بعد از مطالعهی فهرست بلند بالای اسامی حیوانات که در قسمت اول این مقاله خواندید، احتمالا با خودتان میگویید: «واقعا چگونه تمام این لغات را حفظ کنم؟»
بسیار خوب، لب ور نچینید! آسانتر از چیزی است که فکرش را میکنید. با استفاده از تکنیکهای زیر میتوانید بدون اینکه به خودتان زحمت زیادی بدهید، تمام این لغات را با حروف تعریفشان حفظ کنید.
لغات هم ریشه در زبان انگلیسی و آلمانی را بیاموزید
تعداد زیادی از اسامی حیوانات به زبان آلمانی از زبان انگلیسی قرض گرفته شدهاند.
لغاتی را پیدا کنید که نیازی به حفظ کردن آنها ندارید و فقط لازم است که آنها را با لهجهی آلمانی تلفظ کنید.
بعد از بررسی این لغات حتما به نتیجه میرسید که تعداد زیادی از حیوانات آلمانی، نام خود را طی صدها سال اخیر از کشورهای اروپایی قرض گرفتهاند و با آنها همریشه هستند. برخی از آنها هم کاملا قرضی هستند و بدون هیچ تغییری در زبان آلمانی به کار میروند. برای مثال میتوان به کلمات قرضی از زبان انگلیسی اشاره کرد که حتی در انتها به s جمع ختم میشوند.
البته لازم به ذکر است که در مجموع، نام حیوانات در اکثر کشورها یکسان است. بنابراین با یادگیری و مطالعهی این لغات قرضی و همریشه قادر خواهید بود نام آنها در اکثر کشورها تلفظ کنید.
برای مثال، اگر تصمیم بگیرید که به طبیعت و حیات وحش آفریقا سفری داشته باشید، حتما میتوانید راجع به حیوانات زیر صحبت کنید و نام آنها را به زبان بیاورید:
gorillas (die Gorillas)(گوریلها)
zebras (die Zebras)(گورخرها)
elephants (die Elefanten)(فیلها)
antelopes (die Antilopen)(بزهای کوهی)
به شما توصیه میکنم که در ابتدا این لغات هم ریشه و قرضی را مطالعه کنید و آنها را به سادگی به خاطر بسپارید. رفته رفته میتوانید در مدت زمانی بسیار کوتاه، لغتهای جدید زیادی حفظ کنید.
نام حیوانات رایج و در دسترس را یاد بگیرید تا مسیر یادگیری را برای آینده آسانتر کنید.
زبان آلمانی فرصت زیادی برای ترکیب لغات مختلف و تشکیل یک لغت جدید در اختیارتان قرار میدهد. این ماجرا راجع به اسامی حیوانات هم صدق میکند.
معمولا اسامی پیچیدهتر برای حیوانات کمیاب، از ترکیب اسامی حیواناتی استفاده میکند که هر روز آنها را مشاهده میکنیم. این اسامی بسیار ساده هستند و در ترکیب با سایر کلمات نام یک حیوان کمیاب را تشکیل میدهند.
چرا برای هکرهای زبان جدید این خبر خیلی خوب است؟
منظور از هکر زبان، کسی است که برای ایجاد ترفندهای مختلف برای یادگیری سادهتر، یک زبان جدید را عمیقا کنکاش میکند. این هکرها متوجه میشوند که اگر اسامی را با حروف تعریفشان یاد بگیرند، نامهای پیچیدهتر را هم در آینده به راحتی به خاطر میسپارند.
اجازه دهید منظورم را توضیح دهم.
