Article ها یا حروف تعریف، اساسی ترین نکات در گرامر زبان انگلیسی هستند و استفاده ی صحیح از آن ها، سطح زبانی شما را به خوبی نمایان می کند. پس حتما آن ها را جدی بگیرید چون حتی برخی از زبان آموزان سطح بالا نیز، در استفاده از the، مشکل دارند!
برای اشاره به اشیاء یا اشخاص، از این حروف تعریف استفاده می شود و در صورتی که اسم جمع یا مفرد باشد، به صورت متفاوتی مورد استفاده قرار می گیرند. استفاده از این حروف به نوع عام و خاص بودن اسم نیز بستگی دارد. برای مثال، هیچ وقت نمی توان پشت اسم James، کلمه ی the یا a و an گذاشت. اکنون به نکات زیر دقت فرمایید:
A و an برای اسامی قابل شمارش مورد استفاده قرار می گیرند. برای مثال می توان به egg یا men اشاره کرد، اما برای اسامی غیر قابل شمارش، امکان استفاده از آن ها وجود ندارد. برای مثال می توان به money یا flour اشاره کرد. اما حرف تعریف the برای تمام اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش، مورد استفاده است.
کاربرد a/an
وقتی چیزی را برای اولین بار بیان میکنیم.
.I saw an old woman with a dog
پیرزنی را با سگ دیدم.
وقتی نوع آن شخص یا چیز را مشخص میکنیم.
.That’s a chimpanzee
.When I was a teenager, I enjoyed sleeping
.Paula is a teacher
آن شامپانزه است.
وقتی نوجوان بودم از خوابیدن لذت میبردم.
پائولا معلم است.
وقتی میخواهیم به تعداد «یکی» اشاره کنیم.
?Can I have an orange
آیا میتوانم یک پرتقال بردارم؟
برای فرکانس، درجه، سرعت و …
.I work 6 hours a day, and I go to English classes three times a week
.The rent is €500 a month
.We were driving at 70 km an hour
روزی 6 ساعت کار میکنم و هفتهای سه بار کلاس زبان انگلیسی میروم.
اجاره ماهیانه 500 یورو است.
با سرعت 70 کیلومتر در ساعت رانندگی میکردیم.
در عباراتی که با what a/such a شروع میشوند و در کنار آنها اسامی قابلشمارش قرار میگیرد.
!What a fantastic idea
!Yesterday was such a horrible day
!This is such a difficult problem
.Thanks, you are such a good friend
چه ایدهی خارق العادهای!
دیروز خیلی روز وحشتناکی بود!
این یک مشکل سخت است!
ممنون، تو خیلی دوست خوبی هستی.
توجه داشته باشید که شما نمیتوانید به تنهایی و بدون (a/the/my و …) از اسامی قابل شمارش مفرد استفاده کنید.
I don’t have a driving license. (NOT I don’t have driving license.)
I have a car. (NOT I have car.)
When I was a teenager… (NOT When I was teenager.)
من گواهینامه رانندگی ندارم.
من یک ماشین دارم.
وقتی نوجوان بودم…
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
کاربرد the
از the میتوانیم برای چیزها یا اشخاصی که قبلاً ذکر شدهاند، یا وقتی میدانیم در مورد کدام چیزها یا افرادی صحبت میکنیم استفاده کنیم.
.A man and a woman sat in front me. The man was British, but I think the woman wasn’t
‘Where are the kids?’ ‘They’re in the garden.’ (=Both speakers know which kids and which garden)
زن و مردی جلوی من نشستند. مرد بریتیش بود، اما فکر میکنم زن اینطور نبود.
«بچه ها کجا هستند؟» «آنها در باغ هستند.» (=هر دو گوینده میدانند راجع به کدام بچهها و کدام باغ صحبت میکنند).
استفاده از حرف تعریف the برای افراد خاص و شناخته شده
هنگامی که به طور کلی به گروه های خاصی از مردم اشاره می کنیم می توانیم از the +صفت + (بدون اسم) استفاده کنیم. برای مثال، وقتی می خواهیم در مورد افراد ناشنوا (deaf) صحبت کنیم، می توانیم ناشنوا (the deaf) را جایگزین ناشنوایان کنیم. در زیر می توانید چند نمونه را مشاهده کنید.
