چه کار کنیم شباهتهای زبان فرانسه و انگلیسی کار دستمان ندهند؟ قرار نیست سر کسی را گول بمالیم و برای اینکه زبان فرانسه یاد بگیرد، مدام بگوییم :«شبیه زبان انگلیسی است! یک هفتهای تمام لغات فرانسوی را یاد میگیری!» انصاف نیست نگوییم چقدر ممکن است این شباهتها دردسر ساز باشند. البته:
یکی از مزیتهای بزرگ یادگیری زبان فرانسه این است که شباهتهای بسیار زیادی با زبان انگلیسی دارد. پس اگر قبلا به زبان انگلیسی مسلط شدهاید، این نکته خیلی به دادتان میرسد.
یکی از بدیهای یادگیری زبان فرانسه این است که شباهتهای بسیار زیادی با زبان انگلیسی دارد. پس اگر قبلا به زبان انگلیسی مسلط شدهاید، حسابی شما را به دردسر خواهد انداخت.
صبر کن ببینم…چی؟!
خب، اجازه دهید توضیح بدهم.
در زبان فرانسه لغات زیادی وجود دارد که دقیقا با همان معنی و مفهوم و املا در زبان انگلیسی به کار میرود. کلماتی نیز وجود دارند که تقریبا در هر دو زبان به یک شکل نوشته میشوند، اما معنای آنها متفاوت است.
شاید با وجود این لغات، راه افتادن در زبان فرانسه حتی سختتر نیز باشد. در بدترین حالت، اگر به تفاوت معنایی این لغات توجه نکنید، شبیه همان شخصی میشوید که تفاوت معنای کلمات اسپانیایی و ایتالیایی را نادیده گرفته و به جای کره، میخواست روی ساندویچش خر بمالد.
خب، نگران نشوید. در ادامه قرار است به شما راجع به انواع کلمات شبیه بهم در زبان انگلیسی و فرانسوی توضیح دهیم تا به کمک آنها، آگاهی خود را بالاتر برده و از بروز چنین اشتباهاتی جلوگیری کنید.
اصطلاحات علمی متفاوت برای کلمات مشابه زبان فرانسه و انگلیسی
اول باید بفهمیم دقیقا منشاء این اشتباهات کجاست و چه چیزی دقیقا باعث میشود در به کار گیری کلمات به مشکل بخوریم؟ خب در اینجا برای هر اشتباه، یک اصطلاح علمی تعریف شدهاست که در ادامه آنها را توضیح میدهیم:
واژههای قرضی:
واژههای قرضی واژههایی هستند که از زبان کشور دیگری وارد این زبان شده اند ولی با همان معنی و مفهوم به کار نمیروند. برای مثال، لغات زیادی از زبان فرانسه وارد زبان انگلیسی شده که از آنها میتوان به “déjà-vu,” “silhouette,” “prestige,” “coup d’état” و “debacle.” اشاره کرد.
واژههای هم ریشه:
واژههای هم ریشه واژههایی هستند که ماهیت و ریشهی یکسانی دارند اما الزاما معنی یکسانی ندارند. برای مثال، کلمهی night انگلیسی و nuit فرانسوی هم ریشه هستند و یک ریشهی هندی اروپایی دارند. در این مورد خاص، معنی هر دو کلمه «شب» است.
لغات مترادف نما:
لغات مترادف نما یا “false friend of a translator” به کلماتی میگویند که ظاهرا باید هم معنی باشند، ولی از لحاظ معنایی کاملا متفاوت هستند. برای مثال، کلمهی sensible که در هر دو زبان فرانسه و انگلیسی وجود دارد، با معانی مختلفی به کار میرود. به این صورت که در زبان انگلیسی به معنای «پرمعنی و قابل لمس» است، ولی در فرانسوی با معنای «حساس» مورد استفاده قرار میگیرد. ممکن است کلمات مترادف نما، در حقیقت هم ریشه نیز باشند، اما همیشه این اتفاق نمیافتد.