برای مثال نگاهی به معادل آلمانی کلمهی خوک (das Schweig) میاندازیم. این یکی از پرکاربردترین روشها برای صحبت راجع به حیواناتی است که نام آنها کمتر به گوش میخورد. از آنها میتوان به مثالهای زیر اشاره کرد:
Guinea Pig (dasMeerschwein)(خوکچه هندی)
Porcupine (dasStachelschwein)(جوجه تیغی)
Wild Boar (das Wildschwein**)(گراز نر وحشی)
Warthog (das Warzenschwein**)(گراز وحشی آفریقایی)
از آنجا که در زبان آلمانی لغات همیشه با حروف تعریف بیان میشوند و انتهای هر کلمه هم جنسیت آن را نشان میدهد، از مثال بالا نتیجه میگیریم که کلماتی که با –schwein به پایان میرسند با حرف تعریف das به کار میروند.
در ادامه نام چند حیوان رایج دیگر را هم مینویسیم تا به کمک آنها با ترفندهای مختلف در این زبان آشنا شده و از آنها به بهترین نحو استفاده کنید.
das Pferd (the horse)(اسب)
die Maus (the mouse)(موش)
die Kröte (the toad)(وزغ)
der Bär (the bear)(خرس)
پسوند “-chen” همیشه خنثی است
در زبان آلمانی انتهای کلمات جنسیت آنها را مشخص میکند و به شما نشان میدهد که باید از چه حرف تعریفی (der، die یا das) استفاده کنید. از این نکته میتوان به عنوان یک کمک بزرگ برای سروکله زدن با این حروف تعریف دردسرساز استفاده کرد. همچنین به شما کمک میکند تا موقعیت دقیق آنها را به خاطر بسپارید.
یکی از پرکاربردترین پسوندها در نام حیوانات، پسوند –chen است. برای مثال میتوان به کلمهی das Eichhörnchen (سنجاب) و das Kaninchen ( خرگوش) اشاره کرد. این پسوند معمولا در نام حیوانات کوچک و بانمک به کار میرود. اما در این مورد، این پسوند قسمتی از ریشه کلمهای است که همیشه برای آن حیوان مورد استفاده قرار میگیرد.
حالا اگر کلمهای را یاد گرفتید که به پسوند –chen ختم میشود، همیشه خنثی است و حرف تعریف مخصوص به آن das است.
این نکته را هم به خاطر بسپارید که اگر با حیوان کوچک و بانمکی برخورد کردید، میتوانید به انتهای نام او یک –chen اضافه کنید و اسم او را به درستی به زبان آلمانی بیان کنید. برای مثال برای اشاره به یک حیوان پشمالو و کوچولو، کلمهی “der Bär”میتواند به “das kleine Bärchen” تغییر شکل پیدا کند.
پسوند «-e» همیشه مونث است
بله، به حروف تعریف چسبیدهایم قصد هم نداریم بیخیال آنها شویم. اگر انتهای کلمه به «-e» ختم شود، به سادگی میتوانید حرف تعریف مونث یعنی «die» را قبل از آن قرار دهید. برای مثال:
die Katze (the cat)(گربه)
die Eidechse (the lizard)(مارمولک)
die Ente (the duck)(اردک، مرغابی)
یک خبر خیلی خوب! این قانون برای اکثر کلمات در زبان آلمانی به کار میرود و از آن میتوانید برای به خاطر سپردن حروف تعریف سایر لغتها هم استفاده کنید.
جنسیت کلمات را حدس بزنید
این ترفند کوچکی است که حین یادگیری زبان آلمانی پدید آوردهام تا به من در به خاطر سپردن حروف تعریف مختلف کلمات کمک کند.
به نظر شما هر حیوان چه جنسیتی ممکن است داشته باشد؟ به لیست زیر نگاه کنید و جنسیت این حیوانات را حدس بزنید.
- شیر
- خرس
- مرغابی
- گربه
- موش
- خرگوش
اگر شما هم مثل من باشید، احتمالا فکر کردید جنسیت آنها به شکل زیر بوده است:
- مذکر
- مذکر
- مونث
- مونث
- مونث
- مذکر
این حدسیات بر اساس نکاتی که در فیلمها و تلویزیون دیدهام و آموزشهایی که در بچگی راجع به حیوانات به من داده شده، صورت گرفته است. برای مثال اگر کارتون باگز بانی (bugs bunny) را دیده باشید، احتمالا خرگوش را مذکر تصور میکنید و به قول معروف او را به «آقا خرگوشه» میشناسید.
