فعل مدال «must/ باید» یکی از پرکاربردترین و مهم ترین عناصر در دستور زبان انگلیسی است و کلمه قدرتمندی است که حس قوی ضرورت، الزام یا یقین را منتقل می کند. بر خلاف افعال دیگر مانند «should» که پیشنهادی را مطرح میکند، یا «may» که دلالت بر احتمال دارد، «must» جای چندانی برای شک باقی نمیگذارد. چیزی را بیان می کند که ضروری، ضروری یا اجتناب ناپذیر است. به عنوان مثال، وقتی کسی می گوید: “You must wear a seatbelt/ باید کمربند ایمنی را ببندید”، این فقط یک پیشنهاد نیست، بلکه یک اقدام اجباری است که باید رعایت شود.
Must یکی از مهمترین عناصر در گرامر زبان انگلیسی است که امروزه میتوان از آن برای بیان تعهد، دستوردادن یا حتی نصیحت کردن استفاده کرد. نکته بسیار مهمی که درباره Must وجود دارد این است که از آن تنها میتوان برای مرجع حال و آینده استفاده کرد. زمانی که قرار است درباره گذشته صحبت شود شما باید از have to استفاده کنید. در این مطلب قصد داریم کمی بیشتر درباره استفاده از گرامر must در انگلیسی صحبت کرده و اطلاعات جامع و کاملی را در این زمینه در اختیار شما قرار دهیم. پس اگر شما هم علاقهمند به داشتن اطلاعات بیشتر در این زمینه هستید به شما پیشنهاد میکنیم حتما ادامه این مطلب را بادقت مطالعه کنید.
هدف این مقاله از مجموعه مقاله های آموزشی آموزشگاه زبان ایرانمهر، بررسی کاربردهای چندگانه «must» در دستور زبان انگلیسی، پوشش دادن نقش آن در ساختارها و زمان های مختلف جمله، خطاهای رایج و مقایسه با افعال دیگر است. در پایان این مقاله، درک عمیقتری از نحوه عملکرد «must» در ارتباطات گفتاری و نوشتاری به دست خواهید آورد و به شما کمک میکند از آن برای انتقال پیامهای واضح و قوی استفاده کنید. چه در حال بیان تعهد، قطعیت یا ممنوعیت باشید، تسلط بر استفاده از “must” تسلط شما به دستور زبان انگلیسی را بهبود می بخشد.
کاربردهای مهم Must
زبان آموزان در کلاس زبان انگلیسی، از must برای انتقال مفاهیم مختلفی همچون تعهد( obligation) ، ممنوعیت( prohibition) و قطعیت ( certainty) استفاده میکنند که در ادامه به تفصیل به توضیح هر یک میپردازیم.
برای بیان تعهد یا وظیفه (obligation)
اصلیترین و رایجترین کارکرد فعل «must» بیان یک احساس قوی از الزام یا ضرورت است. وقتی از “must” استفاده می کنیم، نشان می دهد که چیزی اختیاری نیست – ضروری است. این احساس تعهد اغلب با قوانین یا انتظاراتی گره خورده است که نمی توان به راحتی از آنها چشم پوشی یا اجتناب کرد. به عنوان مثال، وقتی کسی می گوید: “You must finish your homework before you go out/ شما باید تکالیف خود را قبل از بیرون رفتن تمام کنید”، به این معنی است که انجام تکالیف قبل از هر فعالیت دیگری اجباری است. به همین ترتیب، “Drivers must obey the speed limit/ رانندگان باید از سرعت مجاز پیروی کنند” یک الزام قانونی را ابلاغ می کند که بدون عواقب قابل نادیده گرفتن نیست.
در فرآیند آموزش زبان انگلیسی، قدرت “must” در بیان الزام بیشتر از سایر افعال modal مانند “should” یا “ought to” است که دلالت بر لحن های ملایم یا توصیه ای دارند. «should» اغلب برای نشان دادن اینکه چیزی ایده خوبی است یا از نظر اخلاقی درست است اما لزوماً الزامی نیست استفاده می شود. “ought to” معنای مشابهی دارد اما کمتر استفاده می شود. در مقابل، “must” روشن می کند که هیچ جایگزینی برای عمل مورد بحث وجود ندارد. اجباری است.
برای روشن شدن بیشتر این موضوع به مثال های زیر توجه کنید:
You must attend the meeting.
شما باید در جلسه شرکت کنید.
این بیانیه حاکی از آن است که حضور در جلسه الزامی است و عدم حضور احتمالاً عواقب منفی خواهد داشت.
You should attend the meeting.
شما باید در جلسه شرکت کنید.
در اینجا، سخنران حضور را توصیه می کند، اما به شدت اجباری نیست. تصمیم برای حضور یا عدم حضور ممکن است به قضاوت شخصی بستگی داشته باشد.
این تمایز قدرت خاص “must” را هنگامی که برای نشان دادن تعهد استفاده می شود برجسته می کند. چه در موقعیتهای رسمی مانند الزامات قانونی یا موقعیتهای شخصی مانند تعهدات در قبال دیگران، «must» بر اهمیت و فوریت عمل تأکید میکند.
