مهارت در ضمایر آلمانی درست مثل مهارت در بستن بند کفش است.
مهارت در ضمایر، مهارتی سخت (ولی واجب) است که برای دستیابی و تسلط به آن باید در حد مرگ تمرین کنید. چون از آنجا که ممکن است خودتان قبلا متوجه شده باشید، گرامر زبان آلمانی خیلی پیچیده است.
خیلی ببخشید اما هیچ راهی برای شیرینتر کردن آن وجود ندارد. اما با این حال خبرهای خوبی برایتان داریم.
با اینکه در ابتدا ممکن است گیجکننده و سخت به نظر برسد، اما وقتی به آنها تسلط پیدا کنید، این ضمایر که زمانی شبیه عذاب الهی در زبان آلمانی بودند، به سادگی آب خوردن میشوند. آنها به مهارتی بنیادی و اساسی تبدیل میشوند که با جمع کردن مهارتهای شما در زبان آلمانی، به شما کمک میکنند تا بدون هیچگونه نگرانی از تپق زدن، روز خود را با این زبان سپری کنید و مکالمهی خوبی داشته باشید.
بسیار خوب، «به نام مکالمه به زبان آلمانی مثل حرفهایها» کار خود را شروع میکنیم.
ضمایر دقیقا چه هستند؟
به بیان ساده، ضمایر در جملات به جای اسم قرار میگیرند.
در اینجا میفهمیم که چرا یادگیری این ضمایر آلمانی پرزحمت است: حالتهای دستوری، تعداد و جنسیت اسامی، همگی روی نوع نگارش ضمایر (املای آنها) تاثیر میگذارد.
به همین دلیل هم تعداد زیادی از این ضمایر وجود دارد.
و برای اینکه بتوانید مثل بومیهای آلمانیزبان صحبت کنید و قوانین گرامری را رعایت کنید، باید تمام تفاوتهای املایی را برای هر هفت نوع ضمیر آلمانی حفظ کنید.
ما قول ندادیم که یادگیری این مسئله آسان باشد. اما قول دادیم که به شما کمک کنیم آنها را سادهتر یاد بگیرید. بسیار خوب، آموزش از همین الان شروع میشود:
در زبان آلمانی هفت نوع ضمیر وجود دارد:
- ضمایر شخصی
- ضمایر انعکاسی
- ضمایر پرسشی
- ضمایر نکره (مصدری)
- ضمایر ملکی
- ضمایر نسبی
- ضمایر وصفی
حالا قبل از اینکه ادامه دهیم، چند مفهوم وجود دارد که باید آنها را یاد بگیرید و به خاطر بسپارید.
بازنگری قوانین گرامری: هرآنچه برای تسلط به ضمایر آلمانی نیاز دارید.
قبل از اینکه به دنیای وحشی و بیرحم ضمایر زبان آلمانی وارد شوید، برای بازنگری آموختههای گرامری، در سفر کوتاهی به گذشته با همراه شوید ]آه نوستالژیکی میکشد[.
موضوعات، حالات دستوری (Grammatical Cases) زبان آلمانی و همچنین توضیح مفعول مستقیم و غیرمستقیم هستند. دو عاملی که روی نحوهی نگارش یک ضمیر در جمله تاثیر میگذارند.
پس قبل از اینکه سراغ یادگیری ضمایر آلمانی بروید، مجددا آنها را چک و دوره کنید. به یاد داشته باشید، کسی که میخواهد ضمایر آلمانی را یاد بگیرد، حتما باید از قبل با قوانین و حالات دستوری آشنایی داشته باشد. در ادامه این قوانین را به طور مختصر دوره میکنیم تا به شما در مرور آنها کمک کنیم.
حالات دستوری در زبان آلمانی (German Grammatical Cases)
برای فاعل جمله، از حالت فاعلی (nominative) استفاده میکنیم.
Ich gebe meiner Freundin einen Muffin.
برای مفعول مستقیم در جمله، از حالت مفعولی (accusative) استفاده میکنیم.
Ich gebe meiner Freundin einen Muffin.
برای مفعول غیر مستقیم در جمله، از حالت مفعولی غیر مستقیم (dative) استفاده میکنیم.
Ich gebe meiner Freundin einen Muffin.
برای نشان دادن مالکیت یا پیوستگی، از حالت مالکی یا مضافالیه (genitive) استفاده میکنیم.
Die Freundin des Nachbarn isst Muffins.