بسیار خوب، شوخی با این کلمات کافی است. اگر شما هم مثل من فکر کردهاید، پس جنسیت صحیح پنج حیوان را در زبان آلمانی حدس زده و حرف تعریف مخصوص به آنها را میدانید. البته فقط آخرین حدس من یعنی «خرگوش» اشتباه بود. چراکه خرگوش در زبان آلمانی کلمهای خنثی است. (das Kaninchen). اما با این ترفند به نتیجه میرسیم که احساسات غریزی به شما در ایجاد یک حدس علمی کمک میکند.
در زبانهای ژرمنی-مثل زبان انگلیسی و زبان آلمانی-از ساختار مونث و مذکر استفاده میشود تا فرم ظاهری یک حیوان را توصیف کنند. برای مثال die Katze برای توصیف تمام گربهها به کار میرود. اما آلمانیها گربهی نر را der Kater صدا میکنند. همین ماجرا راجع به کلمهی die Ente هم اتفاق میافتد که از آن برای توصیف مرغابی مونث استفاده میشود، اما اگر بخواهند به یک مرغابی مذکر اشاره کنند از der Erpel استفاده میکنند.
ممکن است با خودتان فکر کنید که حدسیات همهی اشخاص شبیه هم نیست و همیشه هم درست نیستند! اما زمانی که نمیدانید از چه حرف تعریفی استفاده کنید، امتحانش ضرری ندارد، دارد؟
عبارات و اصطلاحات مربوط به حیوانات در زبان آلمانی
زبان آلمانی پر از عبارات و اصطلاحات است و اگر استفاده از آنها را یاد بگیرید، حین صحبت با بومیهای آلمانی زبان مسلطتر به نظر میرسید.
در ادامه هفت اصطلاح بامزه و پرکاربرد در زبان آلمانی مثال میزنیم که به کمک آنها میتوانید دایره لغات خود را گسترش دهید و معنی نقل قولهای دردسرساز را که خارج از یک متن هیچ مفهومی ندارند، متوجه شوید.
به یاد داشته باشید که عنصر اصلی این اصطلاحات، حیوانات هستند.
Die Katze im Sack kaufen
معنی تحتالفظی: خریدن یک گربه در کیسه
معنی مفهومی: ندیده پسند کردن/ندیده خرید کردن
این اصطلاح به مواردی اشاره میکند که شما بدون اینکه به چیزی نگاه کنید آن را میخرید. این دقیقا زمانی کاربرد دارد که هزینهی زیادی بابت خرید تخم مرغ شانسی پرداخت میکنید ولی دقیقا نمیدانید که داخلش چه چیزی قرار دارد.
Einem geschenkten Gaul schaut man nicht ins Maul
بسیار خوب، به عنوان یک فارسیزبان حتما با ضربالمثل: «دندان اسب پیشکشی را نمیشمارند» آشنا هستید. معنیاش را هم میدانید. وقتی چیزی به شما هدیه میدهند یا هزینهاش برایتان رایگان-یا با قیمتی بهتر- تمام میشود، سعی نکنید از آن ایراد بگیرید.
جالب است بدانید در این اصطلاح هم دقیقا از اسب برای کامل کردن معنی استفاده شده است. کلمهی Gaul هم واژهی قدیمیتر Pferd در زبان آلمانی است.
Einen Vogel haben
ترجمهی تحتالفظی: پرنده داشتن
ترجمهی مفهومی: دیوانه بودن، کارهای احمقانه انجام دادن
معنی این اصطلاح را هم میدانید. از این اصطلاح در مواردی استفاده میشود که کسی کاری را به صورت کاملا عجیب و دیوانه وار انجام میدهد و همه کارهای او غیرعادی است.
Du Fuchs
این اصطلاح را میتوان به عبارات مختلفی از جمله «چرچیل» یا «حقه باز» یا «مکار» و … ترجمه کرد و به اشخاصی گفته میشود که بسیار باهوش و حیلهگر هستند.
