بلافاصله پاسخ یک بومی آلمانی زبان را بدهید
اگر میخواهی در زبان آلمانی به مهارت بالایی برسی، باید تا جایی که میتوانی صحبت کنی.
-یودا (Yoda)
بسیار خوب، بسیار خوب. این گابلین کوچک سبزرنگ (استاد خردمند و پر افتخار Jedi) در مجموعه جنگ ستارگان، واقعا این جمله را نگفته است. اما حتی اگر او نیز این جمله را گفته باشد، پربیراه نگفته است.
در راستای تقویت مهارت مکالمه و سلیس و روان حرف زدن به زبان آلمانی، هیچچیز مهمتر از صحبتکردن در یک جمع و برای دیگران نیست (ترجیحا آنهایی که خودشان به آن زبان صحبت میکنند). در حقیقت برای تمرین یک زبان، هیچ جایگزینی بهتر از صحبت کردن وجود ندارد. هیچ جایگزینی!
نه مطالعهی شبانهروزی واژگان آلمانی
نه ساعتها تماشای ویدیوهای آلمانی زبان در یوتیوب و گوش دادن به انواع پادکستها
نه مطالعهی کتابهای چاپی و الکترونیکی
هیچ کدام جای صحبت کردن به زبان آلمانی را نمیگیرند.
البته کسی نگفته است با گوش دادن به پادکست یا مقاله خواندن چیزی یاد نمیگیرید. در کل باید بگوییم اگر بخواهید به صورت خودآموز زبان آلمانی یاد بگیرید، میتوانید مهارتتان را تا سطح قابل توجهی بالاتر ببرید. اما گاهی واقعا لازم است که با سایر مردم ارتباط برقرار کنید و به زبان آلمانی حرف بزنید.
در هر حال، وقتی پای صحبت با سایرین در میان باشد، اولین مرحله، همیشه سختترین مرحله خواهد بود.
اگر تازه راه افتاده باشیم چه؟ اگر تا به حال با یک بومی آلمانیزبان ارتباط برقرار نکرده باشیم، باید چه کار کنیم؟ اصلا از کجا بفهمیم چه باید بگوییم؟
بسیار خوب، تقلب همیشه بد نیست. پس بهتر است برای کمک به خودتان روی یک برگه تقلب بنویسید و آن را همراه داشته باشید. برگهای که روی آن عبارات مقدماتی مخصوص شرایط مختلف در زبان آلمانی نوشته شده باشد و در هر شرایطی برای درک سریع صحبتها به زبان آلمانی، از آنها استفاده کنید.
اوه پسر اینجا را ببین! شما خیلی خوش شانس هستید، چون درست در همین مقاله انواع لغات و عبارات جهت برقراری ارتباط به زبان آلمانی نوشته شده است. لغاتی که با دقت دستهبندی شده و بر اساس سطح دشواری زیر هم قرار گرفتهاند. ممکن است برای نوشتن آنها به من یک «آفرین» بگویید؟ ممنون!
150 عبارت مقدماتی برای برقراری ارتباط با بومیهای آلمانیزبان
اگر لیستی از لغات ضروری برای شرایط مختلف همراهتان داشته باشید، به کمک آن میتوانید به خوبی با بومیزبانها ارتباط برقرار کنید. توانایی صحبت کردن با مردم مهارت مهمی است، اگر به مهمترین مرحله برای تسلط یافتن تبدیل نشود.
عبارات آلمانی ساده اما مهم: مقدمات ضروری
بسیار خوب، برای اینکه کار شما را سادهتر کنیم با کلمات و عبارات سادهتر شروع میکنیم. البته این عبارات برای مکالمات طولانیتر چندان کاربردی ندارند. آنها را صرفا به خاطر این نوشتهایم که اعتماد به نفس و ارادهی شما را برای یادگیری لغات بعدی بالاتر ببریم.
Entschuldigung– Excuse me
ببخشید
Hallo– Hello
سلام
Danke– Thank you
متشکرم
… bitte.– … please.
