IRANMEHR
آینده از آن توست
لوگو ایرانمهر
+
آموزش کاربرد make با ذکر مثال و تمرین
امتیاز کاربران: 5/5
نویسنده: ایرانمهر
17 شهریور 1403

آموزش کاربرد Make در انگلیسی با ذکر مثال و تمرین

کلمه make یکی از پرکاربردترین و رایج ترین افعال در زبان انگلیسی است. به عنوان یک ساختار اساسی در ارتباطات عمل می‌کند و به گویندگان امکان می‌دهد تا طیف وسیعی از اقدامات، از ایجاد چیزی جدید تا ایجاد یک نتیجه خاص را بیان کنند. اهمیت آن در توانایی آن در انتقال معانی تحت اللفظی و مجازی نهفته است، و آن را به یک کلمه ضروری برای زبان آموزان انگلیسی تبدیل می کند.

فرقی نمی‌کند تصمیمی بگیرید، غذا درست کنید، یا به کسی لبخند بزنید، کلمه «make» به شما کمک می‌کند تا اعمالی را توصیف کنید که دنیای اطراف شما را شکل می‌دهند. این مقاله از مجموعه مقاله های آموزشی موسسه زبان ایرانمهر به این کلمه کلیدی و مصارف آن میپردازد و به چالشی ترین مبحث یعنی تقابل make و do نیز پرداخته و تلاش میکند در نهایت شما را با جزئیات و ظرایف این عبارت پرکاربرد آشنا کند.

دقت داشته باشید از آنجائی که make تنها معنی ساختن نمیدهد و در جملات مختلف میتواند معانی مختلفی داشته باشد از نوشتن معنی فارسی make خودداری میکنیم.

کاربرد متداول

“make” اغلب در مکالمه و نوشتن روزمره ظاهر می شود، اغلب با اسم ها جفت می شود تا عباراتی را تشکیل دهد که فعالیت ها یا نتایج مختلف را توصیف می کند. برای مثال، ممکن است « make a cake/ یک کیک درست کنیم»، « make a plan/ برنامه ریزی کنیم» یا «make a difference/ تفاوت ایجاد کنیم».

فراتر از کاربردهای تحت اللفظی آن، «make» همچنین در عبارات اصطلاحی و افعال عبارتی، مانند «make-up/ آرایش»، «make-out/ سازگار کردن» و «make-do/ ساختن» نقش مهمی دارد. این عبارات می توانند معانی به دور از معنای اصلی “make” به خود بگیرند و انعطاف پذیری و اهمیت آن را در انگلیسی نشان دهند.

درک روش های مختلف استفاده از «make» می تواند به طور قابل توجهی توانایی فرد را برای برقراری ارتباط مؤثر و بیان طیف وسیعی از ایده ها افزایش دهد.

آموزش کاربرد make در انگلیسی

بخش 1:  معانی و کاربردهای اساسی “make”

  • به عنوان فعل:

“make” در درجه اول به عنوان یک فعل عمل می کند و به معنای عمل ایجاد، تولید یا ساختن چیزی است. اغلب برای توصیف فرآیند به وجود آمدن چیزی، خواه یک شی فیزیکی، یک ایده یا یک عمل باشد، استفاده می شود. به عنوان مثال:

ایجاد چیزی ملموس:

She made a cake.

او کیک درست کرد.

در این جمله، «made» به عمل فیزیکی پختن کیک اشاره دارد، به این معنا که فرد با تلاش و مهارت، کالای ملموسی تولید کرده است.

 تولید یک نتیجه یا تصمیم:

He made a decision.

او تصمیم گرفت.

در اینجا از «made» برای توصیف فرآیند رسیدن به یک نتیجه یا انتخاب استفاده می شود که نتیجه خاصی را به همراه دارد. این استفاده از «make» بر عمل به دست آوردن نتیجه تأکید می کند.

  • Collocations

Collocationsها مجموعه هائی از کلمات هستند که اغلب همراه با “make” ظاهر می شوند و عبارات مشترکی را تشکیل می دهند که معانی خاصی را منتقل می کنند. این جفت‌ها در زبان انگلیسی بسیار مهم هستند، زیرا اغلب معانی اصطلاحی یا تخصصی دارند که فراتر از معنای تحت اللفظی کلمات است. برخی از Collocations های رایج با “make” عبارتند از:

  • Make a Difference/ تفاوت ایجاد کردن:

این عبارت به معنای تأثیر یا تأثیر قابل توجه بر یک موقعیت است.