زمانی که شما قصد دارید به قوانین و مقررات خاصی اشاره کنید میتوانید از Must استفاده کنید. مثالهای زیر را در نظر بگیرید:
I must memorize all of these rules about modal verbs.
من باید تمام این قوانین را درباره افعال معین حفظ کنم.
People must remain seated until the show is over.
مردم باید تا پایان نمایش روی صندلیهای خود بنشینند.
مقایسه با “should” و “ought to”
بیایید تفاوتهای بین «must» و سایر modalها را به طور خاصتر بررسی کنیم:
1. Must در مقابل should
«must» دلالت بر تعهدی استوار دارد، کاری که بدون استثنا ملزم به انجام آن هستید.
“should” توصیه ای را پیشنهاد می کند، اما شما این انتخاب را دارید که آن را دنبال کنید یا نه.
نمونه:
You must submit the project by Friday.
باید پروژه را تا جمعه ارسال کنید (ضرورت مطلق).
You should submit the project by Friday.
شما باید پروژه را تا جمعه ارسال کنید (توصیه، اما اجباری نیست).
2. must در مقابل ought to
«ought to» شبیه «should» است، زیرا توصیهای اخلاقی یا منطقی را بیان میکند، اما از «must» نیرو و قدرت الزام کمتری دارد.
در برخی موارد، «ought to» نیز می تواند آنچه را که مورد انتظار یا مطلوب است، بدون اجباری کردن آن، پیشنهاد دهد.
نمونه:
You must pay your taxes on time.
باید مالیات خود را به موقع پرداخت کنید» (تکلیف قانونی).
You ought to pay your taxes on time.
شما باید مالیات خود را به موقع بپردازید” (انتظار یا توصیه مبتنی بر عقل سلیم یا اخلاق).
در زمینههای قانونی یا هنگام ارائه دستورالعملهایی که باید رعایت شوند، «must» بسیار مناسبتر از «should» یا «ought to» است. به عنوان مثال، علائم یا اعلامیه های رسمی اغلب از “must” برای برقراری ارتباط واضح قوانین یا قوانین استفاده می کنند، مانند مثال: “Passengers must keep their seatbelts fastened/ مسافران باید کمربند ایمنی خود را بسته باشند.” در اینجا کلمه “must” انتخاب شده است زیرا بیانگر یک عمل اجباری مبتنی بر قوانین ایمنی است.
نمونه هایی از تعهد با استفاده از “must”
“Employees must submit their timesheets by the end of each week./ کارکنان باید تا پایان هر هفته جدول زمانی خود را ارسال کنند.”
این جمله الزامی واضح و اجباری را برای کارمندان به دنبال دارد.
Visitors must present valid identification before entering the building.
بازدیدکنندگان باید قبل از ورود به ساختمان مدارک شناسایی معتبر ارائه دهند.
استفاده از «must» در اینجا تضمین میکند که این قانون بهعنوان یک الزام دقیق درک میشود، نه یک پیشنهاد.
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
ممنوعیت/ prohibition
علاوه بر بیان تکلیف، «must» را می توان به صورت منفی «must not» (یا «mustn’t») برای نشان دادن ممنوعیت به کار برد. وقتی از “must not” استفاده می کنیم، بیان می کنیم که چیزی مجاز نیست یا ممنوع است. این نوع استفاده از must در قوانین و مقرراتی رایج است که در آنها جلوگیری از اعمال یا رفتارهای خاص ضروری است. برخلاف حالتهای نرمتر مانند «shouldn’t»، که ممکن است به معنای توصیه باشد، «must not» جایی برای انتخاب باقی نمیگذارد. این مستلزم یک ممنوعیت شدید است که برای جلوگیری از عواقب آن باید رعایت شود.
مثلاً در جمله «You must not enter this room/ شما نباید وارد این اتاق شوید» گوینده مستقیماً منع می کند. عمل ورود به اتاق صرفاً اعلام نمی شود؛ صراحتاً ممنوع است. این می تواند به دلایلی مانند ایمنی، حریم خصوصی یا محدودیت های قانونی باشد. به همین ترتیب، “Students must not use their phones during the exam/ دانش آموزان نباید در طول امتحان از تلفن خود استفاده کنند” یک قانون سختگیرانه است که یک رفتار خاص را در یک محیط رسمی ممنوع می کند. استفاده از “must not” در این زمینه تضمین می کند که دانش آموزان متوجه می شوند که برای نقض این قانون مجازات هایی مانند رد صلاحیت یا مجازات وجود دارد.
قدرت «must not» در اقتدار آن نهفته است. چه یک قانون در کار، یک قانون در جامعه، یا یک مرز شخصی، “must not” شکی باقی نمی گذارد که عمل ممنوع است. در علائم و اخطارهای رسمی، «must not» مکرراً برای روشن و مبهم کردن ممنوعیت ها استفاده می شود.
مقایسه با “shouldn’t” و “ought not to”
همانطور که «must» برای بیان تکلیف قویتر از «should» و «ought to» است، «must not» نیز در بیان نهی از «shouldn’t» یا «ought not to» قویتر است.
