کاربرد معرفهای اسم
به طور کلی در زبان انگلیسی، کلمات به هشت دستهی اسم، فعل، صفت، قید، ضمیر، حرف اضافه، حرف ندا و حروف ربط تقسیم میشوند. امروز قرار است درباره صفت صحبت کنیم؛ اما دستهای خاص از صفات که در واقع شمایل آنها به ظاهر، به صفت نمیخورد؛ اما وقتی کمی دقیقتر میشویم متوجه خواهیم شد که این دسته از کلمات در زبان انگلیسی، در دسته صفات قرار میگیرند؛ چون حقیقتا مانند صفت عمل میکنند و معرف اسم هستند. همین دسته از کلمات عموما در آموزش گرامر انگلیسی به زبان فارسی، با نام حروف تعریف اسم شناخته میشود که البته به نوعی اجحاف به این دسته از کلمات است
مبحث معرفهای اسم در زبان انگلیسی از مباحثی است که اغلب در دوران تحصیل در مدرسه خیلی گذرا و با نوعی بی رحمی به آن پرداخته شده است. گاهی بقدری این بی رحمی شدت میگیرد که این مبحث از ریشه نادیده گرفته میشود. حال آن که این بخش یکی از کاربردیترین قسمتهای گرامر زبان انگلیسی به شمار میرود و فرقی هم نمیکند که دارید زبان را برای هدفی مانند قبولی در کنکور یا آزمونی خاص یاد میگیرید یا تنها از سر یک نیاز درونی.
شاید اگر از دانشآموزان دبیرستانی که زبان را تنها در مدرسه یاد گرفتهاند، دربارهی معرفهای اسم سوال کنید، در بیشتر موارد چیزی که دستگیرتان خواهد شد همان حروف تعریف نامعین A/An و حرف تعریف معین The است. در این مطلب قرار است کمی مهربانتر، جامعتر و کاربردیتر با این مبحث روبرو شویم.
قبل از شروع بهتر است دربارهی اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش زبان انگلیسی مطالعه مختصری کرده باشید؛ در حدی که بدانید اسم قابل شمارش و اسم غیرقابل شمارش چیست.
خب از آنجایی که حروف معرف با اسامی سر و کار دارند، و اولین بخشی که قرار است به آن بپردازیم حروف تعریف نامعین و معین است، بهتر است کار را با شناخت اسامی عام و خاص شروع کنیم. برای شناخت این اسامی کافی است اسامی خاص را یاد بگیرید. در زبان انگلیسی هر آنچه اسم خاص نباشد قطعا اسم عام است.
اسامی خاص
اسامی خاص بطور کلی به چهار دسته تقسیم میشوند:
- افراد: اسم افراد مانند اسم شما و اسم بنده از دسته اسامی خاص هستند.
- شهرها و کشورها: اسم شهرها مانند تهران، نیویورک، پاریس و … جز اسامی خاص هستند.
- روزهای هفته و ماههای سال: اسم روزهای هفته و ماههای سال مانند Saturday، Friday و April و September از دسته اسامی خاص محسوب میشوند.
- اسامی که با صفات ملکی و صفات اشاره همراه باشند: این بخش را اگر بخواهیم توضیح دهیم که صفات ملکی چه هستند و صفات اشاره به چه نوع صفاتی اطلاق میشود طولانی خواهد شد. به ترکیبهایی که در ادامه آورده میشود دقت کنید تا اگر صفات ملکی و اشاره را نمیشناسید، منظور را از صفات اشاره و صفات ملکی متوجه شوید. البته بهتر است اگر این صفات را نمیشناسید بر روی این موضوع نیز مطالعه داشته باشید:
Your desk, That house, Ayda’s job,…
نکته ۱: اسم فصلها در زبان انگلیسی در دسته اسامی عام طبقهبندی میشود.
نکته ۲: برخی از معرفهای اسم را در دسته چهارم اسامی خاص مشاهده میکنید؛ صفات ملکی و صفات اشاره خود از معرفهای اسم هستند که ما در این مطلب به آنها نمیپردازیم.
