ضمیر یکی از مهمترین مفاهیمی است که در گرامر زبان انگلیسی مطرح میشود و آشنایی با آن به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید به سادهترین شکل ممکن از آن در جملات خود استفاده کنید. زمانی که صحبت از ضمیر میشود یکی از مهمترین مسائل مطرح شده مسئله گرامر ضمیر در انگلیسی است که بسیاری از زبانآموزان اطلاعات چندانی در این زمینه ندارند و همین عامل نیز باعث بروز مشکلات زیادی برای آنها میشود. بهطورکلی باید بدانید که ضمیر کلمهای است که میتواند جای اسم را بگیرد. اغلب برای جلوگیری از تکرارشدن اسمها از این کلمات استفاده میشود و به همین علت نیز آنها دارای کاربردهای زیادی در جملات زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری هستند.
ضمایر قهرمانان گمنام زبان هستند که بی سر و صدا اما به طور ضروری ارتباط را در دستور زبان انگلیسی تسهیل می کنند. آنها به عنوان جایگزین های کارآمد برای اسم ها عمل می کنند، ما را از یکنواختی تکرار دور می کنند و به جملات ما سیال می بخشند. از ضمایر شخصی مانند «he- او» و «او» گرفته تا ضمایر اثباتی مانند «این» و «آن»، این واژههای پرکاربرد نقشهای بیشماری را در گفتمان روزانه ما ایفا میکنند. درک تفاوت های ظریف ضمایر برای تسلط بر دستور زبان انگلیسی ضروری است، زیرا آنها نه تنها بیان را ساده می کنند، بلکه اطلاعات مهمی را در مورد هویت، کمیت و روابط درون جملات منتقل می کنند. در این کاوش، انواع مختلف ضمایر را بررسی می کنیم، کارکردهای آنها را آشکار می کنیم و اهمیت آنها را در ارتباط موثر روشن می کنیم. به ما در این سفر از طریق چشم انداز زبانی بپیوندید، جایی که ضمایر به عنوان معماران خاموش وضوح و انسجام سلطنت می کنند.
ما در ادامه این جلسه از آموزش زبان انگلیسی قصد داریم کمی بیشتر درباره گرامر ضمیر صحبت کرده و اطلاعات مفید و کاربردی را دراینخصوص در اختیار شما قرار دهیم. پس اگر شما هم علاقهمند به داشتن اطلاعات بیشتر در این زمینه هستید به شما پیشنهاد میکنیم حتما ادامه این مطلب را بادقت مطالعه کنید.
تعریف اجمالی
ضمایر دسته ای از کلمات در زبان هستند که به عنوان جایگزین اسم ها عمل می کنند. آنها برای ارجاع به افراد، اشیا، مکان ها یا ایده ها بدون نیاز به تکرار خود اسم ها استفاده می کنند. ضمایر با اجتناب از افزونگی و اجازه دادن به بیان روان تر و مختصر تر، ارتباط را ساده می کنند. در دستور زبان انگلیسی، ضمایر انواع مختلفی را شامل می شود، از جمله ( اما نه محدود به):
- شخصی که به دو دسته ضمایر فاعلی/ subjective pronouns (به عنوان مثال، من/ I، شما/ you، او/ He، او/ She، آن/ it، ما/ we، آنها/ they)، و ضمایر مفعولی/ objective pronouns ( به عنوان مثال من/ me، تو/ you، او/ him، او/ her و غیره ) تقسیم میشود.
- ضمایر اثباتی/ demonstrative pronouns (به عنوان مثال، این/ this، آن/ that، اینها/ these، آن ها/ those)،
- ضمایر نامعین / indefinite pronouns (مانند هر کسی/ anyone ، یک کسی/ somebody، هیچکدام/ none)،
- ضمایر نسبی/ relative pronouns (مثلاً، چه کسی/ who، چه کسی/ whom، چه کسی/ whose، چه کسی/ which، آن/ that)،
- ضمایر بازتابی/ reflexive pronouns (مانند خودم/ myself، خود/ yourself، خودش/ himself، خودش/ herself، خودش/ itself، خودمان/ ourselves، خودتان/ yourselves، خودشان/ themselves) و
- ضمایر پرسشی/ interrogative pronouns
هر نوع ضمیر عملکرد گرامری مشخصی دارد و به انسجام و وضوح زبان کمک می کند. در این مقاله تلاش میکنیم شما را با انواع ضمایر، اهمیتشان در گرامر زبان انگلیسی و نحوه استفاده آنها آشنا کنیم.
پیش از آنکه بخواهیم درباره گرامر ضمیر در انگلیسی صحبت کنیم اجازه دهید تا کمی بیشتر درباره خود مفهوم ضمیر در این زبان صحبت کرده و نکاتی را در این زمینه بیان کنیم. بهطورکلی ضمایر کلماتی هستند که بهجای اسم قرار میگیرند. ما اغلب از آنها برای جلوگیری از تکرار اسمهایی که ضمایر به آنها اشاره میکنند استفاده میکنیم. ضمایر بر اساس نوع روشی که در جمله مورداستفاده قرار میگیرند دارای انواع مختلفی هستند که در ادامه بیشتر درباره هریک از انواع آنها صحبت خواهیم کرد. یکی از مهمترین نکاتی که باید در خصوص آنها بدانید این است که گرامر و نحوه استفاده از ضمایر به چه شکل است؟
در ادامه بیشتر درباره قواعد گرامر ضمیر در انگلیسی صحبت کرده و نکات کاربردی را دراینخصوص بیان خواهیم کرد.
اهمیت
ضمایر به چند دلیل نقش مهمی در زبان و ارتباطات دارند:
1. کارایی/ Efficiency : ضمایر به ما امکان می دهند با جایگزین کردن اسم هایی که قبلاً ذکر شده اند یا در متن درک شده اند، ارتباط مؤثرتری برقرار کنیم. به جای اینکه یک اسم واحد را چندین بار در یک جمله یا پاراگراف تکرار کنیم، می توانیم از ضمایر برای رجوع به آن استفاده کنیم.
2. وضوح/ Clarity : ضمایر با نشان دادن واضح به چه چیزی یا چه کسی در جمله به آنها اشاره می کند به جلوگیری از سردرگمی کمک می کند. آنها با مشخص کردن موضوع، شیء یا مالکیت بدون نیاز به تکرار، زمینه و کمک به درک را فراهم می کنند.
3. تنوع/ Variety : ضمایر انعطاف پذیری در بیان دارند و به نویسندگان و گویندگان این امکان را می دهند که زبان خود را تغییر دهند و از یکنواختی اجتناب کنند. با استفاده از ضمایر مختلف، افراد می توانند ظرافت هایی را در معنا، لحن و تاکید بیان کنند.
4. سادگی/ Simplicity : ضمایر با ساده کردن جملات و کاهش پیچیدگی زبان را ساده می کنند. آنها با حذف تکرارهای غیر ضروری و ساده تر کردن متن برای پیگیری و درک، ارتباط را در دسترس تر می کنند.
5. سیالیت/ Fluidity : ضمایر به جریان طبیعی مکالمه و نوشتن کمک می کنند. آنها سخنرانان و نویسندگان را قادر می سازند تا روایتی روان و منسجم را حفظ کنند و انسجام و ارتباط بین ایده ها را افزایش دهند.
6. شمولیت/ Inclusivity : ضمایر را می توان برای ترویج شمولیت و احترام به هویت ها و ترجیحات جنسیتی افراد استفاده کرد. با استفاده از ضمایر خنثی جنسیتی یا احترام به ضمایر انتخابی افراد، ارتباط گیرندگان در استفاده از زبان خود حساسیت و فراگیری نشان می دهند.
