IRANMEHR
آینده از آن توست
لوگو ایرانمهر
+
افعال با مصدر با to در جمله
امتیاز کاربران: 4.4/5
نویسنده: ایرانمهر
4 مهر 1398

افعال با مصدر با to در جمله

تعداد زیادی از افعال انگلیسی به شکل مصدر با to در جمله قرار می‌گیرند و حالت مصدری (infinitive) دارند. سایر افعال هم به صورت «gerund» و با پسوند «-ing» در جمله مورد استفاده قرار می‌گیرند. باقی افعال هم بعد از یک اسم، عبارت اسمی یا ضمیر قرار می‌گیرند و سپس بعد از آن‌ها، حرف «to» در جمله درج می‌شود. هیچ‌یک از این افعال قوانین خاصی را دنبال نمی‌کنند و تنها راه یادگیری آن‌ها، حفظ کردن آن‌هاست.

کاربرد و ساختار gerund 

.Jogging is a hobby of mine

.Daniel quit smoking a year ago

.I look forward to helping you paint the house

.Paul avoids using chemicals on the vegetables he grows

.Some people prefer getting up early in the morning

.Some people prefer to get up early in the morning

He remembered sending the fax. (He remembered the act of send the fax)

He remembered to send the fax. (He remembered the fax and sent it.)

راهنمای کامل برای تسلط بر افعال انگلیسی

کاربرد و ساختار infinitive

.Jim always forgets to eat

.To travel around the world requires a lot of time and money

.You promised to buy me a diamond ring

.Tara has the ability to succeed

?Do you want to call your family now

.I convinced Catherine to become vegetarian

.He advised me to sell all my shares of stock

?Will you continue working after you give birth

?Will you continue to work after you give birth

He stopped drinking coffee. (He never drank coffee again.)

He stopped to drink coffee. (He stopped what he was doing and drank

چه‌ زمانی از حالت مصدر و ing دار فعل استفاده کنیم؟

وقتی مجبوریم یک فعل را بعد از فعل دیگر یا نوع خاصی از کلمه به‌کار ببریم، گاهی‌اوقات از مصدر یا حالت Ing استفاده می‌کنیم. اغلب به کلمه‌ای که قبل از آن آمده بستگی دارد.

افعال با مصدر با to در جمله

دوره های آموزش زبان انگلیسی

دوره های حضوری انگلیسی ایرانمهر
دوره حضوری  آموزش زبان انگلیسی برای کودکان
دوره حضوری آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان
دوره حضوری آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان

حالت مصدری یا Gerund؟

در ادامه لیست افعالی وجود دارد که بلافاصله بعد از آن‌ها حالت مصدری فعل دیگری (to do + فعل) قرار می‌گیرد. برای هر فعل، دو جمله مثال زده‌ایم تا محتوای آن و نحوه‌ی به‌کارگیری آن را توضیح دهیم. این افعال معمولا برای بیان قصد انجام کاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

1.Afford

I can’t afford to go on vacation this summer

این تابستان استطاعت مالی برای سفر کردن ندارم.

Can you afford to buy that sweater?

 آیا توانایی خریدن آن ژاکت را دارید؟

2.Agree

I agreed to help him with the problem.

من موافقت کردم که در رابطه با آن مشکل به او کمک کنم.

Do you think he would agree to take the test again?

آیا فکر می‌کنید او موافقت می‌کند که دوباره امتحان بدهد؟

3.Appear

He appears to think I’m crazy!

ظاهرا او فکر می‌کند من دیوانه هستم!

They appear to be available tomorrow.

 ظاهرا آن‌ها فردا در دسترس خواهند بود.

4.Arrange

I arranged to spend the week in New York.

من برنامه دارم که این هفته را در نیویورک سپری کنم.

Mary arranges to meet everyone each time.

مری هر بار قرار ملاقات با همه را ترتیب می‌دهد.

