من فرانسوی هستم و هر بار که در ایالات متحده آمریکا برای صرف غذا به رستوران میروم، مجبور میشوم سه بار پشت سر هم برای سفارش آب تلاش کنم. چرا؟ چون دفعه اول، گارسون لهجه من را نمیفهمد، دفعه دوم بیش از حد آرام و شمرده صحبت میکنم و مثل عروسک خیمه شببازی به نظر میرسم و دفعه سوم فقط به «بطری آب» میز کناری اشاره میکنم. هر بار، دلم میخواهد به زیر میز پناه ببرم، گریه کنم و با تمام وجود خجالت بکشم یا بلند شوم بایستم و فریاد بزنم «من فقط یک لیوان آب میخواهم. چطور حرف من را متوجه نمیشوی؟»
هنوز تلاش میکنم. هنوز شکست میخورم. آنقدر به تلاشم ادامه میدهم تا لهجه آمریکاییام را تقویت کنم و مثل آدم بتوانم بگویم “water”. همیشه خودم را برای دو سال زندگی در یورکشایر مقصر میدانم. بعد از اینکه کلمه “octopus” را در رستورانی در یونان تقلید کردم، میدانم وقتی کلمهها را ندانیم، تقلید کردن میتواند خیلی به ما کمک کند. بنابراین به این راحتیها بیخیال نمیشوم.
من عاشق یادگیری زبان هستم و اگر در حال خواندن این مقاله هستید، احتمالا شما هم یادگیری زبان را دوست دارید.
در فرانسه، یعنی جایی که من زندگی میکنم، فرانسویها به خشم، سردی، غرور، بیادب بودن و هر صفت بد دیگری که ممکن است به ذهنتان برسد، شهرت دارند. با زبانی که همه میدانند یادگیری آن سخت است. میخواهید به فرانسه سفر کنید؟ پس باید خودتان را برای اذیت شدن، بدرفتاری دیدن یا به چالش کشیده شدن آماده کنید.
اگر تمام ویژگیهای ساکنین کشور فرانسه منفی است، چرا همچنان مقصد گردشگری شماره یک مردم در جهان است؟ چرا دانشآموزان آمریکایی که در دانشگاه سوربون (Sorbonne) درس میخوانند، رویای این را دارند که یک سال بیشتر در پاریس زندگی کنند؟
ممکن است سوتفاهم شده باشد؟ یا رازی باشد که همه نمیدانند؟
بله، کمی از هر دو
به نظر میرسد درک فرهنگ فرانسه نسبتا ساده باشد: کافی نان باگت بخرید، کلاه گرد و پشمی به سر کنید، بعد از هر پنج کلمه از “putain” (کلمهای عامیانه در زبان فرانسه که معنی خوبی ندارد) استفاده کنید و یوووهوووو! شما از Gérard Depardieu (بازیگر فرانسوی) فرانسویتر هستید!
باید بگویم که … امممم… نه. برای اینکه وارد فرهنگ مردم فرانسه شوید و از کلیشه «مردم فرانسه خشن و بیادب هستند» فاصله بگیرید، باید از چند قانون ساده پیروی کنید. باید از این قوانین به عنوان رازی برای به دست آوردن دل فرانسویها استفاده کنید و دوست، خانواده یا همکارتان را کنار برج ایفل سورپرایز کنید.
اگر این قوانین را رعایت کنید، فرانسویها با شما فرانسوی صحبت میکنند و دیگر برای ارتباط برقرار کردن با آنها مشکلی نخواهید داشت.
Bienvenue en France, mon ami!
قانون شماره 1: سلام و احوالپرسی به زبان فرانسه قلب فرانسویها را نرم میکند
سلام و احوالپرسی به زبان فرانسه مثل نان باگت در غذاهای فرانسوی است. اگر سلام و احوالپرسی نکنید تا انتهای مکالمه از همه چیز بیبهره خواهید ماند. بله، ممکن است چند ثانیه در زمان صرفهجویی کنید (حداکثر دو ثانیه) اما اگر از کلمه Bonjour فاکتور بگیرید و سلام نکنید، به عنوان یک توریست بیادب، عجول و بیشخصیت شناخته میشوید. بدتر از آن، بعضی از فرانسویها ممکن است خیلی راحت شما را نادیده بگیرند. بله، متوجهم، خیلی ضد حال است!