به طور کلی، ضمایر ابزارهای زبانی ضروری هستند که با بهبود کارایی، وضوح، تنوع، سادگی، سیالیت و فراگیری در استفاده از زبان، ارتباط را تقویت میکنند. اگر در شناخت این ابزار مهم زبان انگلیسی با مشکل مواجه هستید، شرکت در کلاس زبان انگلیسی و یا دوره آموزش گرامر زبان انگلیسی به شما کمک میکند تا از این ابزار مهم و حیاتی زبان انگلیسی بدون مشکل در مکالمات روزمره خود استفاده کنید.
آشنایی با انواع ضمیر در زبان انگلیسی
در بخش قبلی به این موضوع اشاره کردیم که ضمایر دارای انواع مختلفی هستند که هریک از آنها دارای ویژگیها و کاربردهای مخصوص به خود بوده و در کنار آن دارای قوانین و گرامر مخصوص به خود نیز هستند. در این بخش قصد داریم به معرفی هریک از انواع ضمایر در زبان انگلیسی بپردازیم و در بخشهای بعدی درباره قوانین موجود در این زمینه بیشتر صحبت خواهیم کرد.
- ضمایر شخصی: شامل i، me، you، he، him، she و …
- ضمایر اشاره: this، that، these، those
- ضمایر مالکیت: mine، yours، his و …
- ضمایر پرسشی: who، what، which و …
- ضمایر انعکاسی: myself، yourself، himself و …
- ضمایر متقابل: each other، one another
- ضمایر نامعین: another، much، nobody، few، such و …
- ضمایر نسبی: who، whom، which و …
از طرف دیگر باید به این نکته مهم دقت داشته باشید که خود ضمایر شخصی به دودسته ضمایر فاعلی و مفعولی تقسیمبندی میشوند. از جمله ضمایر فاعلی میتوان به he و از جمله ضمایر مفعولی نیز میتوان به him اشاره کرد.
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
ضمایر شخصی/ personal pronouns
ضمایر شخصی زیرمجموعه ای از ضمایر هستند که به طور خاص افراد، حیوانات یا اشیاء را با نشان دادن نقش آنها در جمله نشان می دهند. برخلاف اسمها که مستقیماً موجودیتها را نامگذاری میکنند، ضمایر شخصی به جای آن موجودیتها قرار میگیرند و زبان را ساده میکنند و از تکرار اجتناب میکنند.
نقش آنها در بازنمایی افراد یا اشیا در ساختن جملات واضح و مختصر بسیار مهم است. ضمایر شخصی بسته به مکان و بافت دستوری به عنوان فاعل، مفعول در جملات عمل می کنند.
مفعولی object | فاعلی subject |
me | من I |
you | تو you |
him | او-مذکر he |
her | او-مونت she |
it | او-شی it |
us | ما we |
you | شما you |
them | ایشان they |
به عنوان مثال، در جمله ” He went to the store- او به فروشگاه رفت”، ضمیر شخصی “او/he” جایگزین نام شخصی که عمل را انجام می دهد، به عنوان فاعل جمله عمل می کند. به همین ترتیب، در جمله « I gave her the book- کتاب را به او دادم»، ضمایر شخصی «من/ I» و «او/ her» به ترتیب بیانگر گوینده و گیرنده عمل هستند و به عنوان فاعل و مفعول جمله عمل می کنند.
ضمایر شخصی علاوه بر نشان دادن افراد، می توانند حیوانات یا اشیاء را نیز نشان دهند، مانند جمله ” It is raining/ باران میبارد”، جایی که “it” به معنای پدیده آب و هوا است.
به طور کلی، ضمایر شخصی با ارجاع کارآمد به افراد، حیوانات یا چیزها در جملات، ارتباط را ساده می کند و امکان بیان روان تر و مختصرتر را فراهم می کند. آنها نقش اساسی در دستور زبان انگلیسی دارند و برای ساختن جملات منسجم و قابل فهم ضروری هستند. شرکت در دوره های آموزش زبان انگلیسی و یا دوره های آموزش گرامر زبان انگلیسی این فرصت را برای شما فراهم میکند تا در باره نقش اساسی ضمایر در گرامر زبان انگلیسی بیشتر و کاملتر یادگرفته و استفاده از آنها را تمرین کنید.
مثال
ضمایر فاعلی/ Subjective Pronouns | |
من به مغازه میروم | I – I am going to the store |
تو بهترین دوست من هستی | You – You are my best friend |
او ( مذکر) دوست دارد بسکتبال بازی کند | He – He likes to play basketball. |
او ( مونث) برای امتحانش درس میخواند | She – She is studying for her exam. |
بیرون باران میبارد | It – It is raining outside. |
ما هفته آینده به تعطیلات میرویم | We – We are going on vacation next week. |
شما همه دانش آموزان خوبی هستید | You- you are all good students |
آنها به مهمانی میآیند. | They – They are coming to the party. |
ضمایر مفعولی/ Objective Pronouns | |
او دیروز به من زنگ زد. | Me – She called me yesterday |
من به تو هدیه ای دادم. | You – I gave you a present. |
من او ( مذکر) را در پارک دیدم. | Him – I saw him at the park. |
تام برای او ( مونث) گل خرید. | Her – Tom bought her flowers. |
لطفا آن را به من بده. | It – Please give it to me. |
آیا تو میتوانی به ما برای شام ملحق شوی؟ | Us – Can you join us for dinner? |
من به همه شما نمره های خوبی میدهم. | You- I will give you all good marks. |
من آنها را به کنسرت دعوت کردم. | Them – I invited them to the concert. |
تفاوت ها
ضمایر فاعلی و ضمایر مفعولی به ترتیب نقش های متفاوتی را در جمله ها ایفا می کنند، در درجه اول به عنوان فاعل و مفعول. درک تمایز بین این انواع ضمیر برای ساخت جملات دستوری صحیح و منسجم ضروری است. در اینجا به تفکیک تفاوت ها و کاربرد آنها می پردازیم:
1. ضمایر فاعلی:
– ضمایر موضوعی به عنوان فاعل جملات استفاده می شود. آنها عمل فعل را انجام می دهند یا توسط فعل توصیف می شوند.
– ضمایر فاعلی معمولاً شروع کننده عمل در یک جمله هستند و به سؤال “چه کسی یا چه کسی عمل را انجام می دهد” پاسخ می دهند.
2. ضمایر مفعولی:
– از ضمایر مفعول به عنوان مفعول در جمله ها استفاده می شود. آنها عمل فعل را دریافت می کنند یا مفعول حروف اضافه هستند.
– ضمایر مفعولی نوعاً گیرنده فعل هستند یا تحت تأثیر عمل در جمله قرار می گیرند.