خب با چهار دسته اصلی اسامی خاص آشنا شدید و گفتیم هر اسمی در محدوده این چهار دسته نباشد قطعا اسم عام محسوب میشود. حال باید بدانید که معرفهای اسم برای اسامی عام مورد استفاده قرار میگیرند؛ زیرا اسامی خاص معرف حضور همگان هستند و نیازی به تعریف ندارند. بطور دقیقتر یعنی برای اسم افراد مانند اسم خودتان و دیگران، اسم شهرها و کشورها، اسم روزهای هفته و ماههای سال و اسامی که با صفات اشاره و ملکی تعریف شدهاند، نباید از معرفها اسمی استفاده کرد.
معرفهای اسم در زبان انگلیسی
معرفهای اسم به هشت دسته تقسیم میشود. در این مطلب به شش دسته از این معرفها میپردازیم. البته در نظر داشته باشید که تمرکز این مطلب بیشتر بر روی حروف تعریف a/an و the است. در مطلبی جداگانه به تفصیل درباره دیگر معرفهای اسم صحبت خواهیم کرد.
حروف تعریف نامعین a/an
این حروف تعریف قبل از اسامی مفردی که نامعین هستند بکار برده میشوند. در استفاده از a/an مسئلهای که پیش از هر چیز حائز اهمیت است مبحث صامت و مصوت است.
- پیش از اسامی مفرد (منظور از اسم در ادامه همان اسامی عام است) و ترکیبهای اسمی که با یک صامت شروع شوند از a استفاده میشود. توجه داشته باشید صدای حروف در کلمات اهمیت دارد و نه نحوهی خوانش آن ها در الفبا؛ ممکن است یک حرف الفبا در یک کلمه مصوت و در برخی کلمات دیگر صامت باشد. به مثالهای زیر توجه کنید:
a university a European a one-parent family
همانطور که ملاحظه میکنید تمام مثالها شامل حروفی میشوند که در الفبا صدادار خوانده میشوند اما در این کلمات صامت خوانده میشوند و به همین دلیل از حرف تعریف نامعین a برای آنها استفاده شده است.
- پیش از اسامی مفردی که با یک مصوت، یعنی حرف صدادار شروع شوند از an استفاده میشود. در نظر داشته باشید که حرف h در بسیاری از کلمات بی صدا است و صدای بعد از آن ملاک ما برای تشخیص است. به مثالها توجه کنید:
an orange an Italian an umbrella an hour an honour
چند نکته در کاربری a/an در مقابل one وجود دارد که لازم دانستم مطرح کنم، اگرچه در معنای ظاهر تمام این سه کلمات بمعنی «یک» هستند اما کاربرد این دو دسته کلمه در زبان انگلیسی بسیار متفاوت از معنای ظاهری آنها است.
- زمانی که در مورد یک فرد، چیز یا رویداد خاص اما نکرده(در مقابل معرفه یا معرف حضور همه بودن) صحبت میکنیم، باید از a/an استفاده کنیم و نه از one:
I really need a cup of coffe.
You never see a police officer in this part of town.
- همچنین در بیان اصطلاحات کمّی و شمارشی بجای one از a/an استفاده میکنیم. به مثالهای زیر خوب توجه کنید:
Three times a year half an hour a quarter of an hour about a day
- در برخورد با الگوی زیر همواره از a/an استفاده میشود و نه از one:
a…of + possessives
She is a colleague of mine.
That’s a friend of Gabriel’s.
حرف تعریف معین The:
حرف تعریف معین the از پرکاربردترین معرفهای اسم در زبان انگلیسی است که پیش از اسامی مفرد، جمع و غیرقابل شمارشی که به نوعی برای شنونده شناخته شدهاند، استفاده میشود.
در اینجا باید از شما قولی بگیرم و آن هم این است که بدلیل وجود ریزهکاریهایی که حرف تعریف the دارد نباید خسته شوید. این مطلب همینجا باقی خواهد ماند اگر کمی خسته شدهاید بهتر است استراحت کنید تا با ذهنی باز و پر انرژی وارد این قسمت از گرامر زبان انگلیسی شوید. اگر آمادهاید با هم شروع کنیم!