5.Ask

She asked to do the job.

او خواست این کار را انجام دهد.

Franklin will ask to be promoted.

فرانکلین تقاضای ارتقاء خواهد داشت.

6.Beg

Shelley begged to be released as soon as possible.

شلی التماس کرد هر چه زودتر آزاد شود.

The minister begged to donate as much as possible.

 وزیر درخواست کرد تا آنجا که ممکن است بخشش صورت بگیرد.

7.Care

Do you care to spend some time with me?

اشکالی ندارد که بخشی از وقتت را با من سپری کنی؟

Tom doesn’t care to ask any more questions.

 تام نیازی نمی‌بیند که سوال بیشتری بپرسد.

8.Consent

We consented to adopt the measure in the next year.

ما موافقت كردیم كه این اقدام را در سال آینده اتخاذ كنیم.

Sherry will consent to marry you. I’m sure!

 «شری» (Sherry) به ازدواج با تو رضایت خواهد داد. من مطمئنم!

9.Dare

Those kids won’t dare to break into that house.

کودکان جرات نمی‌کنند وارد آن خانه شوند.

She often dares to break convention.

او اغلب به خودش اجازه می‌دهد که قرارداد را فسخ کند.

10.Decide

I’m going to decide to appoint the teacher next week.

من تصمیم دارم که هفته‌ی بعدی معلم را منصوب کنم.

Mary and Jennifer decided to purchase an old house to fix up.

مری و جنیفر تصمیم گرفتند که یک خانه‌ی قدیمی بخرند و آن را تعمیر کنند.

جملاتی با مصدر to

11.Demand

The protesters demanded to see the president about the economy.

معترضان تقاضا داشتند که رئیس جمهور را به خاطر مسائل اقتصادی ملاقات کنند.

The client demanded to speak with his lawyer before making a statement.

مشتری تقاضا دارد که قبل از بیان هر موضوعی با وکیلش صحبت کند.

12.Deserve

I think Jane deserves to get the promotion. Our boss deserves to be fired!

من فکر می‌کنم جین لیاقت این ترفیع را دارد. رئیس ما سزاوار اخراج است!

13.Expect

Tom expects to finish the job soon.

تام انتظار دارد این کار را زود تمام کند.

The students expect to receive their grades before the end of the day.

دانش‌آموزها انتظار دارن که قبل از پایان روز نمراتشان را دریافت کنند.

14.Fail

Susan never fails to mention that she knows the president personally.

سوزان هیچ‌وقت اشاره کردن به این موضوع را فراموش نمی‌کند که شخصا رئیس جمهور را می‌شناسد.

You shouldn’t fail to mail in the form by the end of the week.

نباید تا آخر هفته فرم را ایمیل کنید.

15.Forget

برای صحبت در مورد کارهایی که باید انجام دهیم استفاده می‌شود که انجام آن‌ها را فراموش می‌کنیم.

I think Peter forgot to lock the door before he left home.

من فکر می‌کنم که پیتر فراموش کرده قبل از ترک خانه، در را قفل کند.

We seldom forget to do our homework, but last week was an exception.

به ندرت اتفاق میفتد که انجام تکالیفمان را فراموش کنیم، اما هفته‌ی پیش استثناء بود.

این فعل می‌تواند به شکل gerund هم مورد استفاده قرار بگیرد. ولی در این صورت، معنی آن کمی تغییر خواهد کرد.

16.Forget doing something

معمولاً در جملات منفی برای صحبت در مورد خاطرات استفاده می‌شود. همچنین معمولا در مورد کارهایی که در گذشته انجام دادیم و فراموش نمی‌کنیم.

  .I’ll never forget walking on that amazing beach for the first time

هرگز قدم زدن در آن ساحل شگفت‌انگیز را برای اولین بار فراموش نمی‌کنم.

17.Hesitate

I hesitate to mention this, but don’t you think …Doug hesitated to tell us about his plan.