….لطفا.
Ja– Yes
بله
Nein– No
خیر
Nein, danke.– No, thank you.
نه، ممنونم
Gern geschehen.– You’re welcome.
قابلی ندارد/خواهش میکنم.
Tschüss!– Bye!
خداحافظ
Gesundheit!– Bless you!
سلامت باشی!/زنده باشی!/خدا به تو برکت دهد!
نکات مقدماتی برای سلام و احوالپرسی
بسیار خوب، زیاد هم سخت نبود، نه؟ من هم فکر نمیکنم زیاد سخت باشد. پس بیایید کمی فعالتر شویم و نحوهی برقراری ارتباط با سلام و احوالپرسی را یاد بگیریم.
Guten Morgen– Good morning
صبحبخیر
Guten Tag– Good day
وقتبخیر
Guten Abend– Good evening
عصر بخیر
Wie geht es Ihnen?– How are you? (formal)
حالتان چطور است؟ (رسمی)
Wie geht es dir?– How are you? (informal)
حالت چطوره؟(غیر رسمی)
Mir geht es gut, danke.– I am fine, thank you.
من خوبم، ممنون
Freut mich zu hören!– Happy to hear that!
خوشحالم که این را میشنوم!
Mir geht es nicht so gut.– I don’t feel too well.
زیاد خوب نیستم
Ich hoffe, es geht Ihnen/dir bald besser.– I hope you feel better soon. (formal/informal)
امیدوارم به زودی بهتر شوی/امیدوارم زود خوب شی ( رسمی / غیر رسمی)
Machs gut!– Take care!
مراقب خودت باش!
Komm gut nach hause!– Get home safe!
سالم به خانه برس! (مراقب خودت باش!)
Bis dann!– See you!
میبینمت!
Bis später!– See you later!
بعدا میبینمت!
Bis gleich!– See you soon!
به زودی میبینمت!
Auf Wiedersehen!– Goodbye!
خدانگهدار!/خداحافظ!
Einen schönen Tag noch!– Have a nice day!
روز خوبی داشته باشید!
Gute Nacht!– Have a good night!
شب خوبی داشته باشید!
Schönes Wochenende!– Have a nice weekend!
آخر هفتهی خوبی داشته باشید!
کمک خواستن/درخواست کردن به زبان آلمانی
بسیار خوب، حالا که میدانید چگونه با یک بومی آلمانیزبان مکالمه را شروع کنید، میتوانیم به شما چند عبارت تخصصیتر آموزش دهیم. فرض کنیم که شما تعطیلات تابستانی خود را در یکی از کشورهای آلمانیزبان سپری میکنید. به عنوان یک گردشگر در غربت، ممکن است بارها به کمک نیاز داشته باشید. فهرست عبارات زیر اوضاع را کمی آسانتر خواهد کرد.
Sprechen Sie Englisch?– Do you speak English?
آیا میتوانید به زبان انگلیسی صحبت کنید؟
Ich spreche leider nicht so viel Deutsch.– Unfortunately I don’t speak German too well.
متاسفانه، من نمیتوانم خیلی خوب آلمانی صحبت کنم.
Ich spreche nur ein bisschen Deutsch.– I only speak a little German.
من فقط کمی میتوانم آلمانی صحبت کنم.
Ich brauche eine Auskunft.– I need some information.
کمی اطلاعات میخواهم.
Ich brauche Hilfe.– I need help.
من به کمک احتیاج دارم.
Kennen Sie sich hier aus?– Do you know the area?
آیا این محدوده (منطقه) را میشناسید؟
Bin ich hier richtig?– Am I in the right place?
آیا آدرس را درست آمدهام؟
Wie heißt X auf Deutsch?– What is X called in German?
…. به زبان آلمانی به چه معنی است؟
Wie sagt man X auf Deutsch?– How do you say X in German?
شما در زبان آلمانی به …. چه میگویید؟
Können Sie das übersetzen?– Could you translate that?
