IRANMEHR
آینده از آن توست
لوگو ایرانمهر
+
اصطلاحات روزانه فرانسوی برای صحبت کردن مثل یک بومی
امتیاز کاربران: 4.2/5
نویسنده: ایرانمهر
13 شهریور 1398

اصطلاحات روزانه فرانسوی برای صحبت کردن مثل یک بومی

پس می‌خواهید مثل یک محلی، فرانسه صحبت کنید. احتمالا نه دقیقا مثل یک بومی، اما مثل کسی که در فرانسه یا یکی از کشورهای فرانسوی‌زبان زندگی می‌کند.

حتی اگر تازه یادگیری زبان فرانسه را شروع کرده باشید، باز هم می‌توانید مثل یک فرانسوی، زبان صحبت کنید.

بله، شدنی است! من وقتی در پرتغال زندگی می‌کردم این مهارت را کسب کردم.

دانش من از زبان پرتغالی بی‌نهایت محدود است. فقط می‌توانم چند کلمه را بیان کنم.

مسلما، از قبل زبان فرانسه و اسپانیایی را بلد بودم که در حدس زدن کلمات پرتغالی کمک زیادی به من کرد؛ چرا که بسیاری از کلمات در زبان‌های لاتین به هم شبیه هستند.

اما وقتی صحبت تلفظ بومی‌زبان‌ها و شبه‌بومی‌زبان‌ها می‌شود، حدس زدن و آزمون و خطا کمکی نمی‌کند.

وقتی جمله‌ای را بیان می‌کنم که از کلمات حدسی ساخته شده است، مردم معمولا منظور من را متوجه می‌شوند. اما با این مدل حرف زدن کاملا مشخص است که یک توریست هستم و فقط برای بازدید از پرتغال به این کشور آمدم. حتی اگر از کلمات و عباراتی که در کتاب‌های درسی یاد گرفتم استفاده کنم، باز هم مشخص می‌شود که بومی نیستم و یک مسافر هستم.

چطور مثل یک بومی فرانسوی‌زبان به نظر برسیم

تقلید کنید

نکته اینجاست:

تنها راهی که ممکن است بتوانید بومی به نظر برسید این است که مدل حرف‌زدن بومیان را بشنوید و تقلید کنید، هر چند لهجه خارجی داشته باشید.

منظورمان از تقلید کردن این است که عبارت‌های کامل را مثل یک طوطی یاد بگیرید و حفظ کنید. نه اینکه فقط کلمات را تکرار کنید؛ بلکه لحن کلمات و موسیقی سخن را دقیقا کپی و تکرار کنید.

اما تقلید کردن به این موارد محدود نمی‌شوند. همچنین می‌توانید هنگام صحبت کردن، از زبان بدن هم استفاده کنید. حرکات دست‌ها، سر، بازوها، ژست‌ها و حالت‌های مختلف، مولفه‌های زبان بدن هستند.

مغز ما وقتی می‌خواهد ارزیابی کند کسی بومی است یا نه، تمام این موارد را بررسی می‌کند و تشخیص می‌دهد.

نکته جالب اینجاست که لهجه داشتن یا نداشتن شما، آنقدرها که فکر می‌کنید مهم نیست.

اگر حتی مدتی کوتاه در نیویورک بوده باشید، منظور من را متوجه می‌شوید. بسیاری از نیویورکی‌ها لهجه خارجی دارند. با این حال هیچ‌کس نمی‌تواند بومی بودن و نیویورکی بودن آن‌ها را زیر سوال ببرد. بومی بودن به لهجه نیست، به استفاده از کلمات و عباراتی است که فقط بومی‌ها آن‌ها را می‌دانند. لحن و صدایشان مهم است. زبان بدنشان مهم است. در واقع اگر بخواهیم کلی صحبت کنیم، منش و رفتار آن‌ها مهم است.

معمولا، فقط کسانی که برای مدتی طولانی در جایی زندگی کردند، این مسائل را درک می‌کنند.

به نظرتان می‌شود بومیان کشوری را گول بزنید و بگویید مدت زیادی است آن‌جا زندگی می‌کنید؟ بله، می‌شود!

در ادامه این قسمت، عبارات و کلماتی را به شما یاد می‌دهم که بومیان فرانسوی‌زبان هرروز از آن‌ها استفاده می‌کنند.