تمایلی ندارم به این موضوع اشاره کنم اما، شما فکر نمی‌کنید که «داگ» (Doug) از بیان نقشه‌هایش طفره می‌رود؟

18.Hope

I hope to see you soon!

من امیدوارم که شما را به‌زودی ببینم!

He had hoped to have more success before he lost the election.

او امیدوار بود، قبل از آنکه انتخابات را از دست دهد، موفقیت بیشتری را به دست بیاورد.

19.Learn

Have you ever learned to speak another language?

آیا تا‌به‌حال یاد گرفته‌ای به زبان دیگری صحبت کنی؟

Our cousins are going to learn to mountain climb on vacation.

پسرعموهای ما قرار است در تعطیلات، کوه‌نوردی یاد بگیرند.

20.Manage

Ted managed to get his work done on time.

تام برنامه‌ریزی کرد تا کارش را به‌موقع انجام دهد.

Do you think we’ll manage to persuade Susan to come with us?

آیا فکر می‌کنی برنامه داریم که سوزان را قانع کنیم تا با ما بیاید؟

21.Mean

Tim certainly meant to finish the job on time.

مطمئنا «تیم» (Tim) می‌خواهد به موقع کارش را به پایان برساند.

They mean to do business here in town.

آن‌ها می‌خواهند اینجا در شهر معامله کنند.

22.Need

My daughter needs to finish her homework before she can come out and play.

دخترم باید قبل از اینکه بیرون بیاید و بازی کند، تکالیفش را به اتمام برساند.

They needed to fill out a number of forms in order to purchase the house.

آن‌ها باید برای خرید خانه، چند فرم را پر کنند.

23.Offer

Jason offered to give Tim a hand with his homework.

جیسون به تام پیشنهاد کرد که در تکالیف کمکش کند.

She offers to help students whenever they have a question.

او به دانش‌آموزها پیشنهاد کرد که هر وقت سوالی داشتند از او کمک بگیرند.

24.Plan

Our class plans to put on a play next semester.

قرار است که کلاس ما ترم بعد نمایش اجرا کند.

I’m planning to visit you when I’m in New York next month.

وقتی ماه بعدی به نیویورک آمدم، می‌خواهم شما را ملاقات کنم.

25.Prepare

Our teachers are preparing to give us a test today.

امروز معلم ما در حال آماده‌سازی یک آزمون است.

The politicians prepared to debate the issues on television.

سیاستمدار‌ها آماده شدند تا در تلویزیون درباره مسائل بحث کنند.

26.Pretend

I think he is pretending to be interested in the subject.

من فکر می‌کنم که او تظاهر می‌کند که به موضوع علاقه‌مند است.

She pretended to enjoy the meal, even though she didn’t think it was good.

او تظاهر کرد که از وعده‌ی غذایی خوشش می‌آید، اگرچه فکر نمی‌کرد غذا خیلی خوب باشد.

27.Promise

Yes, I promise to marry you!

بله، قول می‌دهم که با تو ازدواج کنم.

Our coach promised to give us next Friday off if we win the game.

 مربی ما قول داد که اگر بازی را ببریم، جمعه‌ی هفته‌ی آینده را به ما مرخصی بدهد.

28.Refuse

The students refused to quiet down at the assembly.

دانش‌آموزان از سکوت در گروه خود‌داری کردند.

I think you should refuse to do that job.

من فکر می‌کنم که باید آن شغل را رد کنید.

جملاتی با مصدر to

29.Regret

نکته: این فعل می‌تواند با کمی تغییر در معنی به شکل gerund و با پسوند -ing در جمله به کار برود.

I regret to tell you that it is not possible.

متاسفم از اینکه باید به شما بگویم این امکان‌پذیر نیست.

The officer regretted to inform the citizens of the horrific facts about the case.