توجه
“آن/ it” و “آنجا/ there” می توانند به عنوان موضوعات ساختگی/ dummy subjects در جملات عمل کنند، به این معنی که آنها به هیچ اسم یا ضمیر خاصی اشاره نمی کنند بلکه برای انجام نقش های دستوری در ساختار جمله استفاده می شوند. در اینجا توضیحی در مورد هر یک آمده است: 1. **”آن/ it” به عنوان یک موضوع ساختگی/ dummy subjects:** – “آن/ it” اغلب به عنوان یک موضوع ساختگی برای معرفی یک جمله یا نمایش یک مفهوم یا موقعیت انتزاعی استفاده می شود. – در جملاتی با «آن/ it» به عنوان فاعل ساختگی شروع میشود، فاعل واقعی نوعاً از فعل پیروی می کند. – مثال: – “it is raining- داره بارون میاد.” (در اینجا «آن/ it» به چیز خاصی اشاره نمی کند، بلکه به عنوان فاعل جمله عمل می کند و عمل باران را معرفی می کند. فاعل واقعی «باران» از فعل «است.» پیروی می کند). – “it is important to study/ مطالعه مهم است.” (در اینجا «آن/ it» به چیز خاصی اشاره نمی کند، بلکه برای معرفی اهمیت مطالعه به کار می رود.) – در جملاتی که هنوز فاعل واقعی معرفی نشده و یا مجهول است، می توان از «آن/ it» به عنوان موضوع جانشین استفاده کرد. – مثال: – It seems that we will have to postpone the meeting – به نظر می رسد باید جلسه را به تعویق بیندازیم. (در اینجا، «آن/ it» به هیچ چیز خاصی اشاره نمی کند، بلکه به عنوان یک موضوع نگهدارنده عمل می کند تا زمانی که فاعل واقعی، «ما/ we» بعداً در جمله معرفی شود.) 2. ** “آنجا/ there” به عنوان یک فاعل ساختگی/ dummy subjects:** – «آنجا/ there» به عنوان فاعل ساختگی برای نشان دادن وجود یا وجود چیزی به کار می رود. – در جملاتی که «آنجا/ there» به عنوان فاعل ساختگی دارند، فاعل واقعی به طور معمول از فعل پیروی می کند. – مثال: – ” There are many books on the shelf / کتاب های زیادی در قفسه وجود دارد.” (در اینجا «آنجا/ there» به مکان خاصی اشاره نمیکند، بلکه به عنوان فاعل جمله عمل میکند که نشاندهنده وجود کتابهای زیادی است. فاعل واقعی، «کتاب» از فعل are پیروی میکند. – ” There is a problem with the computer. / کامپیوتر مشکل دارد.” (در اینجا “آنجا/ there” به مکان خاصی اشاره نمی کند بلکه وجود مشکل در رایانه را معرفی می کند.) – «آنجا/ there» را می توان در ساختار هائی برای معرفی وجود چیزی به کار برد. – مثال: – ” There exists a solution to every problem. / برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد.” (در اینجا «آنجا» وجود راه حلی برای هر مشکلی را معرفی می کند.) به طور خلاصه، «آن/it» و «آنجا/ there» بهعنوان موضوعات ساختگی در جملات عمل میکنند، مفاهیم انتزاعی، موقعیتها یا وجود چیزی را بدون ارجاع به اسم یا ضمایر خاص نشان میدهند. آنها به حفظ ساختار جمله و انتقال موثر اطلاعات در دستور زبان انگلیسی کمک می کنند.
ضمایر نسبی در زبان انگلیسی
ضمایر نسبی نوعی ضمیر هستند که یک جمله وابسته (که به عنوان بند نسبی/ relative clause نیز شناخته می شود) را معرفی می کند و آن را به یک جمله مستقل در یک جمله متصل می کند. ضمایر نسبی برای ربط دادن یا توصیف یک اسم یا ضمیر ذکر شده در بند اصلی، که به عنوان مقدم شناخته می شود، به اطلاعات اضافی ارائه شده در بند نسبی استفاده می شود.
possessive | object | subject |
whose | who/whom | who |
whose | which | which |
– | that | that |
در اینجا توضیحی درباره نقش هر ضمیر نسبی آمده است:
1. Who: who برای اشاره به افراد و گاهی حیوانات با نام یا هویت خاص به کار می رود.
– مثال: ” The woman who lives next door is a doctor- زنی که در همسایگی زندگی می کند پزشک است.”
2. whom: whom برای اشاره به افراد، به ویژه در نوشتار رسمی، استفاده می شود و به عنوان مفعول یک فعل یا حرف اضافه عمل می کند.
– مثال: ” The student whom the teacher praised won the award/ دانش آموزی که معلم او را ستایش کرد برنده جایزه شد.”
3. whose: whose برای نشان دادن تصرف یا مالکیت به کار می رود و هم بر افراد و هم بر اشیاء اطلاق می شود.
– مثال: « The book, whose cover was torn, was still readableکتابی که جلدش پاره شده بود، همچنان خواندنی بود».
4. which: which به چیزها یا حیوانات بدون هویت خاص اشاره دارد.
– مثال: ” The car, which was parked outside, belonged to my neighbor./ ماشین که بیرون پارک شده بود متعلق به همسایه من بود.”
5. that: that می تواند هم به افراد و هم به چیزها اشاره کند و اغلب در بندهای نسبی محدود کننده استفاده می شود و اطلاعات ضروری را ارائه می دهد.
– مثال: ” The house that I grew up in is now for sale/ خانه ای که من در آن بزرگ شدم اکنون برای فروش است.”
استثنائات
ضمایر نسبی معمولاً از قوانین خاصی پیروی می کنند، اما استثناها و موارد خاصی وجود دارد که می تواند بر استفاده از آنها تأثیر بگذارد. در اینجا چند استثنا و ملاحظات قابل توجه هنگام استفاده از ضمایر نسبی وجود دارد:
1. حذف “آن” و “چه کسی/چه کسی” Omission of “That” and “Who/Whom:
– در گفتار و نوشتار غیررسمی، ضمایر نسبی «that» و «who/whom» وقتی به عنوان مفعول بند نسبی عمل می کنند، گاهی اوقات می توانند حذف شوند.
– مثال: ” The book (that) I borrowed was fascinating/ کتابی که به امانت گرفتم جذاب بود.” («آن/ that» حذف شده اما قابل درک است.)
– مثال: ” The person (whom) you met is my friend/ کسی که با او آشنا شدید دوست من است.” («چه کسی/ whom» حذف شده اما قابل درک است.)
2. استفاده از “آن” برای افراد و چیزها/ Use of “That” for People and Things:
– در حالی که “who” و “whom” به طور کلی برای مردم استفاده می شود، “که/ that” همچنین می تواند برای افراد در بندهای نسبی محدود کننده/ restrictive relative clauses، به ویژه در متون غیررسمی استفاده شود.
– مثال: ” The person that called you is my sister/ کسی که با شما تماس گرفت خواهر من است.”
3. استفاده از “Which” برای بندهای محدود کننده/ Use of “Which” for Restrictive Clauses:
– «Which» معمولاً در عبارات محدودکننده به کار می رود، اما در انگلیسی بریتانیایی گاهی اوقات می توان آن را در بندهای محدودکننده به کار برد.
– مثال: ” The car which he bought last year is already broken/ ماشینی که او سال گذشته خریده است، در حال حاضر خراب است.” (در انگلیسی بریتانیایی، این می تواند یک بند محدود کننده باشد.)
4. انتخاب بین “چه کسی” و “چه کسی/ Choice Between “Who” and “Whom”:
– از “Who” به عنوان فاعل فعل استفاده می شود، در حالی که “whom” به عنوان مفعول به کار می رود. با این حال، در گفتار غیررسمی، “چه کسی/ whom” اغلب با “چه کسی/ who” جایگزین می شود.
– مثال: ” Who did you invite?/ چه کسی را دعوت کردی؟” (غیررسمی، به جای Whom did you invite? “چه کسی را دعوت کردید؟”)
– مثال: ” The man who you saw is my uncle./ مردی که دیدی عموی من است.” (غیررسمی، به جای ” The man whom you saw is my uncle/ مردی که دیدی عموی من است.”)
5. “Whose” برای چیزها/ Possessive Form “Whose” for Things:
– «که/ whose» عموماً برای نشان دادن تصرف به کار می رود و هم برای افراد و هم برای اشیاء به کار می رود، هر چند که بیشتر برای مردم است.