آماده‌اید؟ بیایید شروع کنیم.

پیشنهاد دادن مثل یک بومی فرانسوی‌زبان

Ça te dirait de sortir?
Ah ouais, génial!

 بومیان فرانسوی‌زبان اغلب از عبارت “ça te dirait de …” استفاده می‌کنند تا پیشنهاد انجام کاری را بدهند.

ترجمه این عبارت در زبان انگلیسی “what do you say we …” است.

مثال‌های دیگر:

“Ça te dirait d’aller au cinéma?”
“Ça te dirait de dîner à la maison?”

عبارت “Ah ouais!” اشتیاق برای انجام آن کا را نشان می‌دهد. عبارت “Génial!” هم روشی رایج برای گفتن “great” یا “awesome” است. جایگزین رایج عبارت بالا “super!” است.

اصطلاحات روزانه فرانسوی برای صحبت کردن مثل یک بومی

جلب توجه کردن مثل یک بومی فرانسوی‌زبان

Dis donc Christine! C’est toi qui a pris mon biscuit sur la table?
Moi ? Non! Je lisais mon bouquin!

عبارت “dis donc ” در زبان فرانسه به طور معمول استفاده می‌شود تا توجه کسی را جلب کنید و به آن‌ها بفهمانید می‌خواهید مطلب مهمی بگویید. اتفاقاتی که بعد از آن میفتد می‌تواند خوب یا بد باشد. مثلا یکی از موارد بدی که ممکن است اتفاق بیفتد، تهمت زدن است.

مثال‌های دیگر که در آن از “dis donc” استفاده می‌شود:

“Dis donc! tu as vu cet éléphant !
“Dis donc, tu es très forte toi!”

مثلا وقتی کسی از شما می‌پرسد “?c’est toi qui a pris”، رایج‌ترین و معمولی‌ترین راه برای این است که سوظن به فردی را نشان بدهید و او را متهم جلوه بدهید.

“C’est toi qui a cassé cette assiette?”
“C’est toi qui a utilisé mon téléphone?”

در جواب این سوال جوابی داده می‌شود مثل “!Moi ? Non ” و بهانه‌ای آورده می‌شود: “ !Je lisais mon bouquin” 

کلمه “Bouquin” در مکالمات غیررسمی فرانسوی به معنی “livre” است.

اصطلاحات روزانه فرانسوی برای صحبت کردن

وقتی کسی عطسه می‌کند

Atchoum!
A tes souhaits!
Merci!

وقتی کسی عطسه می‌کند، باید بگویید “!A tes souhaits ”. این عبارت تقریبا معادل فرانسوی عبارت “bless you” است. اگر طرف را نمی‌شناسید، باید از عبارت “à vos souhaits” استفاده کنید که حالت رسمی‌تر این جمله است.

کسی که عطسه کرده است با “!merci” جواب شما را می‌دهد.

اگر کسی را که عطسه کرده به خوبی می‌شناسید، می‌توانید به او بگویید “!à tes amours” که حالت طنز دارد.

اگر کسی چند بار عطسه کرد، ممکن است لازم باشد زنجیره‌ای از عبارات را ردیف کنید و مثلا بعد از هر عطسه بگویید “à tes souhaits!”، “à tes amours!”، “qu’ils durent toujours!”.

معمولا از ترجمه لغوی عبارات خودداری می‌کنم چون مهم است که عبارات را به طور مستقیم از زبان فرانسه یاد بگیرید و آن‌ها را در موقعیت‌ها و شرایط بصری و واقعی ببینید و به خاطر بسپارید. البته برای عبارات بالا استثنا قائل می‌شوم و معنی آن‌ها را به شما می‌گویم، چون فکر می‌کنم معنی آن‌ها بامزه و خنده‌دار است:

عبارات بالا به ترتیب به معنی “to your wishes”، “to your loves” و “may they last forever” است.

به پایان رساندن یک مکالمه فرانسوی

Euh excuse-moi, il faut que j’y aille!
Mais ça m’a fait vraiment plaisir de te voir.