ماموران از اینکه به مردم راجع به حقایق وحشتناک راجع به آن موضوع اطلاع دادند، متاسف شدند.

30.remember

برای صحبت در مورد چیزهایی که باید انجام دهیم استفاده می‌شود.

Did you remember to lock the doors?

آیا یادت ماند که درها را قفل کنی؟

I hope Frank remembered to telephone Peter about the appointment.

امیدوارم فرانک فراموش نکند که در رابطه با وقت ملاقات به پیتر تلفن کند.

.He didn’t remember to turn off the heating after class

یادش نبود بعد از کلاس گرمایش را خاموش کند.

?Please, will you remember to close the windows if you leave

خواهش می‌کنم، در صورت رفتن به یاد می آورید که پنجره ها را ببندید؟

نکته: این فعل می‌تواند با کمی تغییر در معنی به شکل gerund و با پسوند ing– در جمله به کار برود.

Remember doing something

برای صحبت در مورد خاطرات استفاده می‌شود. ما چیزهای گذشته را به‌یاد می‌آوریم.

.I remember eating on this same chair the day I graduated

یادم می‌آید روزی که فارغ‌التحصیل شدم روی همین صندلی غذا می‌خوردم.

.I remember mentioning the issue to Elisabeth last week

یادم می‌آید هفته گذشته موضوع را به الیزابت اشاره کردم.

31.Seem

It seems to be a beautiful day outside!

به نظر می‌رسد امروز هوا خیلی خوب باشد (روز قشنگی باشد)!

Did he seem to be nervous?

آیا او مضطرب به نظر می‌رسید؟‌

32.Struggle

The boys struggled to understand the concepts presented in the lesson.

پسرها تلاش کردند مفاهیم ارائه شده در درس را درک کنند.

I sometimes struggle to stay concentrated when I’m on the job.

وقتی سرکار هستم، گاهی برای اینکه تمرکزم را حفظ کنم خیلی تلاش می‌کنم.

33.stop

توقف برای انجام کاری (Stop to do) : زمانی استفاده می شود که انجام یک فعالیت را متوقف می کنیم تا شروع به انجام فعالیت دیگری کنیم.

.We had been driving for hours, so we had to stop to eat something and go to the toilet

ساعت‌ها بود که رانندگی می‌کردیم، بنابراین مجبور شدیم توقف کنیم تا چیزی بخوریم و به توالت برویم.

توقف انجام کاری (Stop doing) : به معنای پایان دادن به کاری است که انجام می دهیم.

?Could you stop biting your nails

آیا می‌توانید ناخن جویدن را متوقف کنید؟

.I need to stop smoking once and for all

من باید یک بار برای همیشه سیگار را ترک کنم.

34.Swear

Do you swear, to tell the truth, the whole truth, and nothing but the truth?

آیا قسم می‌خورید که حقیقت و کل حقیقت را بگویید و چیزی جز حقیقت نگویید؟

Alice swore to help in any way possible.

آلیس قسم خورد که هر طور شده است، کمک کند.

35.try

تلاش برای انجام کاری (Try to do) : زمانی که سعی می کنیم کاری را انجام دهیم، تلاش می کنیم تا به چیزی برسیم که ممکن است انجامش دهیم یا نخواهیم.

?Could you please try to be a bit less rude

.I’ll try to convince him, but I’m not sure that’s going to change anything

سعی کنید کاری را انجام دهید (Try doing) : زمانی استفاده می‌شود که می‌خواهیم به چیزی برسیم و چیزی را به عنوان یک آزمایش امتحان می‌کنیم تا ببینیم آیا به ما کمک می‌کند به آنچه می‌خواهیم برسیم یا خیر. ما روشی را امتحان می کنیم (یکی از روش هایی که می توانیم امتحان کنیم) تا به چیزی برسیم.

