یک کلاس مکالمه خوب، هدف نهایی و مقدس بیشتر مدرسان زبان انگلیسی است.
کلاسهای مکالمه، کلاسهای شفاهی، کلاسهای ارائه و کلاسهای بحث و گفتگو، هم در مدارس و هم در دانشگاهها بسیار رایج و مهم است. اما بارها و بارها میشنوید مدرسان و اساتید از یکی از موارد زیر شکایت میکنند:
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
- دانشآموزان من صحبت نمیکنند.
- دانشآموزان من خیلی صحبت میکنند.
به گروه اول میپردازیم. در این کلاسها، مدرس باید به این مسئله توجه کند که «چرا» دانشآموزان صحبت نمیکنند و برای این مشکل راهحلی پیدا کند. به این دلیل است که زبان مورد نظر را بلد نیستند؟ خجالتی هستند؟ یا شاید عادت ندارند درباره موضوعی که درباره آن اطلاعات زیادی ندارند، در محیطی که با آن آشنا نیستند یا با افرادی که نمیشناسند صحبت کنند.
راز یک کلاس مکالمه خوب این است که با روشهای مختلف به زبانآموزان یاد بدهید در مکالمه و بحث شرکت کنند. طیف وسیعی از سوالات، پاسخها، موافقتها، مخالفتها باعث میشود از همان اولین کلمات و دیالوگها، اعتماد به نفس ایجاد شود و بعد از آن سوالات دیگر پرسیده شود و به مرور صحبتهای کوتاه به مکالمات طولانی تبدیل شوند و شما به عنوان یک مدرس، به آرزوی خود برسید. تسکهای فردی، گروهی و در نهایت درگیر کردن تمام کلاس برای مکالمه، یکی از روشهایی است که میتوانید از آن استفاده کنید. در یک کلاس درس یا بهتر بگوییم در یک کلاس مکالمه، «همهچیز» باید برای زبانآموز بامعنی باشد. باید از همان ابتدا با قدرت و اقتدار شروع کنید. بنابراین سعی کنید در جلسات اول کلاس، موضوعات «ساده و قابل فهم» را انتخاب کنید تا حجم دانش کمتری بخواهد و زبانآموزان بتوانند روی هنر صحبتکردن و جملهسازی تمرکز کنند و به دنبال اطلاعات فنی و تخصصی درباره موضوع مورد نظر شما نباشند.
من هیچوقت موافق پرسشنامههای طولانی و تسکهایی که زبانآموز را وادار به صحبت میکند، نیستم. یک مکالمه واقعی، اجباری و ساختاریافته نیست؛ بلکه باید از چند جمله کوتاه و چند سوال شروع شود و به مرور راه خودش را پیدا کند تا به پاسخهای معتبر و باارزش از سمت زبانآموزان برسد. برای شروع، زبانآموزان ضعیفتر باید متن را ترجمه کنند و حتی پاسخها را بنویسند و همهچیز برای آنها باید مثل اولین قدمهای یک کودک نوپا باشد. زبانآموزانی که خجالتی هستند و هیچوقت در کلاسهای درس یا در جمع صحبت نکردند، باید از پوسته خود بیرون کشیده شوند و با علاقه و اشتیاق خودشان (و نه به زور) شروع به صحبت کنند. تشویق و بعد تقدیر از آنها میتواند روشی برای ایجاد انگیزه در آنها باشد و انواع آن به خلاقیت و دانش روانی مدرس بستگی دارد.
حالا گروه دوم!
این گروه از زبانآموزان، اغلب کسانی هستند که زبان را تا سطح قابل قبولی یاد گرفتند، میتوانند سلیس و روان صحبت کنند و تقریبا همیشه درباره همهچیز صحبت میکنند به جز موضوعی که به آنها داده شده است. آنها از صحبت کردن به صورت فردی یا گروهی ترسی ندارند و احساس راحتی میکنند و این اعتماد به نفس به دلیل وجود یک رابطه دوستی است و گاهی این مسئله میتواند باعث شود بعضی مدرسان نتوانند کلاس را مدیریت کنند و برنامه درسیشان را پیش ببرند و به اهداف کلاس برسند.
در این شرایط، مهم است که این اشتیاق و تسلط را به سمت موضوعات مناسب هدایت کنید و بین تسلط در زبان و تمرکز روی مطالب قابل تدریس در کلاس تعادل برقرار کنید و از این تسلط برای تولید سناریوها و موضوعات جدید بهره بگیرید. این سناریوها باید در رابطه با درس باشد و از زبانآموزان بخواهید به صورت دونفری یا در گروههای بزرگتر به بحث و تبادل نظر بپردازند و خودشان مسئول یادگیری باشند. زبانآموزان ممکن است در شروع یک مکالمه کوتاه، عالی عمل کنند، اما وقتی موضوعات پیچیدهتر مطرح شود، با مشکلاتی مواجه شوند و خلاءهای زیادی در دانش آنها نمایان شود که شما به عنوان مدرس باید آنها را شناسایی کنید و به کمک خودشان و با ارائه ورودیها و اطلاعات مناسب، این خلاءها را پر کنید. در این حالت هم شما به تدریس و اهدافتان رسیدید، هم زبانآموزان در روند یادگیری نقش داشتند و مشکلاتشان حل شده است.
در حالی که در کلاسهای مکالمه باید درصد زیادی از زبانآموزان مشارکت داشته باشند و مکالمات واقعی در آن جریان داشته باشد، اما زبانآموزی که از سطح تسلط خوبی برخوردار است باید ارزشهای کلاس و دروس شما را درک کند و همچنین روی میزان مشارکت در کلاس، مدیریت و تمرکز داشته باشد و زبان خود را با استفاده از آموزههای شما تقویت کند.
یکی دیگر از شرایطی که شاید مدیریت کردن آن خیلی سختتر از دو مورد قبل باشد، کلاسی است که هر دو گروه در آن هستند. کلاسی متشکل از زبانآموزان بیش از حد پرحرف و زبانآموزان خجالتی، قطعا چنین کلاسی برای یک مدرس تازهکار سخت و وحشتناک است. اولین راهکار برای مدیریت این کلاس، تشکیل گروههایی از هر دو دسته زبانآموز است و بسیاری از مدرسان از این روش استفاده میکنند. استفاده از زبانآموزانی مسلط به عنوان الگو برای زبانآموزان خجالتی، ایده دیگری است که بعضی اساتید به کار میگیرند. مورد نگرانکنندهای که درباره این موضوع وجود دارد این است که زبانآموزان خجالتی ممکن است بترسند و بیش از پیش منزوی شوند. فقط در صورتی این روش مفید خواهد بود که شما به عنوان مدرس و زبانآموزان مسلطتر صادقانه به گروه ضعیفتر نشان دهید که میخواهید کمک کنید و انگیزه صحبت کردن را در آنها بیدار کنید. ایجاد چنین کلاسی کم و بیش شبیه ایجاد یک رابطه دوستانه و مفید بین زبانآموزان و خود شماست. چون اگر غیر از این باشد، خود شما دوست دارید با یک غریبه درباره خانواده، سرگرمیها و برنامههای آخر هفتهتان صحبت کنید؟ به احتمال زیاد جوابتان منفی است. پس تنها افرادی تمایل دارند درباره مسائل شخصیشان صحبت کنند که شما را بشناسند و احساس نزدیکی، صمیمیت و دوستی داشته باشند.
نظر خود را با ما در میان بزارید