گفتیم بطور کلی حرف تعریف معین the پیش از اسامی آورده میشود که به نوعی برای ما شناخته شدهاند؛ اما این شناخته شدن به چه صورت است؟
- گاهی موقعیت جمله نشان میدهد که درباره اسمی مشخص صحبت میکنیم:
Ali sat down on the chair near the door.
در این جمله دو اسم را بههمراه حرف the مشاهده میکنید؛ کلمه صندلی خود به نوعی بخاطر همنشینی و تعریف شدن با عبارت «نزدیک به در» برای ما شناخته میشود. و اسم “door” نیز بسته به موقعیت برای ما شناخته شده است. احتمالا درمتنی که میخوانیم یا درجملهای که میشنویم پیش از این، اتاق یا مکانی را برای ما ترسیم کرده است با اتاقی، دری و صندلی که خب سبب میشود ما با تمام این اجزا (اسامی) آشنا باشیم.
- وقتی یک اسم را برای اولین بار در متنی میبینیم یا از دهان کسی میشنویم احتمالا برای ما آشنا نیست؛ اما زمانیکه همان اسم را گوینده یا نویسنده برای بار دوم یا دفعات بعد در کلام یا متن خود تکرار میکند ما با آن آشنا شدهایم و این یکی دیگر از کاربردهای کلمه the است:
A man and a girl were talking to each other. The man was angry but the girl seemed relaxed.
- یک سری از اسامی بهخودی خود و به اصطلاح منحصربفرد یا یونیک هستند؛ یعنی تنها یکی از آنها برای همگان وجود دارد؛ مانند sun، moon و earth و کاربرد برخی از کلماتی که به منحصر بفرد شدن اسامی بعد از خود میانجامند مانند capital به معنی «پایتخت» یا صفات تفضیلی مانند fastest، longest و امثالهم:
The sun rises at 5:16 tomorrow.
Tonight you can see the full phase of the moon.
Paris is the capital of France.
The longest river on the earth is the Nile.
Bugatti Chiron is among the fastest cars produced until now.
- یک نکته جالب در این مبحث وجود دارد که حیفم آمد آن را ذکر نکنم. به جمله زیر توجه کنید:
Last year I had some personal issues in my life. So I had to go to the doctor. He is a good psychologist.
در این جمله مرکب به دو نکته حائز اهمیت برمیخوریم. زمانی که همیشه برای بیماریهای خود به سراغ دکتر خاصی میرویم یا برای بررسی حسابهای بانکی خود به بانک خاصی مراجعه میکنیم، این بدین معناست که این اسامی برای ما معرفه هستند.اما چرا در انتهای جمله برای psychologist از حرف تعریف نامعین a استفاده شده است؟ دلیل آن واضح است؛ یکی از کاربردهای کلیدی a/an برای ارجاع به دسته یا گروه خاص است. وقتی میگوییم he is a good psychologist منظورمان به نکره بودن آن نیست؛ بلکه داریم به دسته شغلی آن فرد اشاره میکنیم.
نکتهی دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که اگر چنین اسامی مانند doctor، engineer، Mr. بعنوان لقب، قبل از اسم شخصی قرار بگیرند، دیگر نباید از حرف تعریف معین the استفاده شود :
She is so sick. I called the doctor/I called doctor Nasiri.
- قبل از کلمات movies به معنای «سینما»، theater و radio از حرف تعریف معین the استفاده میکنیم:
I am going to the movies tonight. After that my friends are coming to my place and we will watch TV.
نکتهی این جمله را حتما متوجه شدهاید؛ برای اسم TV از حرف تعریف معین the استفاده نمیکنیم.
- یک نکته خیلی حساس! یک سری اماکن وجود دارند که در آن فعل خاصی رخ میدهد. برای مثال عموما در مدرس درس خوانده میشود، به بیمارستان میرویم برای درمان شدن، به مسجد یا کلیسا میرویم برای عبادت کردن و … . زمانی که فعل معمول این اماکن را استفاده میکنیم قبل از اسم این اماکن نیازی به آوردن حرف تعریف نیست اما اگر برای انجام کاری بجز فعل معمول و منسوب به آن مکان به آنجا میرویم باید از حرف تعریف معین the استفاده کنیم :
People are going to church to pray.