– مثال: ” The company whose stocks soared is now bankrupt/ شرکتی که سهام آن افزایش یافت اکنون ورشکسته است.” (اشاره به تملک یک شرکت، یک چیز.)
6. جایگزینی حرف اضافه/ Preposition Placement:
– در نگارش رسمی، حروف اضافه اغلب قبل از “whom” یا “which” قرار می گیرند. در زمینههای غیررسمی، حروف اضافه معمولاً در انتهای عبارت قرار میگیرند.
– مثال (رسمی): ” The person to whom I was speaking is a professor./ کسی که من با او صحبت می کردم استاد است.”
– مثال (غیررسمی): ” The person I was speaking to is a professor./ کسی که با او صحبت می کردم استاد است.”
7. Elliptical Relative Clauses:
– گاهی ضمیر نسبی و فعل هر دو حذف می شوند و در نتیجه یک ربط شکل می گیرد.
– مثال: ” The man (who is) standing over there is my brother/ مرد (که) در آنجا ایستاده برادر من است.”
درک این استثناها و موارد خاص به تسلط بر استفاده ظریف از ضمایر نسبی کمک می کند و وضوح و تناسب را در زمینه های رسمی و غیر رسمی تضمین می کند.
نکته مهمی که در این بخش از آموزش گرامر زبان انگلیسی باید به آن دقت داشته باشید این است که دانستن اینکه چه زمانی باید از who استفاده کنید سختتر از زمانی است که شما باید از whom در جمله خود استفاده کنید؛ چراکه وقتی در یک سوال استفاده میشود قبل از فعل جمله میآید و باعث میشود تا ساختار ضمیر مفعغولی جمله به طور چشمگیری تغییر پیدا کند.
در صورتی که شما هم علاقهمند هستید تا اطلاعات بیشتری را در این زمینه به دست بیاورید به شما پیشنهاد میکنیم حتما از خدمات ارائه شده توسط آموزشگاه زبان ایرانمهر نیز استفاده کرده و از مزایای این خدمات نهایت بهره را ببرید.
ضمایر ملکی/ possessive pronouns
ضمایر ملکی دسته ای از ضمایر هستند که نشان دهنده مالکیت یا تصرف هستند. آنها اسم ها یا عبارات اسمی را جایگزین می کنند تا نشان دهند کسی چیزی را در اختیار دارد یا مالک آن است. ضمایر ملکی می توانند به تنهایی در یک جمله بدون نیاز به اسم دنبال شوند.
possessive pronoum | object | subject |
مال من mine | me | I |
مال تو yours | you | you |
مال او (مذکر) his | him | he |
مال او (مونث) hers | her | she |
اشیا یا حیوانات نمیتوانند مالک چیزی باشند – | it | It |
مال ما ours | us | we |
مال شما yours | you | you |
مال آنها theirs | them | they |
در اینجا به توضیح نقش آنها می پردازیم:
1. نشان دهنده مالکیت / Indicating Possession : ضمایر ملکی نشان می دهد که چه کسی یا چه چیزی را در اختیار دارد یا مالک آن است. آنها اسم های ملکی یا عبارات اسمی را جایگزین می کنند تا مالکیت را به شیوه ای مختصر و کارآمد بیان کنند.
مثال: ” That book is mine – آن کتاب مال من است.” (در اینجا «من/ mine» جایگزین اسم ملکی «کتاب من/ my book» برای نشان دادن مالکیت می شود.)
2.استفاده تنها : برخلاف صفت های ملکی( possessive adjectives) (مثلاً my, your, his, her, its, our, them) ضمایر ملکی به تنهایی در جمله بدون نیاز به اسم دنبال می شوند. آنها به طور مستقل برای نشان دادن مالکیت عمل می کنند.
مثال: ” Is this book yours? – این کتاب مال شماست؟” (در اینجا “مال شما/ yours” به تنهایی به عنوان فاعل جمله می ایستد و نشان دهنده تملک بدون نیاز به اسمی پس از آن است.)
3. جایگزینی اسم/ Replacing Nouns : ضمایر ملکی جایگزین اسم یا عبارات اسمی می شوند تا از تکرار جلوگیری شود و جملات مختصرتر شوند. آنها می توانند به افراد، حیوانات یا اشیا اشاره کنند.
مثال: ” The house is theirs – خانه مال آنهاست.” (در اینجا برای نشان دادن مالکیت «آنها/ theirs» جایگزین عبارت اسمی «خانه آنها/ their house» می شود.)
4. نمایش روابط/ Showing Relationships : ضمایر ملکی همچنین می توانند روابط بین افراد یا موجودات و چیزهایی را که دارند نشان دهند.
مثال: ” Her success is inspiring/ موفقیت او الهام بخش است.” (در اینجا، “او/ her” نشان می دهد که موفقیت متعلق به یک فرد زن خاص است یا مربوط به آن است.)
به طور خلاصه، ضمایر ملکی نقش مهمی در نشان دادن مالکیت یا تصرف در جملات دارند. آنها اسامی یا عبارات اسمی را جایگزین می کنند، به تنهایی در یک جمله قرار می گیرند و به انتقال روابط بین افراد یا موجودات و چیزهایی که دارند کمک می کنند. استفاده از این دسته ضمایر را میتوانید با شرکت در کلاس زبان انگلیسی بیشتر و بهتر تمرین کنید.
توجه
ضمایر ملکی به عنوان یک مقوله متمایز در دستور زبان قرار دارند که به دلیل ویژگی منحصر به فرد خود قابل توجه است: آنها به آپستروف نیاز ندارند. بر خلاف اسم های ملکی، که معمولاً از یک آپستروف و به دنبال آن یک “s” برای نشان دادن مالکیت استفاده می کنند، ضمایر ملکی به تنهایی و فاقد هرگونه علامت گذاری هستند. این فقدان آپاستروف آنها را متمایز می کند و به آنها اجازه می دهد تا به طور خلاصه مالکیت یا مالکیت را بدون تزئین اضافی بیان کنند. شکل ساده آنها وضوح را در نوشتار و گفتار تقویت می کند و به عنوان جایگزینی کارآمد برای اسم های ملکی یا عبارات اسمی عمل می کند. بنابراین، ضمایر ملکی ابزاری مختصر و دقیق برای نشان دادن مالکیت ارائه میدهند و بدون زحمت در جملات بدون نیاز به علامتگذاری اضافی ادغام میشوند. مثال 1. ” The car is yours / ماشین مال شماست.” (در اینجا «yours/ مال شما» یک ضمیر ملکی است که نشان دهنده مالکیت بدون آپستروف است.) 2. « The house is theirs / خانه مال آنهاست». (در این جمله، «theirs/ آنها» به عنوان ضمیر ملکی نشان دهنده مالکیت است، همچنین بدون آپستروف.)
ضمایر اشاره/ demonstrative pronouns
ضمایر اشاره نوعی ضمیر هستند که برای اشاره یا نشان دادن اشیاء یا گروه هایی از اشیاء خاص در جمله استفاده می شود. آنها اسامی یا عبارات اسمی را جایگزین می کنند و کمک می کنند تا مشخص شود به کدام شخص، چیز یا گروهی از چیزها اشاره می شود. ضمایر اشاره شامل «این/ this»، «آن/ that»، «اینها/ these» و «آنها/ those» است.
در اینجا توضیحی در مورد عملکرد آنها آورده شده است:
1. نشان دهنده مجاورت/ Indicating Proximity: ضمایر نمایشی نشان دهنده نزدیکی اشیاء مورد اشاره نسبت به گوینده و شنونده است.
