وقتی ترجمه را از فرآیند یادگیری زبان مورد نظرتان حذف کنید، میتوانید از همان ابتدا به زبان جدید فکر کنید. یعنی تفکرات شما به زبان جدید باشد. این ایده در Middlebury Language Schools مطرح شد و در 100 سال گذشته بسیار موفق بوده است و استفاده از همین روش است که باعث فروش موفق هزاران نسخه از اپلیکیشن Rosetta Stone شده است. بیایید فرض کنیم که شما در حال یادگیری زبان فرانسه هستید و میخواهید در این زبان لغت «خانه» را یاد بگیرید. دیکشنری به شما کلمهی «la maison» را نشان میدهد. حالا حتما میخواهید آن را اینگونه حفظ کنید: «خانه-la maison. La maison، خانه!» پوففف…یاد گرفتید، نه؟
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
در اینجا ممکن است دو مشکل به وجود بیاید. اول این که احتمالا لغت را فراموش کنید؛ البته میتوانید با استفاده از سایتهای مختلف برای یادگیری لغات، خود را مجبور به حفظ آن لغت کنید. هرچند، من دانشآموزانی داشتم که به توصیهی من برای «نه به ترجمه» گوش ندادند، حتی با استفاده از سایتهای یادگیری لغت هم برای به خاطر سپردن ترجمه و معنی لغات با مشکل روبهرو شدند. برای آگاهی از مشکل دوم، به مثال زیر توجه کنید:
بیایید همین لغت «خانه» را در نظر بگیریم. اگر همهچیز خوب پیش برود، به این فکر میکنید که «خانه» به زبان فرانسه «maison» است. من فکر میکنم که مونث است؛ پس کلمه خانه همراه با حرف تعریفش «la maison» خواهد بود. مشکلی پیش نیامد، درست است؟
هم بله و هم خیر. اگر صحبت کردن به زبان فرانسه فقط تماشای عکس یک خانه و بیان کلمهی «la maison» بود، شما الان میتوانستید به طور کامل به زبان فرانسه صحبت کنید. از آنجا که صحبتکردن به زبان فرانسه کمی پیچیدهتر است، پس ترجمهی جملات فقط مسیر شما را طولانیتر و کارتان را پیچیدهتر میکند. بنابراین حتی اگر از شما سوال سادهای مثل «آیا در آن خانه سگی وجود دارد؟» را بپرسند، با مشکلاتی جدی روبهرو خواهید شد.
چون ترجمهی جملهی «? Est-ce qu’il y a un chien dans cette maison» به صورت زیر ترجمه خواهد شد:
“Is it that it there has a dog in this house?”
یک محدودیت برای ترجمه وجود دارد. ترجمه همواره ممکن است پیچیده و پیچیدهتر شود. البته به سرعت میتوانید در آن مهارت پیدا کنید. اما با این وجود، سرعت این مهارت هیچوقت به سرعت فکر کردن به همان زبان نمیرسد. اما چرا برای حفظ لغات از روش خانه La maison استفاده میکنید و در عوض روش زیر را در نظر نمیگیرید؟
↔la maison
به این ترتیب، به محض دیدن عکس خانه، کلمهی «maison» به ذهنتان خطور میکند و این هدف شماست. درست نمیگویم؟ شما نمیخواهید یک مترجم باشید، شما سعی میکنید که به زبان فرانسه صحبت کنید. صحبتکردن به زبان فرانسه مستلزم این است که شما به یک تصویر یا شیء نگاه کنید و سپس بدانید که چگونه سریعا آن را به زبان فرانسه توصیف کنید. برای مثال، شما باید وجود سگ در خانه را تصور کنید و سپس سریعا جملهی “Est-ce qu’il y a…” را بیان کنید. ترجمه، سرعتتان را زیادی پایین میآورد؛ شما باید کلماتی را بلد باشید که سریعا آنها را بیان و جمله را ادا کنید.
البته در این مسئله ترفندی وجود دارد. شما به کمی دانش زبانی نیاز دارید تا دانش زبانی بیشتری کسب کنید و اگر زبانآموز صفرکیلومتر هستید، زمینه اولیه و میزان کمی دانش زبان را ندارید. شما حتی ممکن است الفبا را هم بلد نباشید؛ اگر اولین کلمهای که در زبان روسی یاد میگیرید «Здравствуйте!» باشد، هنوز به ابزاری که به شما در درک معنی این لغت کمک کند، دسترسی ندارید؛ شرط میبندم برای درک معنی آن، به یک دیکشنری روسی- انگلیسی یا روسی- فارسی مراجعه میکنید.
ترفندی که در اینجا میتوانید از آن استفاده کنید، این است که از انگلیسی یا فارسی مثل یک عصای موقت استفاده کنید. بعد از مدتی مثل کودکی که او را از شیر میگیرند، هرچه زودتر خود را از زبان مادری یا انگلیسی جدا کنید. معمولا میتوانید این کار را بعد از چند ماه مطالعه و یادگیری زبان روسی انجام دهید (هرچند هروقت میخواهید راجع به موضوع جدیدی مطلب بنویسید، به یک دیکشنری نیاز پیدا میکنید. پس آن را گم و گور نکنید).
شما از زبان مادری خود برای پیدا کردن لغات مورد نیازتان استفاده میکنید. ما بعدا راجع به لیست لغات رایج و کلماتی که باید به دایره لغات خود اضافه کنید، بحث میکنیم. اما اگر بخواهیم مثال «خانه» را مجددا در نظر بگیریم، اگر شما در خیابان راه بروید و یک خانه ببینید و متوجه شوید که معنی «خانه» در زبان فرانسه را بلد نیستید، باید به کتابخانهی خود سری بزنید و در یک دیکشنری انگلیسی به فرانسه یا فارسی به فرانسه، لغت «la maison» را پیدا کنید.