لغات هم ریشه نما: این کلمات ممکن است به نظر هم ریشه باشند، اما در حقیقت از یک ریشه نیستند. برای مثال کلماتی مثل arch/architect یا pen/pencil به نظر هم ریشه هستند و ممکن است به خاطر معنی، مرتبط با یکدیگر به نظر برسند. اما اینطور نیست و آنها ریشهی یکسانی ندارند. این اتفاق بین دو زبان مختلف مثل زبان انگلیسی و فرانسوی ممکن است رخ دهد. برای مثال، کلمهی road انگلیسی و route فرانسوی به نظر هم ریشه هستند؛ اما در حقیقت کلمهی road ریشهی آلمانی دارد. کلمات هم ریشه نمای زیادی در زبان فرانسه و انگلیسی وجود دارد که ممکن است با دیدن آنها، معنی آن را تصادفا حدس زده و اشتباه کنید.
خب اجازه دهید کمی بیشتر از قبل شما را بترسانیم. کلمات مترادف نما و هم ریشه نما، معمولا تا حد زیادی در محاوره و مکالمات روزمره مورد استفاده قرار میگیرند و حفظ آنها دستتان را میبوسد! یادگیری زبان فرانسه کشک که نیست! بله، ما فارسی زبانان نیز لغات مشترک با زبان فرانسه زیاد داریم که از آنها میتوان به «شوفاژ، مرسی و …» اشاره کرد. اما در نهایت، اگر قبل از این زبان، زبان انگلیسی یاد گرفته باشیم ممکن است در برخی موارد، بدجوری به اشتباه بیفتیم.
اصلا چه کسی گفته که اگر انگلیسی یاد بگیرید، فرانسوی را نیز تقریبا بلد هستید؟ از من به شما نصیحت که اصلا چنین چیزی نیست. بله برخی از لغات ممکن است یکسان باشد، اما نهایتا اگر دقت نکنید، همین مزیت شما را به بد دردسری میاندازد.
خب، اجازه دهید کمی دلتان را خنک کنیم. اگر فرانسویها سعی کنند انگلیسی یاد بگیرند هم همین مشکلات را خواهند داشت. (بحث زبان شیرین فارسی را باز نمیکنیم که خودتان خوب میدانید چهار «ز» در الفبایمان چه بر سر خودمان آورده است. چه برسد به فرانسویها) . آنها ممکن است کلماتی را پیدا کنند که در زبان مادری خود معنی دیگری داشته یا از لحاظ املایی کاملا شبیه کلمهی انگلیسی باشد. بنابراین ممکن است آنها را با کلمات هم ریشه اشتباه بگیرند. این را هم در نظر بگیرید که زبان فرانسه، زبان مادری این بومیها است. اما یک فارسی زبان، ممکن است بسیاری از این لغات انگلیسی را نداند و اصلا به اشتباه نیفتد. (البته زیاد هم خوشحال نشوید. کلمات به حدی ساده هستند که هر کسی را مجبور به مطالعه کنند).
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
اصلا چرا این همه شباهت بین زبان انگلیسی و فرانسه وجود دارد؟
در حقیقت ارتباط بین این دو زبان به خاطر همین لغات قرضی بر سر زبانها افتاده است! حتما تا به حال چنین جملاتی از زبان آموزان شنیدهاید: «زبان فرانسه میخواهی یاد بگیری؟ کاری ندارد؛ لغاتش با لغات زبان انگلیسی یکی است! آنها به commission میگویند کمیسیون! خیلی راحت است برو یاد بگیر!»
خب گذشته از اینکه یادگیری زبان فرانسه به این راحتیها هم نیست، (از اتاق فرمان فرمودند اصلا راحت نیست) اما این شباهتها به چند رویداد تاریخی تعلق دارد که اگر بخواهیم آن را روایت کنیم، باید این درس را فراموش کرده و یک کلاس تاریخ برگزار کنیم. اما اگر به جای درس خواندن، بیشتر تمایل دارید بدانید چرا انقدر این دو زبان شبیه هم هستند، به طور خلاصه آن را توضیح میدهیم.
در حقیقت، انگلستان و فرانسه از گذشته تا کنون، ماجراهای زیادی داشتهاند. تاریخ نویس معروف Bill Bryson میگوید که از سال 1066، زمانی که William the Conquerer پادشاه انگلستان شد، روابط دوستانهی آنها کمی عمیقتر شد.