Volunteering at the shelter made a difference in the lives of many people.

داوطلبی در پناهگاه باعث تغییر در زندگی بسیاری از مردم شد.

  • Make a Mistake/ اشتباه کردن:

برای توصیف عمل انجام نادرست یا ایجاد خطا استفاده می شود.

He made a mistake by not double-checking the report.

او اشتباه کرد که گزارش را دوباره چک نکرد.

  • Make a Plan/ برنامه ریزی کردن:

به فرآیند سازماندهی یا آماده سازی برای اقدامات آینده اشاره دارد.

We need to make a plan for our weekend trip.

ما باید برای سفر آخر هفته خود برنامه ریزی کنیم.

  • Make an Effort/ تلاش کردن:

حاکی از تلاش زیاد یا انجام کار لازم برای رسیدن به چیزی است.

She made an effort to improve her grades this semester.

او تلاش کرد تا نمرات خود را در این ترم بهبود بخشد.

این ترکیب‌بندی‌ها برای استفاده روان و طبیعی در فرآیند آموزش زبان انگلیسی ضروری هستند، زیرا اغلب دارای معانی هستند که فوراً از تک تک کلمات مشخص نیستند.

دوره های آموزش زبان انگلیسی

دوره های حضوری انگلیسی ایرانمهر
دوره حضوری  آموزش زبان انگلیسی برای کودکان
دوره حضوری آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان
دوره حضوری آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان

Make در مقابل do

یکی از رایج‌ترین چالش‌ها برای زبان‌آموزان در کلاس زبان انگلیسی، دانستن زمان استفاده از «make» در مقابل «do» است. در حالی که هر دو فعل را می توان برای توصیف اعمال استفاده کرد، آنها عملکردهای مجزایی دارند و قابل تعویض نیستند.

هنگام اشاره به ایجاد یا تولید از “Make” استفاده کنید:

 “Make” معمولاً هنگام صحبت در مورد ایجاد یا تولید چیزی، چه به صورت فیزیکی یا انتزاعی استفاده می شود. این شامل ایجاد اشیا، تصمیم گیری ها، برنامه ها یا تغییرات می شود.

 مثال:

 ” She made a sandwich/ او ساندویچ درست کرد.” (ساندویچ ساخته شده/ درست شده)

” He made a proposal/ او پیشنهاد داد.” (پیشنهاد ساخته شده/ ارائه شده/ بوجود آمده)

 ” They made a change to the policy/ آنها تغییری در سیاست ایجاد کردند.” (تغییر ایجاد شده)

هنگام اشاره به فعالیت ها، وظایف یا اقدامات کلی از “Do” استفاده کنید:

 “Do” عموماً برای اعمال، کارها یا وظایف استفاده می شود، به ویژه زمانی که تمرکز بر فرآیند است نه ایجاد چیز جدید.

مثال:

 ” I need to do my homework/ من باید تکالیفم را انجام دهم.” (یک کار یا وظیفه باید تکمیل شود)

 ” She does yoga every morning/ او هر روز صبح یوگا انجام می دهد.” (در یک فعالیت شرکت می کند)

 ” He did the dishes after dinner./ بعد از شام ظرف ها را شست.” (یک کار معمولی را انجام داد)

تفاوت های کلیدی

برای ایجاد چیزی ملموس (مانند یک وعده غذایی) یا انتزاعی (مثل یک تصمیم) از «make» استفاده کنید.

 از “do” برای فعالیت ها یا کارهای عمومی تر (مانند کارهای خانه یا تمرین) استفاده کنید.

نتیجه در مقابل فرآیند:

 «make» اغلب بر نتیجه یا محصول یک عمل تأکید دارد.

 “Do” بر خود عمل یا فرآیند تمرکز می کند، صرف نظر از اینکه نتیجه ملموسی به همراه داشته باشد یا خیر.

درک تمایز بین “make” و “do” می تواند به طور قابل توجهی زبان انگلیسی نوشتاری و گفتاری را بهبود بخشد و به انتقال معنای صحیح و جلوگیری از اشتباهات رایج در دوره زبان انگلیسی کمک کند.