مفعول مستقیم و غیرمستقیم
مفعول مستقیم شخص یا شیئی است که به طور مستقیم تحت تاثیر یک عمل قرار میگیرد.
بنابراین، در جملهی “I’m brushing my teeth” مفعول مستقیم جمله، کلمه «teeth» است.
جزئیات مفعول غیرمستقیم کمی بیشتر است؛ این مفعول، شخص یا شیئی است که به صورت غیرمستقیم تحت تاثیر یک عمل قرار گرفته باشد.
بنابراین در جملهی “I’m brushing my teeth” مفعول غیر مستقیم جمله، کلمه «my» است.
حالا که تمام این نکات را مرور کردیم، بیایید به اصل مطلب بپردازیم.
راهنمای کامل ضمایر آلمانی
ما چه چیزی میخواهیم؟ جدول ضمایر به زبان آلمانی. چه زمانی این جدول را میخواهیم؟ الان!
بیایید راجع به مسائل بیهوده صحبت نکنیم، حالا وقت آن رسیده است که راجع به نکاتی حرف بزنیم که واقعا به خاطر آن به اینجا آمدهایم:
ضمایر آلمانی دسته به دسته، طبق جنسیت و تعداد و حالات دستوری، با تمام تنوع و تفاوتهایشان، با نظم و ترتیب اینجا نشستهاند.
ضمایر شخصی
ضمایر شخصی را به عنوان اساسیترین ضمایر زبان آلمانی درنظر بگیرید. منظور از ضمایر شخصی، ضمایری چون «I، you و they» است.
ما از آنها برای اشاره به خودمان، دیگران یا اشیاء استفاده میکنیم.
همانطور که قبلا به آن اشاره کردیم، علت تعداد زیاد ضمایر شخصی این است که بر اساس حالات دستوری، در حالت نگارشی آنها تغییراتی صورت میگیرد!
اگر احساس میکنید گیج شدهاید، یک لحظه همینجا یادگیری را متوقف کنید و برای اینکه همهچیز برایتان روشن و واضح شود، به مثالهای زیر دقت کنید:
- ضمایر شخصی برای حالت فاعلی
Ich koche für Luka. (I am cooking for Luka.)
من برای لوکا آشپزی میکنم.
- ضمایر شخصی برای حالت مفعولی
- Luka kocht für mich. (Luka’s cooking for me.)
لوکا برای من آشپزی میکند.
- ضمیر شخصی برای حالت مفعولی غیر مستقیم
- Du gibst mir das Rezept. (You’re handing me the recipe.)
تو به من در دستور پخت کمک میکنی.
- ضمیر شخصی برای حالت مالکی
- Luka gibt meinerKatze Milch. (Luka’s giving milk to my)
لوکا به گربهی من شیر میدهد.
هنوز همینجا هستید؟ خوب است.
حالا به جدولی که انتظارش را میکشیدید رسیدیم:
شخص | حالت فاعلی | حالت مفعولی مستقیم | حالت مفعولی غیر مستقیم | حالت مالکی |
I |
ich | mich | mir | meiner |
you (مفرد) |
du | dich | dir | deiner |
he | er | ihn | ihm | seiner |
she | sie | sie | ihr | ihrer |
it | es | es | ihm | seiner |
we | wir | uns | uns | unser |
you (جمع) | ihr | euch | euch | euer |
they | sie | sie | ihnen | ihrer |
you (رسمی) | Sie | Sie | Ihnen | Ihrer |
ضمایر انعکاسی
به ضمیر بعدی رسیدیم.
ما از ضمایر انعکاسی برای بیان عملی استفاده میکنیم که شخص برای خودش انجام میدهد.
برای مثال، (خوشبختانه) شما در مرحلهای از زندگی قرار دارید که خودتان میتوانید دوش بگیرید یا اصلاح کنید.
یک نکتهی ضروری: در زبان آلمانی، ما از ضمایر انعکاسی فقط برای حالت مفعولی مستقیم و حالت مفعولی غیرمستقیم استفاده میکنیم. بنابراین، تعداد ضمایری که باید حفظ کنیم کمتر میشود. هوررا!
ما از ضمایر حالت مفعولی مستقیم برای اشخاص یا اشیائی استفاده میکنیم که مفعول مستقیم هستند و از ضمایر حالت مفعولی غیر مستقیم برای اشخاصی استفاده میکنیم که مفعول غیر مستقیم هستند و به طور غیر مستقیم تحت تاثیر عملی قرار گرفتهاند.
