بالاخره یک قانون گرامری ساده در زبان فرانسه پیدا کردیم! نه گفتن به زبان فرانسه امری آسان است. (البته اگر ذاتا شخصی هستید که در نه گفتن مشکل دارید، ربطی به قوانین گرامری یک زبان جدید ندارد. پس این مشکل را گردن زبان فرانسه نیندازید). تنها مشکل در نه گفتن به زبان فرانسه، لحظهای است که باید بین تعداد زیادی از مترادفها، یکی را انتخاب کنید. پس آن را با احتیاط و دقت کافی انتخاب کنید، چراکه «نه»های مترادف در زبان فرانسه اندکی با یکدیگر متفاوت هستند. سعی کنید کاربرد معادلهای «نه»، «فکر نمیکنم»، «احتمالا نه»، « نه به …» و … را بیاموزید.
-هی، امشب میخواهی تا دیروقت کار کنی؟
-آیا میخواهی با قوانین جنسیت در زبان فرانسه سروکله بزنی؟
-اومممم…نه.
گاهی باید نه بگویید. گاهی حتی باید محکمتر نه بگویید. ممکن است بخواهید با صدای بلندتری نه بگویید، شاید هم پاسخ منفی خود را به یک حرکت کوچک سر یا دست خلاصه کنید.
شاید به جای «نه» خالی، از اصطلاحات «امکان ندارد!» یا «غیر ممکن است!» استفاده کنید. شاید هم بخواهید «نه» را با لحن ملایمتر و به صورت «نه ممنونم» یا «نه هنوز» که لحن امیدوارانهتری دارد، بیان کنید.
احتمالا با حالت سادهی نه گفتن در زبان فرانسه آشنا هستید و non (no) را قبلا یاد گرفتهاید. تنها فرق آن با no در زبان انگلیسی، وجود یک n در انتهای کلمه و بیان آن با لهجهی شیرین فرانسوی است.
اما روشهای دیگری هم برای نه گفتن وجود دارد و اگر در کشور فرانسه مشغول به کار هستید یا تصادفا یک رئیس فرانسوی زبان دارید، باید برای رد درخواست عجیب غریب او، انواع نه گفتن را یاد بگیرید.
این مقاله به شما کمک میکند تا گزینههای زیادی برای پاسخ منفی داشته باشید و بتوانید کاملا مودبانه به رئیس خود- که میخواهد تا دیروقت کار کنید- بگویید نه!
حالات مختلف «نه» به زبان فرانسه
گاهی همه چیز خیلی صریح و بیحاشیه اتفاق میافتد. پس پاسخ آنها هم باید با کلمهای کوتاه و صریح بیان شود. بنابراین ابتدا از کلمات و عباراتی استفاده میکنیم که در پاسخ به یک سوال یا جمله به کار میروند. در این مقاله حتی نحوهی منفی کردن جملات را نیز آموزش میدهیم. اما برای شروع، آموزش را از کلمات سادهتر آغاز میکنیم:
Non (No)
همانطور که قبلا گفتیم، احتمالا قبلا این مدل نه گفتن را به خوبی یاد گرفتهاید. بنابراین معنیاش را نیز به سرعت میتوانید بیان کنید: «نه!».
این حالت ساده و استاندارد «نه» گفتن به زبان فرانسه است. Non در بیشتر متنهای عمومی کاربرد دارد و بدون شک، یکی از اصلیترین و کلیدیترین کلمات فرانسوی است. مطمئنا لهجه و صدای شما نیز روی قدرت و شدت این کلمه تاثیر میگذارد.
البته در مثالهای بعدی خواهید دید که non با سایر کلمات و عبارات ترکیب میشود و یک ترکیب با معنی منفی جدید میسازد.
Non, je n’aime pas skier. > No, I don’t like to ski.
نه، من اسکی کردن را دوست ندارم.