در اینجا ترجمه به دردتان نمیخورد. وقتی این لغت را در سایتهای یادگیری لغات خارجی (مثل Anki) قرار دهید، به جای ترجمه و حفظ معنی، باید یاد بگیرید که چگونه معنی آن را بدون استفاده از زبان مادری یا دیکشنری در ذهن خود نگه دارید.
برای لغت «la maison» کارمان خیلی ساده است. این کلمه را در Google images تایپ کنید و عکس انواعی از خانههای مناسب و زیبا را ببینید. برای مفاهیم انتزاعی مثل «حقیقت» شاید کارتان کمی سختتر و پیچیدهتر باشد. همانطور که قبلا گفتم، شما به اطلاعاتی برای برقراری ارتباط در زبان جدید نیاز دارید، پس یا باید آنقدر صبر کنید که برای نوشتن یک تعریف ساده به میزان کافی لغاتی فرانسوی یاد بگیرید؛ یا از تصاویر انتزاعی بیشتری استفاده کنید. در ادامه کلماتی وجود دارد که میتواند به شما در یادگیری کلمهی «truth» یا «حقیقت» کمک کند.
= le mensonge
=pas
pas un mensonge
la vérité
«کلمهی mensonge به معنی (دروغ)، pas به معنی (نه)، pas le mensonge به معنی (دروغ نیست/حقیقت است) و la vérité به معنی (حقیقت) است.
در این مثال چند نکتهی مهم وجود دارد. اول اینکه، پینوکیو میتواند به مفاهیم مختلفی از جمله دروغ، دروغ گفتن، عروسک چوبی و داستان تخیلی اشاره داشته باشد. از آنجایی که من تصویر را برای نشان دادن معنی «یک دروغ» انتخاب کردم، میدانم این عکس به چه چیزی اشاره دارد. نکته کلیدی همین است؛ یا شما باید کارتهای خودتان را بسازید یا اینکه از قبل دقیقا بدانید عکسها به چه چیزی اشاره میکنند. سایتهای یادگیری لغات به حفظیات اهمیت میدهند، ولی اگر بخواهید برای اولین بار مفهوم چیزی را یاد بگیرید اصلا مناسب نیستند. هروقت شما کارتی در سایتی مثل Anki پیدا کردید، باید به یاد تجربهی خود در یادگیری آن لغت بیفتید.
دومین نکتهای که در این مثال با آن روبهرو میشویم این است که ما باید برخی از مفاهیم گرامری را یاد بگیریم. برای مثال، قبل از شروع نوشتن، بدانیم که چطور مفهومی را با استفاده از «pas» خنثی یا منفی سازیم. شما این مبحث را در اولین فصلهای کتاب دستورزبان فرانسوی خود یاد میگیرید (که البته باید کتاب گرامر خودتان را داشته باشید). بعد از خواندن بخش مربوط به «pas»، اگر میخواهید نحوهی استفادهی صحیح از آن را یاد بگیرید، میتوانید از تمرین گرامری زیر استفاده کنید. چون من اگر جای شما بودم حتما همین کار را میکردم.
(un mensonge)+(pas) = la vérité
pas un mensonge
در آخر ممکن است متوجه شده باشید که من در حال ساخت شبکهای از لغات مرتبط با یکدیگر هستم. تعریف من از «vérité» به تعریفم از pass و mensonge بستگی دارد. این دقیقا چیزی است که شما دنبالش میگردید؛ هرچه ارتباط بین لغات بیشتر باشد، بهتر است. این ماهیت و ذات اصلی لغات است، ارتباط با لغات دیگر.
درک شما از دروغ ممکن است شامل تمام ارتباطات موجود بین کلمات باشد. از پینوکیو گرفته تا سیاستمداری که در برخی موارد واقعا نمیتوانید دروغهایش را تحمل کنید و حتی تجربه کودکی خودتان که مجبور شدید دروغ بگویید. تمام این ارتباطات به آن کلمهی کوچک، معنی و مفهوم میبخشند و شما هم سعی میکنید بین لغات قدیمی و لغات جدید در زبان جدید ارتباط برقرار کنید. شاید مفهوم کلمهی «mensonge» در زبان فرانسه، با ارتباطات جدیدی داشته باشد، منظورم با لغاتی فرانسوی است، و برخی از این ارتباطات باید با کلماتی مثل «pas» و « vérité» (و شاید هم پینوکیو) ارتباط برقرار کند.
این نکات را با جزئیات بیشتری در کتاب خودم توضیح دادم، ولی برای اینکه سرتان را درد نیاورم و به طور کلی منظورم را برسانم، در عوض به موارد زیر که ایدهی اصلی و کلی من است، اشاره میکنم:
- تا جایی که میتوانید از تصاویر استفاده کنید.
- برای لغات انتزاعی، تصاویر و تعاریف ساده را با یکدیگر ترکیب کنید.
- اگر نمیتوانید تعریف سادهای برای کلمه مورد نظرتان بنویسید، یادگیری آن لغت به بعد و زمانی که آمادگیاش را دارید واگذار کنید. تا زمانی که بتوانید تعریفی برایش در نظر بگیرید و سطح شما مناسب یادگیری آن لغت باشد.
- برای دستورزبان، فقط ساختار «fill-in-the-blank» را از هر کتاب گرامری که میخوانید، کپی کنید. برای هر قانون گرامری یک یا دو مثال کافی است و ابزارهایی مثل Ani به شما کمک میکنند این مباحث را یاد بگیرید و به خاطر بسپارید.
نظر خود را با ما در میان بزارید