2. اشکال مفرد و جمع/ Singular and Plural Forms: ضمایر نمایشی دارای هر دو شکل مفرد و جمع هستند که به آنها امکان می دهد به اشیاء یا گروه هایی از اشیاء منفرد اشاره کنند.
3. “This” و “: “These “این/ this ” برای نشان دادن شی ای که نزدیک به گوینده است استفاده می شود، در حالی که “اینها/ these” جمع آن است که برای اشیاء متعددی که در نزدیکی هستند استفاده می شود.
مثال: ” This book is interesting/ این کتاب جالب است.” (در اینجا «این/ this» اشاره به کتاب واحدی دارد که به گوینده نزدیک است.)
مثال: ” These books are interesting/ این کتاب ها جالب هستند.” (در این جمله «اینها/ these» نشان دهنده کتابهای متعددی است که در این نزدیکی هستند.)
4. «آن/ that» و «آنها/ those»: «آن/ that» برای نشان دادن شی ای که از گوینده دورتر است استفاده می شود، در حالی که «آنها/ those» جمع آن است که برای اشیاء متعددی که دور هستند به کار می رود.
مثال: “that house is beautiful/ آن خانه زیباست.” (در اینجا «آن/ that» اشاره به یک خانه ای دارد که از گوینده دورتر است.)
مثال: “those houses are beautiful/ آن خانه ها زیبا هستند.” (در این جمله «آنها/ those» نشان دهنده خانه های متعددی است که از گوینده فاصله دارند.)
به طور خلاصه، ضمایر اشاره نقش مهمی در نشان دادن اشیاء یا گروه های خاص از اشیاء دارند و به روشن شدن نزدیکی آنها به گوینده و شنونده کمک می کنند. در فرآیند آموزش گرامر زبان انگلیسی به یاد داشته باشید که آنها با جایگزینی اسامی یا عبارات اسمی و اشاره به موارد خاص یا گروهی از موارد در جمله به وضوح و دقت زبان کمک می کنند.
این ضمایر شامل «this, that, these, those» هستند و به اشیا اشاره میکنند. «This» و «These» به اشیاء نزدیک و «That» و «Those» به اشیا دور اشاره میکنند.
This is my house.
That is our car over there.
These are my colleagues in this room.
Those are beautiful flowers in the next field.
ضمایر نامعین/ indefinite pronouns
ضمایر نامعین دستهای از ضمایر هستند که به افراد، چیزها یا مکانهای غیر مشخص یا نامشخصی اطلاق میشوند. آنها برای تعمیم به جای مشخص کردن، نشان دهنده یک کمیت یا موجودیت نامشخص استفاده می شوند.
در اینجا توضیحی در مورد عملکرد آنها آورده شده است:
1. مرجع غیر اختصاصی/ Non-Specific Reference: ضمایر نامعین زمانی استفاده می شوند که هویت خاص شخص، چیز یا مکان ناشناخته، نامربوط یا عمداً نامشخص باقی بماند.
2. تعمیم/ Generalization: ضمایر نامعین با ارجاع به گروه وسیع یا نامشخصی از افراد، چیزها یا مکان ها به تعمیم عبارات کمک می کنند.
3. اجتناب از تکرار/ Avoiding Repetition: ضمایر نامعین جایگزین اسم یا عبارات اسمی می شوند تا از تکرار جلوگیری شود و جملات مختصرتر شوند.
4. کمیت سازی/ Quantifying: برخی از ضمایر نامشخص کمیت یا میزان را نشان می دهند.
مثال
– ” Someone is knocking at the door/ یکی در می زند.” (در اینجا «کسی/ someone» به شخص نامشخصی اشاره دارد.)
– ” Everybody loves a good story/ همه یک داستان خوب را دوست دارند.” (در این جمله «همه/ everybody» به طور کلی به همه مردم اطلاق می شود.)
– ” I have everything I need for the trip/ من همه چیز لازم برای سفر را دارم.” (در این جمله «همه چیز/ everything» به تمام موارد ضروری اشاره دارد.)
– ” None of the cookies were left/ هیچ یک از کوکی ها باقی نماند.” (در اینجا، “هیچ/ none” نشان می دهد که حتی یک کوکی باقی نمانده است.)
– ” Many are called, but few are chosen/ بسیاری خوانده می شوند، اما تعداد کمی انتخاب می شوند.” (در این جمله «بسیار/ many» به تعداد زیادی از مردم اشاره دارد.)
به طور خلاصه، ضمایر نامعین نقش مهمی در ارجاع به افراد، چیزها یا مکانهای غیر مشخص یا نامشخص دارند و به تعمیم عبارات و جلوگیری از تکرار در جملات کمک میکنند. آنها کلمات مختلفی را در بر می گیرند که بیانگر کمیت ها، گستره ها یا سطوح مختلف ویژگی هستند.
تفاوتهای مفرد و جمع و نحوه استفاده آنها در جمله
ضمایر نامعین دستههای مختلفی را شامل میشوند، از جمله مفرد، جمع، و مفرد/جمع، که هر کدام کارکردهای متفاوتی را در بیان موجودات غیر مشخص یا نامشخص انجام میدهند. در اینجا یک مرور کلی از هر دسته با مثال آورده شده است( به همخوانی فاعل و فعل توجه کنید):
1. ضمایر مجهول مفرد/ Singular Indefinite Pronouns:
– ضمایر مجهول مفرد به یک شخص، چیز یا مکان اطلاق می شود.
– مثالها عبارتند از:
– یک نفر: ” Someone is at the door./ یکی دم در است.”
– هر کسی: ” Anyone can participate in the event/ هر کسی می تواند در رویداد شرکت کند.”
– چیزی: ” There is something in the box/ چیزی در جعبه وجود دارد.”
– هیچی: ” There is nothing to worry about./ چیزی برای نگرانی وجود نداره.”
– هر یک: ” Each student must complete the assignment./ هر دانش آموز باید تکلیف را انجام دهد.”
– هر دو: ” You can choose either option/ شما می توانید هر یک از گزینه ها را انتخاب کنید.”
2. ضمایر مجهول جمع/ Plural Indefinite Pronouns:
– ضمایر مجهول جمع به افراد، چیزها یا مکان های متعدد اشاره دارد.
– مثالها عبارتند از:
– برخی: ” Some have already arrived/ بعضی از قبل آمده اند.”
– بسیاری: ” Many are interested in the job/ بسیاری به کار علاقه مند هستند.”
– چند نفر: « Several were missing from the meeting/ چند نفر در جلسه غایب بودند».
– تعداد کمی: « Few are willing to take the risk/ تعداد کمی حاضرند ریسک کنند».
– هر دو: ” Both options are acceptable./ هر دو گزینه قابل قبول است.”
– دیگران: ” Others may disagree/ دیگران ممکن است مخالف باشند.”
3. ضمایر مجهول مفرد/جمع/ Singular/Plural Indefinite Pronouns:
– ضمایر مجهول مفرد/جمع بسته به بافت می توانند به موجودیت های مفرد یا جمع اشاره کنند.
