IRANMEHR
آینده از آن توست
لوگو ایرانمهر
+
40 کلمه کمپینگ که برای ماجراجویی در فضای باز به آن نیاز دارید
امتیاز کاربران: 5/5
نویسنده: ایرانمهر
24 مهر 1402

40 کلمه کمپینگ که برای ماجراجویی در فضای باز به آن نیاز دارید

کمپینگ یک فعالیت در فضای باز است که در آن گروهی از افراد زمانی را با یکدیگر دور از شهر و در طبیعت می‌گذرانند. در این بخش از آموزش زبان انگلیسی قصد داریم برخی از کلمات کمپینگ در زبان انگلیسی را با معنی آنها و توصیفی که درباره این کلمات وجود دارند به شما ارائه دهیم. دقت داشته باشید که یادگیری این کلمات در کنار گرامر زبان انگلیسی به شما کمک می‌کند تا بتوانید در این فضا به شکل بهتری صحبت کرده و مهارت‌های مکالمه خود را تقویت کنید.

 Backpack

Backpack در واقع یک معنی یک کیسه یا گونی بزرگ است که با استفاده از تسمه‌های مخصوص و بسیار مستحکم ساخته شده است و می‌توان چندین وسیله را داخل آن قرارداد و حمل کرد. این کیسه حالت کوله پشتی دارد و فرد می‌تواند آن را روی دوش خود انداخته و به راه رفتن ادامه دهد. مثال زیر را مشاهده کنید:

Marina’s backpack was very heavy for the seven-day camping trip.

Binoculars

این کلمه یکی از کلمات کمپینگ در زبان انگلیسی است که در واقع یک دستگاه دستی و جز تجهیزات کمپینگ است که به شما اجازه می‌دهد اجسام در فاصله دور را مشاهده کنید. این کلمه در واقع به معنی دوربین دوچشمی است. مثال زیر را مشاهده کنید:

Using his mother’s binoculars, he spotted a rare bird half-hidden in the top branch.

او با استفاده از دوربین دو چشمی مادرش، پرنده‌ای کمیاب را دید که نیمه پنهان شده بود.

کلمات کمپین در زبان انگلیسی

دوره های آموزش زبان انگلیسی

دوره های حضوری انگلیسی ایرانمهر
دوره حضوری  آموزش زبان انگلیسی برای کودکان
دوره حضوری آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان
دوره حضوری آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان

 Boots

این کلمه به معنی چکمه است که در واقع نوعی کفش است که مواد بسیار مستحکمی ساخته شده است و می‌تواند تمام پا را بپوشاند. این چکمه‌ها معمولا مچ پا یا پشت آن می‌رسد. مثال زیر را مشاهده کنید:

Laura matched her white dress with a pair of knee-high red boots.

لورا لباس سفیدش را با یک جفت چکمه قرمز تا بالای زانو ست کرد.

Bug spray

اسپری حشرات نوعی ماده است که برای دفع حشرات مورداستفاده قرار می‌گیرد. این ماده معمولا چیزی است که معمولا از قوطی می‌توانید آن را روی پوست خود اسپری کنید. برای دور نگه داشتن پشه‌ها و سایر حشرات می‌توانید از این اسپری استفاده کنید. مثال زیر را مشاهده کنید:

If you’re spending the night outdoors, don’t forget the bug spray!

اگر شب را در فضای باز می‌گذرانید، اسپری حشرات را فراموش نکنید.

Camera

camera یا دوربین یک وسیله دستی است که به شما اجازه می‌دهد تا از محیط اطراف خود عکس بردارید. مثال زیر را مشاهده کنید:

She has taken so many pictures on her camera, it’ll take a while to look through them.

او عکس‌های زیادی با دوربینش گرفته است که نگاه کردن به آنها مدتی طول می‌کشد.

Compass

قطب‌نما یک وسیله دستی است که حاوی یک سوزن مغناطیسی برای اشاره به جهات شمال، جنوب، شرق و غرب است. مثال زیر را مشاهده کنید:

With a compass and map in hand, you’ll never get lost in the woods.

با یک قطب‌نما و نقشه در دست، هرگز در جنگل گم نخواهید شد.

