جملهی با قاعده چیست؟
جملهی باقاعده در واقع هر جملهی کاملی است که از یک جملهی مستقل تشکیل شده باشد. یعنی هم فاعل داشته باشد و هم گزاره (گزاره میتواند شامل فعل و سایر اجزای جمله نیز باشد).
جملهی بیقاعده چیست؟
از طرف دیگر، جملهی بیقاعده، هر جملهای است که هیچ جملهوارهی مستقلی نداشته باشد- یعنی نهاد و گزاره نداشته باشد و در عین حال، در نوشتار و گفتار به عنوان جملهای مستقل استفاده شود.
از آنجا که در اکثر مواقع تمرکز مقالهها روی جملهی با قاعده است، ما در این مقاله روی جملهی بی قاعده تمرکز خواهیم کرد.
جملهی بی قاعده
جملات بیقاعده را میتوان از کلمات منفرد، قطعات جمله، حرفهای متناوب یا عبارات تنظیم شده تشکیل داد. (مانند اصطلاحات و ضرب المثلها). چندین نمونه از آنها را در زیر بررسی خواهیم کرد تا ببینیم چگونه از این جملات در انگلیسی روزمره استفاده میشود.
جملههای یک کلمهای
در مکالمهی انگلیسی، ما اغلب از کلمات منفرد استفاده میکنیم تا در پاسخ به شخص دیگری از اطلاعات مورد نیاز استفاده کنیم. اینها به عنوان جملههای یک کلمهای یا فقط جملههای کلمهای شناخته میشوند. مثال:
Person A: “Where is your meeting again?” Person B: “Denver.”
Person A: “I think it’s best that we don’t get involved.” Person B: “Agreed.”
Person A: “When do you need these reports finished?” Person B: “Tomorrow.”
حتی اگر پاسخ گویندهی دوم در هر یک از این مثالها فقط از یک کلمه تشکیل شده باشد، حاوی تمام اطلاعاتی است که در متن مکالمه لازم خواهد شد.
قطعات جمله
ما معمولاً از قطعات جمله (عبارات، جملهوارههای ناقص یا جملهوارههای وابسته) به عنوان جملات مستقل استفاده میکنیم. پس باز هم، وقتی در حال پاسخ دادن به شخص دیگری هستیم، میتوانیم از آنها در مکالمه استفاده کنیم. مثال:
Person A: “Are you going to have lunch soon?” Person B: “In about an hour.” (prepositional phrase)
Person A: “Do you want to come to a movie with me later?” Person B: “Sounds good!” (incomplete clause)
Person A: “When did you realize that you wanted to pursue politics?” Person B: “When I was in college.” (dependent clause)
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
حروف ندا
کلمات منفرد و عبارات کوتاهی که با «حرف ندا» شناخته میشوند نیز میتوانند در مکالمات مورد استفاده قرار گیرند. از این عبارات برای ابراز احساسات مختلف مثل تعجب، هیجان، دلهره و … استفاده میشود. این کلمات به دو دستهی اولیه و ثانیه تقسیمبندی میشوند.
حرف ندای اولیه
حروف ندای اولیه کلمات مستقلی هستند که به جای حرف از صدا تشکیل میشوند. اما معنای مشخصی دارند. مثال:
argh (an expression of frustration)
ابراز احساس ناامیدی
brr (an expression of being cold)
ابراز احساس اینکه سردمان شده است
eww (an expression of disgust)
ابراز احساس دلبهمخوردگی و حالت تهوع
grr (an expression of anger)
ابراز احساس عصبانیت
ooh (an expression of amazement)
ابراز هیجانزدگی
phew (an expression of relief)
ابراز احساس خلاص شدن
حروف ندای اولیه اغلب به یک جملهی باقائده با کاما وصل میشوند، اما میتوانند به صورت جملههای بیقائده نیز به تنهایی به کار بروند. در این حالت آنها به طور کلی با یک علامت تعجب، نشانهگذاری میشوند. مثال:
“Ooh! That’s a beautiful dress.”
“Brr! It’s freezing in here!”
“Eww! I hate coconuts!”
میان حروف ثانویه، کلمات منفرد یا عبارات کوتاهی هستند که از قبل تعیین شدهاند. برخی از حروف ندای ثانویه عبارتند از:
bless you
congratulations
good grief
hell
hey
hi
oh my
oh my God
oh well
shoot
well
what
wow
حروف ندای ثانویه حتی با علائم نگارشی (بیشتر علامت تعجب) نشانهگذاری میشوند.
“Oh my God! We won the lottery!”
“Wow! What a great achievement!”
“Congratulations! That was an impressive victory.”