Impossible (impossible)
وای، عجب لغت سختی! امکان ندارند آن را به خاطر بسپارید. همان معنی و همان تلفظ! درست مثل impossible زبان انگلیسی!
بسیار خوب، بیشتر از این نمیتوانستم از افعال معکوس برای بیان سادگی بیش از حد این کلمه استفاده کنم. شما میتوانید در مواجهه با یک خبر غافلگیرکننده از این اصطلاح استفاده کنید:
—Vingt personnes sont morts dans une fusillade ! (Twenty people died in a shooting!)
-بیست نفر در یک حادثهی تیراندازی جان باختند.
—Impossible ! Comment cela s’est-il passé ? (Impossible! How did that happen?)
-غیر ممکن است! چطور اتفاق افتاد؟
اگر تمایل دارید که یک دعوت را خیلی صریح و محکم رد کنید، از این کلمه به جای «non» استفاده کنید تا تاثیر کلام خود را بالا ببرید. همچنین اگر در دسترس نیستید یا نمیتوانید آن کار خاص را انجام دهید، بگویید که این امر برایتان غیر ممکن «impossible» است.
—Veux-tu dîner avec moi ce soir ? (Would you like to have dinner with me tonight?)
آیا تمایل دارید که امشب شام مهمان من باشید؟
—Impossible. Je dois travailler. (Impossible. I have to work.)
غیر ممکن است، من کار دارم.
Non merci (no thank you)
به عنوان یک فارسیزبان، حتما با کلمهی «مرسی» آشنا هستید. کلمهای قرضی از زبان فرانسه که وارد زبان فارسی شده است. پس یادگیری آن چندان سخت نیست. بسیار خوب، گاهی ممکن است شخصی که از شما چیزی درخواست میکند، نیت بدی نداشته باشد. بنابراین باید به او با لحن ملایمتری پاسخ دهید. در این شرایط در زبان انگلیسی جملهی «No, thank you» و در زبان فارسی «نه مرسی/نه ممنون» به کار میرود. در زبان فرانسه نیز همین روال جریان دارد.
—Voudriez-vous un crôque-monsieur? (Would you like a grilled ham and cheese sandwich?)
آیا ساندویچ گوشت و پنیر گریل شده میل دارید؟
—Non merci. Je ne mange pas de la viande. (No thank you. I do not eat meat.)
نه ممنون، من گوشت نمیخورم.
Pas encore (not yet)
Pas encore یا «هنوز نه» نوع دیگری از نه گفتن با لحنی ملایم است. بنابراین اگر هنوز آن کار را تجربه نکردهاید ولی مطمئن هستید که روزی آن را انجام خواهید داد، برای پاسخ منفی از اصطلاح pas encore استفاده کنید. این عبارت هم وزن و معادل دقیق اصطلاح انگلیسی، یعنی «not yet» است:
—As-tu lu ce livre? (Did you read this book?)
آیا این کتاب را خواندی؟
—Pas encore. Je vais le commencer ce week-end. (Not yet. I am going to start it this weekend.)
هنوز نه، اما قرار است این آخر هفته مطالعهی آن را شروع کنم.
Moi non plus (me neither)
از این اصطلاح برای تایید جملهی منفی شخصی دیگر استفاده میکنیم. به عبارت دیگر، وقتی کسی میگوید که تا به حال تجربهی انجام کاری را نداشته، برای اینکه به او بگوییم «من هم همینطور» از این اصطلاح استفاده میکنیم. چون هم منفی است، هم موافقت شما با جملهی طرف مقابل را نشان میدهد.
—Je n’ai jamais mangé ça ! (I have never eaten this before!)
من تا به حال چنین چیزی نخوردهام!
–Moi non plus. (Me neither.)
من هم همینطور.