عبارت “Excuse-moi” یکی از رایج‌ترین روش‌های عذرخواهی کردن در زبان فرانسه است؛ اگرچه در زبان فرانسه بیشتر “désolé(e)” استفاده شده است، احتمالا این عبارت به خاطر تاثیری که زبان انگلیسی روی فرانسه دارد، وارد این زبان شده است. اما “excuse-moi” یا “excusez-moi” راهی مناسب برای عذرخواهی کردن است و در موقعیت‌های غیررسمی هم کاربرد دارد.

جمله “Il faut que j’y aille” زمانی استفاده می‌شود که کسی بخواهد جایی برود و به همین دلیل بخواهد مکالمه را تمام کند.

این عبارت هم در زبان فارسی، هم انگلیسی و هم فرانسه خیلی زیاد استفاده می‌شود و اصطلاحی است که به طور روزمره به کار می‌رود. این عبارت به این معنی است که ما باید مکالمه را تمام و آن محل را ترک کنیم، چرا که به کسی دیگر در جایی دیگر تعهد داریم و باید سروقت به قرار یا کارمان برسیم.

جمله “Ça m’a fait plaisir de te voir” عبارتی مودبانه برای ترک کردن جایی است و شبیه عبارتی است که در زبان انگلیسی هم از آن استفاده می‌کنیم.

برای مثال، وقتی کسی بخواهد مکالمه‌ای خسته‌کننده را به پایان برساند، از عباراتی استفاده می‌کند که نشان بدهد حوصله‌اش سر رفته است.

با این حال، ممکن است از همان عبارات و کلمات برای پایان مکالمه‌ای دلنشین هم استفاده کنید و آرزو کنید که آن فرد را بار دیگر ببینید.

صحبت کردن درباره شریک عاطفی جدید

J’ai rencontré quelqu’un!
Oh mais c’est une super nouvelle, ça!

عبارت “j’ai rencontré quelqu’un” در زبان محاوره‌ای فرانسه معمولا به یک رابطه و قلمروی عاطفی اشاره دارد.

عبارت بالا به این معنی است که با فرد جدیدی (خانم یا آقا) آشنا شدید.

در زندگی روزمره، قطعا از جمله “j’ai rencontré quelqu’un” هم استفاده می‌کنیم که به معنی عاشق یا دلباخته کسی شدن است. اما عموما درباره کسی که به تازگی ملاقات کردیم، جزئیاتی هم بیان می‌کنیم.

در مقابل، عبارت “j’ai rencontré quelqu’un !” به عنوان یک عبارت مستقل برای یک شریک عاطفی به کار می‌رود.

وقتی از عبارت “c’est une super nouvelle !” استفاده شود، در واقع راهی رایج و معمول برای نشان دادن شادی و اعلام خبرهای خوب است.

به این نکته دقت کنید که “oh mais” ابتدای جمله می‌آید. این عبارت تعجب و شگفتی از اتفاق پیش آمده را دو چندان می‌کند.

برای مثال اگر کسی از شما بپرسد “tu aimes le poisson ?”، ممکن است به او پاسخ بدهید “j’adore le poisson!”. اما اگر واقعا عاشق خوردن ماهی هستید، بهتر است بگویید “oh mais j’adore le poisson!” که پاسخ شما را با شدت بیشتری بیان می‌کند.

یک راه دیگر برای تاکید تعجب، اضافه کردن “ça!” است در جمله “Oh mais c’est une super nouvelle, ça! می‌توانید کاربرد و معنی آن را بفهمید! این عبارت بسیار شبیه به گفتن جمله “now that is great news!” در زبان انگلیسی است.

معرفی کردن دیگران به زبان فرانسه

Alors: Roger voici Anne, Anne voici Roger!

رایج‌ترین روش برای معرفی کسی استفاده از فرمول زیر است:

[person1] voici [person2], [person2] voici [person1]

جایگزین برای کلمه “voici” گفتن “je te présente” است یا اگر فرد مورد نظر را به خوبی نمی‌شناسید، از عبارت “je vous présente” استفاده کنید.

به این نکته دقت کنید که کلمه “Alors” در ابتدای جمله برای آماده‌سازی افرادی است که قرار است معرفی یا شناخته شوند و پیش از آنکه معرفی صورت بگیرد، توجه همه جلب شود.