آیا میتوانی آن را ترجمه کنی؟
Vielen Dank für Ihre Hilfe!– Thanks a lot for your help!
از کمکی که کردید بسیار ممنونم!
اگر میخواهید نحوهی ساعت پرسیدن به زبان آلمانی را یاد بگیرید، احتمالا خواندن این مقاله به شما کمک زیادی میکند.
بیشتر بخوانید:حروف ندا و کلمات تعجبی (Interjections) در زبان آلمانی
عبارات مخصوص روابط اجتماعی
وقت آن رسیده که تعدادی دوست پیدا کنید. با اینکه آلمانیها به گوشتتلخی مشهور هستند، اما بهتر است این کلیشهها را باور نکنید و از عبارات زیر برای برقراری ارتباط یا حتی دوست شدن با کسی استفاده کنید.
Wie ist Ihr Name?/Wie heißt du?– What is your name? (formal/informal)
اسم شما چیست/ اسمت چیه؟ (رسمی، غیر رسمی)
Ich heiße X/Mein Name ist X.– My name is X.
اسم من … است.
Woher kommen Sie? /Woher kommst du?– Where do you come from? (formal/informal)
اهل کجا هستید؟/اهل کجایی؟ (رسمی/غیر رسمی)
Ich komme aus X.– I come from X.
من اهل … هستم.
Wo wohnen Sie? /Wo wohnst du?– Where do you live? (formal/informal)
کجا زندگی میکنید؟ /کجا زندگی میکنی؟ (رسمی/غیر رسمی)
Wie alt sind Sie? /Wie alt bist du?– How old are you? (formal/informal)
چند سالتان است؟/چند سالته؟ (رسمی/غیر رسمی)
Ich bin X Jahre alt.– I am X years old.
من … ساله هستم.
Was machen Sie/Was machst du beruflich?– What do you do for work? (formal/informal)
شغل شما چیست؟/ چه کارهای؟ (رسمی/غیر رسمی)
Ich bin X von Beruf.– My job is X.
من …. هستم.
Was Machen Sie außerhalb der Arbeit?– What do you do outside of work? (formal)
خارج از کار و اوقات فراغت چه کار میکنید؟(رسمی)
Was machst du sonst so?– What else do you do? (informal)
دیگه چیکار میکنی؟ (غیر رسمی)
Meine Hobbies sind X, Y und Z.– My hobbies are X, Y and Z.
سرگرمیهای من …و ….و …. است.
Ich mache gerne X.– I like to do X.
من دوست دارم …. را انجام دهم.
Können Sie/Kannst du langsamer sprechen?– Can you speak slower? (formal/informal)
ممکن است آهستهتر صحبت کنید؟/میشه کندتر حرف بزنی؟ (رسمی/ غیر رسمی)
Können Sie/Kannst du das bitte wiederholen?– Can you repeat that please? (formal/informal)
ممکن است مجددا تکرار کنید؟/ میشه باز هم تکرارش کنی؟ (رسمی/ غیر رسمی)
Verstehen Sie?/Verstehst du?– Do you understand? (formal/informal)
آیا متوجه منظورم میشوید؟ / میفهمی؟ (رسمی/غیر رسمی)
Ich verstehe nicht.– I don’t understand.
متوجه نمیشوم.
Tut mir leid.– I am sorry.
متاسفم.
Hat mich gefreut Sie/dich kennenzulernen.– It was nice meeting you. (formal/informal)
از دیدن شما خوشوقتم/ از دیدنت خوشحال شدم. ( رسمی/غیر رسمی)
صحبت راجع به غذا و نوشیدنی: ماجراهای Bier و Sauerkraut
تا اینجا عالی پیش رفتید، حالا مراحل مقدماتی برای شروع یک مکالمه را به خوبی میدانید! اگر همینطور پیش بروید، همین امشب میتوانید با دوستان جدید آلمانی خود بیرون بروید و گپ بزنید. در این مورد، فهرست بعدی لغات واقعا نجاتبخش شما خواهد بود:
Haben Sie/Hast du Hunger?– Are you hungry? (formal/informal)
آیا شما گرسنه هستید؟/ گرسنهای؟ (رسمی/غیر رسمی)
Haben Sie/Hast du Durst?– Are you thirsty? (formal/informal)
آیا شما تشنه هستید؟ /تشنهای؟(رسمی/غیر رسمی)
Wollen wir etwas zusammen essen/trinken gehen?– Shall we get something to eat/drink together?