– مثالها عبارتند از:
– همه: « All is forgivenهمه چیز بخشیده شده است». (مفرد) / ” All are welcome/ همه خوش آمدید.” (جمع)
– هر: ” Any is better than none/ هر کدام بهتر از هیچ است.” (مفرد) / ” Any are welcome to join/هر کس می تواند به آن بپیوندد.” (جمع)
– هیچ: ” None of the information is accurate/ هیچ یک از اطلاعات دقیق نیست.” (مفرد) / ” None of the students passed the test/ هیچ یک از دانش آموزان در آزمون قبول نشدند.” (جمع)
– بیشتر: ” Most of the time, it’s sunny./ بیشتر اوقات، هوا آفتابی است.” (مفرد) / ” Most are in favor of the proposal/ بیشتر موافق پیشنهاد هستند.” (جمع)
– بیشتر: ” More is needed to complete the project/ برای تکمیل پروژه به موارد بیشتری نیاز است.” (مفرد) / ” More are arriving later/ بیشتر بعدا می رسند.” (جمع)
– هیچکدام: « None of the cake was left/ هیچ کدام از کیک نمانده بود». (مفرد) / ” None of the cookies were left/ هیچ یک از کوکی ها باقی نماند.” (جمع)
این دسته از ضمایر نامعین انعطاف پذیری را در بیان موجودات غیر مشخص یا نامشخص در جملات فراهم می کنند و در صورت لزوم، هم بافت مفرد و هم مفرد را در نظر می گیرند.
توجه
“One” و “ones” می توانند به عنوان ضمایر در دستور زبان انگلیسی، به ویژه به عنوان ضمایر نامعین، عمل کنند. در اینجا توضیحی در مورد استفاده آنها آمده است: 1. **”یک/ one” به عنوان ضمیر:** – “یک/ one” به عنوان یک ضمیر نامعین برای اشاره به یک شخص یا چیز غیر خاص استفاده می شود که اغلب نشان دهنده یک مفهوم انتزاعی یا یک عضو نامشخص از یک گروه است. – معمولاً برای پرهیز از تکرار اسم ها یا بیان کلیات استفاده می شود. – مثال: ” One should always strive to do their best./ همیشه باید تلاش کرد تا بهترین کار را انجام دهد.” (در اینجا، “یک/ one” برای اشاره به یک فرد غیر خاص استفاده می شود، که نشان می دهد همه باید تلاش کنند تا بهترین کار را انجام دهند.) – مثال: ” One of the options is to go by train./ یکی از گزینه ها رفتن با قطار است.” (در این جمله، “یک/ one” یک گزینه خاص را بدون مشخص کردن بیشتر آن نشان می دهد.) 2. **”Ones” به عنوان ضمیر:** – «اونها/ ones» جمع «یک/ one» است و برای اشاره به اعضای نامشخص یک گروه یا جایگزینی اسمهای جمع به کار می رود. – عملکرد آن مشابه “یک/ one” است، اما به چند نهاد اشاره دارد نه فقط یک. – مثال: ” Which shoes do you prefer, the red ones or the black ones?/ کدام کفش را ترجیح می دهید، قرمز یا مشکی؟” (در اینجا “ones” جایگزین اسم جمع “کفش ها” می شود که به چندین جفت بدون تکرار اسم اشاره دارد.) – مثال: ” These cookies are delicious. Can I have more of the chocolate ones?/ این کوکی ها خوشمزه هستند. آیا می توانم شکلاتی های بیشتری داشته باشم؟” (در این جمله، “ones” جایگزین اسم جمع “کوکی ها” می شود که نوع خاصی را بدون ذکر مجدد اسم نشان می دهد.) بهطور خلاصه، «one» و «ones» بهعنوان ضمایر نامشخص در زبان انگلیسی عمل میکنند که نشاندهنده افراد یا اشیاء غیر خاص هستند و به جلوگیری از تکرار در جملات کمک میکنند. آنها به ویژه هنگام بیان اظهارات کلی یا اشاره به اعضای نامشخص یک گروه مفید هستند.
ضمایر سوالی
ضمایر پرسشی ضمایری هستند که برای پرسیدن سوال استفاده می شوند. آنها با معرفی بندهای پرسشی به جمع آوری اطلاعات در مورد افراد، چیزها یا ویژگی های خاص کمک می کنند. ضمایر پرسشی اولیه در زبان انگلیسی عبارتند از: who, whom, who, who, و what.
تعاریف و توابع:
1. Who: برای پرس و جو در مورد افراد، به عنوان موضوع سوال استفاده می شود.
– مثال: ” Who is coming to the party/ چه کسی به مهمانی می آید؟”
– عملکرد: “چه کسی” به دنبال شناسایی فرد انجام دهنده عمل است.
2. Whom: برای پرس و جو در مورد افراد استفاده می شود که به عنوان موضوع سؤال عمل می کند.
– مثال: ” Whom did you meet at the event/ در این رویداد با چه کسی ملاقات کردید؟”
– عملکرد: “چه کسی” به دنبال شناسایی شخص دریافت کننده عمل است.
3. Whose: برای پرسیدن در مورد تملک یا مالکیت استفاده می شود.
– مثال: ” Whose car is parked outside/ ماشین کی بیرون پارک شده است؟”
– کارکرد: «که/ whose» از صاحب چیزی سؤال می کند.
4. Which: برای پرسش در مورد آیتم ها یا انتخاب های خاص در میان یک مجموعه تعریف شده استفاده می شود.
– مثال: ” Which book did you choose/ کدام کتاب را انتخاب کردید؟”
– تابع: “که/ which” به دنبال شناسایی یک مورد خاص یا انتخاب از یک گروه شناخته شده است.
5. چه/ what : برای پرس و جو در مورد چیزها یا اطلاعات به معنای کلی استفاده می شود.
– مثال: ” What are you doing/ چه کار می کنی؟”
– عملکرد: “چه/ what” اطلاعات یا شناسایی چیزها یا اعمال را می خواهد.
توضیح توابع در تشکیل سوالات:
ضمایر پرسشی به عنوان اجزای کلیدی در تشکیل سؤالات مستقیم که به اطلاعات خاصی در مورد افراد، اشیاء یا انتخاب ها نیاز دارد، عمل می کنند. آنها معمولاً در ابتدای سؤال ظاهر می شوند و بند زیر را معرفی می کنند و پاسخ دهنده را در مورد نوع اطلاعاتی که به دنبال آن است راهنمایی می کنند. با انجام این کار، آنها امکان پرس و جوهای واضح و هدفمند را فراهم می کنند و ارتباط موثر را تسهیل می کنند.
مثلا:
– ” Who wrote this book/ چه کسی این کتاب را نوشته است؟” (به دنبال هویت نویسنده)
– ” Whom should I contact for more information/ برای اطلاعات بیشتر با چه کسی تماس بگیرم؟” (به دنبال هویت فرد تماس)
– ” Whose keys are these/ این کلیدها مال کیه؟” (پرسش در مورد صاحب کلید)
– ” Which route is the fastest/ کدام مسیر سریع ترین است؟” (درخواست بهترین گزینه از بین چندین مسیر)
– ” What time does the meeting start/ جلسه در چه زمانی شروع میشود؟” (به دنبال اطلاعات خاص در مورد زمان جلسه)
با استفاده از این ضمایر پرسشی، سخنرانان میتوانند سؤالات دقیق و آموزندهای را طرحریزی کنند که پاسخهای مورد نظر را به دست میآورد و در نتیجه وضوح و هدف ارتباط خود را افزایش میدهد.
ضمایر انعکاسی
ضمایر انعکاسی نوع خاصی از ضمیر هستند که به فاعل جمله یا جمله برمی گردد و نشان می دهد که عمل فعل توسط فاعل بر خودش انجام می شود. ضمایر بازتابی در زبان انگلیسی عبارتند از:
تعریف و مثال:
– خودم: زمانی استفاده می شود که موضوع “من” باشد.
– مثال: ” I taught myself to play the guitar/ من به خودم یاد دادم که گیتار بزنم.”
– خودت: زمانی استفاده می شود که فاعل «تو» باشد (مفرد).
– مثال: ” You should prepare yourself for the test/ شما باید خود را برای آزمون آماده کنید.”