در اینجا یک مثال وجود دارد:
Accusativereflexive pronoun: Du rasierst dich. (You’re shaving [yourself].)
تو خودت را اصلاح میکنی.
Dative reflexive pronoun:Du rasierst dir den Kopf. (You’re shaving yourself the head.)
تو سر خودت را اصلاح میکنی.
یک نکتهی مهم دیگر: بجز فرم “ich” و “du”، ضمایر انعکاسی در هر دو حالت دستوری یکسان هستند.
شخص | حالت مفعولی مستقیم | حالت مفعولی غیر مستقیم |
I |
mich | mir |
you (مفرد) | dich | dir |
he | sich | sich |
she | sich | sich |
it | sich | sich |
we | uns | uns |
you (جمع) | euch | euch |
they | sich | sich |
you (رسمی) | sich | sich |
ضمایر پرسشی
با اینکه تمام ضمایر پرسشی دقیقا همان کلمات پرسشی هستند که برای پرسش راجع به یک شخص یا شیئی مورد استفاده قرار میگیرند، اما اسمش خیلی ترسناک است!
به هر یک از حالات دستوری در پاسخ به سوالات زیر دقت کنید:
Was?
از «?Was» برای پرسش راجع به چیزی در تمام حالات دستوری استفاده میکنیم.
برای مثال:
– Was isst du? |
What are you eating? تو چه میخوری؟ |
Wer?
از «?Wer» برای پرسش راجع به چیزی در حالت فاعلی استفاده میکنیم.
برای مثال:
– Wer hat angerufen? |
– Who called? –چه کسی زنگ زد؟ –برادرم. |
Wen?
از «?Wen» برای پرسش راجع به چیزی در حالت مفعولی مستقیم استفاده میکنیم.
برای مثال:
– Wen hast du angerufen? |
– Who did you call? – به چه کسی زنگ زدی؟ – به برادرم |
Wem?
از «?Wem» برای پرسش راجع به چیزی در حالت مفعولی غیر مستقیم استفاده میکنیم.
برای مثال:
– Wem hast du dein Fahrrad gegeben? |
– To whom did you give your bike? – تو دوچرخهات را به چه کسی دادی؟ – به برادرم. |
Wessen?
از «Wessen» برای پرسش راجع به چیزی در حالت ملکی استفاده میکنیم.
برای مثال:
– Wessen Fahrrad hast du? |
– Whose bike do you have? – تو دوچرخهی چه کسی را داری؟ – دوچرخهی خواهرم. |
یک نکتهی جذاب دیگر: ضمایر پرسشی در زبان آلمانی از بهترین میانبرها برای تشخیص نوع مفعول مستقیم یا غیرمستقیم در جمله هستند.
میبینید چه ضمایر پرکاربردی هستند؟
ضمایر نکره (مصدری)
من به شما تکنیکهای بامزه را قول دادم، پس بیایید کمی خوش بگذرانیم!
وقتی شما نمیخواهید مثل همیشه در زبان آلمانی جدی باشید، ضمایر نکره به یکی از پرکاربردترین ضمایر تبدیل میشوند. یعنی کلماتی که فکر نمیکردید هیچوقت از یک بومی آلمانیزبان بشنوید. ها؟
این مسئله حقیقت دارد. وقتی ما از یک ضمیر نکره استفاده میکنیم، فاعل یا مفعول جمله را مشخص نمیکنیم، که معمولا وقتی کاربرد دارد که میخواهیم یک درخواست زیرکانه مطرح کنیم.
در ادامه، لیستی از پرکاربردترین آنها وجود دارد:
etwas / nichts
من دروغ گفتم. املای همهی ضمیرها تغییر نمیکند! شکل نوشتاری ضمیر“Etwas” به معنی something)) و “nichts” به معنی (nothing) هیچوقت تغییر نمیکند.
Ich möchte etwas essen, aber ich habe nichts. |
I want to eat something, but I don’t have anything. میخوام یک چیزی بخورم، اما هیچ پولی ندارم. |
jemand
پسوند ضمیر «jemand» به معنی «someone» در حالت مفعولی مستقیم و حالت مفعولی غیرمستقیم متفاوت است. ما از این ضمیر در حالت مالکی استفاده نمیکنیم.