بخش 2: ساختارهای گرامری با “Make”

ساختار مسبب/ Causative Structure

توضیحات:

در زبان انگلیسی و در فرآیند آموزش زبان انگلیسی «make» اغلب در ساختار عِلّی به کار می رود تا نشان دهد که یک نفر باعث می شود شخص دیگری کاری را انجام دهد. در این ساخت، موضوع جمله باعث می شود که عمل توسط شخص دیگری انجام شود. فعل «make» در این زمینه معنای لغوی ایجاد چیزی را ندارد، بلکه به معنای اجبار به یک عمل است.

ساختار جمله:

ساختار معمولی برای جملات عِلّی با استفاده از “make” به این صورت است:

Subject + make + object + base verb (infinitive without “to”)

فاعل + make + مفعول + فعل پایه (مصدر بدون “به”)

فاعل: شخص یا چیزی که باعث عمل می شود.

 make: فعل مسبب.

 مفعول: شخص یا چیزی که عمل را انجام می دهد.

فعل پایه: عملی که باعث می شود.

مثال:

She made him clean the room.

او را مجبور کرد اتاق را تمیز کند.

در اینجا «she» فاعل است که باعث عمل می‌شود، «him» مفعولی است که عمل را انجام می‌دهد و «clean/ تمیز کردن» فعل پایه‌ای است که توصیف می‌کند که او چه کاری را انجام داده است.

The teacher made the students write an essay.

معلم دانش آموزان را وادار به نوشتن انشا کرد.

در این جمله «معلم» فاعل است که باعث عمل می شود، «دانش آموزان» مفعول هستند که عمل را انجام می دهند و «write/ نوشتن» فعل پایه ای است که عمل اجرا شده را توصیف می کند.

این ساختار ساده اما قدرتمند است، زیرا بر نقش سوژه در وادار کردن شیء به عمل تأکید می کند.

عبارات و اصطلاحات با “Make”

پس از «make» اسمی برای بیان ایجاد یا شروع یک عمل یا چیز وجود دارد. این عبارات برای توصیف فعالیت ها یا نتایج مختلف استفاده می شوند و اغلب عبارت های اصطلاحی را تشکیل می دهند.

Make + اسمMake + Noun

 Make a Decision/ تصمیم گرفتن:

به عمل انتخاب یا تصمیم گیری در مورد چیزی اشاره دارد.

مثال:

After much deliberation, she made a decision to move to another city.

بعد از مشورت زیاد تصمیم گرفت به شهر دیگری نقل مکان کند.

 Make a Profit/ کسب سود:

نشان دهنده کسب درآمد یا کسب مزیت مالی است.

مثال:

The company made a significant profit last quarter.

شرکت در سه ماهه گذشته سود قابل توجهی کسب کرد.

Make a Call/ تماس گرفتن:

می تواند به معنای برقراری تماس تلفنی یا قضاوت یا انتخاب باشد.

مثال:

He made a call to his lawyer.

او با وکیل خود تماس گرفت.

The referee made a call on the play.

داور در بازی قضاوت کرد ( داوری بر عهده داور بازی بود).”

Make + صفتMake + Adjective

“make” به دنبال یک صفت برای توصیف تأثیر یا تغییر چیزی بر یک شخص، موقعیت یا شیء استفاده می شود. این ساختار تحول یا تأثیر عاطفی ناشی از یک عمل یا رویداد را برجسته می کند.

Make Someone Happy/ کسی را خوشحال کردن:

توصیف می کند که باعث می شود کسی احساس خوشبختی کند.

مثال:

The surprise party made her happy.

پارتی سورپرایز او را خوشحال کرد.

Make Something Possible/ چیزی را ممکن کردن:

نشان می دهد که یک عمل یا رویداد امکان وقوع چیزی را فراهم می کند.

مثال:

The new technology made it possible to communicate instantly.

فناوری جدید امکان برقراری ارتباط فوری را فراهم کرد.

 Make Someone Nervous/ کسی را عصبی کردن:

به ایجاد احساس اضطراب یا نگرانی در شخصی اشاره دارد.

مثال:

Public speaking always makes him nervous.

سخنرانی عمومی همیشه او را عصبی می کند.

Make + حروف اضافهMake + Prepositions

“make” همچنین با حروف اضافه مختلف برای تشکیل افعال عبارتی استفاده می شود که می تواند معانی اصطلاحی متفاوت از فعل پایه “make” داشته باشد. این عبارات اغلب بسته به حرف اضافه استفاده شده دارای معانی خاصی هستند.