Dried food

این کلمه یکی از مهم‌ترین کلمات کمپینگ در زبان انگلیسی به شمار می‌آید که در واقع به معنی غذای خشک است. گاهی اوقات برای نگهداری از یک ماده غذایی یا برای ماندگاری هرچه بیشتر آن آب را از آن خارج می‌کنند. این ماده غذای خشک نامیده می‌شود و شامل آجیل و انواع توت‌های خشک، شیر خشک، قهوه فوری یا سوپ و اسنک بار می‌شود. مثال زیر را مشاهده کنید:

After we lost the trail, we spent two nights in the forest. Thankfully, we had dried food with us to keep away the hunger.

بعد از این‌که مسیر را گم کردیم، دو شب را در جنگل گذراندیم. خوشبختانه برای جلوگیری از گرسنگی غذای خشک شده همراه خود داشتیم.

Map

نقشه به شما کمک می‌کند تا بتوانید یک منطقه جغرافیایی را مشاهده کنید. ممکن است این نقشه روی کاغذ چاپ شود یا با استفاده از GPS (سیستم موقعیت یاب جهانی) روی تلفن همراه دیده شود. مثال زیر را مشاهده کنید:

If you’re traveling to an unknown place, always carry a map with you.

یادگیری کلمات و واژگان انگلیسی

اگر به مکان ناشناخته‌ای سفر می‌کنید، همیشه یک نقشه با خود به همراه داشته باشید.

Marshmallow

مارشمالو نوعی آب نبات نرم و اسفنجی است که معمولا از شکر، آب، ژلاتین و شربت ذرت درست می‌شود. مثال زیر را مشاهده کنید:

I gave the child a packet of marshmallows to chew on while we walked.

وقتی راه افتادیم، یک بسته مارشمالو به کودک دادم تا بخورد.

Match

این کلمه از دیگر کلمات کمپینگ در زبان انگلیسی به شمار می‌آید که در واقع به کبریت یا چوب کبریت‌های کوچکی گفته می‌شود که از چوب ساخته شده‌اند و با موادی که به‌راحتی آتش می‌گیرند پوشیده شده‌اند) و البته باید دقت داتشه باشید که داخل قوطی‌های کبریت مخصوص نیز قرار می‌گیرند که البته برای نگهداری از آنها از جعبه‌های چوبی نیز استفاده می‌شود. شما باید آنها را روی یک جعبه یا یک سطح ناهوار بکشید تا آتش روشن شود. مثال زیر را مشاهده کنید:

The wood wasn’t totally dry, so she had to use many matches and a bit of kerosene oil to light the fire.

چوب کاملا خشک نشده بود؛ بنابراین او مجبور شد برای روشن کردن آتش از کبریت زیاد و کمی روغن نفت سفید استفاده کند.

Radio

رادیو وسیله‌ای است که امواج رادیویی را به صدا تبدیل می‌کند. این دستگاه می‌تواند موسیقی و اخبار را از یک ایستگاه رادیویی پخش کند. مثال زیر را مشاهده کنید:

We didn’t have phone service deep in the woods, but Alex’s radio played pop music.

ما در اعماق جنگل خدمات جهانی نداشتیم؛ ولی رادیو الکس موسیقی پاپ پخش می‌کرد.

Rope

طناب در واقع رشته‌هایی از الیاف بلند و سیمی شکل است که می‌توانید از آنها برای بستن چیزی استفاده کنید. مثال زیر را مشاهده کنید:

If we’re going to climb this mountain, we’ll need plenty of strong rope.

اگر بخواهیم از این کوه بالا برویم، به طناب قوی زیادی نیاز داریم.

Sleeping bag

کیسه خواب در واقع کیسه بلندی است که با استفاده از یک ماده نرم پوشانده شده است و می‌توانید آن را روی زمین پهن کرده و در آن بخوابید. مثال زیر را مشاهده کنید:

I fell asleep in my sleeping bag while my sister was telling a ghost story.

در حالی که خواهرم داستان ارواح را تعریف می‌کرد در کیسه خواب خوابم برد.

Tent

چادر در واقع یک پناهگاه کوچک و موقت است که از جنس پارچه یا پلاستیک ساخته شده است. این پناهگاه توسط میله‌ها نگه داشته می‌شود و می‌توانید در داخل آن با خیالی آسوده بخوابید. مثال زیر را مشاهده کنید:

It was Ron’s first camping trip, and it took a while for him and his friends to set up the tent.

این اولین سفر کمپینگ رون بود و مدتی طول کشید تا او و دوستانش چادر را برپا کنند.