در حالت فاعلی:
Jemand hat mir geholfen. |
Someone helped me. یکی کمکم کرد. |
در حالت مفعولی مستقیم:
Ich muss jemanden finden, der mir hilft. |
I have to find someone to help me. باید کسی را پیدا کنم که کمکم کند. |
در حالت مفعولی غیرمستقیم:
Ich gehe mit jemandem ins Kino. |
I’m going to the cinema with someone. قرار است با یکی به سینما بروم. |
jeder
و مجددا به مبحث تغییر شکل نوشتاری ضمایر برمیگردیم.
ضمیر Jeder به معنی (everyone/anyone) بر اساس حالت دستوری و جنسیت اسمی که جایگزین آن میشود، پسوندهای متفاوتی دارد.
ضمیر | مذکر | مونث | خنثی |
حالت فاعلی |
jeder |
jede |
jedes |
حالت مفعولی مستقیم |
jeden |
jede |
jedes |
حالت مفعولی غیر مستقیم |
jedem |
jeder |
jedem |
man
نه، این ربطی به آقایان ندارد.
ما از «man» به معنی (one یا «you» غیر شخصی) زمانی استفاده میکنیم که بخواهیم عمومی سازی کنیم یا راجع به موضوعات عمومی صحبت کنیم.
ضمیر «Man» در حالت مفعولی مستقیم به شکل «einen» نوشته میشود و در حالت مفعولی غیرمستقیم به شکل «einem». هر دو هم مستقل از جنسیت هستند.
به مثالهای زیر دقت فرمایید:
در حالت فاعلی:
Man macht den Kuchen mit Quark. |
You make the cake with quark.
تو کیک را با شیرخشک (کوارک) پختی. |
در حالت مفعولی مستقیم:
Das Wetter macht einen fröhlich. |
The weather makes you happy.
آب و هوا تو را خوشحال کرد. |
در حالت مفعولی غیرمستقیم
Schon der Trailer macht einem Angst. |
The trailer alone made you scared. تریلی تو را ترساند. |
ضمایر ملکی
حتما تا به حال تعجب کردهاید که چرا جدول ضمایر آلمانی که تا به حال دیدهایم خیلی کوتاه و فشرده بودند؛ نگران نباشید، یک جدول خیلی بزرگ در راه است.
نکتهی مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که ضمایر ملکی جایگزین مالک یک شیء یا شخص میشوند.
برای مثال:
Das ist meins! |
That’s mine! آن مال من است! |
حالا به جدولهایی که قولش را داده بودم رسیدیم:
حالت فاعلی (ضمایر مفرد):
ich |
du | er | sie | es | |
مذکر | meiner | deiner | seiner | ihrer | seiner |
مونث |
meins |
deins | seins | ihr(e)s | seins |
مونث/جمع |
meine |
deine | seine | ihre | seine |
حالت فاعلی ( ضمایر جمع):
wir |
ihr | sie / Sie | |
مذکر |
unserer |
eurer | ihrer / Ihrer |
خنثی | unseres | eures | ihr(e)s / Ihr(e)s |
مونث، جمع |
unsere |
eure | ihre / Ihre |
حالت مفعولی مستقیم ( ضمایر مفرد):
ich |
du | er | sie | es | |
مذکر | meinen | deinen | seinen | ihren | seinen |
خنثی |
mein |
dein | sein | ihr | sein |
مونث/جمع |
meine |
deine | seine | ihre | seine |
حالت مفعولی مستقیم ( ضمایر جمع):
wir | ihr | sie / Sie | |
مذکر |
unseren |
euren | ihren / Ihren |
خنثی |
unser |
euer | ihr / Ihr |
مونث/جمع |
unsere |
eure | ihre / Ihre |
حالت مفعولی غیر مستقیم ( ضمایر مفرد):
ich |
du | er | sie | es | |
مذکر / خنثی |
meinem |
deinem | seinem | ihrem | seinem |
مونث |
meiner |
deiner | seiner | ihrer | seiner |
جمع |
meinen |
deinen | seinen | ihren | seinen |
حالت مفعولی غیرمستقیم (ضمایر جمع):
wir |
ihr | sie / Sie | |
مذکر/ خنثی | unserem | eurem | ihrem / Ihrem |
مونث |
unserer |
eurer | ihrer / Ihrer |
جمع |
unseren |
euren | ihren / Ihren |
حالت مالکی (ضمایر مفرد):
ich |
du | er | sie | es | |
مذکر/ خنثی | meines | deines | seines | ihres | seines |
مونث/ جمع | meiner | deiner | seiner | ihrer | seiner |
حالت مالکی (ضمایر جمع):
wir |
ihr | sie / Sie | |
مذکر/ خنثی | unseres | eures | ihres / Ihres |
مونث/ جمع | unserer | eurer | ihrer / Ihrer |
یک نکتهی مختصر:
ضمایر ملکی را با صفات ملکی اشتباه نگیرید، صفات ملکی، مالک یک شیء را توصیف میکنند، بدون اینکه جای کلمهای دیگر در جمله قرار بگیرند.