 Make for:

به معنای حرکت به سمت چیزی یا کمک به یک نتیجه.

 مثال:

The team’s hard work made for a successful project.

کار سخت تیم باعث ایجاد یک پروژه موفق شد.

 Make up:

علاوه بر معنی اصطلاحی آرایش کردن خانمها، می تواند به معنای اختراع (مثلاً یک داستان)، آشتی دادن پس از مشاجره، یا ایجاد چیزی باشد.

مثال:

She made up an excuse for being late.

او برای دیر آمدن بهانه ای آورد.

They made up after their disagreement.

آنها پس از اختلاف نظر آشتی کردند.

These factors make up the total cost.

این عوامل کل هزینه را تشکیل می دهند.

 Make of:

به ایجاد نظر یا درک در مورد چیزی اشاره دارد.

 مثال:

What do you make of the new policy?

در مورد سیاست جدید چه نظری دارید؟

درک این ساختارها و عبارات گرامری با “make” برای تسلط بر ظرافت های زبان انگلیسی ضروری است. آن‌ها نشان می‌دهند که چگونه می‌توان از «make» برای انتقال طیف وسیعی از کنش‌ها، تأثیرات و روابط، هم به معنای واقعی و هم به صورت مجازی استفاده کرد.

کاربرد make در انگلیسی

بخش 3: عبارات اصطلاحی( Idiomatic expressions) با “Make”

عبارات اصطلاحی( Idiomatic expressions) با “make” عباراتی هستند که معنی آنها مستقیماً با تعریف تحت اللفظی کلمات مرتبط نیست. در عوض، این عبارات ایده ها یا احساسات خاصی را منتقل می کنند که از طریق استفاده رایج در زبان درک می شوند. در زیر برخی از عبارات اصطلاحی کلیدی با “make” به همراه معانی و نمونه هایی از نحوه استفاده از آنها در زمینه های مختلف آورده شده است.

هر یک از این اصطلاحات را می توان در جریان آموزش زبان انگلیسی در زمینه های مختلف برای انتقال ایده ها یا احساسات خاص استفاده کرد. درک زمینه ای که در آن از آنها استفاده می شود برای تفسیر صحیح معانی آنها و استفاده مؤثر از آنها در ارتباطات بسیار مهم است.

  1. Make Ends Meet/ تامین زندگی

 معنی: اداره امور مالی به گونه ای که درآمد برای پوشش هزینه ها کافی باشد.

مثال:

After losing his job, it became difficult for him to make ends meet.

بعد از از دست دادن شغل، گذران زندگی برای او دشوار شد.

توضیح: این اصطلاح اغلب زمانی استفاده می شود که فردی با چالش های مالی مواجه است و باید بودجه خود را با دقت تمام هزینه های ضروری خود را پوشش دهد.

” Make Ends Meet / تامین هزینه ها” اغلب در بحث های مربوط به امور مالی شخصی، بودجه، یا مشکلات اقتصادی استفاده می شود. منعکس کننده چالش تعادل درآمد و هزینه ها، به ویژه در زمان های دشوار است.

 مثال:

With rising costs, many families struggle to make ends meet.

با افزایش هزینه ها، بسیاری از خانواده ها برای گذراندن زندگی خود با مشکل مواجه می شوند.

  1. Make up One’s Mind / تصمیم گرفتن – روی چیزی ذهن را متمرکز کردن

معنی: تصمیم گیری یا تصمیم نهایی در مورد چیزی.

مثال:

She finally made up her mind to accept the job offer.

او سرانجام تصمیم خود را برای پذیرفتن پیشنهاد شغلی گرفت.

 توضیح: این عبارت زمانی استفاده می شود که شخصی پس از بررسی گزینه های مختلف یا عدم اطمینان برای مدتی تصمیمی را حل کند.

 ” Make up One’s Mind / تصمیم خود را گرفتن” معمولاً هنگام بحث در مورد انتخاب ها، تصمیمات یا حل عدم اطمینان استفاده می شود. روند رسیدن به نتیجه پس از بررسی را برجسته می کند.

 مثال:

After weeks of indecision, he finally made up his mind to move abroad.

پس از هفته ها بلاتکلیفی، سرانجام تصمیم خود را برای مهاجرت به خارج از کشور گرفت.

  1. Make the Most of / بهترین استفاده را بردن

 معنا: استفاده کامل از موقعیت، فرصت یا منبع.