چرا؟ چون عبارات و کلمات مربوط به سلام و احوالپرسی کلید شروع و پایان یک مکالمه در زبان فرانسه است. فرقی نمیکند یک مکالمه 20 دقیقهای باشد یا تعاملی 20 ثانیهای برای خرید یک جعبه ماکارون (شیرینی فرانسوی) در یک قنادی در خیابان شانزهلیزه! وقتی قرار است با کسی صحبت کنید، حتما با کلماتی مثل Bonjour یا Bonsoir (ساعت 6 بعدازظهر به بعد) به مخاطبتان ثابت کنید به او اهمیت میدهید و برای او احترام قائل هستید. بله، باید بدانید فردی که میخواهید با او صحبت کنید، برای رفع نیاز شما آنجا نیست و یک شهروند است. بله، این مسئله شامل رانندههای تاکسی، مغازهدارها و گارسونها هم میشود. در فرانسه، تعاملات بازرگانی و تجاری هم باید با رفتار خوب انجام شود و فرصت مناسبی برای نشان دادن رفتارهای خوبی است که با آنها تربیت شدید.
سلام و احوالپرسی در فرانسه مثل پاک کردن کف کفشهایتان قبل از ورود به خانه کسی است. دوستان شما فقط زمانی فکر میکنند شما بیادب و بیفرهنگ هستید که جای کفشتان روی فرش آنها بماند. بعد از آن دیگر برای جبران کردن و رفع کدورتها خیلی دیر است.
در انتهای مکالمه، خیلی راحت بگویید Merci، Bonne journée یا بعد از ساعت 6 عصر بگویید Bonne soirée. این رفتارها و عبارتهای ساده شما را به همه جا میرسانند. از دو کلمه (Merci = (Thank you و (S’il vous plaît= (Please استفاده کنید تا در نظر فرانسویها مثل لویی چهاردهم (مثل پادشاهی در فرانسه) باشید.
قانون شماره 2: نه، لازم نیست از زبان انگلیسی استفاده کنید
یکی از شکایاتی که اغلب گردشکران و توریستها از فرانسویها میکنند این است:
«من میخواستم فرانسوی صحبت کنم اما پاریسیها با من انگلیسی حرف زدند. چقدر بیادب! به نشانه اعتراض، پنیر کممبرت (camembert) را تا آخر عمر تحریم میکنم!» آرام باشید. بیایید با هم دلایل این مشکل را بررسی و راهحلی برای آن پیدا کنیم.
فرانسویها به دو دلیل ممکن است از زبان انگلیسی استفاده کنند:
میخواهند با انگلیسی صحبت کردن به شما کمک کنند چون آنها معتقدند انگلیسی را بهتر از فرانسه شما صحبت میکنند.
آنها هم مثل شما هستند؛ میخواهند با یک بومی انگلیسیزبان صحبت کنند.
درک این مسئله خیلی ساده است. نمیدانم چرا هنوز عده زیادی این مسئله را شخصی میکنند و ناراحت میشوند. فرانسویها دشمن شما نیستند!
اگر هنوز در حال خواندن این مقاله هستید، قسمت جذاب آن تازه شروع شده است. قدم بعدی… بازی ذهنی است!
اگر فرانسویها بعد از اینکه دیدند شما برای چیدن ده کلمه کنار هم در حال غرغر کردن هستید و با خودتان درگیرید، به زبان انگلیسی روی آوردند، همچنان با آنها فرانسوی حرف بزنید. از انگلیسی استفاده نکنید. به حرف زدن ادامه بدهید، یا آنها میفهمند شما میخواهند فرانسه تمرین کنید یا به خاطر ناهنجاریهای شناختی به زبان فرانسه برمیگردند. بله، 20 ثانیه اول مکالمه ممکن است ترسناک باشد اما یادتان باشد آنها دشمن شما نیستند. فقط کافی است به آنها نشان بدهید به زبان انگلیسی نیازی ندارید، همین!