40 کلمه کمپینگ در انگلیسی

Torch

Torch یکی از کلمات کمپینگ در زبان انگلیسی به شمار می‌آید که به معنی چراغ قوه یا مشعل است و در واقع یک دستگاه قابل حمل است که هنگام روشن شدن نور قوی را به منظور دیدن در تاریکی از خود ساطع می‌کند. مثال:

Rose woke up in the middle of the night to a strange noise. She took a torch and went outside to see what was happening.

رز در نیمه‌های شب با صدای عجیبی از خواب بیدار شد. او یک چراغ قوه برداشت و به بیرون رفت تا ببیند چه اتفاقی دارد می‌افتد.

Water bottle

این کلمه به معنی بطری آب است که در واقع ظرفی است که برای حمل آب مورداستفاده قرار می‌گیرد. مثال:

Mother gave us extra water bottles for the trip.

مادر برای سفر بطری‌های آب اضافه به ما داد.

Bushes

بوته‌ها در واقع به یک توده کوتاه از گیاهان، معمولا یک نوع گیاه، گفته می‌شود. مثال:

Zoya tore her dress while trying to clear a path through the bushes.

زویا در حالی که می‌خواست مسیری را از میان بوته‌ها باز کند لباسش‌ را پاره کرد.

Campfire

این کلمه به معنی آتش کمپ است که به آتشی که در فضای باز و ترجیحا در نزدیکی کمپ ایجاد می‌شود گفته خواهد شد. به همین ترتیب آتش بزرگی که با استفاده از چوب و کنده‌های چوبی ایجاد می‌شود نیز bonfire گفته می‌شود. مثال:

We had roast chicken, cooked over a campfire.

ما مرغ سوخاری داشتیم که روی آتش کمپ پخته شده بود.

Campsite

این کلمه به مکان یا زمینی که فرد در آن کمپ می‌زند اشاره دارد. مثال:

Reya left the map at the campsite and ran back to get it.

ریا نقشه را در محل کمپینگ رها کرد و برای گرفتن آن برگشت.

Canopy

این کلمه نیز از دیگر کلمات کلمات کمپینگ در زبان انگلیسی به شمار می‌آید که به برگ‌ها و شاخه‌های یک جنگل سقفی اشاره می‌کند که اجازه می‌دهند تا مقداری نور خورشید به کف جنگل وارد شده و یک سایبان را تشکیل می‌دهند. مثال:

Although it was afternoon, the canopy was so thick and the forest so deep that we could barely see through the darkness.

با این‌که بعد از ظهر بود، سایه‌بان آنقدر ضخیم و جنگل آنقدر عمیق بود که به‌سختی می‌توانستیم از میان تاریکی ببینیم.

Countryside

این کلمه در واقع به معنی مناطق روستایی است که به مکان‌های دور از شهر نیز اشاره دارد و چنین منطقه‌ای معمولا پر از درخت و سرسبزی است. مثال:

She took some wildflowers from the countryside and put them in her hair.

او چند گل وحشی از روستا برداشت و در موهایش گذاشت.

Forest

جنگل به یک منطقه نسبتا بزرگ گفته می‌شود که دارای درختان ضخیمی است. مثال زیر را مشاهده کنید:

It isn’t safe to spend a night alone in the forest, especially if there are wild animals around.

گذراندن یک شب به‌تنهایی در جنگل بی‌خطر نیست، به خصوص اگر حیوانات وحشی در اطراف وجود داشته باشند.

Greenery

این کلمه در واقع به معنی گیاهان سبز و سرسبزی است. مثال زیر را مشاهده کنید:

Her grandmother’s garden was filled with greenery.

باغ مادربزرگش پر از سبزه بود.

Lodging

اغلب در حوزه شهر یا در جنگل‌ها، ساختمان‌ها و اقامتگاه‌های خاصی را می‌بینید که می‌توانید شب را در آنها بمانید. در واقع به یک ساختمان یک طبقه که معمولا از جنس چوب ساخته شده است Lodging گفته می‌شود. مثال زیر را مشاهده کنید:

The couple found lodging in a cabin in the mountains.

این زوج را در یک کابین در کوهستان پیدا کردند.

Mushroom

این کلمه به معنی قارچ است. قارچ به گروهی از موجودات تولیدکننده هاگ گفته می‌شود که روی چوب‌های در حال پوسیدگی رشد می‌کنند. در حالی که برخی از قارچ‌ها خوراکی هستند نباید فراموش کرد که اکثر آنها سمی هستند و نباید خورده شوند. مثال:

The children were excited by the different types of wild mushrooms they saw in the forest.