مثال:

” We only have a few hours in the city, so let’s make the most of our time / ما فقط چند ساعت در شهر وقت داریم، پس بیایید از زمان خود نهایت استفاده را ببریم.”

توضیح: این اصطلاح استفاده از هر چیزی را که در دسترس است به بهترین شکل ممکن تشویق می کند، به خصوص زمانی که زمان، فرصت ها یا منابع محدود است.

” Make the Most of / بهترین استفاده را بردن” برای سناریوهایی اعمال می شود که به حداکثر رساندن یک فرصت یا منبع ضروری است. اغلب در زمینه های انگیزشی برای تشویق اقدامات پیشگیرانه و مثبت استفاده می شود.

 مثال:

She made the most of her time in college by participating in various extracurricular activities.

او با شرکت در فعالیت های مختلف فوق برنامه از زمان خود در کالج نهایت استفاده را برد.

  1. Make a Mountain Out of a Molehill / معنی تحت اللفظی این عبارت: از سوراخ موش کور، کوه ساختن (در فارسی از کاه کوه ساختن)

معنا: اغراق کردن یا واکنش بیش از حد به یک مشکل جزئی، که آن را بسیار بزرگتر یا مهمتر از آنچه هست به نظر می رساند.

 مثال:

He made a mountain out of a molehill by complaining all day about the small mistake in the report.

او با شکایت تمام روز از اشتباه کوچک در گزارش، از کاه کوه ساخت.

 توضیح: این عبارت اغلب برای توصیف شخصی استفاده می شود که یک موضوع کوچک را نامتناسب می کند و در نتیجه استرس یا درگیری غیر ضروری ایجاد می کند.

 “Make a Mountain Out of a Molehill/ از کاه کوه ساختن” در موقعیت هایی مرتبط است که کسی در مورد یک موضوع جزئی بیش از حد واکنش نشان می دهد یا اغراق می کند. اغلب برای پیشنهاد اینکه فرد باید آرام شود و چیزها را در چشم انداز قرار دهد استفاده می شود.

مثال:

There’s no need to make a mountain out of a molehill; it’s just a small error that can easily be fixed.

نیازی به از کاه کوه ساختن نیست، این فقط یک خطای کوچک است که به راحتی قابل رفع است.

  1. Make a Scene (این عبارت در فارسی معادل مشخصی ندارد)

معنا: جلب توجه از طریق رفتار با صدای بلند یا مزاحم، اغلب در جمع.

مثال:

Please don’t make a scene at the restaurant; let’s discuss this calmly at home.

لطفا در رستوران سر و صدا نکن، بیایید در خانه با آرامش در مورد این موضوع بحث کنیم.

 توضیح: این اصطلاح اغلب برای توصیف کسی که باعث ایجاد مزاحمت عمومی می شود، معمولاً از روی عصبانیت یا ناامیدی استفاده می شود.

 “make a scene” معمولاً در موقعیت هایی استفاده می شود که در آن شخصی به طور چشمگیری در جمع واکنش نشان می دهد و باعث خجالت یا جلب توجه می شود.

مثال:

When she started yelling in the store, everyone asked her not to make a scene.

وقتی او در فروشگاه شروع به داد و فریاد کرد، همه از او خواستند جلب توجه نکند.

  1. Make Time For/ برای چیزی وقت گذاشتن

 معنا: برنامه ریزی برای اطمینان از وجود زمان کافی برای انجام یک کار مهم.

 مثال:

Despite his busy schedule, he always makes time for his family.

علیرغم مشغله کاری اش، همیشه برای خانواده اش وقت می گذارد.

 توضیح: این عبارت اهمیت اولویت بندی و مدیریت زمان برای جا دادن فعالیت ها یا افراد مهم را برجسته می کند.

 ” Make Time For ” هنگام بحث در مورد اولویت ها و حصول اطمینان از اینکه فعالیت ها یا افراد مهم علیرغم برنامه شلوغ مورد توجه قرار می گیرند، استفاده می شود.

مثال:

Even during exams, she made time for her daily workout.

حتی در طول امتحانات، او برای تمرین روزانه خود وقت می گذاشت.

  1. Make Believe/ تظاهر کردن به چیزی/ چیزی را به دیگران باوراندن

 معنا: تظاهر یا تصور اینکه چیزی واقعی است در حالی که نیست.

 مثال:

As children, we used to make believe we were explorers in the jungle.