در بعضی موارد ممکن است لازم باشد فرد الف را به فرد ب معرفی کنید و برعکس آن لازم نباشد. برای مثال فرد الف شخصیت مهمی است که فرد ب باید او را بشناسد. در این مورد فقط کافی است بگویید:

[person2] voici / je vous présente [person1]

فروش اجناس به زبان فرانسه

Bon, alors vous en voulez combien ?
Euh, j’en demande 4000 euros…

راهی عادی برای اینکه در یک معامله رودررو، قیمت چیزی را از کسی بپرسید، استفاده از عبارت “?combien en voulez-vous ” و حالت غیررسمی‌تر آن “vous en voulez combien ?” است.

برای مثال، اگر آگهی فروش یک خودرو را دیدید و با فروشنده تماس گرفتید، باید از آن‌ها بپرسید “?vous en voulez combien ”

جایگزین عبارت بالا، جمله “?vous en demandez combien” است که کلمه “demander” به جای “vouloir” جایگزین می‌شود. این دو کلمه می‌توانند به جای هم مورد استفاده قرار بگیرند.

برای پاسخ به سوالاتی درباره قیمت، فروشنده قیمت جنس را به شکل “j’en demande 4000 euros” بیان می‌کند. به این معنی که “je demande 4000 euros pour cet objet” یا “j’en veux 4000 euros”.

به این نکته دقت کنید که در یک فضای معامله‌ای و فروش‌، مثل فروشگاه، معمولا نمی‌پرسید “?vous en voulez combien ”. در عوض ممکن است بگویید “combien coûte ce [object]”، “quel est le prix de cet [object]” یا حتی “?c’est combien ”.

تکمیل سفارش غذا در یک رستوران فرانسوی

Autre chose?
Euh, voyons voir …
Non, ce sera tout.

اصولا وقتی در رستوران غذایی سفارش می‌دهید، صندوقدار یا فروشنده از شما می‌پرسد“?autre chose ”  که به معنی “Voulez-vous autre chose ?” است و برای این به کار می‌رود که مطمئن شود سفارش شما تکمیل شده است و نمی‌خواهید سفارش جدیدی اضافه کنید.

ممکن است بخواهید چند ثانیه فکر کنید و ببینید آیا می‌خواهید گزینه دیگری به خریدتان اضافه کنید یا نه. در این حالت می‌توانید بگویید “voyons voir …” که به معنی “let me think …” و “let’s see …” است. اگر نمی‌خواهید چیزی به سفارشتان اضافه کنید کافی است بگویید “ce sera tout”. بعد از شنیدن این جمله صندوقدار سفارش شما را ثبت می‌کند و فیش آن را به شما می‌دهد تا هزینه‌اش را پرداخت کنید.

برای مثال، فکر کنید در فروشگاه چند قلم جنس سفارش دادید. سپس فروشنده از شما می‌پرسد “?autre chose ”. در این حالت شما باید با “non, ce sera tout” یا “non c’est tout” پاسخ بدهید. بعد از آن فروشنده خرید‌های شما را بسته‌بندی می‌کند و شما می‌توانید هزینه را پرداخت کنید.

اصطلاحات روزانه فرانسوی برای صحبت کردن

الکی تشکر کردن از کسی به زبان فرانسه

Ah OK, je vois … Bon, merci quand même …

در زبان گفتاری و غیررسمی فرانسوی، اغلب وقتی موضوعی را می‌فهمیم، می‌گوییم “ah OK, je vois ”.

برای مثال، از کسی می‌پرسید برای شما توضیح بدهد در خیابان چه خبر است. بعد از اینکه توضیحات او را شنیدید، همه چیز برایتان روشن می‌شود و بعد از آن می‌گویید “ah OK, je vois“.

با این حال، این اصطلاح را زمانی هم می‌شود استفاده کرد که می‌فهمید چیزی آنطور که به نظر می‌رسید نبوده است. در این مواقع، “ah OK, je vois …” نشانه ناامیدی و سرخوردگی است.

برای مثال، ناگهان می‌فهمید کسی که مدتی با او دوست بودید، آنطور که به نظر می‌رسیده نبوده است و فقط می‌خواسته از شما سواستفاده کند.

