وقتی یادگیری یک زبان جدید را شروع میکنید، یکی از اولین مواردی که میفهمید این است که کلمات و عبارات خاصی در زبان جدید شما هستند که معادل انگلیسی یا فارسی ندارند.
این مسئله میتواند خیلی ناامید کننده باشد، چون اغلب معنی کلمات را ابتدا با ترجمه به زبان مادری خودمان یاد میگیریم و بعد به زبان مقصد. چطور میخواهید زبانی را یاد بگیرید که نمیتوانید آن را به زبان مادری یا انگلیسی ترجمه کنید؟ البته ناگفته نماند برای عدهای، این مسئله یکی از جنبههای مورد علاقه در یادگیری زبان است! وقتی یک بار با زبانی آشنا شدید و ریشههای فرهنگی آن را فهمیدید، متوجه میشوید بسیاری از این عبارات و کلمات برای ابراز مفاهیمی که نمیتوانید به انگلیسی بگویید، عالی هستند.
برای اینکه این موضوع را درک کنید، ما در این مقاله 41 کلمه و عبارت از زبانهای دیگر را برای شما جمعآوری کردیم که معادل انگلیسی (و شاید فارسی) ندارند. با هم ادامه مقاله را میخوانیم.
5 واژه که معنی مشخصی دارند
Anteayer (اسپانیایی)
The day before yesterday
پریروز – وقتی این کلمه را میشنوید، نمیتوانید بفهمید در تمام عمرتان چه چیزی را از دست دادهاید.
Ti voglio bene (ایتالیایی)/ Te quiero (اسپانیایی)/ Ich hab’ dich lieb (آلمانی)
در زبان انگلیسی، میشود از کسی خوشتان بیاید (Like) و بعد ناگهان عاشق او شوید (Love). اما طیف احساسات انسانی خیلی وسیعتر از این حرفهاست، و من فکر میکنم بسیاری از مردم به همین دلیل از «I love you» بیش از حد استفاده میکنند.
در زبانهای دیگر، نقطه میانی هم وجود دارد. این حد میانی باز هم در زبان انگلیسی همان “I love you” ترجمه میشود، اما هر کدام از این زبانها عبارات و جملات عمیقتر و عاشقانهتری برای “I love you”دارند که یک مرحله بالاتر از دوستداشتنهای معمولی است.
این حد میانی قطعا «عشق» است، اما بیشتر زمانی به کار میرود که فرد مورد نظرتان این حس را درک کند و به آن اهمیت بدهد. در زبان انگلیسی، باید بیشتر دقت کنید. شما کسی را دوست دارید یا عاشق او هستید یا شاید واقعا از او خوشتان میآید که این حس هم یک مرحله بالاتر از خوش آمدن است.
گیجکننده است، نه؟
Estadounidense (اسپانیایی)
A person or thing of the United States of America
آمریکایی – کسی که اهل ایالات متحده آمریکاست
واژه “American” تقریبا معادل درستی است، اما در آمریکا سه قسمت بزرگ و مجزا وجود دارد؛ آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی. آنها آمریکایی نیستند؟ بعضی از ما ممکن است تا زمانی که برای این مشکل راه حلی پیدا کنیم، به شما بگوییم Yankees. خوشبختانه، این مسئله در زبان اسپانیایی مسئله مشکلداری نیست!
Gigil (تاگالوگ)
Cuteness overload
زیبایی و بامزگی بیش از حد
این حس را بارها با دیدن یک نوزاد یا کودک بامزه و زیبا، یک بچه گربه یا سگ کوچکی که تازه راه رفتن یاد گرفته تجربه کردهاید. وقتی این حس به شما دست میدهد، فقط میخواهید آنها را بغل کنید و فشار دهید و با صدای بلند بگویید “!awwwww”. این حس بامزگی و زیبایی که از حد میگذرد در زبان تاگالوگ (زبان فیلیپینی)، کلمه مشخصی دارد. تلفظ این کلمه هم خیلی بامزه است!
Ser vs Estar (اسپانیایی)
To be vs. to be
دو کلمه اسپانیایی برای “to be” باعث میشود آه و ناله بسیاری از زبانآموزان مبتدی بلند شود، اما این دو کلمه به شما کمک میکنند حالتهای مختلف بودن را بیان کنید که ظرافتهای خاص خودشان را دارند.
در کتابی به اسم «no eres gord@, estás gord@» ترجمه تحتاللفظی عنوان این است:
“You aren’t fat, you’re fat”
اگر بخواهیم به طور واضح توضیح بدهیم منظور عنوان کتاب این است که «شما به طور دائمی یا ذاتی چاق نیستید و موجودیت شما با این کلمه توصیف نمیشود، شما موقتا چاق هستید و میتوانید این شرایط را تغییر بدهید». در زبان اسپانیایی میتوانید وضعیت یا حالتی را به صورت موقت یا دائمی توصیف کنید.