در کودکی ما این باور را داشتیم که در جنگل کاشف هستیم.

 توضیح: اغلب در زمینه بازی یا تخیل، به ویژه در میان کودکان استفاده می شود، اما می تواند برای بزرگسالان در موقعیت هایی که شخصی تظاهر می کند نیز به کار رود.

مثال:

The movie is full of make-believe worlds that captivate the audience.

فیلم پر از دنیاهای ساختگی است که مخاطب را مجذوب خود می کند.

  1. Make a Point / نکته ای را مشخص کردن

 معنی: تأکید یا تأکید بر اهمیت چیزی. اطمینان حاصل شود که نظر یا استدلال شخص به وضوح درک شده است.

 مثال:

She made a point of arriving early to show her commitment to the project.

او برای نشان دادن تعهد خود به پروژه زودتر از موعد سر قرار آمد.

 توضیح: این اصطلاح زمانی به کار می رود که کسی می خواهد مطمئن شود نظرش شنیده می شود یا اینکه عمل خاصی توسط دیگران یادداشت شده است.

 ” Make a Point ” زمانی مفید است که شخصی بخواهد بر نظر خاصی تأکید کند یا اطمینان حاصل کند که پیام او واضح است.

مثال:

During the meeting, he made a point to discuss the importance of teamwork.

در طول جلسه، او نکته ای را برای بحث در مورد اهمیت کار تیمی بیان کرد.

  1. Make a fuss/ سر و صدا ایجاد کردن/ جنجال کردن بر سر هیچ و پوچ

 معنی: شکایت کردن یا نگرانی بیش از حد در مورد چیزی بی اهمیت.

 مثال:

It’s just a small scratch on the car; there’s no need to make a fuss about it.

این فقط یک خراش کوچک روی ماشین است؛ نیازی به سر و صدا در مورد آن نیست.

 توضیح: این عبارت شبیه “از کاه کوه ساختن” است که نشان می دهد کسی به یک موضوع جزئی توجه نادرست دارد.

  1. Make Amends / جبران کردن

معنی: برای جبران اشتباه یا اشتباه، معمولاً با عذرخواهی یا جبران آن به نحوی.

 مثال:

He tried to make amends by offering to repair the damage he had caused.

او سعی کرد با پیشنهاد جبران خسارتی که ایجاد کرده بود، جبران کند.

 توضیح: این اصطلاح اغلب در زمینه آشتی استفاده می شود، جایی که کسی برای تصحیح یک اشتباه یا حل تعارض قدم برمی دارد.

 ” Make Amends ”  معمولا زمانی استفاده می شود که کسی به دنبال حل تعارض یا عذرخواهی برای اشتباه گذشته است.

مثال:

After their argument, she tried to make amends by inviting him to dinner.

/ پس از مشاجره آنها، او سعی کرد با دعوت او به شام، جبران کند.

  1. Make Waves / دامن زدن به آشوب و بلوا

  معنی:  ایجاد مشکل یا برهم زدن وضعیت موجود، اغلب با به چالش کشیدن هنجارها یا انتظارات موجود.

 مثال:

She’s known for making waves in the industry by introducing innovative ideas.

/ او برای ایجاد بلوا در صنعت با معرفی ایده های نوآورانه شناخته شده است.

 توضیح: این عبارت معمولاً برای توصیف شخصی استفاده می شود که نظم برقرار شده را مختل می کند یا به چالش می کشد، اغلب به روشی مثبت یا تأثیرگذار.

  1. Make Do With / با چیزی کنار آمدن

 معنی:  مدیریت با آنچه در دسترس است، حتی اگر ایده آل نباشد.

 مثال:

We didn’t have much money, so we had to make do with a simple vacation close to home.

/ پول زیادی نداشتیم، بنابراین مجبور شدیم با یک تعطیلات ساده نزدیک خانه اکتفا کنیم.

توضیح: این اصطلاح بر تدبیر و توانایی مقابله با منابع محدود تأکید دارد.

این عبارات اصطلاحی زبان انگلیسی را غنی می کند و به سخنرانان اجازه می دهد ایده ها و احساسات پیچیده را به روشی مختصر و رنگارنگ منتقل کنند. با تسلط بر این اصطلاحات، می توانید به ارتباطات خود ظریف و عمیق بیافزایید و زبان خود را گویاتر و موثرتر کنید.