هرچند، برخی از حروف ندای ثانویه با نقطه یا علامت سوال نشانهگذاری میشوند.
“Well shoot. I really thought we were going to win.”
“Good grief. I didn’t see that coming.”
“Well? Are we going to watch a movie?”
“What? You don’t like coconuts?”
اصطلاحات، ضربالمثلها و ابراز احساسات
زبان انگلیسی تعداد زیادی از عبارات را دارد که هر کدام معنی و مفهوم پیچیدهای دارند. بسیاری از این اصطلاحات معنای غیر لغوی دارند. همچنین ضربالمثلها (گفتههای کوتاه که حامل یک حقیقت یا حکم اساسی هستند) به طور مکرر و گسترده استفاده میشوند.
هزاران جمله از این دست وجود دارد، بنابراین ما در اینجا فقط مواردی را که جملههای کوچک در نظر گرفته میشوند ، بیان خواهیم کرد.
اصطلاحات
اصطلاحات عباراتی هستند که معنای آنها را نمیتوان از کلمات واقعی که از آنها تشکیل شده است تشخیص داد. آنها اغلب دارای یک ساختار دستوری منحصر به فرد هستند. به همین دلیل، اغلب به روشهایی مغایر با قوانین دستوری سنتی استفاده میشوند و اغلب به عنوان جملاتی مستقل در مکالمه به کار میروند. مثلا:
Person A: “Hi, how are you?” Person B: “Hey, Jeff! Long time no see!”
“Be more careful next time, or there might not be a ‘next time.’ Catch my drift?”
Person A: “How can you evict us from our house like this?” Person B: “Orders are orders.”
Person A: “When will you have that report ready for me?” Person B: “Any minute now!”
اصطلاحات به قدری در گفتار و نوشتار روزمره مورد استفاده قرار میگیرند که اغلب کوتاه میشوند تا به طور ضمنی توسط شنونده یا خواننده قابل درک باشد. برای مثال:
Person A: “I went through all the trouble of getting her this job, and she still managed to screw it up.” Person B: “Well, you can lead a horse to water.” (Short for “You can lead a horse to water, but you can’t make it drink.”)
Person A: “I took them to the best restaurant in town, but they said they would rather have had cheeseburgers.” Person B: “What do you expect? Pearls before swine.” (Short for “cast (one’s) pearls before swine.”)
ضرب المثلها
ضرب المثلها از این جهت شبیه مفهوم اصطلاحات هستند که به دلیل استفادهی مکرر و گسترده، معنای مدون آنها به طور گستردهای درک میشود. ضربالمثلها جملههای مستقلی هستند که حقیقتی را بر اساس عقل سلیم یا تجربه مشترک بیان میکنند. با گذشت زمان بسیاری از آنها به جملات بیقائده تبدیل شدهاند. برای مثال:
“You should try and form better habits in your day-to-day routine. Early to bed, early to rise, that sort of thing!” (Short for “Early to bed and early to rise, makes a man healthy, wealthy, and wise.”)
“I’m not sure why people are shocked that he’s suspected of stealing. If the shoe fits.” (Short for “If the shoe fits, wear it.”)
“Sure, bring your friends. The more the merrier!”
سایر عبارات تنظیم شده
عبارات متداول دیگری نیز وجود دارد که به صورت جملههای بیقائده و مستقل مورد استفاده قرار میگیرند. اما آنها لزوما اصطلاح یا ضرب المثل نیستند. اما با این حال معنای خاصی دارند که ذاتاً قابل درک است.
عبارات سلام و خداحافظی نمونه بارزی است که به صورت جملات کوچک به کار میروند. مثال:
“Hello! How are you?”
“Good afternoon! It’s a pleasure to see you.”
“I’m afraid I must depart. Good day, gentlemen.”
“Goodbye. I hope we meet again.”
بیان آرزوی خوشبختی برای دیگران نیز در همان ردیف قرار میگیرد.
“I hear you have a big exam coming up. Good luck!”
“This is a big trip you’re undertaking. Godspeed!”
برخی از عبارات از سایر زبانها وارد زبان انگلیسی شده است. مثال:
“Bon voyage! Enjoy your trip abroad!”
این کلمه از زبان فرانسه گرفته شده و به معنی «سفر بخیر» است.
“I hope you enjoy the meal. Bon appétit, everyone!”
(این کلمه از زبان فرانسه گرفته شده و به معنی«نوش جان» است.
“Gesundheit!”
این کلمه از زبان آلمانی گرفته شده و به معنی «عافیت باشه» است. معمولا هم زمانی به کار میرود که کسی عطسه کند.
بیشتر بخوانید:آموزش افعال باقاعده و بیقاعده
نظر خود را با ما در میان بزارید