آشکارسازی معنی لغات بر مجموعهای از تکنیکها دلالت دارد که مدرس به کار میگیرد تا به جای دادن اطلاعات به دانشآموزان، از آنها میخواهد تا اطلاعات مورد نظر را فراهم کنند.
به طور معمول، تکنیکهای آشکارسازی در مرحلهی ابتدایی تدریس مهارتها و با درخواست از دانشآموزان برای یافتن قوانین و فرمهای زبانی و واژگانی طی یک طوفان ذهنی (brainstorm) به کار میروند. تعریف واژهی elicitation در واژهنامهی آموزش زبان و زبانشناسی کاربردی چنین آمده است: “تکنیکها و رویههایی که مدرس به کار میگیرد تا از دانشآموزان بخواهد فعالانه در روند نوشتن و صحبت کردن مشارکت کنند.” در این تعریف کاربردهای ممکن دیگری نیز برای این واژه ذکر شده است.
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
مزیتها و اصول
آشکارسازی مبتنی بر پیشفرضهای متعددی است:
- دانشجویان به صورت جمعی واجد حجم زیادی از اطلاعات هستند، چه در مورد زبان و چه در مورد جهان واقعی. لازم است این اطلاعات و دانش جمعی را فعال کرد و به نحوی سازنده به کار گرفت.
- آموزش دانش جدید اغلب بر اساس مواردی صورت میگیرد که محصل از پیش میداند
- پرسشوپاسخ معمولاً فرایند خود-اکتشافی (یافتن معنی توسط خود دانشآموز) را بهبود میبخشد و این امر اطلاعات و آموختهی جدید را بهیادماندنیتر میکند
آشکارسازی از یک سو به ساختن محیط کلاسی انگیزهبخش کمک میکند و از سویی فرایند یادگیری را از طریق مرتبط کردن اطلاعات جدید و قدیمی در حافظه ثبت میکند. آشکارسازی تنها محدود به اطلاعات عمومی یا زبانی نیست. آنچه که مدرس آشکارسازی میکند ممکن است ایدهها باشند یا احساسات، معانی، موقعیتها، روابط یا خاطرات. این تکنیک یک ابزار رفع اشکال قدرتمند در دستان مدرس است که اطلاعاتی کلیدی را در خصوص آنچه زیانآموز میداند یا نمیداند فراهم کرده و بنابراین نقطهی آغازی مهم برای تدوین طرح درس میباشد. آشکارسازی همچنین مدرسین را به انعطاف تشویق میکند و باعث میشود به جای تکیه و مکث بر اطلاعات ازپیشدانسته، حرکتی به پیش داشته باشد.
ابزار آشکار سازی
ایدهها و مفاهیم زبانی ممکن نیست بدون در اختیار قرار گرفتن اطلاعات و ورودی اولیه توسط مدرس آشکار شوند و بیشک نمیتوان آشکارسازی را جایگزین کانتکست شفاف و مناسب دانست. دانشآموزان همچنین به منظور تحریک حافظهشان به دستورالعملها، یادآوریها و تداعیها نیاز دارند.
- مدرس اغلب با استفاده از تصاویر، تخته یا دیگر ابزارهای کمکآموزشی محرک لازم را فراهم میکند. برای مثال هنگام تدریس زمان حال ساده یا کارهای معمول روزانه، یک تصویر یا طرحی از یک خانه و تصویر کاری بهخصوص، هم برای آشکارسازی نام اشیاء موجود در خانه و هم آموزش افعال متداول به کار میرود:
T: Six o’clock. Where is she?
S: Bed
T: Yes, she’s in bed, sleeping. Seven-thirty, every day?
S: Get up
T: Good, she gets up at seven-thirty. Eight o’clock, every day?
S: Eat. Breakfast
T: Well done. Listen: She has breakfast at eight o’clock
- مدرس ممکن است لغات یا ساختارهایی را هم پیش از اینکه به عنوان هدف درس معرفی شوند، مدلسازی کند:
T: Do you like coffee?
S: Yes (I do).
T: Do you like tea?
S: Yes I do
T: Do you like milk?