آموزش کاربرد make در زبان انگلیسی

بخش 4: اشتباهات رایج و نحوه اجتناب از آنها

  • اشتباه گرفتن “make” با “do”:

یکی از رایج ترین اشتباهاتی که یادگیرندگان مرتکب می شوند، اشتباه گرفتن «make» با «do» است. در حالی که هر دو فعل می توانند اعمال را توصیف کنند، آنها در زمینه های مختلف استفاده می شوند. در اینجا برخی از خطاها و نکات رایج برای جلوگیری از آنها آورده شده است:

 خطای رایج:

” I need to make my homework/ من باید تکالیفم را درست کنم.”

 اصلاح: ” I need to do my homework/ من باید تکالیفم را انجام دهم.”

توضیحات: از “do” برای کارها، فعالیت ها یا کار استفاده کنید، به ویژه زمانی که هیچ خلق فیزیکی در کار نیست. “make” باید زمانی استفاده شود که چیزی در حال ایجاد یا تولید است (به عنوان مثال، “make cake/ ساخت کیک”).

خطای رایج:

” She did a good cake/ او کیک خوبی درست کرد.”

 تصحیح: ” She made a good cake./ او کیک خوبی درست کرد.”

 توضیح: وقتی به ایجاد اشیاء فیزیکی، وعده های غذایی یا آماده سازی اشاره می کنید، از “make” استفاده کنید. “Do” به طور کلی به انجام اقدامات یا تکمیل وظایف اشاره دارد.

نکاتی برای جلوگیری از سردرگمی

 “make”: هنگام ایجاد، تولید یا ساختن چیزی استفاده می شود.

مثال: make a plan/ برنامه ریزی کردن، make a mess/ بهم ریختگی ایجاد کردن ، make a decision/ تصمیم گرفتن.

 “Do”: هنگام اشاره به اقدامات کلی، وظایف یا فعالیت های غیر اختصاصی استفاده می شود.

 مثال‌ها: do the laundry/ لباس شستن، do homework/ تکالیف انجام دادن، do a favor/ لطف کردن.

  • استفاده بیش از حد از “Make”:

از آنجا که “make” یک فعل همه کاره است، استفاده بیش از حد از آن در گفتار و نوشتار آسان است. با این حال، اتکای بیش از حد به “make” می تواند به زبانی تکراری یا یکنواخت منجر شود. در اینجا نحوه جلوگیری از این اشتباه آمده است:

خطای رایج:

” She made a cake, made a decision, and then made a call./ او کیک درست کرد، تصمیم گرفت و سپس تماس گرفت.”

 اصلاح: ” She baked a cake, decided, and then called./ او کیک پخت، تصمیم گرفت و بعد زنگ زد.”

 توضیح: جایگزینی “make” با افعال خاص تر، تنوع و دقت را به زبان شما می افزاید.

راهبردهایی برای جلوگیری از استفاده بیش از حد از “Make”

 از مترادف ها استفاده کنید: به جای ” make a decision/ تصمیم گرفتن” می توانید بگویید ” decide/ تصمیم گرفتن”. به جای « make a call/ تماس گرفتن»، از «call/ تماس گرفتن» استفاده کنید.

  گسترش واژگان:  افعال جایگزین مانند “create/ ایجاد کردن”، “build/ ساختن”، “compose/ نوشتن”، “form/ فرم دادن” یا “establish/ تاسیس کردن” را بسته به زمینه یاد بگیرید.

مثال: create a plan/ ایجاد یک برنامه، build a strategy/ ایجاد یک استراتژی، compose a letter/ نوشتن نامه، form an opinion/ تشکیل نظر، establish a routine/ ایجاد یک روال.

  • استفاده از علت نادرست:

استفاده از “make” در جملات عِلّی می تواند دشوار باشد، به خصوص برای افراد غیر بومی. کلید استفاده صحیح در درک ساختار جمله و اطمینان از درست بودن فعل پایه نهفته است. در اینجا برخی از اشتباهات رایج وجود دارد:

خطای رایج:

” She made him to clean his room/ او را مجبور کرد که اتاقش را تمیز کند.”

اصلاح: ” She made him clean his room/ او مجبورش کرد اتاقش را تمیز کند.”

 توضیح: در جملات عِلّی با «make» نباید فعل پایه (clean) با to همراه باشد. ساختار صحیح فاعل + make + مفعول + فعل پایه( مصدر بدون to)  است.