- Must not در مقابل shouldn’t
«must not» بیانگر یک قانون سختگیرانه و غیرقابل مذاکره است.
«shouldn’t» توصیه می کند که چیزی ایده بد یا نامناسب است اما لزوماً ممنوع نیست.
نمونه:
You must not park here.
شما نباید اینجا پارک کنید. (قانون یا مقررات ممنوع است.)
You shouldn’t park here.
شما نباید اینجا پارک کنید. (توصیه شده، اما لزوماً اجرا نمی شود.)
2. must not در مقابل ought not to
«ought not to» کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و دلایل اخلاقی یا منطقی برای اجتناب از یک عمل را پیشنهاد می کند، اما بدون نیروی ممنوعیتی که «must not» به همراه دارد.
نمونه:
You must not lie to your boss.
شما نباید به رئیس خود دروغ بگویید. (یک قانون یا انتظار سختگیرانه.)
You ought not lie to your boss.
شما نباید به رئیس خود دروغ بگویید. (یک توصیه اخلاقی، اما نه لزوماً ممنوع.)
نمونه هایی از ممنوعیت با استفاده از “must not”
Visitors must not feed the animals in the zoo.
بازدید کنندگان نباید به حیوانات باغ وحش غذا بدهند.
این قانون به وضوح یک اقدام خاص برای اطمینان از ایمنی و مراقبت مناسب از حیوانات را ممنوع می کند.
Passengers must not smoke on the train.
مسافران نباید در قطار سیگار بکشند.
استعمال دخانیات در این زمینه اکیدا ممنوع است و متخلفان ممکن است با مجازات هایی روبرو شوند.
وضوح و اقتدار «must not» آن را برای موقعیتهایی ضروری میسازد که عدم رعایت عواقب جدی مانند مقررات ایمنی، قوانین رسمی یا ممنوعیتهای قانونی به همراه داشته باشد.
قطعیت/ certainty
“must” همچنین برای بیان یک باور قوی، فرض یا نتیجه گیری منطقی در مورد یک موقعیت استفاده می شود، به ویژه زمانی که گوینده در مورد نتیجه یا حقیقت چیزی کاملاً مطمئن باشد. این استفاده از “must” نشان می دهد که گوینده شواهد یا دانش کافی برای استنباط با اطمینان نتیجه گیری دارد، حتی اگر مستقیماً شاهد یا تجربه این رویداد نباشد.
به عنوان مثال، جمله “She must be at work; her car is outside./ او باید سر کار باشد؛ ماشینش بیرون است.” در این مورد، گوینده از “must” برای بیان یک نتیجه منطقی بر اساس شواهدی مبنی بر پارک کردن ماشینش در بیرون استفاده می کند، به این معنی که به احتمال زیاد او سر کار است. مثال دیگر “They must have arrived by now/ آنها باید تا الان رسیده باشند” است که در آن گوینده به فرض خود اطمینان دارد زیرا زمان کافی برای رسیدن به احتمال زیاد گذشته است. در هر دو مورد، «must» به جای امکان، یقین را می رساند.
این استفاده از “must” در تضاد با افعال وجه ضعیف تر مانند “may” یا “might” که به جای قطعیت، عدم قطعیت یا امکان را بیان می کند. در حالی که «must» نشاندهنده نتیجهگیری قوی بر اساس حقایق یا منطق است، «may» و «might» نشان میدهد که گوینده مطمئن نیست یا احتمالات متعددی را در نظر میگیرد.
مقایسه must با “Might” و “May”
بیایید نگاهی دقیقتر به تفاوت «must» با «may» و «might» در هنگام ابراز اطمینان داشته باشیم:
1. Must در مقابل might
«must» بر اساس شواهد یا استدلال، حاکی از قطعیت نزدیک است.
“might” یک موقعیت ممکن را نشان می دهد، اما بدون قطعیت.
نمونه:
She must be at home.
او باید در خانه باشد. (گوینده بر اساس شواهد موجود تقریباً مطمئن است.)
She might be at home.
او ممکن است در خانه باشد. (گوینده آن را یک احتمال می داند اما مطمئن نیست.)
2. Must در مقابل may
«may» از این جهت شبیه «might» است که احتمال را مطرح می کند اما با عدم قطعیت بیشتر.
«must» زمانی استفاده می شود که گوینده معتقد است که چیزی تقریباً به طور قطع درست است.
نمونه:
They must have left already.
آنها باید قبلا رفته باشند. (بر اساس آنچه گوینده می داند، به نظر می رسد که آنها رفته اند.)
They may have left already.
آنها احتمالاً تا الان رفته اند. (احتمال ترک آنها وجود دارد، اما گوینده مطمئن نیست.)
نمونه هایی از قطعیت با استفاده از “must”
The lights are off, so they must have gone to bed.
چراغ ها خاموش است، بنابراین آنها باید به رختخواب رفته باشند.
گوینده بر اساس شواهد قابل مشاهده نتیجه ای منطقی می گیرد.
He must know about the meeting since he was the one who scheduled it.
او باید از ملاقات مطلع باشد زیرا او برنامه ریزی کرده است.
این حاکی از اطمینان قوی است که او از ملاقات آگاه است، بر اساس این واقعیت که او آن را ترتیب داده است.