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
8 واژه که ترجمههای تحتاللفظی عجیب دارند
این اصطلاحات میتوانند خیلی جذاب و سرگرمکننده باشند و از آنجایی که معانی عجیب و غریب و خندهدار دارند، میتوانید خیلی راحتتر آنها را به خاطر بسپارید. حتی اگر باعث نشویم در این وبلاگ زلزله راه بیفتد، باز هم باعث میشویم کمی بخندید.
L’esprit de l’escalier (فرانسه)
Staircase wit
وقتی خیلی دیر به فکر تلافی کردن میفتید. من عاشق این عبارت هستم. وقتی در دعوایی شرکت میکنید یا با کسی بحثی کردید و به محض اینکه مکالمه را ترک کردید، جوابی در سرتان شکل میگیرد یا حس تلافی در شما بیدار میشود و با خودتان فکر میکنید «اه، باید اینو میگفتم!». عبارت فرانسوی بالا دقیقا برای چنین موقعیتهایی به کار میرود.
برای من، این عبارت تصویری را شکل میدهد که آپارتمان کسی را در پاریس ترک کردید و از پلهها پایین میآیید (چون هنوز آسانسور اختراع نشده است) و بعد در حین پایین آمدن از پلهها ناگهان جوابی عالی برای یکی از حرفهایی که در دعوا شنیدید، به سرتان میزند. قاعدتا میتوانید برگردید و جوابشان را بدهید، اما این کار خیلی خندهدار و عجیب است.
Bloggbävning (سوئدی)
Blog quake
وقتی موضوعی در یک وبلاگ یا وبسایت بیش از حد محبوب و پرطرفدار میشود و باعث ایجاد موجی در رسانهها و اینترنت میشود.
加油 / Jiāyóu (چینی)
Add oil
فشار آوردن و هل دادن با انرژی و تلاش بیشتر. این کلمه بیشتر در حوادث ورزشی یا تشویق کسی برای انجام کاری استفاده میشود. در زبان چینی این عبارت را برای ابراز آرزوی موفقیت “good luck” برای کسی هم استفاده میکنند.
吃苦 / Chīkǔ (Chinese)
Eat bitter
تحمل سختیهای شدید
پوست کلفت بودن
این کلمه تصاویر ذهنی قوی و عمیقی در من ایجاد میکند.
Hygge (دانمارکی)
Well being
تندرستی، سلامتی
والدینی که به فرزندانشان بیش از حد آزادی میدهند.
Cwtch (ویلزی)
Safe space
کسی را بغل کردن، نه از روی علاقه یا عشق، بلکه به این دلیل که احساس امنیت کند.
Glas wen (ویلزی)
Blue smile
لبخند کج و کوله. ما در زبان انگلیسی به آن «اشک تمساح» میگوییم. چرا لبخند تمساح نداریم؟
15 عمل که ای کاش توضیح آنها در زبان انگلیسی سادهتر بود
بسیاری از فرهنگها، اعمال و رفتارهایی دارند که از نظر فرهنگی ظرافتهای خاصی دارند و نمیتوانید آنها را در زبان انگلیسی پیدا کنید.
در ادامه بعضی از این اعمال را به شما یاد میدهیم که دانستن آن در زبان انگلیسی عالی است.
Cambiar el chip (اسپانیایی)
Change the chip
لحظه پیروزی بعد از یک کشف مهم، وقتی حس میکنید دکمهای در مغزتان کلید خورده و پردازش داخلی (تراشه مغزتان) راه کاملا جدیدی برای فکر کردن به شما میدهد.
撒娇 (Sājiāo) (چینی)
بچگانه رفتار کردن برای اینکه به کسی نشان بدهید چقدر او را دوست دارید. تقریبا یک ابراز علاقه عاشقانه است، نه….؟
Politikerleden (دانمارکی)
حس انزجار نسبت به سیاستمداران
Bagstiv (دانمارکی)
مست از خواب بیدار شدن به خاطر اینکه شب قبل در مصرف مشروبات الکلی زیادهروی کردهاید.
Deppenfahrerbeaugung (آلمانی)
Moron driver eyeballing
وقتی میخواهید برگردید و به رانندهای که از او سبقت گرفتید با پیروزی و البته با عصبانیت نگاه کنید.
Baggerspion (آلمانی)
Digger truck spy hole
کنجکاوی و تمایل برای ورود به ساختمانهایی که مهر و موم و تختهکوبی شدهاند.
Mencolek (اندونزیایی)
وقتی برای اینکه با کسی شوخی کنید، روی سمت مخالف شانهاش میزنید. مثلا سمت راست او ایستادهاید اما از پشت روی شانه چپ او ضربه میزنید و او را دست میاندازید. این کار باعث میشود فرد به سمتی که ضربه وارد شده است برگردد و ببیند کسی آنجا نیست و بعد شما را در سمت دیگری پیدا کند.
Iktsuarpok (اینوئیت)
وقتی دائم بیرون را چک میکنید که کسی میآید یا نه.
頑張ります /ganbarimasu (ژاپنی)
بهترین کار خود را ارائه دادن، تمام تلاش خود را کردن
переподвыподверт (روسی)
انجام کاری از راهی سخت و پیچیده که هیچ معنی و توجیه منطقی ندارد.