بچه‌ها از انواع قارچ‌های وحشی که در جنگل دیدند هیجان‌زده شدند.

Terrain

کلمه دیگری است که برای یک قطعه زمین جغرافیایی مورداستفاده قرار می‌گیرد. مثال:

We were very tired after a two-hour walk over mountainous terrain.

بعد از دو ساعت پیاده‌روی در مناطق کوهستانی بسیار خسته بودیم.

کلمات کمپین در انگلیسی

Thicket

این کلمه نیز از دیگر کلمات کمپینگ در زبان انگلیسی به شمار می‌آید که حتما باید با آن آشنا شوید. دقیقا مانند بوته‌ها، این کلمه نیز به انبوه رشد متراکم درختان یا بوته‌های کوتاه اشاره دارد. مثال:

The kid was chasing a rabbit who disappeared into the thicket.

بچه در تعقیب خرگوشی بود که در بیشه‌ساز ناپدید شد.

Undergrowth

این کلمه به پایین‌ترین قسمت کف جنگل در زیر بیشه‌ها و بوته‌هایی گفته می‌شود که پر از نهال (درختان جوان)، خزه، علف و گیاهان کوچک هستند. مثال:

Rey found a worm in the undergrowth.

ری یک کرم در زیر درختان پیدا کرد.

Wildlife

حیات وحش به حیوانات، پرندگان و ماهی‌هایی اطلاق می‌شود که در زیستگاه‌های طبیعی خود یافت می‌شوند. دقت داشته باشید که این حیوانات اهلی نیستند. مثال:

The local wildlife in this forest includes bears, foxes and wolves.

حیات وحش محلی این جنگل شامل خرس، روباه و گرگ است.

Adventure

ماجراجویی تجربه‌ای است که پر از هیجان و گاهی اوقات خطر است.

Spending a night lost in the woods was a very memorable adventure.

گذراندن یک شب در جنگل یک ماجراجویی به یاد ماندنی بود.

Birdwatching

این کلمه در واقع به فعالیتی اشاره دارد که در آن فرد زمانی را در بیرون از خانه به تماشای پرندگان می‌گذراند و این کار اغلب با استفاده از دوربین‌های دوچشمی صورت می‌گیرد. مثال:

Birdwatching over the weekend taught us a lot about the feeding and mating life of birds.

پرنده نگری در آخر هفته چیزهای زیادی در مورد تغذیه و زندگی و البته جفت‌گیری پرندگان به ما آموخت.

Exploring

کاوش اغلب شامل سفر به یک مکان جدید و توجه دقیق به محیط اطراف است. مثال:

In the morning, Ben went out to explore and found an old tent deep in the bushes.

صبح بن برای کاوش به بیرون رفت و یک چادر قدیمی در اعماق بوته‌ها پیدا کرد.

Fishing

این کلمه به فعالیت صید ماهی اشاره دارد. مثال:

Dad reminded us to bring the bait as he went fishing in the river.

پدر به ما یادآوری کرد که طعمه را بیاورید؛ چراکه او برای ماهیگیری در رودخانه می‌رفت.

Scavenger hunt

این فعالیت یک بازی گنج‌یابی است که می‌توانید به‌صورت انفرادی یا گروهی انجام دهید. شخصی چندین شی را پنهان می‌کند و سپس بقیه باید آنها را پیدا کنند. تیمی که بیشترین اشیا را پیدا کند برنده است. مثال:

They set up a scavenger hunt for the entire campsite and everyone had a great time.

آنها یک بازی شکار لاشخور را برای کل اردوگاه راه‌اندازی کردند و اوقات خوشی را در کنار هم سپری کردند.

Geocaching

این کلمه به یک فعالیت و بازی سرگرم‌کننده در فضای باز اشاره دارد که در آن شخص با استفاده از مجموعه‌ای از مختصات جغرافیایی (مجموعه‌ای از اعداد و حروف) روی تلفن یا دستگاه GPS به دنبال کانتینرها یا حافظه‌های پنهان می‌گردد. این بازی مانند یک نسخه مدرن‌تر از بازی شکار لاشخور است. مثال:

My friend told me that if I liked treasure hunts, I’d enjoy geocaching.

دوستم به من گفت که اگر گنج‌یابی را دوست داشته باشم از geocaching لذت خواهم برد.