تاکید بر ضرورت چیزی
مثالهای زیر را در نظر بگیرید:
Humans must have drinking water at least every two days.
انسان باید حداقل هر دو روز یکبار آب بنوشد.
You must give up smoking, it’s bad for you.
شما باید سیگار را ترک کنید، سیگار برای شما مضر است.
We must have a special permit to camp in the national park.
برای کمپ کردن در پارک ملی باید مجوز خاصی داشته باشیم.
برای اطمینان از اینکه چیزی درست است
معمولا زمانی که شما مسئله خاصی را نمیدانید اما بر اساس شواهد مطمئن هستید که درست است میتوانید از must استفاده کنید. مثالهای زیر را در نظر بگیرید:
Look at all of that snow. It must be really cold outside.
به این همه برف نگاه کن. بیرون باید خیلی سرد باشد.
The ground was wet this morning. It must have rained last night.
امروز صبح زمین خیس بود. حتما دیشب باران باریده است.
Dinosaurs were very big, they must have eaten a lot.
دایناسورها خیلی بزرگ بودند. آنها حتما غذای خیلی زیادی میخوردند.
بیان فرضیات منطقی مثبت (Must + have + past participle)
That must have been my mother calling me last night, nobody else has my number.
احتمالا دیشب مادرم با من تماس گرفته است، هیچکس دیگری شماره من را ندارد.
He must have won the lottery with the new house and car he has just bought.
با توجه به اینکه او بهتازگی هم یک ماشین و هم یک خانه خریده احتمالا برنده قرعهکشی شده است.
یک توصیه فوری
معمولا زمانی که شما قصد داشته باشید چیزی را بهشدت توصیه کنید میتوانید از این دستور استفاده کنید.
We really must get together for dinner sometime.
ما واقعا باید برای شام دور هم باشیم.
You must see the new Peter Jackson movie, it’s fantastic.
فیلم جدید پیتر جکسون را حتما ببینید، فوقالعاده است.
The ice cream here is delicious. You must try some.
بستنی اینجا بسیار خوشمزه است. باید حتما آن را امتحان کنید.
Must در جمله
فعل modal «must» هنگام استفاده در جملات مثبت، منفی و پرسشی از ساختارهای خاصی پیروی می کند. درک این ساختارها به اطمینان از دستور زبان صحیح و ارتباط مؤثر در زبان انگلیسی گفتاری و نوشتاری کمک می کند. این که آیا شما از “must” برای بیان الزام، ممنوعیت یا قطعیت استفاده می کنید، ساختار جمله تعیین می کند که چگونه معنا منتقل شود. در زیر نحوه تشکیل انواع جملات با “must” را بررسی خواهیم کرد.
- جملات مثبت/ affirmative sentences
جملات تاییدی با “must” برای بیان تعهدات، الزامات یا قطعیت قوی استفاده می شود. ساختار کاملاً ساده است: پس از فاعل “must” و سپس شکل پایه فعل (مصدر بدون “to”) آمده است.
ساختار کلی یک جمله مثبت با “must” به این صورت است:
Subject + must + base form of the verb + (object/complement)
فاعل + must + شکل پایه فعل + (مفعول/متمم)
این نوع جمله به وضوح نشان می دهد که عمل مورد بحث اجباری یا بسیار محتمل است. به عنوان مثال:
You must study hard for the exam.
شما باید برای امتحان سخت مطالعه کنید.
در این جمله، “must” یک الزام یا ضرورت قوی را نشان می دهد، به این معنی که مطالعه سخت برای موفقیت در امتحان ضروری است.
He must be tired after such a long flight.
پس از این پرواز طولانی باید خسته باشد.
در اینجا «must» نتیجه یا فرضی منطقی را بیان می کند، جایی که گوینده تقریباً مطمئن است که فرد خسته است.
مثال ها:
You must attend the meeting.
شما باید در جلسه شرکت کنید.
We must finish the project by Friday.
ما باید تا جمعه پروژه را تمام کنیم.
She must follow the instructions carefully.
او باید دستورالعمل ها را با دقت دنبال کند.
- جملات منفی/ negative sentences
جملات منفی از «must not» (یا حالت خلاصه آن «mustn’t») برای نشان دادن ممنوعیت یا مجاز نبودن چیزی استفاده میکنند. ساختار جملات منفی شبیه جملات مثبت است اما شامل کلمه “not” بعد از “must” است. این فرم برای دادن ممنوعیت های شدید یا نشان دادن ممنوعیت یک عمل خاص استفاده می شود.
ساختار کلی جملات منفی به این صورت است:
Subject + must not/mustn’t + base form of the verb + (object/complement)
فاعل + must not/ mustn’t + شکل پایه فعل + (مفعول/متمم)
به عنوان مثال:
You must not smoke in this building.
شما نباید در این ساختمان سیگار بکشید.
این جمله به صراحت استعمال دخانیات را ممنوع می کند و نشان می دهد که سیگار کشیدن در داخل ساختمان ممنوع است.
Children must not play on the street.
کودکان نباید در خیابان بازی کنند.