خطای رایج:

” The teacher made the students to write essays/ معلم دانش آموزان را وادار به نوشتن انشا کرد.”

تصحیح: ” The teacher made the students write essays./ معلم دانش آموزان را وادار به نوشتن انشا کرد.”

 توضیح: از افزودن “to” قبل از فعل پایه در ساختارهای علّی خودداری کنید.

نکاتی برای اصلاح استفاده از علت

 به یاد داشته باشید که «make» در معنای علّی با مفعول و شکل پایه فعل (مصدر بدون «to») دنبال می شود.

 مثال: The movie made her cry/ فیلم او را به گریه انداخت. / The coach made the team practice harder/ مربی تمرین تیم را سخت‌تر کرد.

با درک و اجتناب از این اشتباهات رایج، می توانید از “make” به طور موثرتر و دقیق تری در ارتباطات انگلیسی خود استفاده کنید. این به شما کمک می کند روان تر به نظر برسید، از سوء تفاهم جلوگیری کنید و زبان شما را جذاب تر و دقیق تر کند.

سخن پایانی

در این مقاله، کاربردهای چندوجهی فعل “make” در انگلیسی را بررسی کرده ایم.  تسلط بر استفاده از “make” برای برقراری ارتباط موثر در زبان انگلیسی بسیار مهم است. به عنوان یکی از همه کاره ترین افعال در زبان، “make” در طیف گسترده ای از عبارات و ساختارها ظاهر می شود که برای مکالمه و نوشتار روزمره ضروری است. چه در حال ساخت جملاتی باشید که شامل ایجاد، تصمیم گیری یا حتی متقاعدسازی باشد، درک نحوه استفاده صحیح از «make» می تواند وضوح و غنای زبان شما را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.

برای تقویت تسلط خود به زبان انگلیسی، استفاده از “make” را در زمینه های مختلف تمرین کنید. سعی کنید ساختارهای مختلف، عبارات اصطلاحی و نکات استفاده صحیح را در مکالمات و نوشتار روزانه خود بگنجانید. هر چه بیشتر از “make” به طور دقیق و خلاقانه استفاده کنید، ارتباطات شما طبیعی تر می شود. این تمرین نه تنها مهارت های زبانی شما را بهبود می بخشد، بلکه اعتماد به نفس شما را در بیان موثر خود به زبان انگلیسی افزایش می دهد.

سوالات متداول

چه زمانی باید از “make” به جای “create” استفاده کنم؟

از «make» برای خلق عمومی یا روزمره (مثلاً یک ساندویچ) و «create» برای فرآیندهای هنری یا رسمی (مثلاً ایجاد یک نقاشی) استفاده کنید.

آیا می توان از “make” در جملات مجهول استفاده کرد؟

بله، اما کمتر رایج است. مثال: ” The cake was made by her/ کیک توسط او درست شد.”

آیا “make” در انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی متفاوت استفاده می شود؟

کاربردهای اصلی یکسان است، اما برخی از عبارات یا اصطلاحات ممکن است از نظر فراوانی یا شکل بین دو گویش کمی متفاوت باشند.

آیا می توان بعد از “make” یک فعل با ing آورد؟

نه، «make» معمولاً با یک فعل پایه در جملات عِلّی دنبال می شود. مثال: ” She made him leave/ او را وادار به رفتن کرد” نه ” made him leaving”

چگونه از استفاده بیش از حد از “make” در نوشتار رسمی اجتناب کنم؟

از مترادف هایی مانند «produce»، «form» یا «construct» برای افزودن تنوع و دقت به زبان خود استفاده کنید.

بیشتر بخوانید: آموزش کاربرد do در انگلیسی با ذکر مثال و تمرین

بیشتر بخوانید: آموزش افعال در زبان انگلیسی

آزمون

He has a good job and ___________a lot of money.

Alice ___________very well in her math’s test.

Do you want me to ________you a coffee?

Joe _________his homework yet.

The children are _________a lot of noise right now.

Have you _________any plans for the weekend yet?

Cara ________the dishes every evening.

If you want to get fit, you should _________more exercise.

Luis always _______dinner as soon as he gets home.

John went into the kitchen to _______a phone call.

چقدر این پست برایتان مفید بود؟
1
2
3
4
5
5 از 5 از 9 رای

نظر خود را با ما در میان بزارید

لغو پاسخ

مقالات مرتبط