Da steppt der Bär
ترجمهی تحتالفظی: آنجا خرس رقص پا میرود.
ترجمهی مفهومی: آنجا بزن و بکوب است.
این اصطلاح مورد علاقهی من است. با اینکه معنی تحتالفظی آن در هیچ زبانی منطقی به نظر نمیرسد و معنی مشخصی ندارد، ولی برای توصیف یک میهمانی، عروسی یا جشن خیلی خوب مورد استفاده قرار میگیرد. پس اگر سعی دارید دوستتان را هم با خود به میهمانی ببرید، به او بگویید :« “Hier steppt der Bär”» که یعنی آنجا بزن و بکوب است.
Hier sieht es aus, wie im Schweinestall
ترجمهی تحتالفظی: اینجا خوکدانی است!
ترجمهی مفهومی: اینجا خیلی کثیف و بههمریخته است!
اگر خانهی شما زیادی کثیف و بهم ریخته باشد و دوست آلمانی زبان خود را به آنجا دعوت کنید، حتما برای توصیف احساساتش این جمله را بیان میکند که دقیقا معنیاش هم مشخص است. یعنی آنقدر بهم ریخته و کثیف است که سریعا باید مرتب و تمیز شود.
Bei diesem Wetter schickt man keinen Hund vor die Tür
از معنی تحتالفظی این اصطلاح در زبان فارسی هم استفاده میشود. برای مثال اگر آب و هوا حسابی طوفانی است و کسی اصرار دارد شما از خانه بیرون بروید، میتوانید از آن استفاده کنید. معنی آن به صورت تحتالفظی یعنی «در این هوا سگ هم بیرون نمیرود!» یعنی وضعیت آنقدر بد است که کسی نمیتواند پایش را از خانه بیرون بگذارد. در زبان انگلیسی، این اصطلاح به “It’s too wet for ducks” ترجمه میشود.
یک خبر خوب. فهرست اسامی حیوانات به زبان آلمانی تمام شد و سعی کردیم تا هرآنچه را که باید به شما آموزش بدهیم. ولی یک نکتهی دیگر میماند که شدیدا میل دارم آن را به شما آموزش دهم؛ صدای حیوانات.
شاید تصور کنید که صدای حیوانات در تمام دنیا یک شکل است. اما در حقیقت، صدای حیوانات از نظر مردم کشورهای مختلف بر اساس زبانی که صحبت میکنند، متفاوت است. برای مثال صدای بز در زبان آلمانی، انگلیسی، فرانسه یا اسپانیایی به شکلهای متفاوتی تلفظ میشود. برای مثال، پارس کردن سگ در زبان انگلیسی و آلمانی به شکل متفاوتی نوشته میشود.
حتما از قبل برایتان سوال شده که چرا انگلیسیزبانها به جای آنکه بگویند سگ «هاپ هاپ» میکند، میگویند «ووف ووف» میکند. بسیار خوب، این امری عادی است و در ادامه هم قرار است به شما صدای حیوانات به زبان آلمانی را آموزش دهیم تا درک مطلب خود را بالاتر ببرید و طبیعتا در مکالمه و نوشتن قویتر شوید.
در جدول زیر، صدای حیوانات مختلف (Tiergeräusche) به زبان آلمانی نوشته و املا و صدای آنها با زبان انگلیسی و فارسی مقایسه شده است.
ابتدا به صداها و معنی آنها نگاه کنید. سپس وقتی مطالعهی این جدولها به پایان رسید، سعی کنید با یک دوست یا به تنهایی این صداها را بلند بلند با خود تکرار کنید. برای تمرین بیشتر میتوانید با این کلمات فلشکارتهای مختلفی درست کنید و با استفاده از آنها قدرت حافظهتان را محک بزنید.