در این مورد، “must not” نشان می دهد که بازی کردن کودکان در خیابان خلاف قوانین یا ناامن است و آن را ممنوعیت شدید می کند.
شکل قراردادی «must not» نیز معمولاً در گفتار و نوشتار غیررسمی استفاده میشود:
You mustn’t forget your keys.
شما نباید کلیدهای خود را فراموش کنید.
این جمله حاکی از اخطار یا منع قوی است که بر اهمیت به خاطر سپردن کلیدها تأکید دارد.
مثال ها:
Students must not use calculators during the test.
دانش آموزان نباید در طول آزمون از ماشین حساب استفاده کنند.
You must not be late for the appointment.
شما نباید برای قرار ملاقات تاخیر داشته باشید.
Visitors mustn’t feed the animals.
بازدید کنندگان نباید به حیوانات غذا بدهند.
- جملات سوالی/ interrogative sentences
هنگام تشکیل جملات پرسشی با «must»، فعل modal در ابتدای جمله قبل از فاعل قرار می گیرد. این ساختار هنگام پرسیدن سؤالات در مورد تعهدات، ضرورت ها یا هنگام جستجوی تأیید در مورد کسر یا نتیجه گیری استفاده می شود.
ساختار کلی یک جمله پرسشی با “must” به این صورت است:
Must + subject + base form of the verb + (object/complement)?
Must + فاعل + شکل پایه فعل + (مفعول/متمم)؟
به عنوان مثال:
Must I attend the meeting tomorrow?
آیا باید فردا در جلسه شرکت کنم؟
این سوال این است که آیا حضور در جلسه اجباری است یا ضروری؟
Must I finish all the tasks before leaving?
آیا باید امروز گزارش را ارائه کنیم؟
در اینجا، سخنران به دنبال تأییدیه است که آیا ارائه گزارش از الزامات روز است.
جملات پرسشی با “must” معمولاً برای روشن کردن تعهدات یا قوانین استفاده می شود:
Must I finish all the tasks before leaving?
آیا باید قبل از رفتن همه کارها را تمام کنم؟
در این حالت، گوینده می پرسد که آیا تکمیل وظایف قبل از ترک مورد نیاز است یا خیر.
جملات پرسشی با “must” همچنین می توانند برای پرسش در مورد نتیجه گیری یا استنتاج منطقی استفاده شوند:
Must she be the one who caused the delay?
آیا باید او باشد که باعث تاخیر شد؟
این جمله سؤال می کند که آیا منطقی است یا یقینی که شخص مورد نظر مسئول تأخیر است یا خیر؟
مثال ها:
Must we arrive early for the event?
آیا باید زودتر برای رویداد برسیم؟
Must they submit the application by tomorrow?
آیا باید تا فردا درخواست ارسال کنند؟
Must I explain it again?
باید دوباره توضیح بدم؟
جملات پرسشی برای روشن شدن اینکه آیا تعهد وجود دارد یا چیزی حتمی است مفید است. ساختار ساده و در عین حال موثر برای پرسش مستقیم و واضح است.
استفاده از must در زمان های مختلف
فعل modal “must” در کاربرد آن در زمان های مختلف منحصر به فرد است. در حالی که “must” در درجه اول در زمان حال استفاده می شود، معنای آن می تواند به آینده گسترش یابد، و معادل آن در زمان گذشته معمولا با عبارت “had to” بیان می شود. درک چگونگی عملکرد «must» در این زمانها، کلید تسلط بر کاربردهای مختلف آن است، بهویژه هنگام بیان الزام، ضرورت یا نتیجهگیریهای منطقی.
استفاده از must در زمان حال
“must” در درجه اول در زمان حال برای نشان دادن یک ضرورت یا الزامی که مربوط به لحظه فعلی است استفاده می شود. این نشان می دهد که چیزی در حال حاضر ضروری یا ضروری است، بدون جایی برای انعطاف پذیری. از این نظر، «must» روشی قدرتمند برای بیان فوریت، الزام یا توصیه های قوی است.
ساختار “باید” در حال حاضر:
Subject + must + base form of the verb (infinitive without “to”)
فاعل + must + شکل پایه فعل (مصدر بدون “to”)
به عنوان مثال:
I must go now.
الان باید برم.
گوینده در این جمله تاکید می کند که ترک در لحظه حال ضروری است. استفاده از «must» احساس اضطرار و الزام را می رساند که عمل را نمی توان به تأخیر انداخت.
You must finish your work today.
امروز باید کارت را تمام کنی.
در اینجا تکلیف روشن است: اتمام کار شرط است و باید قبل از پایان روز تمام شود. این استفاده از “must” به این معنی است که اگر کار تکمیل نشود، عواقب احتمالی وجود دارد.
در این مثال ها برای بیان ضرورت یا الزام فعلی از «must» استفاده می شود. ذکر این نکته ضروری است که بر خلاف سایر افعال modal، «must» بر اساس فاعل تغییر شکل نمی دهد. صرف نظر از مفرد یا جمع بودن فاعل به همان صورت باقی می ماند.
نمونه هایی از استفاده از must در زمان حال
We must leave now to catch the train.