ضمایر نسبی
تقریبا رسیدیم بچهها!
اگر میخواهید مهارتهای زبان آلمانی خود را به مرحلهی بعدی برسانید، اینجا همان نقطه است. برای اینکه مسلط به نظر برسید، ضمایر ملکی بهترین راه برای این است که به داستانتان جزئیات بیشتری اضافه کنید.
وقتی بخواهیم اطلاعات اضافی را بعد از یک شخص یا شیء به کار ببریم تا آن اطلاعات را به او ارجاع دهیم، از ضمایر نسبی استفاده میکنیم و به کمک آن در جملات کوتاهی این اطلاعات را اضافه میکنیم.
جنسیت و حالت دستوری آنها دقیقا مطابق شیء یا شخصی است که به آن ارجاع داده میشوند.
ضمیر | مذکر | مونث | خنثی | جمع |
حالت فاعلی |
der / |
die / welche |
das / welche |
die / welche |
حالت مفعولی مستقیم |
den / |
die / welche |
das / welches |
die / welche |
حالت مفعولی غیر مستقیم |
dem / |
der / welcher |
dem / welchem |
denen / welchen |
حالت مالکی |
dessen |
deren | dessen | deren |
ضمایر وصفی (اشاره)
بیایید این مقاله را با یک بنگ (صدای شلیک تفنگ!) تمام کنیم.
ضمایر وصفی، که مثل اسلحهی مخفی هستند.
نه تنها بسیار پرکاربرد هستند، بلکه به شما کمک میکنند تا به طور چشمگیری مسلط به نظر برسید (البته بیشتر در بخش نوشتاری، نه مکالمه. ولی باز هم کاچی به از هیچی).
ضمایر وصفی در زبان آلمانی جایگزین یک سری اسامی میشوند که قبلا در جمله ذکر شدهاند و در حالت دستوری، جنسیت و تعداد با هم سازگار هستند.
ما از آنها مثل «this»، «that» یا «these و those» در انگلیسی استفاده میکنیم.
ضمیر | مذکر | مونث | خنثی | جمع |
حالت فاعلی |
dieser |
diese | dieses | diese |
حالت مفعولی مستقیم |
diesen |
diese | dieses | diese |
حالت مفعولی غیر مستقیم | diesem | dieser | diesem | diesen |
حالت مالکی | dieses | dieser | dieses | dieser |
چند کلام آخر ( کمی نصیحت)!
من میدانم که حجم این ضمایر واقعا زیاد است. زیاد، خیلی زیاد.
اما قبل از اینکه دلسرد و ناامید شوید، کمی فکر کنید: اگر هیچوقت یاد نگیرید که چگونه بند کفشتان را ببندید، چه اتفاقی میافتد؟
به بزرگسالی تبدیل میشوید که همیشه کفش اسپورت چسبی میخرد و واقعا این اصلا ظاهر خوبی ندارد.
بنابراین، حتی اگر فکر حفظ هر کدام از ضمایر، سخت و ملالآور به نظر برسد، این را هم به خاطر داشته باشید که تمام این ضمایر شبیه هم هستند، و این یعنی بومیهای آلمانیزبان متوجه منظور شما میشوند. حتی اگر چند ضمیر را الان و بعدا اشتباه به کار ببرید.
مهمترین نکته این است که بالاخره یادگیری آن را آغاز کنید. کسی چه میداند، شاید روزی از آنها خوشتان آمد!
آیا سوال دیگری راجع به ضمیرهای آلمانی دارید؟ از طریق باکس زیر آن را با ما به اشتراک بگذارید تا کمکتان کنیم!
بیشتر بخوانید: آلمانی را با خواندن یاد بگیرید
بیشتر بخوانید:ضمایر در زبان آلمانی
نظر خود را با ما در میان بزارید