با این حال، اگر میخواهید حرف دلتان را بزنید، راحت باشید و از آنها بپرسید ? On peut parler en français
این جمله کمی رکگویی است اما مستقیم به مسئله مورد نظر شما اشاره میکند و آنها با شما فرانسه صحبت خواهند کرد! بعد از اینکه قبول کردند با شما به زبان خودشان و زبان مقصد شما صحبت کنند، یادتان نرود بگویید (Merci (beaucoup.
دفعه بعد که در پاریس بودید یا با یک فرانسویزبان صحبت کردید، این روش را امتحان کنید.
یکی دیگر از رفتارهای خوبی که مادرتان به شما یاد داده است این است که اگرچه فرانسویها از آنچه که فکر میکنید، مهربانتر هستند، اما ساعت 8 صبح با یک کارگر با زبان فرانسه بچههای دوساله صحبت نکنید. یادتان باشد، این مدل حرف زدن باعث میشود بنده خدا برای فهمیدن حرفهای شما به مغزش فشار بیاورد و اگر صبحانه خوبی نخورده باشد، نمیتواند حروف ربط در زبان فرانسه را در مترو به شما توضیح بدهد. وقتی از یک پاریسی پرمشغله درخواست کمک دارید، سریع صحبت کنید و به اصل مطلب اشاره کنید. هر ساله میلیونها توریست به فرانسه و به خصوص پاریس سفر میکنند و اگر میخواهید بپرسید برج ایفل کجاست، باید محتاطانه و با ملاحظه رفتار کنید. شاید جایی که دنبال آن هستید درست پشت سرتان باشد.
بیشتر بخوانید:25اصطلاح فوقالعاده فرانسوی در انگلیسی عجیب است
قانون شماره 3: اصلاحات به نفع شما هستند، نه به ضرر شما
مردم فرانسه عاشق غذا، خودشان و زبانشان هستند. به همین دلیل است که اگر دایره لغاتتان از کلماتی مثل toilettes، photo و Arc de Triomphe فراتر برود، آنها را تحت تاثیر قرار میدهید. آنها به خاطر تلاشی که میکنید از شما تشکر میکنند و پشتکار شما را تحسین میکنند. با خواندن این مقاله، از 99% توریستها جلوتر هستید.
Félicitations!
اما اینجاست که درگیری اصلی شروع میشود. بله، نکاتی درباره سلام و احوالپرسی یاد گرفتید. بله، وقتی فرانسویها جواب سوال شما را به فرانسه دادند از خوشحالی سکته کردید. حالا بزرگترین و مهمترین قسمت مکالمه مانده است: فرانسویها حرف شما را قطع میکنند تا زبان فرانسهای را که حرف میزنید اصلاح کنند.
اه! فکر میکردید الان فرانسویها شما را تشویق میکنند و برای اینکه تلاش میکنید زبان آنها را صحبت کنید دو بار شما را میبوسند؟
نه خیر!
آنها دیدند شما به اندازهای شجاع هستید که به زبان آنها صحبت کنید و آنها هم تلاش میکنند کمکتان کنند. البته با تصحیح اشتباهاتتان! درک میکنم؛ این مسئله میتواند ناامیدکننده و ترسناک باشد و میدانم گاهی ممکن است خیلی گستاخانه و بیادبانه باشد، میدانم مغزتان تا همینجا هم فشار زیادی را تحمل کرده است تا جملاتی بسازد که از نظر گرامری درست باشد و دیگر تحمل ورودیهای جدید ندارد. اما در این شرایط و با وجود تمام مشکلات سعی کنید مهربان و مودب باشد.
همیشه به شاگردانم میگویم تا وقتی که میدانید آنها تلاش میکنند مودب و مهربان باشند، اصلاحات را بپذیرید و از آنها به خاطر کمکشان تشکر کنید. (بیادب نباشید، اما به آنها بفهمانید متوجه حرفشان شدید).
چه بگویید؟ چهار مرحله دارد:
- اوه! (نشان بدهید اشتباه کردید و متوجه آن شدید)
- سعی کنید چیزی که آنها گفتند تکرار کنید. (آهسته و شمرده)
- با لبخند بگویید C’est ça ?
- با حالتی قدردان بگویید Merci beaucoup.
