اگر تاکنون عباراتی در مورد احوالپرسی، سفر و اصطلاحات مربوط به آن را یادگرفتهاید، وقت آن است که قدم بعدی را بردارید.
برای ارتباط با اسپانیایی زبانان، چه چیزی میتواند بهتر از صحبت کردن در مورد فوتبال باشد؟
(باید توجه داشته باشیم که مانند اکثر کلمات اسپانیایی، واژگان فوتبال بر اساس منطقه متفاوت است. بنابراین بسته به جایی که هستید، ممکن است کلمات مختلفی را بشنوید که در آن منطقه خاص استفاده میشود.)
واژگان ضروری فوتبال برای زبانآموزان اسپانیایی
واژگان عمومی
Árbitro: (اسم مذکر) داور
El árbitro pita y señala una falta.
داور سوت میزند و خطا را نشان میدهد.
Goleador: (اسم مذکر) گلزن
Lionel Messi es el goleador de Barcelona.
لیونل مسی گلزن بارسلونا است.
Delantero/Atacante: (اسم مذکر) بهجلو; مهاجم
El delantero de Real Madrid Metió un gol para empatar el juego.
مهاجم رئال مادرید یک گل زد تا بازی مساوی شود.
Delantero central: (اسم مذکر) بازیکن مرکزی بهعنوان مهاجم نیز شناخته میشود، زیرا نقش اصلی آنها گلزنی است.
El delantero Central fue lastimado por una falta.
فروارد وسط در اثر خطا آسیب دید.
Gol de empate: (اسم مذکر) تساوی – گلی که نتیجه را مساوی میکند.
Portugal acaba de meter el gol de empate contra los Estados Unidos en el último minuto.
پرتغال در آخرین دقیقه گل تساوی را مقابل ایالات متحده بهثمر رساند.
Estar en la banca: (فعل) روی نیمکت بودن
Todos los suplentes están en la banca esperando la oportunidad de reemplazar a algún jugador.
همه زیرمجموعهها روی نیمکت و منتظر فرصتی برای جایگزینی بازیکن هستند.
Tarjeta roja: (اسم مؤنث) کارت قرمز که برای خطاهای جدی داده میشود.
Le señalaron la tarjeta roja y fue expulsado del partido.
آنها به او کارت قرمز دادند و او از بازی اخراج شد.
Tarjeta amarilla: (اسم مؤنث) کارت زرد بهعنوان اولین اخطار داده میشود.
Al delantero del Madrid le señalaron tarjeta amarilla como advertencia por cometer una falta.
مهاجم مادریدی بهدلیل انجام خطا بهعنوان اخطار کارت زرد دریافت کرد.
Centrar: (فعل) توپ در مرکز قرار دادن
Para meter un gol, hay que centrar bien la pelota.
برای بهثمر رساندن گل، باید توپ را بهدرستی در مرکز قرار دهید.
Clásico: (اسم مذکر) بازی کلاسیک; دربی بین رئال مادرید و بارسلونا / همچنین در اسپانیایی برای توصیف هر مسابقه مهم استفاده میشود.
Este fin de semana es el clasico entre los dos mejores equipos de spaña!
این آخر هفته بازی کلاسیک بین دو تیم برتر اسپانیا برگزار میشود!
Tiro de esquina : (اسم مذکر) ضربه کرنر
El árbitro señaló un tiro de esquina.
دروازه بان یک ضربه کرنر را نشان داد.
Saque inicial: (اسم مذکر) شروع
Faltan cinco minutos para el saque inicial del partido.
پنج دقیقه تا شروع بازی باقی مانده است.
Defensor: (اسم مذکر) مدافع
El defensor del equipo ganador se lesionó la rodilla izquierda.
مدافع تیم زانوی چپش آسیب دید.
Sacar la pelota de la zona defensiva: (فعل) خارج کردن توپ از منطقه دفاعی
El arquero sacó la pelota de la zona defensiva.
دروازهبان توپ را از منطقه دفاعی خارج کرد.
Falta: (اسم مؤنث) خطا
A Messi le cometieron una falta muy grave que terminó en lesión.
آنها یک خطای بسیار جدی مقابل مسی مرتکب شدند که به مصدومیت او ختم شد.
Dar un cabezazo: (فعل/اسم مذکر) ضربه زدن به توپ با سر به جای پا، ضربه هد
Dio un cabezazo y metió el gol de empate.
او با یک ضربه سر، گل تساوی را به ثمر رساند.
Ganar el partido: (فعل) برنده شدن در بازی/مسابقه.
Colombia ganó el partido contra Costa Rica.
کلمبیا در بازی مقابل کاستاریکا برنده شد.
Portero/Arquero: (اسم مذکر) دروازه بان
El portero de Argentina es el mejor pagado de Suramérica.
دروازهبان آرژانتین گرانترین (دروازهبان) در آمریکای جنوبی است.
Gradas/Asientos: (اسم مؤنث جمع/اسم مذکر جمع) صندلیها
Los asientos del estadio están todos vendos por el clasico del domingo.
صندلیهای استادیوم برای بازی کلاسیک یکشنبه فروخته شده است.
Fuera de lugar: (صفت/اسم) آفساید
El árbitro no contó el gol porque estaba fuera de lugar.
داور بهدلیل آنکه گل آفساید بود آن را حساب نکرده است.
Línea de banda: (اسم مؤنث) خط کناری زمین
La pelota salió fuera de la línea de banda.
توپ از کنار خط کناری عبور کرد.
Meter un gol: (فعل) گل زدن
Metieron un gol en el último minuto del segundo tiempo.