در دوران پادشاهی او، Norman French زبان رسمی دولتیها، اهل کلیسا و ثروتمندان انگلستان شد. در حقیقت، انگلیسی زبان «معمولیهای» انگلستان شده و هرکه باسوادتر بود، به زبان فرانسه صحبت میکرد.
جالب است بدانید که این ماجرا تا سیصد سال ادامه داشت! خب دیگر جای سوالی باقی نمیماند که چرا رفته رفته هزاران لغت فرانسوی وارد زبان انگلیسی شده است. هنوز هم بیشتر این کلمات در زبان انگلیسی رایج و در حال استفاده است. (پسر اگر کسی گفت فرانسویها به commission میگویند کمیسیون، بگویید در حقیقت انگلیسیها به کمیسیون میگویند Commission ! تلفظش را هم در دیکشنری چک کنید تا تفاوت این دو را خوب متوجه شوید و از من نپرسید چرا به این کلمه علاقهی وافری دارم).
هرچند، با اینکه بیشتر این کلمات هنوز هم در زبان انگلیسی کاربرد دارد، دلیل نمیشود که با همان معنی و مفهوم مورد استفاده قرار بگیرند. در حقیقت کلی جهش زبان شناسی در معنی و مفهوم این لغتها ایجاد شده است که در ادامه به توضیح برخی از آنها میپردازیم.
چطور وسط این همه درگیری و شباهت، گیج نشویم؟
1.دایره لغات خود را افزایش دهید ( و مثل یک مترجم فکر کنید)
سعی کنید کتابهای کوچکی پیدا کرده و آنها را ترجمه کنید. چون بهترین راه تشخیص لغات مترادف نما ترجمه کردن است. در حقیقت، ترجمه به شما کمک میکند معنی دقیق و حقیقی کلمه را پیدا کرده و دیگر اشتباها از چیزی عبور نکنید. من به شما پیشنهاد میکنم که این دو کتاب را حتما مطالعه فرمایید تا با لیستی از لغات هم ریشه نما و مترادف نما آشنا شوید.
“Formidable French: False cognates in French and English”
“The Beginning Translator’s Workbook”
وقتی کاملا با کلمات مترادف نما آشنا شدید، وقت آن میرسد که کلمهی صحیح و غلط را باهم یاد بگیرید تا هیچوقت در انگلیسی و فرانسوی، این دو را به اشتباه به کار نبرید. در حقیقت با یک تیر دو نشان میزنید، چون هم زبان انگلیسی و فرانسوی خود را تقویت میکنید هم در مبحث linguistic یا زبان شناسی، علمتان بیشتر میشود و به یک «متخصص زبان شناسی» تبدیل میشوید.
کلمات فرانسوی که ممکن است معنی آنها را اشتباه برداشت کنید.
در ادامه برخی از اسامی، افعال و قیدها را به شما معرفی میکنیم که ممکن است حین یادگیری زبان فرانسه، در دریافت معنی آنها اشتباه کنید.
البته برخی از این کلمات مترادف نما نیستند، اما بیشتر آنها در زبان انگلیسی با معنای دیگری مورد استفاده قرار میگیرند.
خب، بیایید نگاه دقیقتری به این کلمات انداخته و اشتباهات خود را اصلاح کنیم.
نکته: از همین الان بگویم که قرار نیست حتما در زبان انگلیسی گلی به سرتان زده باشید! حتی اگر حرفهای نیستید و زبان انگلیسی شما آنقدرها خوب نیست، باز هم ممکن است اشتباه کنید. چون بیشتر این کلمات زیادی ساده و ابتدایی هستند و هر کسی در دوران مدرسه نگاهی به آنها انداخته و معنای آن را در زبان انگلیسی میداند.
