راهی برای فهمیدن و فهماندن
منظورم را متوجه میشوید؟ گاهی واقعا پیش میآید. حتی اگر کاملا به زبان انگلیسی مسلط باشید، گاهی واقعا در شرایطی قرار میگیرید که بومیهای انگلیسی زبان قصد کشتن شما را میکنند. چگونه؟ آنقدر عبارت و اصطلاح و ضربالمثل عامیانه به کار میبرند که شما کاملا از دور خارج شوید. در این مواقع چه کار باید کرد؟ چه بگویید که از خجالت سرخ نشوید ولی به هدفتان برسید؟ یا مثل کودکی معصوم به صورت آنها نگاه نکنید؟
زمانهای خاصی در زندگی ما وجود دارد که میخواهیم مطمئن شویم همه چیز را کاملا متوجه شدهایم. ما در زبان فارسی دائما این کار را انجام میدهیم. چرا فکر میکنید اگر این اتفاق در زبان انگلیسی هم رخ بدهد یک فاجعه اتفاق افتاده است؟ فقط کافی است که مهارت رفع ابهام و شفافسازی را بلد باشید! آن وقت مشکلتان در عرض چند ثانیه حل میشود. این مسئله زمانی اتفاق میافتد که شفافسازی اطلاعات از اهمیت زیادی برخوردار است.
اگر میخواهید از چیزی که شنیدهاید مطمئن شوید و آن را دوباره چک کنید، فقط کافی است از آنها بخواهید تا منظور خود را توضیح دهند یا شفافسازی کنند. همچنین اگر میخواهید مطمئن شوید که مخاطب منظورتان را کاملا متوجه شده است، باید از او بخواهید تا حرفتان را تایید کند و به شما بفهماند پیام حرفتان را دریافت کرده است. این نوع شفافسازی معمولا در گفتگوهای دوستانه لازم نیست و بیشتر در ملاقاتها و جلسات کاری به کار میرود. به بیان سادهتر ممکن است بیشتر در یک جلسه برای دریافت منظور شخص مقابل با مشکل روبهرو شوید.
البته اگر کمی دقت کنید متوجه میشوید که این شفافسازیها همیشه در اتفاقات روزمره مثل آدرس پرسیدن پشت تلفن یا چک کردن یک آدرس یا شماره تلفن مورد استفاده قرار میگیرد. اما دقیقا چگونه باید این رفع ابهام صورت بگیرد؟ چگونه از دیگران بخواهیم حرفمان را تایید کنند و چگونه سوال بپرسید (تا همزمان که ابهام برطرف میشود، از خجالت آب نشویم؟). بسیار خوب، این مقاله برای همین نوشته شده است. از عبارات زیر برای تایید، بررسی کردن و شفافسازی اطلاعات استفاده کنید.
عبارات و ساختارهایی برای شفافسازی و اطمینان از اینکه پیام حرف را متوجه شدید
سوالات تاییدی (Tag Questions) یا سوالات کوتاه
سوالات تاییدی (کوتاه) همیشه زمانی مورد استفاده قرار میگیرند که شما مبحث را کاملا متوجه شدهاید ولی میخواهید آن را مجددا چک کنید. در این حالت، فعل کمکی جمله اصلی را برعکس کنید و آن را در انتهای جمله و در حالت متضاد آن به کار ببرید.
Subject + Tense (positive or negative) + Objects + , + Opposite Auxiliary Verb + Subject
- You’re going to attend the meeting next week, aren’t you?
- They don’t sell computers, do they?
- Tom hasn’t arrived yet, has he?
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
عباراتی که برای چک کردن و بیان مجدد عبارت مورد استفاده قرار میگیرند
زمانی که میخواهید جملهی شخص مقابل را دوباره و با کلماتی دیگر تکرار کنید تا مطمئن شوید که اطلاعات خاصی را کاملا درست متوجه شدهاید، از عبارات زیر استفاده کنید:
- Can I rephrase what you said/have/said?
- So, you mean/think/believe that …
- Let me see if I’ve understood you correctly. You …
- Can I rephrase what you mean? You feel it’s important to enter the market now.
- Let me see if I’ve understood you correctly. You would like to hire a marketing consultant.
عباراتی جهت درخواست شفافسازی و ابهامزدایی
- Could you repeat that?
- I’m afraid I don’t understand.
- Could you say that again?
- Could you repeat that? I think I may have misunderstood you.
- I’m afraid I don’t understand how you plan to implement this plan.
عباراتی برای اطمینان از اینکه دیگران حرف شما را فهمیدند
اگر اطلاعاتی را بیان میکنید که برای مخاطب و شنونده جدید است، هیچ اشکالی ندارد که از آنها بپرسید که آیا منظور شما را کاملا متوجه شدهاند یا خیر. در این مورد، از عبارات زیر استفاده کنید تا مطمئن شوید همه منظورتان را متوجه شدهاند.
- Are we all on the same page?
- Have I made everything clear?
- Are there any (more, further) questions?
- Are we all on the same page? I’d be happy to clarify anything that’s not clear.
- Are there any further questions? Let’s take a look at a few examples to help clarify.
عبارات
از عبارات زیر برای تکرار اطلاعات استفاده کنید تا مطمئن شوید همه منظور شما را متوجه شدهاند.
- Let me repeat that.
- Let’s go through that again.
- If you don’t mind, I’d like to go over this again.
- Let me repeat that. We’d like to find new partners for our business.
- Let’s go through that again. First, I take a left at Stevens St. and then a right at 15th Ave. Is that correct?
موقعیتهای نمونه:
مثال 1- در یک جلسه
Frank: … to end this conversation, let me repeat that we don’t expect everything to happen at once. Are we all on the same page?
Marcia: Can I rephrase just a bit to make sure I’ve understood?
Frank: Certainly.
Marcia: As I understood, we’re going to open up three new branches over the next few months.
Frank: Yes, that’s correct.
Marcia: However, we don’t have to make all the final decisions right now, do we?
Frank: We only need to decide who should be responsible for making those decisions when the time comes.
Marcia: Yes, Let’s go through how we’re going to decide that again.
Frank: OK. I’d like you to choose a local supervisor you feel would be up to the task.
Marcia: I’m supposed to let him or her choose the location, aren’t I?
Frank: Yes, that way we’ll have the best local knowledge.
Marcia: OK. I think I’m up to speed. Let’s meet again in a few weeks.
Frank: How about Wednesday in two weeks?
Marcia: OK. See you then.
مثال 2-آدرس پرسیدن
Neighbor 1: Hi Holly, could you help me out?
Neighbor 2: Sure, what can I do?
Neighbor 1: I need directions to the new supermarket.
Neighbor 2: Sure, that’s easy. Take a left on 5th Ave., turn right on Johnson and continue straight ahead for two miles. It’s on the left.
Neighbor 1: Just a moment. Could you say that again? I’d like to get this down.
Neighbor 2: No problem, take a left on 5th Ave., turn right on Johnson and continue straight ahead for two miles. It’s on the left.
Neighbor 1: I take the second right on Johnson, don’t I?
Neighbor 2: No, take the first right. Got it?
Neighbor 1: Uh, yes, let me just repeat. Take a left on 5th Ave., turn right on Johnson and continue straight ahead for two miles.
Neighbor 2: Yes, that’s it.
Neighbor 1: Great. Thanks for your help.
Neighbor 2: No problem.
بیشتر بخوانید:عبارت های بیان کننده هدف و تضاد در زبان انگلیسی
نظر خود را با ما در میان بزارید