People are going to the church to take a shelter from storm.
در جمله دوم مردم برای سرپناه گرفتن از طوفان به کلیسا مراجعه کردهاند و خب این فعل مرسومی برای رفتن به کلیسا نیست و به همین علت باید قبل از اسم church از حرف تعریف معین the استفاده کرد.
- زمانی که در مورد نوع خاصی از حیوانات، ماشینها و… صحبت میشود باید از the استفاده شود:
I like to have a guitar. I can play the guitar.
After massive fire in jungle, the koala is in danger. Statistics tell that a koala has died since now.
- پیش از اسم، کوهها، رودها، اقیانوسها و دریاها از the استفاده میشود:
The Persian Gulf The Caspian Sea The Damavand The Pacific Ocean
- نکته قابل توجه این است که اگر کلمات منحصر به دستهی همین اسامی پیش از این اسامی آورده شود دیگر نباید از the استفاده کرد. به مثالهای زیر دقت کنید:
Mount Everest Lake Urmia Mount Rashmore
- دربارهی حروف تعریف شمارنده یک نکتهی جالب وجود دارد که با کاربری the در ارتباط است؛ اگر بعد از اسمی یک عدد بیاید، نباید از حرف تعریف معین the استفاده کنیم:
Room twelve اتاق دوازدهم the twelfth Room دوازدهمین اتاق
- اگر دربارهی اسامی غیرقابل شمارش و اسامی قابل شمارش جمع بطور کلی صحبت بکنیم، نباید از the استفاده شود. مثالهایی که در ادامه آورده شده است موضوع را بیشتر برای شما روشن خواهد کرد:
Water is a tasteless and colorless liquid. But the water inside this pitcher smells awful and its color changed.
در جملهی اول با یک گزاره کلی روبرو هستیم؛ آب بطور کلی نه بو دارد نه رنگ. پس پیش از آن نباید the آورده شود. اما در جمله دوم اختصاصا دربارهی آب داخل کتری صحبت میکنیم و به همین دلیل پیش از آن the بکار برده شده است.
خب تا اینجای کار تمام نکات اصلی مربوط به حروف تعریف نامعین و معین را با هم آموختیم. این مبحث به نوعی بی انتهاست؛ اما ما سعی کردیم تا در این مقاله اصلیترین نکات را مطرح کنیم تا شما در مشتقات دیگر این بخش نیز به مشکل برنخورید.
حرف تعریف بی حرف تعریف
مبحث دیگری که در ادامه قصد داریم آن را بطور خلاصه به شما بیاموزیم مربوط به موقعیتهایی است که نیازی به هیچ حرف تعریفی نیست و اصطلاحا به آن Zero Article گفته میشود. پرداختن به این بحث به تفصیل در ابعاد یک مقاله نمیگنجد و به همین دلیل فهرستوار به آن میپردازیم و با ذکر مثالهای مرتبط، این بخش را نیز به پایان میرسانیم.
موارد کاربرد Zero Article
- اسم اشخاص: برای اسم اشخاص نباید از هیچ حرف تعریفی استفاده شود.
Where is Peter?
Dalí is my favourite painter.
- اسم اماکن و موسسات: اسم اماکن و موسسات به حروف تعریف نیازی ندارند.
John Hopkins University
Victoria Station
- وعدههای غذایی: زمانی که از وعدههای غذایی صحبت میکنیم نباید از هیچگونه حرف تعریفی استفاده کنیم.
Did you have breakfast this morning?
I’ll have a plate of fruits for lunch.
- اسم روزهای هفته، ماههای سال و تعطیلات: برای این موارد نیز بدلیل خاص بودنشان از هیچگونه حرف تعریفی استفاده نمیشود.
On Monday In March In Summer at Christmas
- اسم ورزشها، بازیها و فعالیتها: برای بیان این دسته از اسامی نیز از هیچ حرف تعرف معین و نامعینی استفاده نمیشود.
I love swimming.