ممکن است غذا/ نوشیدنی را باهم بخوریم؟
Frühstück– Breakfast
صبحانه
Mittagessen– Lunch
ناهار
Abendessen– Dinner
شام
Ich möchte einen Tisch reservieren.– I’d like to reserve a table.
میخواهم یک میز رزرو کنم.
Einen Tisch für zwei/drei/vier bitte.– A table for two/three/four, please.
یک میز برای دو/سه/چهار نفر لطفا
Ich habe eine Reservierung.– I have a reservation.
من میز رزرو کردم.
Kann ich/Können wir die Speisekarte/Getränkekarte/Weinkarte haben bitte?– Can I/Can we see the menu/drinks/wine menu please?
ممکن است منوی نوشیدنی را ببینیم/ببینم؟
Was ist das?– What is this?
این چیست؟
Können Sie etwas empfehlen?– Can you recommend something?
ممکن است چیزی پیشنهاد کنید؟
Haben Sie etwas vegetarisches?– Do you have something vegetarian?
آیا شما غذای مخصوص گیاهخواران دارید؟
Ich esse kein/keine X.– I don’t eat X.
من … را نمیخورم.
Ich bin allergisch gegen X.– I am allergic to X.
من به …حساسیت دارم.
Gut, das nehme ich.– Ok, I will take that.
بسیار خوب، این را سفارش میدهم.
Ich hätte gerne X.– I’d like to have some X please.
مقداری …نیز میخواهم.
Eine Portion X bitte.– I’d like to have a serving of X please.
لطفا…را نیز سرو کنید.
Das Gleiche nochmal bitte.– The same again, please.
از همان قبلی لطفا.
Guten Appetit.– Bon appetite.
نوش جان
Für mich nichts, danke.– Nothing for me, thank you.
من چیزی نمیخورم، ممنون.
Ich bin satt.– I am full.
سیر شدم.
Mir ist schlecht.– I feel sick.
حالت تهوع دارم./حالم خوب نیست.
Entschuldigen Sie bitte, wo ist die Toilette?– Excuse me, where is the bathroom?
ببخشید، دستشویی کجاست؟
Einen Kaffee bitte!– One coffee, please!
یک قهوه لطفا!
Die Rechnung bitte.– The bill, please!
صورت حساب، لطفا!
Kann ich eine Quitting haben bitte?– Can I have a receipt, please?
میتوانم رسید را داشته باشم، لطفا؟
بیرون رفتن و آدرس پرسیدن: به سمت اتوبان
اگر قبلا چند دوست آلمانیزبان پیدا کردهاید، پس ابدا نباید از تماشای مناطق مختلف و دیدنی این کشور غافل شوید. از کجا معلوم که دوباره به اینجا برمیگردید؟ پس برای اینکه با دوستانتان بیرون بروید و به عبارتی «کم نیاورید» عبارات زیر را به خاطر بسپارید تا هیچوقت وسط راه گم نشوید.
Entschuldigung, können Sie mir sagen wo X ist?– Excuse me, can you tell me where X is?
ببخشید، ممکن است به من بگویید که … کجاست؟
Ich suche das Museum/den Park/das Hotel.– I am looking for the museum/park/hotel.
من دنبال موزه/پارک/هتل میگردم.
Ist das in der Nähe?– Is that close by?
آیا نزدیک است؟
Ist das weit von hier?– Is that far from here?
آیا از اینجا خیلی دور است؟
In welcher Richtung ist das?– In which direction is that?
کدام طرف است؟
Nach links.– To the left.