الان باید حرکت کنیم تا قطار را بگیریم.” (بیان ضرورت فعلی.)
They must know about the meeting; it’s on the schedule.
آنها باید از جلسه مطلع باشند؛ در برنامه است.” (بیان استنتاج منطقی در حال.)
به طور خلاصه، «must» در زمان حال بر ضرورت یا نتیجه گیری فوری تأکید می کند، و آن را به یک فعل وجه قوی هم برای الزام و هم برای یقین منطقی تبدیل می کند.
استفاده از must ( had to) در زمان گذشته
در حالی که “must” برای پیامدهای حال و آینده استفاده می شود، نمی تواند به طور مستقیم تعهدات گذشته را بیان کند. در عوض، هنگام صحبت در مورد تعهدات یا ضروریاتی که در گذشته وجود داشته است، از “had to” به عنوان معادل گذشته “must” استفاده می شود. این جایگزینی ضروری است زیرا افعال modal مانند “must” حالت گذشته ندارند.
ساختار “had to” برای تعهدات گذشته:
Subject + had to + base form of the verb (infinitive without “to”)
فاعل + had to + شکل پایه فعل (مصدر بدون “to”)
به عنوان مثال:
I had to submit the report by noon.
من باید تا ظهر گزارش را ارائه می کردم.
در این جمله گوینده از تعهد گذشته صحبت می کند. استفاده از “had to” نشان می دهد که ارائه گزارش در مقطع خاصی در گذشته الزامی بوده است.
She had to leave early yesterday.
او باید دیروز زودتر می رفت.
در اینجا، «had to» ضرورتی را بیان میکند که در گذشته مربوط بود، اما دیگر در زمان حال صدق نمیکند.
“had to” جایگزینی همه کاره برای “must” در زمان گذشته است، خواه به تعهدات، ضرورت ها یا قوانینی که در موقعیت های قبلی اعمال می شد اشاره کند. هنگام بحث در مورد نیازهای گذشته، در هر دو زمینه رسمی و غیررسمی استفاده می شود.
نمونه هایی از استفاده از had to در زمان گذشته
We had to cancel the meeting because of the storm.
به دلیل طوفان مجبور شدیم جلسه را لغو کنیم.” (بیان تعهد گذشته.)
You must have seen the announcement; it was posted everywhere.
حتما اطلاعیه را دیده اید؛ همه جا پست شده است.” (بیان استنتاج منطقی در مورد یک رویداد گذشته.)
به طور خلاصه، در حالی که “must” را نمی توان مستقیماً در زمان گذشته استفاده کرد، “had to” و “must have” به عنوان جایگزین های مؤثر برای بیان تعهدات گذشته و نتیجه گیری های منطقی عمل می کنند.
استفاده از must در مفهوم آینده
اگرچه «must» عمدتاً در زمان حال استفاده میشود، اما غالباً پیامدهای آینده را به همراه دارد، بهویژه هنگام بحث درباره تعهدات یا قوانینی که به آینده گسترش مییابند. در چنین مواردی، “must” برای اشاره به اعمال آینده ضروری یا ضروری استفاده می شود، حتی اگر خود فعل برای نشان دادن زمان آینده تغییر نکند.
ساختار “must” با مفاهیم آینده:
Subject+must+base form of the verb + (time expression for future)
فاعل + must +شکل پایه فعل + (عبارت زمانی برای آینده)
به عنوان مثال:
You must finish this by tomorrow.
تا فردا باید این کار را تمام کنی.”
در اینجا «must» دلالت بر الزام آینده دارد، هر چند ساختار جمله در زمان حال باقی بماند. گوینده اشاره می کند که عمل اتمام باید در آینده (تا فردا) اتفاق بیفتد، اما ضرورت در حال ابلاغ می شود.
We must submit the application by next week.
ما باید برنامه را تا هفته آینده ارسال کنیم.
مشابه مثال قبلی، این جمله دلالت بر مهلت آینده دارد. استفاده از “must” تعهد را واضح و قوی می کند و اطمینان حاصل می کند که شنونده اهمیت ارسال به موقع درخواست را درک می کند.
این استفاده از “must” در دوره زبان انگلیسی، برای اشاره به تعهدات آینده در دستورالعمل ها، دستورالعمل ها و قوانین رایج است. تأکید می کند که عمل در زمان خاصی در آینده لازم است، هر چند در زمان حال این ضرورت در حال ابلاغ باشد.
نمونه هایی از استفاده از must درمفهوم آینده
You must arrive early tomorrow for the interview.
فردا باید زودتر برای مصاحبه تشریف بیاورید.” (بیان تعهد آینده برای زودتر رسیدن.)
They must submit their assignments by Friday.
آنها باید تا روز جمعه تکالیف خود را ارائه دهند.” (با نشان دادن مهلت بعدی برای ارسال.)
استفاده از Mustn’t
معمولا شما زمانی از Mustn’t استفاده میکنید که قصد داشته باشید مسئلهای را نهی کنید یا اینکه به التزام منفی اشاره داشته باشید. دقت داشته باشید که Mustn’t در واقع همان معادل Must not است که شما میتوانید در جملات خود از آن استفاده کنید. برای اینکه به شکل بهتری بتوانید از آن استفاده کنید مثالهای زیر را در نظر بگیرید:
You mustn’t use your smartphone while you are driving.