Aktivansteher (آلمانی)
Energetic queuer
متخصص ایستادن در بهترین صفها. خود من بارها در سوپرمارکتها و فروشگاهها در شلوغترین و اشتباهترین صف ممکن ایستادم، در حالی که در صف کناری متصدی باجه در حال مگس پراندن بوده است. ای کاش من هم این قدرت ماورایی را داشتم!
Dar un toque (اسپانیایی)/ Fare uno squillo (ایتالیایی)
وقتی با کسی تماس بگیرید و بعد از اینکه یک بار بوق زد، تلفن را قطع کنید تا طرف مقابل با شما تماس بگیرد و شما پول تماس ندهید. این عبارت میتواند زمانی هم استفاده شود که به کسی تکزنگ میزنید تا به او بگویید به یاد او هستید یا قرار است به جایی برسید، دیرتان شده است و میخواهید بگویید که خیلی زود خواهید رسید. در این مدل تماسها که فقط تکزنگ هستند، هیچ مکالمه کاملی شکل نمیگیرد، اما پیامی که به طرف داده میشود کاملا واضح و معنیدار است.
Nosh (ییدیش)
غذای کمی را ذره ذره خوردن.
Plotz (ییدیش)
از عصبانیت منفجر شدن.
Béaláiste (ایرلندی)
نوشیدنی که به مناسبت پیروزی در یک معامله نوشیده میشود.
13 راه برای توصیف مردم و روابط آنها
هدف زبان، ارتباط برقرار کردن با مردم است، بنابراین عجیب نیست که بیشتر مردم راههای خاص و منحصربهفردی را برای توصیف افراد و روابط بین آنها استفاده کنند.
در ادامه 13 کلمه و اصطلاح را به شما معرفی میکنیم که به فرهنگهای مختلف درباره مردم و روابط، نگاهی اجمالی دارد.
Saudades (پرتغالی)
میل و اشتیاق عمیق و احساسی، وقتی دلتنگ چیزی یا کسی هستید. کلمهای کلاسیک که برای بیان دلتنگی و دوری از خانه استفاده میشود. تمام کسانی که از شهر یا کشور خودشان به جایی دیگر مهاجرت کردند، این احساس را دارند. برخلاف دلتنگی یا احساس غربت، این حس شبیه حالتی است که قسمتی از وجودتان را در جایی که دوست داشتید یا پیش کسی که دوست داشتید، جا گذاشتید و این حس دلتنگی به این خاطر است که نمیتوانید در شهر یا کشور مورد علاقهتان باشید یا کسی را که میخواهید ببینید.
缘分 / Yuánfèn (چینی)
سرنوشت یا تقدیری که انسانها را سر راه هم قرار میدهد (معمولا برای روابط عاشقانه استفاده میشود).
夫妻相 / Fūqīxiàng (چینی)
Husband Wife Look
زوجی که ظاهر فیزیکی یکسانی دارند و در نتیجه به نظر میرسد مدت طولانی با هم هستند و رابطه خوبی با هم دارند.
热闹 / Rènào (چینی)
Hot Noisy
محیطی پر جنب و جوش با افراد زیاد (برای بیان احساس رفاقت و صمیمیت با دیگران)
Hils (دانمارکی)
ابراز نگرانی و اهمیت درباره کسی که در مکالمهای صحبت او شده است (مثل واژه 〜によろしくお願いします در زبان ژاپنی)
Sitzpinkler (آلمانی)
A man who sits to pee
آدم بیعرضه. درباره این کلمه تضاد فرهنگی خاصی دیده میشود. من در خانههای زیادی در آلمان بودم که نشان دستشویی آنها، نشان یک مرد بود. مطمئنم این مسئله نوعی تحول و تغییر در برابری جنسیتی است!
Okradlakpok (اینوییت)
پرحرفی کردن، زیاد حرف زدن.
〜によろしくお願いします / ~ ni yoroshiku onegaishimasu (ژاپنی)
ابراز نگرانی یا اهمیت دادن به کسی.
мерзлячка (روسی) and Friolento/Friolero (اسپانیایی)
افرادی که نمیتوانند سرما را تحمل کنند و خیلی به سرما حساس هستند.
почемучка (روسی)
بچهای که بیش از حد سوال میپرسد.
белоручка (روسی)
کسی که از خلافکردن یا کار اشتباه کردن پرهیز میکند.
luftmensch (ییدیش)
کسی که مدام بدشانسی میآورد.
دیگر چه کلماتی باید یاد بگیریم؟
نوشتن این مقاله پر از خنده و سرگرمی بوده است! اما مطمئنم کلمات و عبارات زیادی هستند که از قلم انداختیم.
شما کلمات یا عباراتی از این قبیل میشناسید؟ پیشنهادات و دانشتان را با ما به اشتراک بگذارید.
بیشتر بخوانید:راهنمای یادگیری ده ابرکلمه در زبان انگلیسی
بیشتر بخوانید: اصطلاحات و عبارات انگلیسی با کلمه «پول»
نظر خود را با ما در میان بزارید