Pas du tout (Not at all)
اگر این عبارت را با تحکم بیشتری بیان کنیم، تاثیر و قدرت آن چند برابر non خواهد بود. Pas du tout معمولا اختلاف نظر محکمی را بیان میکند. از آنجا که این عبارت به معنای «not at all» است، برای پاسخ به مقادیر مختلف مورد استفاده قرار میگیرد:
—Vous êtes avocat ? Vous devez gagner beaucoup d’argent ! (You’re a lawyer? You must make a lot of money!)
تو یک وکیل هستی؟ پس حتما کلی پول درمیآوری!
—Non, pas du tout! C’est seulement ma première année au cabinet d’avocats et donc je ne gagne pas beaucoup. (No, not at all! It is only my first year at the law firm and therefore I do not make a lot.)
نه، اصلا! این اولین سال کاری من در رشتهی حقوق است، بنابراین پول زیادی در نمیآورم.
در این مثال راجع به یک مقدار خاص (در این مورد، پول) صحبت میشود و مخاطب به اشتباه گمان میکند که هر کسی وکیل است، حتما باید درآمد زیادی داشته باشد. به یاد داشته باشید که non جای خود را به pas du tout میدهد تا به کمک آن «نه» محکمتری بیان شود.
Mais non (But no)
همانطور که عبارت mais oui (بله حتما) از oui خالی (بله) قاطعتر است، پس عبارت mais non ( نه اصلا) نه قاطعتری را بیان میکند.
Mais non در جواب به خودکوبی شخص مقابل مورد استفاده قرار میگیرد و از سرکوب و لکهدار کردن فرد جلوگیری میکند. البته کاربردهای دیگری نیز دارد ولی معمولا وقتی کسی راجع به خودش چیز بدی میگوید، در پاسخ میتوان از این اصطلاح استفاده کرده و به عبارتی دلش را گرم کنید.
—Je suis si grosse ! (I am so fat!)
من خیلی چاق هستم!
—Mais non ! Tu sais que ce n’est pas vrai ! (But no! You know that’s not true!)
نه اصلا! میدانی که این حقیقت ندارد!
Si (Yes)
صبر کنید ببینم؟ yes وسط مقالهی «no»ها چه کار میکند؟
از این گذشته من فکر میکردم که oui به زبان فرانسه یعنی «بله»!
میدانم ممکن است نا به جا به نظر برسد، اما si در حقیقت جهت بیان مخالفت با یک ایده یا جمله را ایفا میکند. بنابراین si در جملهای کوتاه و سوالی به کار میرود و در جواب به پاسخی منفی نیاز دارد. بسیار خوب، ممکن است کمی گیج شده باشید. پس به مثال زیر دقت کنید:
Pierre: Mais vous n’êtes pas française, n’est-ce pas ? (But you are not French, are you?)
اما شما فرانسوی نیستید، نه؟
Rachel: Si, je suis française. (Yes, I am French.)
چرا، من فرانسوی هستم.
متوجه منظورم شدید؟ پیر از راشل پرسید که آیا او فرانسوی هست یا خیر. راشل نیز متوجه شد که پیر فکر میکند او فرانسوی نیست. پیر سوالش را با vous n’êtes pas française (you are not French مطرح کرد.
با این حال، راشل واقعا فرانسوی است و سعی میکند تا با کلمهی «si» شفافسازی کند. بنابراین، si در زبان فرانسه به معنای «بله» است و در زبان فارسی میتوان آن را به «چرا» ترجمه کرد تا به نوعی به سوال اصلی، پاسخ منفی دهد.
Ah non / oh non (Oh no)
Ah non و oh non برای بیان ناراحتی و ناامیدی استفاده میشود. مثل «oh no» یا «لعنت بهش!».
Ah non ! Ça ne marche pas ! > Oh no! It doesn’t work!
اوه نه، این کار نمیکند!
Non à… (No to…)
Non à قبل از یک اسم و با معنای «say no to» یا «نه به …» مورد استفاده قرار میگیرد. از این اصطلاح در اعتراضات و تظاهرات یا کمپینهای اعتراضی مختلف استفاده میشود:
Non au CPE ! > No to the First Job Contract!