آنها در آخرین دقیقه نیمه دوم یک گل بهثمر رساندند.
Partido en casa: (اسم مذکر) بازی خانگی; مسابقه خانگی
La selección de Chile le tocó jugar el partido en casa.
تیم ملی شیلی باید یک بازی خانگی انجام میداد.
Partido fuera de casa: (اسم مذکر) بازی خارج از خانه
El Equipo no ha ganado ningún partido fuera de casa este año.
تیم امسال در هیچ بازی خارج از خانهای برنده نشده است.
Partido: (اسم مذکر) مسابقه فوتبال، بازی فوتبال
Cuándo es el proximo partido de fútbol؟
بازی بعدی فوتبال کی است؟
Empate: (اسم مذکر) کشیدن، گره زدن
El clásico quedó en empate.
بازی کلاسیک با تساوی بهپایان رسید.
Medio tiempo: (اسم مذکر) زمان بین دو نیمه بازی
Los jugadores Esperan el medio tiempo para descansar.
بازیکنان برای استراحت منتظر زمان بین دو نیمه هستند.
Pasar: (فعل) پاس دادن به توپ
Cristiano Ronaldo pasó el balón a su compañero de equipo.
کریستیانو رونالدو توپ را به هم تیمی خود پاس داد.
Tiro libre: (اسم مذکر) ضربه آزاد
Messi lanzó el mejor tiro libre del partido.
مسی بهترین ضربه آزاد بازی را زد.
Tiempo extra: (اسم مذکر) زمان اضافی. حواستان باشد که این عبارت را با tiempo adicional قاطی نکنید.
Ya que el marcador fue 1-1, se fueron a tiempo extra.
از آنجایی که نتیجه 1-1 بود، بازی به وقت اضافه کشیده شد.
Suplente; Reemplazo; Sustituto: (اسم مذکر) بازیکن جایگزین; جایگزین (“Sub”)
El arquero fue lesionado، así que fue sustituido por su suplente.
دروازهبان آسیب دیده بود، بنابراین او را با بازیکن جایگزین تعویض کردند.
Espectador; Público: (اسم مذکر/ مؤنث) تماشاگر؛ عمومی
Los Espectadores están muy ansiosos por el Mundial.
تماشاگران برای جام جهانی بسیار اضطراب دارند.
Derribar: (فعل) مقابله کردن
La defensa derribó al delantero para evitar un gol en contra.
بازیکن دفاع، با پشت سر گذاشتن بازیکن خط حمله، مانع گلزنی تیم مقابل شد.
Tiempo adicional: (اسم مذکر) وقت اضافی; زمان مصدومیت.
Se fueron a tiempo adicional por tantas faltas cometidas durante el partido.
آنها بهوقت اضافی رفتند زیرا خطاهای زیادی درطول بازی انجام شد.
Cancha de fútbol: (اسم مؤنث) زمین بازی، زمین فوتبال
El partido fue cancelado porque la cancha de fútbol estaba en malas condiciones.
بازی به دلیل وضعیت بد زمین فوتبال لغو شد.
Patear; Tirar: (فعل) تلاش کردن و گل زدن. شلیک کردن
El arquero pateó el balón muy fuerte y lo tiró fuera de la cancha.
دروازهبان ضربه محمی به توپ زد و آن را بهبیرون از زمین شوت کرد.
Lanzamiento de penaltis: (اسم مذکر) ضربات پنالتی
El partido quedó en empate, por lo que se fueron al lanzamiento de penaltis.
نتیجه بازی مساوی بود، بنابراین به ضربات پنالتی کشیده شد.
Saque lateral: (اسم مذکر) پرتاب توپ
El jugador hizo un buen saque lateral.
بازیکن پرتاب خوبی انجام داد.
Los vestidores: (اسم مذکرجمع) رختکن; اتاقهای رختکن
Los jugadores fueron a descansar a los vestidores.
بازیکنان برای استراحت به رختکن رفتند.
علاوه بر این واژهها، عبارات بسیار دیگری را میتوانید در مورد فوتبال به زبان اسپانیایی یاد بگیرید. اگر دوست دارید دایره واژگانی خود را در این زمینه گسترش دهید میتوانید به گزارشات فوتبال به زبان اسپانیایی گوش دهید و آنها را یادداشت کنید و مانند این عبارات برای آنها مثالهایی بسازید. کافیست به چند گزارش به زبان اسپانیایی گوش داده و آنها را آنطور که گفته شد بررسی نمایید. به شما اطمینان میدهیم با سرعت در این حوزه پیشرفت خواهید کرد. فراموش نکنید که به مرور این عبارات به صورت روزانه بپردازید. این رمز موفیت یادگیری واژگان هر زبان در هر حوزه است.
سخن پایانی
درصورتی که در یادگیری زبان اسپانیایی به راهنمایی بیشتری نیاز داشتید با متخصصان ما تماس بگیرید. آموزشگاه زبان ایرانمهر با ارائه مشاوره تخصصی آماده پاسخگویی به تمامی سوالات شما در زمینه آموزش زبان است. همچنین شما میتوانید برای مشاوره و تعیین سطح رایگان و ثبتنام در دورههای آموزش زبان انگلیسی، زبان آلمانی، زبان فرانسه و سایر زبانها فرم مشاوره رایگان را پر نمایید. کارشناسان آموزش در اسرع وقت با شما تماس گرفته و پاسخگویی سوالات شما خواهند بود.
بیشتر بخوانید:صحبت کردن درباره سرگرمی ها به زبان اسپانیایی
بیشتر بخوانید : مکالمه به زبان اسپانیایی با 97 عبارات رایج
نظر خود را با ما در میان بزارید