Tiergeräusche • Animal Sounds واژهنامه انگلیسی به آلمانی |
|||
فارسی | انگلیسی | آلمانی | |
بع بع، مع مع |
Bleat, low (cattle) |
Blöken |
|
غریدن، غرش کردن |
Roar |
Brüllen, Brummen |
|
وز وز کردن (زنبورها، حشرات) |
Buzz (bees, bugs) |
Brummen, Summen |
|
هیس هیس کردن |
Hiss |
Fauchen (Katze) |
|
قد قد کردن |
Cluck cluck |
Gack gack |
|
صدای خوک |
Oink oink |
Grunz grunz |
|
خر خر کردن، صدای خو |
Grunt, oink |
Grunzen |
|
کو کو، صدای قمری و کبوتر |
Coo |
Gurren |
|
زوزه کشیدن |
Howl |
Heulen, jaulen |
|
عر عر (الاغ) |
Hee haw |
Iaah |
|
قوقولی قوقو |
Cock-a-doodle-doo |
Kikeriki |
|
غر غر کردن |
Growl, snarl |
Knurren |
|
قار قار کردن، صدای اردک |
Caw, squawk |
Krächzen |
|
بانگ خروس |
Crow |
Krähen |
|
جیغ کشیدن |
Screech |
Kreischen, schreien |
|
غو غو (صدای فاخته) |
Cuckoo |
Kuckuck |
|
میو میو کردن |
Meow |
Miau |
|
موه (صدای گاو) |
Muh |
Moo |
|
جیک جیک |
Piep piep |
Peep peep, cheep cheep |
|
خر خر کردن |
Purr |
Schnurren |
|
صدای غاز، مرغابی |
Gaggle (geese, ducks) |
Schnattern |
|
جیغ (طوطی) |
Squeal, squawk |
Quieksen, krächzen |
|
صدای اردک |
Quack |
Quaken |
|
خر خر کردن، خرناس کشیدن |
Snort |
Schnauben |
|
صدای هو هوی جغد |
Hoot (owl) |
Schreien, Rufen |
|
صدای آواز پرنده |
Sing (birds) |
Singen, schlagen |
|
چهچهه پرنده |
Warble, trill |
Trillern |
|
جیر جیر، جیک جیک |
Chirp |
Tschilpen, zirpen, zwitschern |
|
صدای سگ (هاپ هاپ) |
Bow-wow |
Wau wau |
|
Dogs bark, go arf, yap, growl and howl. |
|||
شیهه اسب |
Whinny, neigh |
Wiehern |
|
هیس هیس مار
هیس هیس گربه |
Hiss |
Zischen (Schlange) |
|
جمع بندی
بسیار خوب. راجع به صدای حیوانات مختلف به زبان آلمانی و البته انگلیسی نوشتیم. اما به من بگویید کدام صدا برایتان جالبتر بود؟ سعی کنید با یک آهنگ مرتبط این صداها را به خاطر بسپارید تا اگر در متنی با این کلمات برخورد کردید معنایشان را درک کنید.
اگر شما بچه یا خواهر و برادری کوچکتر از خودتان دارید، سعی کنید با آنها این آهنگها را تمرین کنید و صدای حیواناتی را که یاد گرفتهاید به آنها بیاموزید. حتما به این نکته دقت کنید که در این مقاله املای صحیح کلمات و صداها آموزش داده شده و اگر آن را با یک ویدیو یا آهنگ مناسب تمرین نکنید، به مشکل برخورد خواهید کرد.
مثل گرگ گرسنه کلمات را زیر و رو کردیم…
پوووففف! واقعا فهرست بلند بالایی بود. بهتر است برای ساختنش به خودم یک آفرین بگویم.
امیدوارم اکنون نسبت به اسامی حیوانات به زبان آلمانی احساس بهتری داشته باشید و حتی همین الان هم به دایره لغات شما اضافه شده باشد
بیشتر بخوانید:واژگان رایج زبان آلمانی همراه با معانی شگفت انگیز آنها
بیشتر بخوانید: انواع اسم در زبان آلمانی
نظر خود را با ما در میان بزارید