نه به قرارداد بستن برای شغل اولیها!
سایر مترادفهای «نه» در زبان فرانسه
- Absolument pas > absolutely not(قطعا نه)
- Au contraire > on the contrary(نه، برعکس)
- Aucun (problème, argent, etc.) > no (problem, money, etc) هیچ (هیچ پولی، هیچ مشکلی و …)
- Bien sûr que non > of course not(البته که نه)
- Certainement pas > certainly not(مطمئنا نه)
- Des clous ! (familiar) > no way!(امکان ندارد)
اصطلاحاتی با non
- Je ne dis pas non > I wouldn’t say no( نه نمیگفتم)
- Mais non > of course not(البته که نه)
- Moi non > not me, I don’t(من نه، انجامش نمیدهم)
- Niet! (familiar) > no way!(امکان ندارد)
- Non et non! > Absolutely not!( نه!)
- … ou non ? > … (are/will/do you + verb) or not?(آیا شما انجامش میدهید یا خیر؟)
- Pas de (problème, temps, pain, etc) > no (problem, time, bread, etc.)(هیچ مشکلی، هیچ وقتی، هیچ نانی،…)
- Pas du tout > not at all(نه اصلا)
- Pas question! (familiar) > No way! not a chance!(امکان ندارد، احتمالش وجود ندارد)
- Pas tout à fait > not exactly, not quite(نه دقیقا، نه کاملا)
- Que non! > absolutely not!(قطعا نه)
انکار(Denial): منفی ساختن یک جمله
Aaaah, denial. It’s not just a river in Egypt (I’m sorry, I just had to).
(متاسفم، مجبور بودم).
در هر حال، گاهی ممکن است non یا یکی از ترکیبات آن به حد کافی موثر واقع نشود. فرض کنیم شاید بخواهید دلیل بیشتری برای نه گفتنتان بیاورید.
در این موارد از ساختار زیر استفاده میشود. در بخش اول این مقاله، سعی کردیم انواع نه گفتن را آموزش دهیم. در بخش دوم، قرار است «not» گفتن را آموزش بدهیم و جملهای مثل «I am not going to the concert tonight.» (من امشب به کنسرت نمیروم) را بیان کنیم.
هر یک از این ساختارها از دو کلمه تشکیل شدهاند: ne و یک کلمهی دیگر که معنی هر ساختار را منحصر به فرد میکند.
اگرچه هر دو کلمه باید از لحاظ گرامری صحیح باشند، اما در مکالمات روزمره و معمولی، ne معمولا جا میافتد.
در تمام موارد، ne قبل از فعل قرار میگیرد و pas یا هر چیزی که بخش دوم ساختار را تشکیل میدهد، بعد از فعل قرار میگیرد.
در وجه کامل (perfect tense)، جملات از الگوی زیر پیروی میکنند:
ne + verbe auxiliare + pas (or other word) + participe passé.
از آنجا که در زبان فرانسه همیشه یک استثناء وجود دارد، ساختار ne + اسم شخص بعد از participe passé. قرار میگیرد.
نکته: منظور از Participe passé ، همان اسم مفعول است.
میدانم، حجم اطلاعات زیاد است و حفظ کردن آنها سخت! ممکن است الان بگویید مگر کجایش آسان بود!؟ شما که ابتدای مقاله گفتید بالاخره یک نکتهی گرامری آسان در زبان فرانسه پیدا کردید. ولی بیایید به این فکر کنیم که تمام این نکات به طرز جالبی کنار یکدیگر قرار گرفته و همخوانی دارند.
Ne…pas (not)
این راحتترین و اولین ساختاری است که زبانآموزان یاد میگیرند. اگر در جمله نیز استفاده شود، در انگلیسی به «not» و در فارسی، به شناسهی «نمی، نــ» ترجمه میگردد.
Elle doit prendre les transports en commun car elle n’a pas de voiture. (She must take public transportation because she does not have a car.)