مشکلی نیست اگر تظاهر کنید. بین خودمان بماند، اما “jewelry” و “dessert/desert” هنوز در زبان انگلیسی برای من یک راز است. همیشه با این کلمات مشکل دارم اما از انگلیسیزبانهای خوشقلبی که سعی کردند به من یاد بدهند تشکر میکنم.
قانون شماره 4: سریع صحبت کردن نوعی تعریف و تمجید است
اگر فکر میکنید «اصلاح کردن شما» غول مرحله آخر بازی SFIF (فرانسوی صحبت کردن در فرانسه) است، برای یک سورپرایز آماده باشید. «سریع صحبت کردن فرانسویها» آخرین مانعی است که قبل از رد شدن از خط پایان با آن روبرو میشوید. موفق باشید!
این مسئله ظریف اما خندهدار است. چون معمولا آرزوی محرمانه دانشآموزان است، اما معمولا وقتی موقع آن فرا میرسد با یک کروسان شکلاتی در دستشان غش میکنند.
چرا؟ چون وقتی فرانسویها میبینند شما میخواهید به زبان فرانسه صحبت کنید، میتوانید به این زبان صحبت کنید و وقتی آنها شما را اصلاح میکنند، فرار نمیکنید، این فرضیه را خواهند داشت که واقعا میتوانید فرانسه را راحت و بیدردسر صحبت کنید. آنها شما را مثل دوستانشان میبینند. بنابراین مثل یک بومی با شما صحبت میکنند؛ سریع، سریعتر، سریعترین!
باز هم باید تظاهر کنید فهمیدید؟ نه!
باید فرار کنید؟ نه!
باید به انگلیسی برگردید و برای انتقام از آنها سریعتر حرف بزنید؟ لطفا نه!
اول از همه باید بگوییم شما لایق یک مدال طلا هستید. سریع فرانسوی صحبت کردن نوعی تعریف و تمجید به حساب میآید. با این کار آنها شما را یکی از خودشان میدانند.
Félicitations!
باید چه کرد؟
از آنها بخواهید آرام صحبت کنند!
راهش این است که از آنها بخواهید با توجه به سطح شما صحبت کنند.
یادتان باشد اول یک نفس عمیق بکشید، در غیراینصورت ممکن است غش کنید! اگر به اندازه کافی به مغزتان اکسیژن نرسانید، بعد از شنیدن جمله اول از حال میروید!
[Excusez-moi] Plus lentement, s’il vous plaît. [Je ne comprends pas quand vous parlez si vite.]
اگر خیلی شجاع یا در سطح پیشرفته هستید، فقط بخندید و بگویید J’ai rien pigé à ce que vous venez de dire, ça va beaucoup trop vite pour moi. . احتمالا آنها هم با شما میخندند.
قانون شماره 5: آن چه که نباید اتفاق افتاد
آخرین چیزی که باید قبل از گذراندن یک آخر هفته رمانتیک در شهر عششششق یاد بگیرید. مهم نیست چقدر انگیزه دارید، چقدر آمادهاید و چقدر میتوانید سلیس و روان صحبت کنید؛ گاهی آنچه که نباید اتفاق میافتد.
گاهی در مدت اقامتتان، بین سفر با قایق روی رودخانه سن (Seine) و یک تور در موزه اورسی (Musée d’Orsay)، یک فرانسویزبان با شما بد رفتاری کرده است.
از طرف 59.999.999 نفر دیگر از شما عذرخواهی میکنم.
اگر تمام قوانین را رعایت کنید، لغاتی را که باید، مرور کنید و بهترین لبخند عمرتان را به لب داشته باشید، واقعا چنین اتفاقی بدشانسی است. ممکن است آنها منظوری نداشته باشند، ممکن هم هست داشته باشند، ممکن است به خاطر ماهی قرمزشان که آنفلوانزا گرفته است (چی؟؟!!) ناراحت باشند. اما نه، همه فرانسویها از شما متنفر نیستند. این رفتارها را شخصی نکنید و به حرکت ادامه بدهید.
اجازه ندهید این اتفاقات، تجربه شیرین شما در سفر به فرانسه را خراب کند.
بیشتر بخوانید: یادگیری سریع زبان فرانسه
نظر خود را با ما در میان بزارید