– خودش: زمانی استفاده می شود که موضوع “او( مذکر)” باشد.
– مثال: « He cut himself while cooking/ در حال آشپزی، دستش را برید».
– خود : زمانی استفاده می شود که موضوع “او( مونث)” باشد.
– مثال: ” She made herself a cup of tea/ او برای خودش یک فنجان چای درست کرد.”
– خودش : زمانی استفاده می شود که موضوع “آن /it” باشد.
– مثال: ” The cat cleaned itself/ گربه خودش را تمیز کرد.”
– خودمان: زمانی استفاده می شود که موضوع “ما” باشد.
– مثال: ” We organized ourselves into groups./ ما خودمان را در قالب گروه ها سازماندهی کردیم.”
– Yourselves: زمانی استفاده می شود که فاعل «شما» باشد (جمع).
– مثال: ” You should all enjoy yourselves at the party./ همه شما باید در مهمانی از خود لذت ببرید.”
– خودشان: زمانی استفاده می شود که موضوع “آنها” باشد.
– مثال: « They prepared themselves for the journey/ خود را برای سفر آماده کردند».
عملکرد:
1. بازتاب عمل به عقب/ Reflecting the Action Back: ضمایر انعکاسی نشان می دهد که فاعل جمله نیز گیرنده فعل است. عمل “بازتاب” به سوژه است.
– مثال: ” She admired herself in the mirror./ او خودش را در آینه تحسین کرد.” (در اینجا، “خود” به موضوع “او” بازتاب می یابد.
2.تأکید بر موضوع/ Emphasizing the Subject: از ضمایر بازتابی می توان برای تأکید بر اینکه فاعل به تنهایی عمل را انجام داده یا برای برجسته کردن یک نقش خاص استفاده کرد.
– مثال: ” The CEO himself presented the award./ مدیرعامل خود جایزه را تقدیم کرد.” (در اینجا «خود» تأکید می کند که این مدیر عامل بوده که این عمل را انجام داده است.)
3. عبارات اصطلاحی/ Idiomatic Expressions: ضمایر انعکاسی اغلب در عبارات اصطلاحی استفاده می شوند که وجود آنها طبق قرارداد الزامی است.
– مثال: ” Make yourself at homeفکر کن خونه خودته.” (یک عبارت اصطلاحی که در آن “خودت” برای معنای صحیح ضروری است.)
4. توضیح و اجتناب از ابهام/ Clarification and Avoidance of Ambiguity: ضمایر انعکاسی می توانند جملاتی را که ممکن است در مورد انجام و دریافت کننده عمل ابهام وجود داشته باشد را روشن کنند.
– مثال: ” She introduced her to the manager/ او را به مدیر معرفی کرد.” (مبهم)
– مثال: ” She introduced herself to the manager/ او خودش را به مدیر معرفی کرد.” (مشخص است که “او” کسی است که معرفی شده است)
به طور خلاصه، ضمایر بازتابی برای نشان دادن اینکه فاعل و مفعول فعل یک موجود هستند، برای تأکید بر فاعل، و برای حفظ وضوح در جملاتی که عمل به فاعل معطوف میشود، ضروری هستند.
کاربرد انعکاسی و تاکیدی/ reflexive and intensive context
کاربرد انعکاسی و تاکیدی Reflexive and intensive contexts به دو روش اصلی استفاده از ضمایر بازتابی در جملات اشاره دارد. در کاربرد انعکاسی reflexive contexts از ضمایر بازتابی (خودم، خودت، خودش، خودش، خودش، خودمان، خودت، خودشان) استفاده می شود که نشان دهد فاعل جمله در حال انجام عملی بر خودش است، یعنی فاعل و مفعول یکی هستند. مثلاً در « She prepared herself for the interviewاو خودش را برای مصاحبه آماده کرد»، ضمیر «خودش» نشان می دهد که فاعل «او» هم در حال اجراست و هم عمل آمادگی را دریافت می کند. برعکس، در کاربرد تاکیدی/ intensive contexts، از ضمایر بازتابی برای تأکید بر موضوع استفاده میشود که بر دخالت آنها یا انحصاری بودن عمل تأکید میکند. آنها اغلب تأکید می کنند که عمل به تنهایی یا با اهمیت خاصی انجام شده است. به عنوان مثال، در « The president himself made the announcement/ رئیسجمهور خودش اعلام کرد»، ضمیر «خود» تأکید میکند که این شخص رئیسجمهور بود که این اعلامیه را اعلام کرد. در حالی که ضمایر بازتابی در کاربرد انعکاسی برای معنای جمله ضروری هستند، در کاربرد تاکیدی، برای تأکید بیشتر عمل میکنند و اغلب میتوانند بدون تغییر معنای اصلی جمله حذف شوند.
کاربرد انعکاسی به تفکیک:
در کاربرد انعکاسی، از ضمایر بازتابی برای نشان دادن اینکه فاعل جمله عملی را بر روی خود انجام می دهد استفاده می شود. فاعل و مفعول همان موجودیت هستند. در اینجا چند نمونه و توضیح آورده شده است:
1. مراقبت یا اقدامات شخصی/ Personal Care or Actions:
– ” I cut myself while chopping vegetables/ در حین خرد کردن سبزیجات خودم را بریدم.”
– در اینجا «خودم» بیانگر این است که عمل بریدن توسط فاعل (من) بر خود انجام می شود.
– ” She prepared herself for the interview/ او خودش را برای مصاحبه آماده کرد.”
– «خود» بیانگر این است که تمهید توسط فاعل (او) بر روی خود انجام می شود.
2. حالات عاطفی/ Emotional States:
– « He comforted himself after the loss./ پس از باخت خودش را دلداری داد».
– «خودش» نشان می دهد که دارد به خودش آرامش می دهد.
– ” They convinced themselves that they were right/ آنها خودشان را متقاعد کردند که درست می گفتند.”
– «خودشان» بیانگر این است که اقناع توسط سوژه ها (آنها) بر خودشان انجام می شود.
3. یادگیری یا بهبود/ Learning or Improvement :
– ” We taught ourselves how to code/ ما به خودمان یاد دادیم که چگونه کدنویسی کنیم.”
– «خودمان» بیانگر این است که یادگیری توسط آزمودنی ها (ما) روی خودشان انجام می شود.
کاربرد تاکیدی به تفکیک:
در زمینههای تاکیدی، از ضمایر بازتابی برای تأکید بر موضوع جمله استفاده میشود و تأکید میکند که فاعل به تنهایی این عمل را انجام داده یا بر دخالت آن تأکید میکند. این ضمایر اغلب بلافاصله بعد از فاعل یا در انتهای جمله برای تاکید قرار می گیرند. در اینجا چند نمونه و توضیح آورده شده است:
1. تاکید بر موضوع/ Emphasis on the Subject:
– ” I myself completed the entire project.”/ من خودم کل پروژه را تکمیل کردم.”
– «خودم» تاکید می کند که پروژه را به تنهایی به پایان رساندم.
– « The president himself made the announcement/ رئیس جمهور خودش این را اعلام کرد».
– «خودش» تأکید می کند که رئیس جمهور شخصاً این خبر را اعلام کرده است.
2. افزایش اهمیت یا انحصار/ Adding Importance or Exclusivity :
– ” She baked the cake herself/ او خودش کیک را پخت.”
– «خودش» تاکید می کند که کیک را بدون کمک پخته است.
– « We decorated the house ourselves/ خودمان خانه را تزیین کردیم».
– «خودمان» تاکید می کند که تزیینات را بدون کمک انجام دادیم.