اسامی:
Amateur
در زبان انگلیسی (و اجالتا فارسی) به اشخاص ناوارد و غیرحرفهای آماتور میگویند. اما در زبان فرانسه، un amateur کسی است که به چیزی علاقهی بسیار زیادی دارد. (ابروهایتان بالا رفت؟ شوکه شدید؟ تنها نیستید. خود من هم همین شکلی هستم). برای مثال، « An amateur du vin »کسی است که به
شراب خیلی زیاد علاقه دارد. خیلی زیاد یعنی واقعا زیاد! اگر میخواهید در زبان فرانسه راجع به یک غیر حرفهای صحبت کنید، به جای amateur، به او débutant بگویید.
Avertissement.
بر خلاف انگلیسی، Un avertissement یک تبلیغ نیست، بلکه در حقیقت یک هشدار است. اگر خواستید راجع به تبلیغات حرف بزنید، باید کلمهی publicité را به کار ببرید.
Conducteur
در زبان فرانسه، Un conducteur به معنای راننده است. Un cheminot در زبان فرانسه به یک کارمند با تجربه گفته شده و un contrôleur بلیط جمع کن است.
Caution
این کلمه در زبان انگلیسی به معنای هشدار است. اما در زبان فرانسه، با معنی ضمانت مورد استفاده قرار میگیرد. اگر خواستید که در زبان فرانسه به کسی هشدار دهید، باید از کلمهی Un avertissement که بالا به شما آموختیم استفاده کنید.
Chair
اگر میخواهید در زبان فرانسه راجع به یک صندلی صحبت کنید، باید از کلمه ی “une chaise” استفاده کنید. La chair در حقیقت به معنای گوشت است. en chair et en os (داخل گوشت)
Délai
اگر خواستید راجع به تاخیر به زبان فرانسه صحبت کنید، باید از کلمهی Un retard استفاده کنید. چون délai در فرانسه به معنای مدت زمان مشخصی است. برای مثال جمله ی “j’ai un délai de 3 semaines pour écrire l’article” یعنی:« من سه هفته وقت دارم تا این مقاله را بنویسم).
Habit
اگر در زبان فرانسه میخواهید از عادات خود صحبت کنید و برای کلمه ی عادت از habit استفاده کنید، در حقیقت کلمهای با معنای «لباس پوشیدن» را بیان کردهاید! از من نپرسید چرا فرانسویها habit را برای لباس پوشیدن و Une habitude را برای عادت کردن مورد استفاده قرار میدهند! بپرسید چرا انگلیسی زبانها معنی habit را سر خود تغییر میدهند و این همه دردسر درست میکنند!آخر کجای لباس پوشیدن شبیه عادت کردن است؟
Rang
در زبان فرانسه، Un rang یعنی ردیف ( مثل ردیف و ستون)، رتبه بندی یا طبقه بندی. اگر میخواهید راجع به زنگ زدن صحبت کنید، باید از کلمهی Sonner استفاده کنید. برای مثال، “Tu as sonné یعنی «تو زنگ در را زدی؟»
Sommaire
این کلمه یکی از کلمات هم ریشه نما در زبان فرانسه است. چون با اینکه شباهت زیادی به کلمهی summary دارد ولی ابدا در معنی و مفهوم یکی نیستند و به محتوای یک کتاب اشاره میکند. البته معنای دوم این کلمه به معنای Summary است. در هر حال، اگر میخواهید راجع به خلاصهی چیزی صحبت کنید، بهتر است کلمهی Résumé را انتخاب کنید تا تکنیکیتر حرف بزنید.
قیدها:
Actuellement
حقیقتا این کلمه به معنای حقیقتا نیست! بلکه با معنای «اخیرا»مورد استفاده قرار میگیرد. اگر شما نیز مثل من از قید «حقیقتا» زیاد استفاده میکنید، به جای اینکه این کلمه را با فرض actually به کار ببرید، از کلمهی vraiment استفاده کنید.
Eventuellement.
یاد کلمهی Eventually افتادید؟ متاسفانه این قید به معنای «سرانجام» نیست و با معنی «احتمالا» مورد استفاده قرار میگیرد. پس اگر میخواهید «سرانجام» را به زبان فرانسه بازگو کنید باید بگویید « au fur et à mesure»
Finalement
یک نفس راحت بکشید. چون از این کلمه نیز برای بیان «finally» یا «سرانجام» استفاده میشود. البته کلمهی Enfin نیز با معنی «سرانجام» مورد استفاده قرار میگیرد.