سمت چپ
Nach rechts.– To the right.
سمت راست
Geradeaus.– Straight on.
مستقیم
Wo ist die U-bahn/der Bus?– Where is the subway/bus?
مترو/اتوبوس کجاست؟
Fährt dieser Bus/diese Bahn nach X?– Does this bus/train go to X?
آیا این اتوبوس/قطار به …. میرود؟
Wieviel kostet eine Fahrt nach X?– How much is a ticket to X?
هزینهی بلیط … چقدر است؟
Muss ich umsteigen?– Do I have to transfer?
آیا باید با وسیلهی نقلیه جابهجا شویم؟
Wo finde ich ein Taxi?– Where do I find a taxi?
از کجا میتوانم تاکسی پیدا کنم؟
Zum Bahnhof/Flughafen bitte.– To the train station/airport please.
به سمت ایستگاه قطار/فرودگاه لطفا.
Bitte bringen Sie mich zu dieser Adresse.– Please take me to this address.
لطفا مرا به این آدرس ببرید.
Bitte halten Sie hier an.– Please stop here.
لطفا همینجا نگه دارید.
Haben Sie einen Stadtplan?– Do you have a city map?
آیا نقشهی شهر را دارید؟
Können Sie mir das auf der Karte zeigen?– Can you show me on the map?
ممکن است موقعیت مرا روی نقشه نشان دهید؟
Ich habe mich verlaufen.– I am lost.
من گم شدهام.
Ich habe eine Reservierung.– I have a reservation.
از قبل رزرو کردهام.
Haben Sie noch Zimmer frei?– Do you have rooms available?
آیا اتاق خالی دارید؟
Ich hätte gerne ein Zimmer/ein Doppelzimmer.– I’d like to have a room/double room.
یک اتاق یک خوابه/دو خوابه میخواهم.
Ist Frühstück inklusive?– Is breakfast included?
صبحانه هم سرو میشود؟
Können Sie mir ein Restaurant in der Nähe empfehlen?– Can you recommend a restaurant nearby?
ممکن است یک رستوران در این حوالی معرفی کنید؟
Können Sie mich um X Uhr wecken?– Can you wake me at X o’clock?
ممکن است مرا ساعت … بیدار کنید؟
Bis wann muss ich auschecken?– Until when do I have to check out?
تا چه ساعتی میتوانم اتاق را تحویل دهم؟
برای اینکه با عبارات مخصوص آلمانی در سفر آشنا شوید و آنها را یاد بگیرید، این مقاله را از دست ندهید.
عبارات مخصوص خرید کردن : Konsumterror!
وقتی کاملا در حال و هوای گردشگری فرو رفتهاید، خرید کردن را فراموش نکنید. فرقی نمیکند که برای خرید موارد ضروری در سفر به فروشگاه میروید یا میخواهید برای اعضای خانواده و دوستان خود سوغاتی بخرید، این جملات به شما در رسیدن به چیزی که میخواهید کمک میکنند:
Was möchten Sie?– What do you want?
چه چیزی میخواهید؟
Suchen Sie etwas?– Are you looking for something?
دنبال چیزی میگردید؟
Ich suche X.– I am looking for
من دنبال … میگردم.
Verkaufen Sie X?– Do you sell X?
آیا… میفروشید؟
Haben Sie Souvenirs/Andenken?– Do you have souvenirs?
آیا سوغاتی دارید؟
Wieviel kostet das?– How much is this?
قیمت این چقدر است؟
Haben Sie das auch in einer anderen Größe/Farbe?– Do you have this in another size/color?
آیا از این رنگ/سایز دیگری دارید؟
Können Sie mir darauf Rabatt geben?– Can I have a discount?
آیا تخفیف میدهید؟
Kann ich bar bezahlen?– Can I pay in cash?
میتوانم نقد بپردازم؟
Kann ich mit Kreditkarte bezahlen?– Can I pay with a credit card?
میتوانم با کارت اعتباری بپردازم؟
Können Sie das als Geschenk einpacken?– Could you wrap this as a present?