3. برجسته کردن مشارکت/ Highlighting Participation:
– ” You yourselves can see the difference./ شما خودتان می توانید تفاوت را ببینید.”
– «خودتان» تأکید می کند که شما شخصاً می توانید تفاوت را ببینید.
– ” The kids themselves cleaned up the mess/ بچه ها خودشان آشفتگی را تمیز کردند.”
– “خودشان” نشان می دهد که بچه ها بدون کمک خارجی تمیز کردن را انجام دادند.
به طور خلاصه، ضمایر بازتابی دو کارکرد اصلی را انجام می دهند: انعکاسی و تاکیدی. در زمینههای انعکاسی، آنها نشان میدهند که سوژه بر خودش عمل میکند. در زمینه های تاکیدی، آنها بر دخالت سوژه یا انحصار عمل تأکید می کنند. درک این زمینه ها امکان ارتباط دقیق تر و گویاتر را فراهم می کند.
ضمایر متقابل/reciprocal pronouns
ضمایر متقابل برای نشان دادن عمل یا رابطه متقابل بین دو یا چند موضوع استفاده می شود. در زبان انگلیسی دو ضمیر متقابل وجود دارد: “یکدیگر/ each other” و “یکدیگر/ one another”. این ضمایر به بیان این که افراد در حال انجام عمل بر روی یکدیگر هستند کمک می کند و ماهیت متقابل تعامل را برجسته می کند.
تعریف:
– همدیگر/ each other: معمولاً هنگام اشاره به دو شخص یا چیز استفاده می شود.
– یکدیگر/ one another: اغلب هنگام اشاره به بیش از دو نفر یا چیز استفاده می شود، اگرچه در استفاده مدرن، اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند.
کارکرد:
1. نشان دادن اقدامات متقابل/ Indicating Mutual Actions:
از ضمایر متقابل برای نشان دادن اینکه عمل توسط فاعل به صورت متقابل انجام می شود استفاده می شود.
– مثال: ” The two friends hugged each other/ دو دوست یکدیگر را در آغوش گرفتند.”
– (هر دو دوست یکدیگر را در آغوش گرفتند.)
– مثال: ” The team members congratulated one another/ اعضای تیم به یکدیگر تبریک گفتند.”
– (همه اعضای تیم به هر یک از دیگران تبریک گفتند.)
2. اجتناب از تکرار/ Avoiding Repetition:
آنها با ارائه روشی مختصر برای بیان اعمال متقابل به جلوگیری از تکرار در جملات کمک می کنند.
– مثال: به جای گفتن « John and Mary like John and Mary,/ جان و مری، جان و مری را دوست دارند» می گوییم « John and Mary like each other / جان و مری همدیگر را دوست دارند».
3. بیان روابط/ Expressing Relationships:
ضمایر متقابل برای توصیف روابط و تعاملاتی که در آن اعمال یا احساسات مشترک است استفاده می شود.
– مثال: ” The neighbors help each other with gardening/ همسایه ها در باغبانی به یکدیگر کمک می کنند.”
– (همسایه ها متقابلا به یکدیگر کمک می کنند.)
4. وضوح در ارتباطات/ Clarity in Communication :
آنها تصریح می کنند که سوژه ها هم عمل می کنند و هم به آنها عمل می شود و این جمله را قابل درک تر می کند.
– مثال: ” The students exchanged notes with one another./ دانشجویان با یکدیگر یادداشت رد و بدل کردند.”
– (دانش آموزان متقابلاً از یکدیگر یادداشت می دادند و دریافت می کردند.)
نکته در مورد قابلیت تعویض/ Interchangeability:
در حالی که به طور سنتی “یکدیگر/ each other” برای دو موضوع و “یکدیگر/ one another” برای بیش از دو مورد استفاده می شود، استفاده مدرن اغلب به شدت به این تمایز پایبند نیست، و هر دو را می توان در بیشتر زمینه ها بدون ایجاد سردرگمی به جای یکدیگر استفاده کرد.
به طور خلاصه، ضمایر متقابل “یکدیگر/ each other” و “یکدیگر/ one another” برای بیان اعمال متقابل، روابط و تعاملات بین موضوعات، افزایش وضوح و اختصار در ارتباطات ضروری هستند.
سخن پایانی
درک ضمایر برای ارتباط واضح و مؤثر بسیار مهم است، زیرا آنها جایگزین اسم ها می شوند، از تکرار اجتناب می کنند و به روان بودن زبان کمک می کنند. تسلط بر ضمایر مختلف به گویندگان و نویسندگان این امکان را می دهد که معانی دقیق را منتقل کنند، روابط بین ایده ها برقرار کنند، و اعمال متقابل و مالکیت را به طور یکپارچه بیان کنند. با شناخت کارکردهای متمایز و کاربردهای صحیح این ضمایر، می توان هم بیان نوشتاری و هم گفتاری را تقویت کرد و اطمینان حاصل کرد که پیام ها با وضوح و تفاوت های ظریف منتقل می شوند. شرکت در کلاس های موسسه زبان ایرانمهر به شما کمک میکند با درک دقیق ضمایر نه تنها ارتباطات خود را غنی کنید، بلکه درک خوداز پویایی گرامر زبان انگلیسی را نیز عمیق تر و تقویت کنید.
سوالات متداول
در این بخش قصد داریم به برخی از رایجترین سوالات درباره ضمایر انگلیسی پاسخ دهیم.
ضمیر چیست و چرا اهمیت دارند؟
ضمایر کلماتی هستند که جایگزین اسم در جمله می شوند. آنها مهم هستند زیرا از تکرار جلوگیری می کنند، جملات را کمتر دست و پا گیر می کنند و با ایجاد ارتباط روان تر و مختصر تر به حفظ وضوح کمک می کنند.
چه زمانی باید از “who” و “whom” استفاده کنم؟
«کی/ who» به عنوان ضمیر فاعل برای اشاره به انجام دهنده عمل به کار می رود. “Whom” به عنوان ضمیر مفعولی برای اشاره به شخص دریافت کننده عمل استفاده می شود. مثال: ” Who is calling/ چه کسی تماس می گیرد؟” در مقابل ” Whom did you call/ به کی زنگ زدی؟”
ضمیر ملکی چیست و چگونه به کار می رود؟
ضمایر ملکی مالکیت یا تملک را نشان می دهد. آنها اسم ها را جایگزین می کنند تا نشان دهند چیزی به کسی تعلق دارد. مثال: ” That book is mine/ آن کتاب مال من است.”
بیشتر بخوانید: آموزش گرامر Adjective Clause و کاربرد انواع ضمایر موصولی
بیشتر بخوانید: ضمایر نسبی (Relative Pronouns) در زبان انگلیسی
سلام من میخوام در کلاس خصوصی زبان انگلیسی شرکت کنم ؟ هزینه هاش چقدر هست ؟
سلام وقت بخیر بله شما میتوانید جهت شرکت در کلاس های خصوصی و نیز آگاهی از نحوه ثبت نام و شهریه به قسمت ارتباط با شعب سایت مراجعه نمایید و با تماس با یکی از شعب همکاران ما اطلاعات لازم را در اختیارتان قرار میدهند .
چطور مرجع ضمیر رو پیدا کنم؟
سلام وقت بخیرلطفا از طریق سایت ایرانمهر شماره شعب رو دریافت کنید و به صورت رایگان مشاوره وتعیین سطح انجام بدید
بسیار عالی و سسکی مچکرم از شما
موفق باشید
آیا i میتواندs بگیرد
سلام روز بخیر با شماره تماس دفتر مرکزی تماس بگیرید وازسوپروایزرین مجموعه اطلاعات کسب کنید84378 داخلی445