I play tennis everyday.
- اسم مناطق جغرافیایی: این دسته از اسامی دارای یک سری استثنائات است اما به طور کلی نام قارهها، نام کشورها، دریاچهها، سلسله جبال، نام شهرها و اسامی خیابانها و جادهها را با حروف تعریف همراه نمیکنیم.
- عبارات اضافی: ترکیبهای اضافی با حروف تعریف همراه نمیشوند.
In charge in danger at war by heart beyond control on time by car
توجه داشته باشید ترکیبهای اضافی اگر با یه کلمه وصفی همراه شوند باید از حروف تعریف در کنار آنها استفاده کرد:
We drove in a red car.
Hurricane is beyond the control of government.
He got wounded in the Second World War.
معرفهای Some و Any
یک راست میروم سراغ کاربرد این معرفهای اسم؛ این دو معرف نیز به اندازه حروف تعریف معین و نامعین کاربردی هستند اما کاربری آنها به آن پیچیدگی نیست.
- پیش از اسامی جمع و غیرقابل شمارش میتوان از some استفاده کرد. توجه داشته باشید که در مواردی ممکن است نیازی به some هم نباشد؛ در این صورت میتوانیم از تکنیک Zero Article استفاده کنیم و هیچ معرفی را پیش از اسم نیاوریم.
“Where were you last night?” “I was visiting (some) friends.
“before serving, pour (some) yoghurt over the top.”
- زمانی که درباره جامعهای از مردم یا دستهای از چیزها نظر کلی میدهیم نباید از Some استفاده کنیم.
Babies need a lot of attention.
Machinery can be dangerous unless used properly.
- اگر پیش از یک واحد شمارنده از some استفاده شود، آنگاه some معنای «حدودا» و «تقریبا» خواهد داد.
Some eighty percent of all residents took part in the vote.
- زمانی که در مورد شخص یا چیزی (اسم مفرد) صحبت میکنیم که خود آن شخص یا چیز از اهمیت موضوع بدور است ، میتوانیم از some برای تاکیید بر بی اهمیت بودن آن شخص و چیز استفاده کنیم.
He was interrupted twice by some troublemaker in the audience.
- دو مثال اول مبحث some و any را در نظر بگیرید؛ اگر این جملات در قالب سوال مطرح شوند و یا منفی شوند بایستی بجای some از حرف any استفاده کنید. در واقع یکی از کاربردهای any همان کاربرد some است اما در قالب جملات سوالی و منفی.
Don’t you pour any yogurt over the top?
I was not visiting any friends last week.
- حرف any رفیق شفیقی بنام no دارد. مواقعی است که به جمله منفی نیاز داریم اما نه با فعل منفی؛ یعنی فعل جمله را ظاهرا مثبت نگه میداریم اما میخواهیم معنای جمله منفی باشد. در این مواقع از کلمه no بهمراه فعل مثبت استفاده میکنیم. به مثالهای زیر با دقت توجه کنید و آنها را با یکدیگر مقایسه کنید:
I have seen some good films recently.
I haven’t seen any good films recently.
I have seen no good films recently.
- فرض کنید میخواهید از کسی سوالی بکنید که احتمال میدهید جوابش مثبت است یا دوست دارید که جواب مثبت باشد. در این شرایط بهتر است از some استفاده کنیم.
You are really thirsty. Do you want some water?
معرفهای کمّی اسم
تعدادی از معرفهای اسمی به بخش شمارش و کمیت اسمها مربوط میشوند؛ این نوع از معرفها اسم را از حیث تعداد و مقدار معرفی میکنند. برای مثال کلمه many در کنار اسامی قابل شمارش جمع، کلمه much در کنار اسامی غیرقابل شمارش، کلمات a lot of، lots of و plenty of همگی ممکن است یا بر مقدار یا بر تعداد اسم بعد از خود اشاره داشته باشند و در کنار اسامی قابل شمارش جمع و اسامی غیرقابل شمارش بکار برده میشوند. تمامی این کلمات بر «مقدار یا تعداد زیاد» دلالت دارند.