مثلا فرض کنید از کسی آدرس می‌پرسید، اما کسی به شما جواب‌های بیهوده و الکی می‌دهد چون خودش هم دقیق آن آدرس را بلد نیست. در این مواقع قبل از رفتن و پرسیدن از فردی دیگر، باید بگویید “merci quand même” .

در بعضی موارد عبارت “merci quand même” به این منظور استفاده می‌شود تا به طرف بفهمانید هیچ کمکی نکرده است. مثل این است که در زبان انگلیسی یا فارسی بگویید “thanks for nothing” یا «به هر حال مرسی!».

با این حال، موقعیت‌هایی وجود دارد که در آن فرد تمام تلاشش را کرده است به شما کمک کند، هرچند بی‌فایده بوده است. در این مورد هم از عبارت بالا استفاده می‌کنید تا به خاطر تلاش آن فرد تشکر کرده باشید.

ابراز بی‌پولی به زبان فرانسه

Et toi, tu en as?
Euh, j’en ai pas beaucoup …

بارها پیش آمده کسی پیش شما بیاید و از شما پول بخواهد؟ او پیش شما می‌آید و می‌پرسد“tu en as ?”  به این معنی که “tu as de l’argent ?”.

شما می‌توانید جواب بدهید “j’en ai pas beaucoup“. این جواب، راهی عامیانه و غیررسمی برای گفتن “je n’en ai pas beaucoup” است که از نظر دستوری شکل درست عبارت قبل است. ما از این جمله در حالت نوشتاری هم استفاده می‌کنیم.

در فرانسه محاوره، اغلب از این عبارت استفاده می‌کنیم تا بگوییم پول (یا هر چیز دیگری) نداریم. این عبارت گاهی برای رد کردن یک درخواست (برای به اشتراک‌گذاری چیزی) هم استفاده می‌شود. برای مثال، اگر کسی از شما پرسید “tu peux me donner un peu de frites ?”، می‌توانید بگویید “ah j’en ai pas beaucoup …” به این معنی که “sorry but no”.

مثالی دیگر:

“tu crois qu’il a des amis ?”

“Non, il en a pas beaucoup …”

از این عبارات استفاده کنید تا مثل بومی‌ها حرف بزنید

بسیار خوب! این هم عباراتی که باید یاد بگیرید تا بتوانید مثل یک بومی صحبت کنید. باز هم تکرار می‌کنیم، منظورمان بومی از نظر لهجه و تلفظ نیست؛ از نظر عبارات و کلمات عامیانه و روزمره است که بومی‌ها استفاده می‌کنند.

تمام عباراتی که به شما گفتیم باید در موقعیت‌های خودش مورد استفاده قرار بگیرد؛ در غیر اینصورت کاملا بی‌فایده و بی‌ارزش خواهد بود. اگر بتوانید از این عبارات درست و بجا استفاده کنید، خیلی زود می‌توانید پیشرفت کنید و مثل یک بومی حرف بزنید.

با دانستن و تسلط در استفاده از این عبارات، پایه تلفظ و دانش لغوی خودتان را محکم بنا کنید تا بتوانید با زندگی مردم در فرانسه و دیگر کشورهای فرانسوی‌زبان آشنا شوید و با آن‌ها ارتباط برقرار کنید. مطمئن باشید، به شما قول می‌دهم از سرعت پیشرفت خودتان در شنیدن و مکالمه شگفت‌زده خواهید شد.

پس تنبلی را کنار بگذارید و از همین امروز یادگیری و تمرین عبارت‌های روزمره را شروع کنید.

به من اعتماد کنید، من هم این روزها را پشت سر گذاشتم و از نصیحتی که می‌کنم مطمئن هستم!

بیشتر بخوانید :اصطلاحاتی به زبان فرانسه که باید بدانید، اما نمی دانید

بیشتر بخوانید:25 اصطلاح ضروری برای شروع یک مکالمه‌ به زبان فرانسه

چقدر این پست برایتان مفید بود؟
1
2
3
4
5
4.2 از 5 از 11 رای

نظر خود را با ما در میان بزارید

لغو پاسخ

  1. Fariba rad
    25 تیر 1402
    پاسخ دادن

    خیلی دوس داشتم کاش ادامه داشته باشه

    • ایرانمهر
      25 تیر 1402
      پاسخ دادن

      سلام وقت بخیر ممنونم موفق باشین

مقالات مرتبط