افعال:
Achever
این فعل به معنی تمام کردن یا کامل کردن است و ربطی به کلمهی achieve انگلیسی ندارد. اگر میخواهید برای «به دست آوردن» از کلمهی مناسبی استفاده کنید، Accomplir یا atteindre را به کار ببرید.
Contrôler
خب، کمی خوشحالی کنید چون این فعل با معنای «کنترل کردن» یا «چک کردن» نیز به کار میرود. اما اگر به دنبال لغت صحیحتری هستید و میخواهید متنی تخصصی و بی غلط بنویسید، به شما توصیه میکنیم از لغت maîtriser استفاده کنید.
نکته: مرض نداریم شما را اذیت کنیم. ولی انصافا Goodbye یا God holds you؟
Ignorer
اگر میخواهید کسی را نادیده بگیرید، ignore کردن را برای زبان انگلیسی نگه داشته و از کلمهی bouder یا mépriser استفاده کنید. چون این لغت در زبان فرانسه یعنی « ندانستن».
نکته: اگر در آخر یک کلمه در زبان انگلیسی er باشد، از آن به عنوان فاعل استفاده میشود. ولی در زبان فرانسه این پسوند خاصی نیست. پس کل کلمهی ignorer فعل است و به معنی احتمالی «غافل کننده!» هیچ ارتباطی ندارد!
Prétendre
اگر میخواهید چیزی را نگه دارید، باید از این فعل استفاده کنید. برای «وانمود کردن» نیز از کلمهی Faire semblant استفاده کنید.
User
کاربر؟ البته که نه! این کلمه در زبان فرانسه به معنای «در آوردن لباس» است. یاد مثالمان در «لباس پوشیدن و عادت کردن» افتادم. اما خب، به هر حال، اگر میخواهید برای استفاده کردن فعل مناسبی به کار ببرید، از Utiliser استفاده کنید.
ترسیدید؟ من کمی ترسیدم…ولی خب هدف یادگیری زبان فرانسه است دیگر؟! باید بالاخره کسی شهامتش را پیدا میکرد و این مسئله را به گوش زبان آموزان کم تجربهتر میرساند! وگرنه در آیندهای نزدیک حین یادگیری این زبان خوش آهنگ، حسابی به مشکل برخورد میکردید و یاد حرف دوستتان میافتادید:« فرانسویها به commission میگویند کمیسیون!»
نتیجهی اخلاقی این پست: هیچوقت به خودتان مغرور نشوید!
شاید بپرسید چه ربطی داشت؟ ولی وقتی آنقدر در مترادفنماها استاد شدید که بدانید coin به زبان فرانسه (گوشه) است نه (سکه) و location (مکان) نیست؛ بلکه (اجاره دادن) است، یعنی تازه به سطح مهمی در یادگیری زبان فرانسه پا گذاشتهاید.
اما این دلیل نمیشود که گاردتان را پایین بیاورید. هنوز کلی کلمهی مختلف وجود دارد که کپ کلمات زبان انگلیسی هستند اما همچنان، معنی و مفهوم دیگری دارند. پس به همه چیز باید شک کنید!
باید همیشه هشیار باشید: زیاد بخوانید و به محتوای متن دقت کنید. با کلمات جدیدی که یاد میگیرید فلش کارت درست کنید و از آنها در مکالمه و نوشتن استفاده کنید.
اگر به حرفمان گوش دهید، هیچوقت متوقف نمیشوید.
اگر زبان آموز حرف گوش کنی باشید، به مرحلهای میرسید که نه تنها امتحانها و کوییزهای مختلف در زبان فرانسه را پاس میکنید، بلکه بهترین نمره را از آن خود خواهید کرد!
بیشتر بخوانید: 86 کلمه در زبان انگلیسی که در واقع فرانسوی هستند
بیشتر بخوانید: رمان مورد علاقه فرانسوی خود را به زبان انگلیسی بخوانید
خیلی خوب بود.
سلام وقت بخیر ممنونم از همراهیتون
موفق باشین