نکتهای که اینجا حائز اهمیت است این است که اگرچه معنای many و much با a lot of و lots of یکی است اما بهتر است many و much را در جملات منفی بکار ببریم. به مثالهای زیر توجه کنید:
We don’t have much time to spend on that issue.
I feel so lonely. I don’t have many friends.
There are a lot of (lots of) people attending this event.
I had a lot of luck to have found such a great job.
چند نکته را در مورد این جملات باید یادآور بشوم؛ بعد از much از اسامی غیرقابل شمارش، بعد از many از اسامی قابل شمارش جمع، بعد از lots of از اسامی قابل شمارش جمع و بعد از a lot of از اسامی قابل شمارش جمع یا اسامی غیر قابل شمارش استفاده میشود.
خب تا اینجا با معرفهای کمی اسم که معنای «تعداد یا مقدار زیاد» دارند آشنا شدیم. حالا نظیر همین معرفها را به معنای «تعداد و مقدار کم» بررسی میکنیم.
دو معرف کمی به معنی تعداد و مقدار کم وجود دارد؛ a few به معنی تعداد کم و a little به معنای مقدار کم است. توجه داشته باشید که a few و a little به معنای تعداد و مقدار کم «اما کافی» هستند و بهگونهای بار منفی ندارند. اما اگر منظورمان تعداد یا مقدار کم و«ناکافی» باشد، از دو کلمه few و little استفاده میکنیم که با بار منفی همراه هستند. به مثالهای زیر توجه کنید:
I am so busy at work that I have little time for other things.
منظور گوینده در این جمله از little time وقت کم و البته ناکافی است.
I don’t like to move to another city. I know few people there.
منظور گوینده در این جمله از few people تعداد افراد بسیار کم و ناکافی است.
The movie starts at 8:30 pm. We have a little time to have a coffee before the movie starts.
منظور گوینده در این جمله از a little time وقت کم اما کافی است.
That I know a few familiar people and friends in this town, makes me enjoy my life.
منظور گوینده در این جمله از a few people and friends آشنایان و دوستان کم اما کافی است.
دوتا نکته جانبی در مورد a little و a few وجود دارد؛اول اینکه اگر در کنار این کلمات از only استفاده میکنید، در نظر داشته باشید که با کلمه only فقط و فقط از a little و a few استفاده میشود و نه از little و few.
You came late. There are only a few copies of the daily newspapaer.
علاوه بر این از آنجایی که little مفهومی منفی دارد، اگر در ابتدای جمله استفاده شود باعث واژگونی جایگاه فعل و فاعل میشود:
Little have I been able to understand what you mean.
خب از بحث معرفهای کمّی هم میگذریم. تعدادی دیگر از معرفهای اسم باقی میماند که مختصرا به آنها میپردازیم و نکات مهم در مورد آنها را به شما آموزش میدهیم.
معرفهای one، each و every:
بلافاصله بعد از این سه معرف از اسم قابل شمارش و البته مفرد استفاده میشود و به هیچ عنوان نباید از اسم جمع استفاده شود:
One student was late to class.
Each student has a schedule.
Every student has a schedule.
ترکیبهای مشتقی از این سه معرف وجود دارد؛ one of، each of و every one of که تنها با اسامی قابل شمارش جمع همنشین میشوند:
One of the students was late to class.
Each (one) of the students has a schedule.
Every one of the students has a schedule.
معرفهای both، neither و either
میخواهم در مورد این سه کلمه چند نکته را به شما بیاموزم که حتما به کارتان خواهند آمد. این سه معرف از مشکلسازترین معرفهای اسمی در زبان انگلیسی هستند. پس بهتر است این قسمت را با دقت دنبال کنید.
- نکتهای که فکر میکنم بیشتر از هر موضوعی دیگری در مورد این سه کلمه به کارتان خواهد آمد این است که هیچوقت پیش از آنها از حرف تعریف یا دیگر معرفهای اسمی استفاده نکنید. به مثالهایی که از اشتباهات رایج گرفته شده است دقت کنید:
Wrong: The both candidate made some good points
Right: both the candidate made some good points.
Wrong: my both parents are going out tonight.
Right: both my parents are going out tonight.