?A: “I need to sleep but I can’t.” B: “Why don’t you try drinking a glass of hot milk”

“من باید بخوابم اما نمی توانم.” ب: “چرا سعی نمی کنی یک لیوان شیر داغ بنوشی؟”

.I can’t contact Jane. I‘ve tried calling her home number and also on her mobile, but nothing

من نمی‌توانم با جین تماس بگیرم. من سعی کردم با شماره خانه و همچنین تلفن همراه او تماس بگیرم، اما هیچی.

36.Threaten

Chris threatened to call the police.

«کریس» (Chris) تهدید کرد که به پلیس زنگ می‌زند.

The owner will threaten to kick you out if you don’t stop making noise.

اگر سروصدا کردن را تمام نکنی، مالک تهدید خواهد کرد که تو را بیرون می‌کند.

37.Volunteer

I’d like to volunteer to judge the competition.

من تمایل دارم که برای قضاوت مسابقه داوطلب شوم.

Sarah volunteered to take Jim to the piano lesson.

سارا داوطلب شد تا جیم را به کلاس پیانو ببرد.

38.Wait

I’m waiting to hear from Tom.

من منتظرم تا جوابی از تام بگیرم.

She waited to eat until he arrived.

صبر کرد تا وقتی که او از راه برسد، غذا بخورد.

39.Want

Jack wants to help everyone with the new concepts.

جک می‌خواهد با مفاهیم جدید به همه کمک کند.

The principal wanted to put on a teacher workshop.

مدیر می‌خواست که یک کارگاه درباره مدرسین برگزار کند.

40.Wish

I wish to see you soon.

امیدوارم که شما را به‌زودی ملاقات کنم.

Franklin wished to come and visit last month.

ماه گذشته، فرانکلین می‌خواست بیاید و ما را ببیند.

بعد از یادگیری افعال در این صفحه، می‌توانید با شرکت در کوئیز‌ زیر، دانش خود را بررسی کنید:

Verb Form – Gerund or Infinitive Quiz


بیشتر بخوانید: روش صرف فعل در انگلیسی

بیشتر بخوانید: کاربرد‌های مختلف فعل get


آزمون

You'd better _______ We are late!

Sorry, but I can't help _______.

Would you mind _______ the window?

I'd like you to stop _______ that.

He recommends _______ some money before we arrive.

I forgot _______ you yesterday. I'm sorry.

Sam didn't want to eat, but she made him _______ the sandwich.

We are looking forward to _______ you.

I'd rather _______ here if you don't mind.

She pretended _______ interested.

چقدر این پست برایتان مفید بود؟
1
2
3
4
5
4.4 از 5 از 29 رای

نظر خود را با ما در میان بزارید

لغو پاسخ

  1. lakeshaologhlen
    15 اسفند 1402
    پاسخ دادن

    من از بازدید از این سایت خیلی راضی هستم و حتماً
    بار دیگر بازدید خواهم کرد. اطلاعاتی که ارائه داده شده بسیار
    غنی و مفید است و به من در یافتن اطلاعاتی که نیاز داشتم کمک شایانی
    کرد. پیشنهاد می‌کنم به همه که از این وب‌سایت دیدن کنند چون واقعاً ارزشمند است.
    از تلاش‌های تیم پشتیبانی بسیار سپاسگزارم که چنین
    محتوای با ارزشی را ارائه می‌دهند.
    انتظار دارم که در آینده مطالب بیشتر و بهتری
    را ببینم. هر زمان که به این وب‌سایت سر می‌زنم، اطلاعات جدیدی
    کسب می‌کنم که بسیار برایم ارزشمند
    است.

    • ایرانمهر
      15 اسفند 1402
      پاسخ دادن

      سلام وقت بخیر ممنونم از همراهیتون
      موفق باشین

  2. سید علی رضوی
    31 مرداد 1402
    پاسخ دادن

    خوب

    • ایرانمهر
      31 مرداد 1402
      پاسخ دادن

      سلام روز بخیر ممنونم از شما

مقالات مرتبط