او باید با وسایل نقلیهی عمومی سفر کند، چون ماشین ندارد.
از آنجا که این ساختار از باقی ساختارها پرکاربردتر است، به راحتی و در موقعیتهای زیادی میتوانید به تمرین آن بپردازید. برای مثال میتوانید به این سایت سر زده و در آزمون آن شرکت کنید. در این آزمون به شما جملهای داده میشود و از شما میخواهد که آن را به شکل منفی و با ne و pas در جای خالی بنویسید. همچنین میتوانید در این کوییز شرکت کنید. در این کوییز هر جمله به زبان انگلیسی ترجمه شده و از شما میخواهد که کلمهی درست را انتخاب کنید.
Ne…jamais (never)
درست مثل ne…pas که به معنای not بود، ne…jamais به معنای never یا هرگز است. همانطور که از شکل ظاهری و معنی آن مشخص است، این ساختار از ne…pas نیز قاطعانهتر و محکمتر است. این ساختار برای بیان مواردی به کار میرود که هرگز تا کنون اتفاق نیافتاده یا اگر الان در حال انجام است، قبلا هرگز رخ نداده است.
Les extra-terrestres n’ont jamais visité la terre. (Extra-terrestrials have never visited the earth.)
آدم فضاییها هرگز تا به حال به کرهی زمین نیامدهاند.
البته اصلا اشکالی ندارد اگر فکر میکنید که قبلا آدم فضاییها به کرهی زمین آمدهاند، من فقط میخواستم مثالی زده باشم.
Ne…personne (no one/nobody)
به یک ساختار منفی دیگر نیاز دارید؟ همانطور که ne…jamais به معنی «never» است، ne…personne نیز به معنی no one یا nobody به کار میرود.
البته در این مورد ممکن است کمی گیج شوید، چراکه personne در اینجا با معنی «no one» به کار رفته اما une personne به معنی «یک شخص» یا «a person» ترجمه میشود. در ادامه این مورد را با مثال توضیح دادهایم:
Elle n’a dit à personne son secret. (She told no one her secret.)
او به هیچ کس رازش را نگفت.
به یاد داشته باشید که بر خلاف سایر ساختارها، personne بعد از participe passé در جمله قرار میگیرد.
Chaque personne doit écrire un essai. (Each person must write an essay.)
همه باید یک مقاله بنویسند.
بسیار خوب، حالا از طریق مثالهای بالا متوجه شدید که personne به معنای «شخص/person» است.
Ne…rien (nothing)
اما اگر واقعا میخواهید که قاطعانهترین ساختار منفی در جملات خود به کار ببرید، از ne…rien به معنای «nothing» استفاده کنید.
On n’a rien entendu. (We heard nothing/we didn’t hear anything.)
ما هیچچیزی نشنیدیم/ما چیزی نشنیدیم.
خدای من…چه کسی میدانست که یک «نه» گفتن ساده انقدر پیچیده میشود؟
شاید در ابتدا چندان ضروری به نظر نرسد. اما هرچه بیشتر در زبان فرانسه فرو میروید، متوجه میشوید که یادگیری برخی از این لغات و اصطلاحات به شما کمک میکند تا با دقت و تسلط بیشتری به زبان فرانسه صحبت کرده و ایدههایتان را بیان کنید.
بسیار خوب، اجازه دهید که چند ساختار مثبت و منفی را در یکدیگر ترکیب کنم:
Le français peut être difficile, mais ce n’est pas impossible ; n’arrête jamais de l’apprendre !
فرانسوی شاید سخت باشد، اما غیر ممکن نیست، پس هرگز از یادگیری آن دست نکشید!
بیشتر بخوانید: 10 حالت سلام و احوال پرسی برای زبان آموزان فرانسوی
بیشتر بخوانید: 15 اصطلاح ضروری زبان فرانسه برای یادگیری
نظر خود را با ما در میان بزارید