ممکن است این را کادو پیچ کنید؟
لغات و عبارات فوری و اضطراری: من یک Krankenwagen لازم دارم!
خدا نکند در خارج از کشور (یا حتی در منزل) مشکلی برایتان پیش بیاید. اما بد نیست که طبق ضربالمثل معروف «همیشه آماده باشیم!» پس عبارات زیر را با دل و جان یاد بگیرید و امیدواریم هرگز در طول سفر مجبور به استفاده از آنها نشوید.
Hilfe!– Help!
کمک!
Feuer!– Fire!
آتش!
Es brennt!– Fire!
آتش گرفته است!/دارد میسوزد.
Rufen Sie die Polizei/die Feuerwehr/einen Krankenwagen!– Call the police/firefighters/an ambulance!
به پلیس/آتش نشان/آمبولانس زنگ بزنید!
Wo ist das Krankenhaus?– Where is the hospital?
بیمارستان کجاست؟
Wo ist die Apotheke?– Where is the pharmacy?
داروخانه کجاست؟
Ich bin krank.– I am sick.
من مریض شدهام.
Wie komme ich zum Konsulat von X?– How do I get to the X consulate?
چگونه به کنسولگری … بروم؟
Lassen Sie mich in Ruhe!– Leave me alone!
تنهایم بگذار!
وقت اضافه: اصطلاحات به زبان آلمانی
پووففف، حالا که این همه لغت یاد گرفتهاید، به نظرم حق دارید کمی تفریح کنید. در ادامه چند اصطلاح به شما میآموزیم که به کمک آنها در مقابل یک بومی آلمانیزبان بدرخشید. البته همهی آنها کاملا پرکاربرد نیست، اما اگر حساب شده از آنها استفاده کنید، حتما روی شما حساب دیگری باز میکنند.
Moin, moin!– Morning/Hi/Hello/Good day/How are you?
صبح بخیر/سلام (خودمانی)/ سلام (رسمی)/ روز بخیر/ حالتان چطور است؟ (بیشتر در آلمان شمالی استفاده میشود).
Geil!– Awesome/Rad!
فوقالعاده است!
Dit jefällt ma.– I like it
من این را دوست دارم ( گویش آلمانی برای Das gefällt mir).
Na?– Hey, what’s up/how are you?
هی، چه خبر؟/حالتان چطور است؟ (واقعا یک کلمهی تک هجایی چه معنی گستردهای دارد. حتی در جواب میتوانید بگویید :«Naaa?»، یعنی «خوبم، حال شما چطور است؟).
این هم مختصری از عبارات مقدماتی به زبان آلمانی
از حق نگذریم، فهرست لغات بالا حتی به کلمه «خستهکننده» نزدیک هم نمیشود. اما اگر میخواهید اصطلاحات کوچه خیابانی به زبان آلمانی را یاد بگیرید، برای یک سفر تابستانی به آلمان آماده شوید یا به زبان آلمانی ابراز احساسات کنید یا منابع دیگری را بخوانید که کمکتان کند.
نکتهی مهم اینجاست که با بومیهای آلمانیزبان از همهجا بیخبر، عبارات جدیدی را که یاد گرفتهاید تمرین میکنید. به شما قول میدهم از بازخورد خوب و قدردانی آلمانیها به خاطر تلاشتان شگفتزده خواهید شد. پس با تمرین این عبارات، تنها مشکل شما مدت زمانی خواهد بود که باید برای رسیدن به مرحلهی native like سپری کنید. پس این تمرین را تا زمانی که کاملا به زبان آلمانی مسلط شوید و مثل بومیهای آلمانی زبان حرف بزنید ادامه دهید، تا Yoda در جنگ ستارگان نیز به شما افتخار کند.
بیشتر بخوانید :تقویت مکالمه زبان آلمانی
بیشتر بخوانید:20 کلمه کوچه خیابانی به زبان آلمانی که باید آنها را بدانید
نظر خود را با ما در میان بزارید