the + adjective (without noun)
.The government is going to provide more help for the mentally ill
.New taxation system doesn’t help the poor
.The rich vote republican in the US
.They have organised a marathon to give support to the blind
.The jobless are losing hope of finding a good job
.This tradition has existed for centuries to keep the memory of the dead
.Their organisation raises money to help the handicapped
از دیگر صفتهای رایجی که در این روش استفاده می شود عبارتند از:
the deaf
the young
the disabled
the old
the needy
the divorced
the illiterate
توجه داشته باشید که در زبان انگلیسی وقتی به چیزها یا افراد به طور کلی اشاره می کنیم از حرف تعریف the استفاده نمیکنیم. وقتی به طور کلی از گلها صحبت می کنیم می گوییم من گلها را دوست دارم I love flowers. به همین دلیل، هنگامی که از صفت بدون اسم استفاده می کنیم، همانطور که در بالا توضیح داده شد، همیشه می توانیم از دو ساختار متفاوت استفاده کنیم:
:the + adjective (without noun)
.the rich, the blind, the young, etc
:adjective + people (without the)
rich people, blind people, young people
استفاده از حرف تعریف the برای ملیتها (Nationalities)
میتوانیم از the + صفت ملیت (که به –ch، -sh، -ese، -ss ختم میشود) برای اشاره به همه افراد آن ملیت استفاده کنیم.
the + -ch, -sh, -ese, -ss
The English like their privacy. (=English people)
The Swiss are voting on emigration again. (=Swiss people)
The Chinese are unhappy about the new system. (=Chinese people)
استفاده از ساختار the + plural noun :
اکثر کلمات ملیت دیگر اسم هستند. شکل جمع همان the adjective + -s است. با این اسمها می توانیم از the + plural noun برای اشاره به همه افراد آن ملیت استفاده کنیم.
.The Belgians are known for their excellent chocolate
.The Brazilians were shocked after their national team’s defeat
.’The demonstrators were shouting: ‘Greece belongs to the Greeks
اشاره مفرد -ch، -sh، -ese، -ss:
وقتی می خواهیم به یک نفر از یک کشور خاص اشاره کنیم، اگر صفت ملیت به -ch، -sh ، -ese، -ss ختم شود، باید –man یا –woman را بعد از آن اضافه کنیم. برای مثال می گوییم یک Englishman یا Englishwoman (و از English استفاده نمی کنیم)، یک Frenchman یا Frenchwoman (و از French استفاده نمی کنیم)، یک Irishman یا یک Irishwoman (و از Irish استفاده نمی کنیم).
چندین صفت ملیتی وجود دارد که به -ch، -sh ، -ese، -ss ختم میشوند که اسمهای خاصی برای اشاره به شخصی از کشور دارند. ما می گوییم یک Spaniard (و از Spanishman استفاده نمی کنیم)، یک Dane (و از Danishwoman استفاده نمی کنیم)، یک Finn ، یک Scot ، یک Pole ، یک Swede ، یک Turk و غیره.
هنگامی که یک کلمه خاص وجود دارد، دو راه ممکن برای اشاره به همه افراد یک ملیت وجود دارد:
:the + adjective
.the Spanish, the Polish, the Swedish, etc
:the + plural noun
.the Spaniards, the Poles, The Swedes, etc
اشاره مفرد برای سایر ملیتها :
برای ملیتهای دیگر، اسم مفرد معمولاً با صفت یکسان است:
Belgian → a Belgian
Moroccan → a Moroccan
از the میتوانیم در بیان یک اسم به همراه جزئیاتی خاص استفاده کنیم.
.I sat on a chair (maybe one of many)
.I sat on the chair in the corner
.I saw the man who tried to rob me
من روی یک صندلی (شاید یکی از میان آن همه صندلی) نشستم.
روی صندلی آن گوشه نشستم.
مردی را دیدم که قصد سرقت از من را داشت.
وقتی از هر چیزی فقط یکی وجود دارد، میتوانیم از the استفاده کنیم، مانند زمین، ماه، سیاره، اینترنت، جهان، آسمان، شهر (=نه کشور)، کشور (=نه شهر) و … .
I need to talk to the manager. (=There’s only one manager.)
.I’d like to live in this country, but not in the capital
.The moon looks beautiful today
باید با مدیر صحبت کنم. (=فقط یک مدیر وجود دارد.)
من دوست دارم در این کشور زندگی کنم، اما نه در پایتخت.
ماه امروز زیبا به نظر میرسد.
برای مکانهایی در شهر که معمولاً زیاد به آنجا میرویم (پارک، سینما، مطب و …)
.I’m going to the bank
.I found Peter at the station
.I’m at the library
من به بانک میروم.
پیتر را در ایستگاه پیدا کردم.
من در کتابخانه هستم.
از the میتوان برای نام بردن بهترینها نیز استفاده کرد.