Hiking

این کلمه یکی از کلمات کلمات کمپینگ در زبان انگلیسی است که به پیاده‌روی طولانی و معمولا سربالایی گفته می‌شود. به همین ترتیب، سفر طولانی و طاقت‌فرسا که با پای پیاده در مناطق کوهستانی انجام می‌شود نیز Hiking نامیده می‌شود. مثال:

The energetic tourists hiked up the mountain path.

گردشگران پرانرژی از مسیر کوهستانی بالا رفتند.

40 کلمه کمپینگ در زبان انگلیسی

Rock climbing

صخره‌نوردی یک فعالیت ورزشی است که در آن فرد از دیوارهای سنگی معمولا با کمک طناب بالا می‌رود. مثال:

He joined the university’s Mountaineering Club so he could practice rock climbing.

او به باشگاه کوهنوردی دانشگاه پیوست تا بتواند صخره‌نوردی را تمرین کند.

Scouting

پیشاهنگی به معنی جستجو و کاوش در یک منطقه برای یافتن اطلاعات خاص است. مثال:

She went scouting for wild nuts and berries.

او برای پیداکردن آجیل و توت وحشی به پیشاهنگی رفت.

Stargazing

این عمل به معنی نگاه کردن به آسمان شب و رصد ستارگان و شناسایی صورت‌های فلکی و سیارات است. برای این کار می‌‌توانید از تلسکوپ استفاده کنید. مثال:

As a child, I’d often fall asleep outside, stargazing.

در کودکی اغلب بیرون از خانه با تماشای ستاره‌ها به خواب می‌رفتم.

Skipping stones

این فعالیت زمانی است که شما سنگ‌های مسطح را روی آب به‌گونه‌ای پرتاب می‌کنید که از سطح آب پرش کنند. وقتی در کنار دریاچه کمپینگ می‌کنید می‌توانید این کار را انجام دهید. مثال:

He became so good at skipping stones, that he set up a stone-skipping competition.

او در پرش سنگ به قدری ماهر شد که مسابقه پرش سنگ راه‌اندازی کرد.

سوالات متداول

در این بخش به برخی از رایج‌ترین سوالات درباره کلمات کمپینگ در زبان انگلیسی پاسخ خواهیم داد.

یادگیری کلمات کمپینگ چه کاربردی دارد؟

یادگیری این کلمات به شما کمک می‌کند تا بتوانید در فعالیت‌های کمپینگ گفتگوها و مکالمات بهتری داشته باشید.

چگونه کلمات کمپینگ را تمرین کنیم؟

سعی کنید این کلمات و معنی آنها را یادداشت کرده و به طور مرتب از آنها در جملات خود استفاده کنید.

سخن پایانی

یادگیری کلمات کمپینگ در زبان انگلیسی می‌تواند مزایای زیادی برای شما داشته باشد و به شما کمک کند تا بتوانید در این محیط‌ها به شکل بهتری گفتگو و مکالمه داشته باشید. اگر شما هم علاقه‌مند به یادگیری زبان انگلیسی هستید حتما در دوره های آموزشی ایرانمهر شرکت کنید. شرکت در کلاس زبان انگلیسی که امروزه توسط آموزشگاه زبان ایرانمهر برگزار می‌شود به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید به بهترین شکل ممکن زبان انگلیسی را بیاموزید.

بیشتر بخوانید: واژگان مخصوص گردشگری به زبان انگلیسی

بیشتر بخوانید: یادگیری زبان انگلیسی

چقدر این پست برایتان مفید بود؟
1
2
3
4
5
5 از 5 از 2 رای

نظر خود را با ما در میان بزارید

لغو پاسخ

  1. فرشته نقوی
    24 مهر 1402
    پاسخ دادن

    سلام بسیار عالی، من فرزندم هشت ساله هست و میخوام بیارمش در آموزشگاه شما ثبت نامش کنم و اینکه کلاس انگلیسی خصوصی دارین؟ و راهنمایی می نمایید برای ثبت نام فرزندم چکار باید انجام بدم؟

    • ایرانمهر
      25 مهر 1402
      پاسخ دادن

      سلام وقت بخیر بله کلاس های خصوصی هم داریم شما میتوانید جهت ثبت نام فرزندتان به قسمت ارتباط با شعب سایت مراجعه نمایید و با تماس با یکی از شعب همکاران ما اطلاعات لازم را در اختیارتان قرار میدهند.

مقالات مرتبط