در زمان رانندگی نباید از گوشی هوشمند خود استفاده کنید.
You mustn’t get on the subway if you haven’t paid for the ride.
اگر هزینه سفر خود را پرداخت نکردهاید نباید سوار مترو شوید.
We must not tell anyone.
ما نباید به کسی بگوییم.
Have to و تفاوت آن با Must
از have to در زبان انگلیسی و در زمان گذشته برای بیان مسئولیتها یا ضرورت در مسئلهای استفاده میشود. دقت داشته باشید که have to بهعنوان یک فعل با قاعده مزدوج شناخته میشود و به همین علت نیز به یک فعل کمکی در فرم سوالی یا منفی نیاز دارد. مثالهای زیر را در نظر بگیرید:
We have to get up early.
باید زود بیدار شویم.
She had to work hard yesterday.
او دیروز باید سخت کار میکرد.
Does he have to go?
آیا او باید برود؟
Need در زبان انگلیسی
امروزه در زبان انلگیسی از need to به منظور بیان اینکه کاری برای شما مهم است استفاده میکنند. این فرم اغلب برای مسائلی بکار میرود که یکبار انجام دادن آنها مهم است و نیازی نیست که بهعنوان یک مسئولیت یا وظیفه شناخته شوند. مثالهای زیر را در نظر بگیرید:
She needs to go to Seattle next week.
او باید هفته آینده به سیاتل برود.
I need to spend more time with my children because I’ve been so busy lately.
من باید زمان بیشتری را با فرزندانم بگذرانم؛ زیرا اخیرا سرم شلوغ شده است.
We need to focus on getting new business this month.
ما باید در این ماه روی کسب و کار جدید تمرکز کنیم.
shall در زبان انگلیسی
در برخی از اسناد و موقعیتهای رسمی در زبان انگلیسی میتوانید از shall برای توصیف تعهدات رسمی استفاده کنید. مثالهای زیر را برای این کار در نظر بگیرید:
Employees shall provide a medical certificate for sick leave.
کارکنان باید برای دریافت مرخصی استعلاجی گواهی پزشکی ارائه دهند.
Hotel guests shall pay for any damage to the rooms.
مهمانان هتل باید هزینه هرگونه خسارت وارده به اتاقها را بپردازند.
You shall wear your ID badge at all times.
شما باید کارت شناسایی خود را همیشه به همراه داشته باشید.
May در زبان انگلیسی
امروزه میتوان از may برای ارائه درخواست و دادن مجوز رسمی در زبان انگلیسی استفاده کرد. مثالهای زیر را در نظر بگیرید:
May I come in?
اجازه وارد شدن هست؟
You may have a seat here. The officer will come in a few minutes.
ممکن است کمی اینجا بنشینید. افسر تا چند دقیقه دیگر میآید.
اگر شما هم علاقهمند هستید تا با گرامر زبان انگلیسی به شکل بهتری آشنا شوید به شما پیشنهاد میکنیم حتما از سایر محتواهای منتشر شده در بلاگ زبان انگلیسی نیز استفاده کنید. با استفاده از آموزشهای ارائه شده توسط آموزشگاه زبان ایرانمهر میتوانید مهارتهای خود در زبان انگلیسی را تا حد زیادی ارتقا دهید.
اشتباهات رایج
در فرآیند آموزش زبان انگلیسی، زبان آموزان اغلب هنگام استفاده صحیح از فعل modal “must” با چالش هایی روبرو می شوند. در زیر سه اشتباه رایج و روش های اجتناب از آنها آورده شده است.
1. اشتباه گرفتن “must” با “have to”
در حالی که “must” و “have to” هر دو تعهد را بیان می کنند، همیشه قابل تعویض نیستند. “must” معمولاً یک تعهد شخصی یا داخلی را منتقل می کند که اغلب از طرف گوینده می آید، در حالی که “have to” معمولاً به یک تعهد خارجی (مانند یک قانون ) اشاره دارد.
درست: “You must wear a seatbelt/ باید کمربند ایمنی ببندید.”
(دستور یا قانون مستقیم از گوینده.)
نادرست: “You have to wear a seatbelt/ باید کمربند ایمنی ببندید” (هنگام سفارش مستقیم).
اگرچه از نظر دستوری صحیح است، اما برای توصیف تعهدات خارجی (به عنوان مثال، الزامات قانونی) must مناسب تر است.
به همین ترتیب:
درست: “I must call my friend tonight/ امشب باید به دوستم زنگ بزنم.”
(تعهد شخصی.)
نادرست: “I have to call my friend tonight./ امشب باید به دوستم زنگ بزنم.”
(به معنای تعهد بیرونی است، نه شخصی.)
2. استفاده از “must” برای اجازه به جای الزام
اشتباه دیگر استفاده از «must» برای بیان اجازه است که نادرست است. «must» بیانگر تکلیف است نه اجازه. برای اجازه دادن از افعالی مانند «can» یا «may» استفاده می شود.
درست: “You must not go there./ شما نباید به آنجا بروید.”
