادگیری زبان موانعی وجود دارد، اما میتوانید از پس آنها بربیایید و با آنها مقابله کنید. مهم است بدانید همه از یک جایی شروع کردند. «مایکل فلپس» (Micheal Phelps) قبل از آنکه مدالهای طلای المپیک را دریافت کند، سالها شنا کرده بود.
به نظر میرسد سرعت یادگیری مهارت مکالمه کندتر از مطالعه خود زبان است. چیزی که در اوایل به نظر میرسد هیچوقت با سرعت سریع امکانپذیر نیست، روزی سرعت نرمال و مطلوبی خواهد داشت.
5.منابع خستهکننده
بعضی از زبانآموزان نمیدانند که منابع زیادی برای یادگیری زبان وجود دارد که میتوانند از آنها استفاده کنند و به همین دلیل به اشتباه گزینه غلطی را انتخاب میکنند. به کتابهای قدیمی و از رده خارج دبیرستان یا دانشگاه فکر کنید! فاجعه است.
خوشبختانه، دیگر لازم نیست یادگیری را به این کتابها و منابع قدیمی محدود کنید. فناوری هر روز در حال پیشرفت است و گنجینه نامحدودی از منابع مفید و معتبر را در اختیار ما قرار میدهد. همچنین اگر منابعی مثل کتابهای چاپی را ترجیح میدهید، بیش از آنچه که فکرش را بکنید حق انتخاب دارید.
هر موردی را که انتخاب میکنید، مهم است که منبع یادگیریتان را با دقت انتخاب کنید. باید منابعی را انتخاب کنید که مهارتهای خواندن، شنیدن، مکالمه و نگارش را تقویت کند و در عین حال منابعی باشند که حوصلهتان را سر نبرند و توجه و انگیزه شما را زنده نگه دارند و مناسب سبک یادگیری شما باشند.
این خطاها و اشتباهات در یادگیری زبان را به خوبی مطالعه کنید و راههای مقابله با آنها را که به شما گفتیم گوشه ذهنتان داشته باشید.
یادگیری زبان دوم را شروع کنید و با دقت و مهارت راهتان را ادامه بدهید تا به انتهای سفر برسید.
تسلط و مهارت در زبان و سلیس صحبت کردن مثل قدم زدن در یک پارک بزرگ است.
بیشتر بخوانید: 5 اشتباه رایج در یادگیری زبان
بیشتر بخوانید: اشتباهات، تنها راه یادگیری یک زبان هستند
نظر خود را با ما در میان بزارید