S: No (I don’t)
T: What’s the question? Ask me.
- میتوان برای زمینهچینی و پرداختن کانتکست مناسب برای آشکارسازی و تدریس مهارت زبانی مورد نظر از جملات مثال، دیالوگهای متناسب با موقعیت یا متن reading/listening استفاده کرد. در این صورت، مدرس از دانشآموزان میخواهد که به چگونگی بیان یک کارکرد مشخص زبانی دقت کنند و فرایند آشکارسازی با سوالات چک کردن مفهوم لغات ادغام میشود. به عنوان مثال در یک متن یا دیالوگی دربارهی زمان آینده:
T: Is he talking about the past, present or future?
S: Future
T: Does he know / is he sure about the future?
S: No
T: Right. It’s a prediction. What verb does he use?
S: Will
T: Good. Can you give me an example?
- آشکارسازی ایدهها و اطلاعات پسزمینهای هم نیازمند اطلاعات ورودی مدرس میباشند. این ورودی ممکن است داستان یا خاطرهی شخصی مدرس باشد، یک متن، تصاویر مختلف یا یک ویدئو و کارکردش شریک کردن مدرس و زبانآموزان در یک محتوا است. این اطلاعات اغلب بر روی یک نقشهی ذهنی روی برد نشان داده میشوند اما مهم است که هر یک از دانشآموزان یک نسخه از اطلاعات جمعی را در قالب مورد علاقهی خود برای مراجعه و مرور برای خود ثبت کنند. درسهای مرتبط با مهارت reading معمولاً با عکس یا تیتری شروع میشوند که دو هدف دارد و از یک سو انگیزهای برای آشکارسازی هدف درس فراهم میکند و از یک سو از زبانآموز میخواهد که محتوای مورد نظر را پیشبینی کند. جداول KWL لیستهای قابل اعتمادی هستند شامل تمام اطلاعاتی که دانشآموزان از پیش میدانند، آنچه که میخواهند یاد بگیرند، و آنچه که تا پایان درس یاد گرفتهاند، و ما را به این نتیجه میرسانند که آشکارسازی میتواند در هر مرحلهای از درس به کار گرفته شود و اغلب مشخص میکند که در مرحلهی بعد چه چیزی و چگونه باید تدریس شود.
ملاحظات فرهنگی
با وجود اینکه تکنیک آشکارسازی به وضوح وابسته به مشارکت دانشآموز است، نمیتوان همواره انتظارات و نتایج مطلوب را به واسطهی آن به دست آورد. ممکن است سوالاتی مانند “کی میتونه دربارهی این موضوع صحبت کنه؟” معمولاً جوابی جز یک سکوت سنگین دریافت نمیکنند. در این مواقع به غلط به دانشآموزان برچسب بیاطلاعی یا خجالتی بودن نسبت داده میشود در صورتی که کمحرفیشان غالباً دلایل فرهنگی دارد.
در بسیاری از فرهنگها دانشآموزان برای شریک شدن اطلاعاتشان یا سوال پرسیدن داوطلبانه تشویق و ترغیب نمیشوند و در برخی فرهنگها مدرس تنها فراهمکنندهی اطلاعات است. مساله وقتی جدیتر میشود که دانشآموزان نگران قضاوت همکلاسیهای دیگر دربارهی اشتباهات گرامری و تلفظ در پاسخ به سؤالات آشکارساز مربوط به متریال آموزشی ابتدای هر درس هستند.
در فرهنگهایی که گروه اهمیت بیشتری از فرد دارد، کنارهجویی، فارغ از نتیجهی موفقیتآمیز یا شکست، پذیرفته نیست. شکستن برخی باورهای فرهنگی یا تغییر نگرشهای رسوخ کرده در شخصیت افراد حتی با تشویق مداوم و اتخاذ برخی استراژیها ضروری به نظر میرسد:
- به جای صبر کردن برای داوطلب، دانشآموزانی را به عنوان نامزد انتخاب کنید. در این صورت دیگر دانشآموزان مسئول کنار گذاشته شدن از گروه نخواهد بود.