.This is the best restaurant in town
این بهترین رستوران شهر است.
برای بیان نام اقیانوسها، دریاها، رودخانهها و کانالها (دریای مدیترانه، آمازون، کانال پاناما و …).
چه زمانی نباید از حرف تعریف استفاده کرد
برای توصیف کلی یک چیز (با اسامی جمع یا غیرقابل شمارش).
.Love and health are more important than money
.Women drive more cautiously than men
عشق و سلامتی مهمتر از پول است.
زنان با احتیاط بیشتری نسبت به مردان رانندگی میکنند.
موارد زیر را باهم مقایسه کنید
I love music. (= music in general)
The party was great. I loved the music. (=specific music)
من عاشق موسیقی هستم. (= موسیقی به طور کلی)
مهمانی عالی بود. من موسیقی را دوست داشتم. (=موسیقی خاص)
زمانی که به طور کلی راجع به خانه، محل کار، تخت، بیمارستان، مدرسه، دانشگاه، زندان صحبت میکنیم.
David isn’t at school this morning. (=learning)
She has been in bed all morning. (=sleeping or resting)
Maria is in hospital. (=hospitalised, as a patient)
They are going to send him to prison (=to be imprisoned)
دیوید امروز صبح در مدرسه نبود. (= یادگیری)
او تمام صبح در رختخواب بوده است. (=خواب یا استراحت)
ماریا در بیمارستان بستری است. (= بستری به عنوان بیمار)
میخواهند او را به زندان بفرستند (= زندانی شود)
اما اگر به این مکانها فقط به عنوان مکان یا ساختمان اشاره کنیم، از حرف تعریف استفاده میکنیم. یعنی زمانی که آنها برای هدف اصلی خود استفاده نمیشوند.
.I found the keys under the bed
.I’m going to the school to pick up my children
.Yesterday I went to the hospital to visit my grandmother
کلیدها را زیر تخت پیدا کردم.
من برای برداشتن فرزندانم به مدرسه میروم.
دیروز برای ملاقات مادربزرگم به بیمارستان رفتم.
هنگام نام بردن وعده های غذایی (صبحانه، ناهار، شام)
.Dinner is served at 8
.I always have breakfast with my children
شام ساعت 8 سرو میشود.
من همیشه با فرزندانم صبحانه میخورم.
هنگام نام بردن سال، ماه و روزهای هفته.
.Friday is my favourite day of the week
.I think 2020 will be an excellent year
جمعه روز مورد علاقهی من در هفته است.
فکر میکنم سال 2020 سال بسیار خوبی خواهد بود.
هنگام بیان اسم و شماره در کنار هم
.He is in room 15
.Go to page 86
او در اتاق شماره 15 است.
به صفحهی 86 بروید.
نام بردن تلویزیون (هنگامی که به عنوان یک سرویس پخش نام برده میشود، نه به عنوان یک دستگاه)
.I saw it on TV
.I don’t watch TV
من آن را در تلویزیون دیدم.
من تلویزیون نگاه نمیکنم.
برای بیان زمان بعدی یا آخرین مهلت
.The meeting is next Thursday
.I saw him last week
جلسه، پنجشنبهی آینده است.
هفتهی پیش او را دیدم.
.Last year we spend three weeks in London. The last week in London was one of the best in my life
سال گذشته ما سه هفته را در لندن گذراندیم. هفتهی گذشته در لندن، یکی از بهترین هفتههای زندگی من بود. (اینجا منظور از هفتهی گذشته، هفتهی قبل از الان نیست).
برای نام بردن بیشتر مکانها، مانند قارهها (اروپا، آفریقا و …)، کشورها (اسپانیا، چین و …)، شهرها یا شهرکها (رم، بانکوک و …)، کوهها (کوه اورست، آناپورنا و …)
اسامی کشورهایی که جمع هستند یا شامل کلماتی مانند State یا Republic یا Kingdom هستند با the همراه میشود. مثل the UK (the United Kingdom)، the Philippines، the Netherlandsو the Czech Republic .
بیشتر بخوانید: آموزش اسم در زبان انگلیسی
بیشتر بخوانید:حروف اضافه زمان در انگلیسی
سلام
خیلی خوب بود بینهایت استفاده کردم
سلام ممنونم از شما موفق باشین
a strange experience درست است یا an strange experience ؟ چرا؟
(ص 147، سوال905 کتابم)
سلام روز بخیر با شماره تماس دفتر مرکزی تماس بگیرید وازسوپروایزرین مجموعه اطلاعات کسب کنید84378 داخلی445