Wrong: I don’t like the either of these shirts.
Right: I don’t like either of these shirts.
Wrong: The neither secretaries knew where the boss had gone.
Right: neither of the secretaries knew where the boss has gone.
- همیشه بعد از ترکیبهای both of، either of و neither of از یک حرف تعریف معین یا نامعین یا دیگر معرفهای اسمی استفاده کنید:
Wrong: I want both of technicians to help me with this.
Right: I want both of the technicians to help me with this.
Wrong: I don’t like either of shirts.
Right: I don’t like either of these shirts.
- نکته باقیمانده در مورد این سه کلمه، استفاده افعال در کنار آنها است. فعلی که پس از کلمات either و neither آورده میشود بایستی از نظر شمار مفرد باشد. در مقابل، فعلی که برای both آورده میشود بایستی از نظر شمار جمع باشد:
Neither of you is qualified for this position.
Both of you are qualified fo this job.
البته توجه داشته باشید که در ترکیب either… or و neither… nor قضیه افعال متفاوت است؛ در این دو ترکیب، فاعلی که بلافاصله بعد از این دو ترکیب آورده میشود تعیینکننده شمار فعل است:
Neither my father nor my sisters like to play soccer.
در این جمله از آنجایی که my sisters فاعلی است که بلافاصله بعد از ترکیب آورده شده است، پس فعل جمله مطابق با آن بصورت جمع بکار برده شده است.
Either melon or oranges are on the menu today.
این جمله نیز مانند جمله قبلی است؛ فاعلی که تعیین کنندهی فعل جمله است همان oranges است که شمار فعل جمله مطابق با آن در نظر گرفته میشود.
معرف Enough
معرف enough به معنای «کافی» است که پس از آن اسامی غیرقابل شمارش یا اسامی قابل شمارش جمع آورده میشود و معمولا بعد از این ساختار برای اضافه کردن فعل باید از مصدر بههمراه to استفاده میشود.
Many people are attending this meeting but there are not enough chairs (for them to sit/to sit).
همانطور که ملاحظه میکنید، بعد از enough از اسم قابل شمارش و جمع استفاده شده است و در انتها اگر بخواهیم فعلی بعد از این ترکیب بیاوریم باید از مصدر بههمراه to استفاده کنیم.
The film starts at 20:30. We have enough time to have a coffee.
در این جمله نیز کاربرد enough با یک اسم غیر قابل شمارش را میبینید. برای همراه کردن فعل در انتها جمله از مصدر با to استفاده شده است.
معرف Such
این کلمه بعنوان معرف اسم یا قبل از اسامی غیرقابل شمارش و قابل شمارش جمع آورده میشود که خب در این مواقع such به تنهایی ایفای نقش خواهد کرد، یا قبل از اسامی مفرد قابل شمارش آورده میشود که به شکل such a/an در جمله ظاهر خواهد شد. عموما پس از این ترکیب از that clause استفاده میکنیم:
She is such a nurse.
She is such a skilled nurse that every patient likes her.
I like my students. They are such kind ones.
در دو مثال ابتدایی، such با یک اسم مفرد همراه شده است و به شکل such a در جمله ظاهر شده است. در مثال دوم در ادامه جمله از یک that clause برای تکمیل جمله استفاده شده است. در مثال سوم کاربرد such با یک اسم جمع را مشاهده میکنید.
سخن پایانی
خب امیدوارم از این مبحث نیز لذت برده باشید و برایتان مفید واقع شده باشد. مطلب طولانی بود اگرچه سعی کردم با آوردن نکات اصلی و مهم از حجم بالای این مبحث کم کنم. واقعیت این است که مبحث معرفهای اسم با ۸ زیر شاخه به بیش از یک مقاله نیازمند است. اما هدف از این مقاله آشنایی با نکات اساسی بود که بیشتر در آزمونها مورد پرسش است. امیدوارم این مطلب توانسته باشد به شما کمک کند و از نکات آن در یادگیری زبان و موفقیت در آزمونهایی که پیش رو دارید به خوبی استفاده کنید.
نظر خود را با ما در میان بزارید