(این نهی است نه اجازه.)
نادرست: “You must go there if you want to/ اگر می خواهید باید به آنجا بروید.”
(این اجازه را با تعهد اشتباه می گیرد. شکل صحیح این خواهد بود: “You can go there if you want to/ اگر بخواهی می توانی به آنجا بروی.”)
به همین ترتیب:
صحیح: “You may leave early if your work is done./ اگر کارتان تمام شود میتوانید زودتر بروید.”
(اجازه.)
نادرست: “You must leave early if your work is done/ اگر کارتان تمام شد باید زودتر بروید.”
(این باعث می شود که به جای اختیاری، اجباری به نظر برسد.)
3. استفاده از “must” برای تعهدات گذشته
“must” را نمی توان مستقیماً در زمان گذشته استفاده کرد. هنگام اشاره به تعهدات گذشته، شکل صحیح “had to” است.
درست: “I had to submit the report yesterday./ دیروز باید گزارش را ارائه می کردم.”
(تعهد گذشته.)
نادرست: “I must submit the report yesterday/ من باید دیروز گزارش را ارائه کنم.”
(این به اشتباه از “must” برای یک عمل گذشته استفاده می کند.)
به همین ترتیب:
درست: “She had to leave early last night/ دیشب باید زودتر می رفت.”
(به یک ضرورت گذشته اشاره دارد.)
نادرست: “She must leave early last night/ او باید دیشب زودتر برود.”
(«باید» برای رویدادهای گذشته نادرست است.)
استفاده از must در متون و مفاهیم رسمی و غیر رسمی
«must» اغلب در زمینههای رسمی، بهویژه در قوانین، مقررات و دستورالعملها استفاده میشود، جایی که ضرورت یا الزام قوی را بیان میکند. در این تنظیمات، “must” به دلیل لحن معتبر آن ترجیح داده می شود که اغلب در علائم، اسناد رسمی و زبان قانونی ظاهر می شود.
زمینه رسمی:
«must» معمولاً در عبارات رسمی یافت میشود، بهویژه هنگام تأکید بر قوانین یا دستورات.
مثال:
Passengers must keep their seat belts fastened at all times.
مسافران باید کمربند ایمنی خود را همیشه بسته باشند.
(این یک دستورالعمل رسمی و واضح است که اغلب در زمینه های رسمی یافت می شود.)
اما در مکالمات غیررسمی، «must» کمتر دیده می شود و «have to» برای بیان ضرورت یا الزام بیشتر رایج است. “have to” احساس خشکی و سختگیری کمتری می کند و در گفتگوهای معمولی بهتر جا می گیرد.
زمینه غیررسمی:
مثال:
You have to come to the party tonight.
امشب باید به مهمانی بیایی.
(این حالت دوستانه تر و محاوره ای تر به نظر می رسد.)
درک زمان استفاده از “must” در مقابل “have to” به انتقال لحن مناسب بسته به رسمی بودن موقعیت کمک می کند.
سخن پایانی
فعل modal «must» نقشی حیاتی در دستور زبان انگلیسی ایفا می کند و در بیان الزام، ضرورت، ممنوعیت و یقین، تطبیق پذیری ارائه می دهد. خواه برای تحمیل قوانین سختگیرانه، انتقال تعهدات شخصی قوی، یا نشان دادن نتایج منطقی استفاده شود، «must» به روشن شدن مقصود گوینده با دقت و قدرت کمک می کند. تمایز آن از سایر modal ها مانند “have to” و “may” آن را برای هر دو زمینه رسمی و غیررسمی ضروری می کند. با تسلط بر استفاده صحیح از “must”، زبان آموزان می توانند مهارت های ارتباطی خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند و از وضوح و دقت در زبان انگلیسی نوشتاری و گفتاری اطمینان حاصل کنند. تمرین منظم کلید استفاده صحیح از “must” در موقعیت ها و زمان های مختلف است.
سوالات متداول
تفاوت بین “must” و “have to” چیست؟
«must» بیانگر یک تعهد قوی است که توسط گوینده تحمیل شده است، در حالی که «have to» اغلب به تعهدات یا قوانین خارجی اشاره دارد.
آیا می توان از “must” در زمان گذشته استفاده کرد؟
خیر، «must» شکل گذشته ندارد. در عوض، برای بیان تعهدات گذشته از “had to” استفاده کنید.
آیا “must” برای اجازه استفاده می شود؟
خیر، «must» بیانگر الزام یا ضرورت است. برای دریافت مجوز، از «may» یا «can» استفاده کنید.
“must” چگونه در زمینه های رسمی استفاده می شود؟
در محیط های رسمی، “must” برای انتقال قوانین یا مقررات، مانند دستورالعمل ها یا اسناد قانونی، برای تاکید بر ضرورت استفاده می شود.
بیشتر بخوانید: کاربردهای فعل کمکی Must در زبان انگلیسی
بیشتر بخوانید: کاربرد may, might, must در زبان انگلیسی
منابع:
dictionary.cambridge | englishlive.ef | learnenglishteens.britishcouncil | thoughtco | langeek | byjus
نظر خود را با ما در میان بزارید