- به دانشآموزان فرصت دهید که پاسخی برای سوالات آماده کنند. حاضرجوابی و سریعالانتقال بودن ممکن است ویژگی ایدهآلی باشد، اما زمانی که دانشآموزان فرصتی برای فکر کردن یا حتی نوشتن جواب داشته باشند، اعتمادبهنفس بیشتری خواهند داشت.
- اطمینان حاصل کنید که سوالتان هیچ پاسخ درست یا غلطی نداشته باشد. سؤالات کلی از قبیل “رنگ مورد علاقهت چیه؟” یا “چه نوع موسیقیای دوست داری؟” به نسبت سوالاتی که به دانشی بهخصوص نیاز دارند، احتمالاً جوابهای بیشتری دریافت میکنند.
- بیش از اینکه به تصحیح اشتباهات بپردازید، دانشآموزان را به مشارکت ترغیب کنید. در مرحلهی آشکارسازی، نظراتی مانند “nearly right” و “try again” سازندهتر از نظراتی مانند “no, does anyone else know the right answer?” هستند. زمانی که زبانآموزان به صورت داوطلبانه اطلاعاتی را در خصوص موضوعی خاص سهیم میشوند، تلاش کنید اشتباهاتشان را تصحیح نکنید چون در این مرحله نه دقت، بلکه افزایش اعتمادبهنفس زبانآموزان اهمیت دارد.
توصیههایی برای آشکارسازی صحیح
- آشکارسازی تکنیکی است پرکاربرد و باید به طور منظم به کار گرفته شود، نه فقط در ابتدای درس بلکه در هر مقطع از کلاس که ضرورت یا مناسبت داشته باشد.
- سعی کنید از اتلاف بیهودهی وقت جلوگیری کنید. سکوت بیش از حد نشانگر این است که اطلاعات ورودی از جانب مدرس مورد نیاز است.
- از زبانآموزان نخواهید که پاسخهای غلط را تکرار کنند، بلکه از تعداد زیادی از زبانآموزان بخواهید که همان پاسخهای صحیح را تکرار کنند.
- با جملات کوتاه یا ژست خود تلاش کنید بابت همهی جوابها تشکر کنید و بازخورد مناسب بدهید.
- اطلاعات و محتوا و زمینهچینی را به میزان مناسب فراهم کنید. آشکارسازی تفاوت زیادی با پرسشگری سقراطی دارد و به این منظور طراحی میشود که برآوردی از دانستههای زبانآموزان به دست دهد، نه اینکه آنها را به سمت پاسخ و نتیجهای هدایت کند که تنها معلم آن را میداند.
- در زمان آشکارسازی زبانآموزان میتوانند از یکدیگر بیاموزند، خصوصاً حین فعالیت کلاسی یا گروهی طوفان فکری (brainstormin). این امر به افزایش اعتمادبهنفس و همبستگی گروهی کمک کرده و در عین حال تمرکز را از روی مدرس برمیدارد.
- در سطوح پایینتر سوالهای با راهنمایی و هدفمند مناسبترند. سوالاتی با پایان باز و جوابهای نامعین باید در مرحلهی آشکارسازی کنار گذاشته شوند چون بعید به نظر میرسد که زبانآموزان مهارت زبانی لازم برای پاسخگویی را داشته باشند یا با رضایت به آنها پاسخ دهند.
نتیجهگیری
موفقیت تکنیک آشکارسازی تا حدود زیادی به نگرش معلمین و زبانآموزان به نقشهایشان بستگی دارد و در بهترین حالت موجب ارتقای ارزش کنش تبادل اطلاعات میشود، به شکستن شکل سنتی معلم محوری کمک میکند، و موجب رواح یافتن الگوهای تعاملی گوناگونی در کلاس میشود. این تکنیک همچنین اساس رویکردهای استنتاجی آموزش زبان میباشد و آموزش از خلال taskها و خوداکتشافی. در ضمن آشکارسازی راهی ساده و مؤثر برای گرفتن تولیدات زبانی از زبانآموزان است.
بیشتر بخوانید:هشت قانون طلایی استرس لغات در زبان انگلیسی
نظر خود را با ما در میان بزارید