کودکان زبانآموزان ماهری هستند، هیچ شکی در این نیست.
آنها را به یک کشور خارجی میبرید و بزرگسالان با حسادت خاصی به آنها که در محیطی با زبان خارجی بزرگ میشوند، نگاه میکنند. پیش از آنکه بدانید، این کودکان با الگوهای پیچیده گرامری دست و پنجه نرم میکنند و به نظر نمیرسد بزرگسالان چیزی از این درگیری و مشکلات را متوجه شوند.
در واقع باید بگوییم کودکان هم در یادگیری زبان تحت فشار هستند و بزرگسالان اطراف آنها انتظارات عجیب غریبی از بچهها دارند و همچنین همکلاسیها و دوستانشان هم اجازه نمیدهند اشتباهی از چشم کسی نادیده بماند و اکثر مواقع کوچکترین ایرادات همکلاسیهایشان را اصلاح میکنند.
بزرگسالان این مزیت را دارند که بدون این فشارها عمل کنند و این مسئله خیلی رهاییبخش است. تنها دلیلی که به نظر میرسد بزرگسالان با یادگیری زبان مشکل دارند، ناتوانی یا درگیری برای انتخاب متدهای یادگیری مناسب است. وقتی بزرگسالان یاد میگیرند چطور از قابلیتهایشان به عنوان یک فرد بالغ استفاده کنند، وقتی هنگام یادگیری زبان برسد، بیشتر وقتشان را در اطراف کودکان میگذرانند.
هنوز حرف من را باور نمیکنید که بزرگسالان خیلی راحتتر از کودکان زبان یاد میگیرند؟ این مقاله را بخوانید تا با سه دلیل محکم این مسئله را به شما اثبات کنیم!
سه دلیل که نشان میدهد بزرگسالان زبان آموزان بی نظیری هستند
1.بزرگسالان حداقل به یک زبان مهارت کامل دارند
بزرگسالان نمیدانند دارای یک دانش زبانی مستقل و با ارزش هستند که میتوانند از آن استفاده کنند. کودکان با جهانی از اولینها مواجه هستند و باید با هزاران مفهوم جدید و همچنین کلمات جدید سر و کله بزنند.
کودکان زبان اولشان را در یک خلا یاد میگیرند و این مسئله خیلی کارآمد نیست.
خوشبختانه، این مسئله برای بزرگسالان صادق نیست! بزرگسالان با مفاهیم انتزاعی و واژگان سخت و حرفهای در زبان مادریشان آشنا هستند. بزرگسالان تجربه آموزش و یادگیری زبان و صدها هزار ساعت ارتباط برقرار کردن با مردم و حل مشکل را دارند. آنها میدانند چطور باید مطالعه کنند، چطور بهترین استراتژیهای یادگیری زبان را کشف کنند و چطور تمام منابعی را که به آنها نیاز دارند، به دست بیاورند. دقیقا همینجاست که مزیتهای بزرگسالان آشکار میشوند.
میتوانید منابعی را که دوست دارید پیدا کنید، چون به تمام جهان دسترسی دارید. توانایی پیدا کردن و استفاده از منابع برای یادگیری یک زبان دوم فقط برای شما امکانپذیر است، چون شما زبان اولتان را به خوبی میدانید و چون با مفاهیمی آشنا هستید که کودکان به سختی آنها را درک میکنند.
زمانی به این مسئله پی میبرید که میفهمید میتوانید از منابعی بومی مثل فیلمها، تلویزیون و موسیقی استفاده کنید. اگر در حال یادگیری زبانی هستید که به زبان مادری شما مربوط است، میتوانید از جفتهای شبیه و مفاهیم گرامری استفاده کنید که کودکان نمیتوانند.
حتی اگر در حال یادگیری زبانی هستید که کاملا متفاوت از زبان مادریتان است، میتوانید از دانش و سواد بلوغتان به عنوان یک انسان استفاده کنید و فیلم و تلویزیون ببینید. محتوای بصری، مطالبی را که میخواهید در اختیارتان قرار میدهد و میتوانید با تصاویر معنی کلمه یا جمله را حدس بزنید.
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
2.بزرگسالان میتوانند بخوانند
وقتی بزرگسالان مهارتهای یادگیری زبانشان را با کودکان مقایسه میکنند، این مهارت کاملا نادیده گرفته میشود. شاید با خودتان فکر کنید: «البته که میتوانم بخوانم، اما به خاطر سپردن همه آن قوانین و جداول گرامری قطعا چیزی نبود که در مدرسه در آن موفق بوده باشم!»
حالا از این زاویه به این مسئله نگاه کنید؛ دقت کردید کودکان و بچه هایی که تازه در حال یادگیری یک زبان هستند باید تعداد زیادی کلمه، عبارت و گرامر جدید را یاد بگیرند؟ خواسته و تمایل ما بزرگسالان این است که اشتباهات کودکان را در ذهنمان نادیده بگیریم. آنها بچه هستند، و طبیعی است که مثل بچهها حرف بزنند! روشی که کودکان زبان را از طریق ورودیهای صوتی و زبان بدن یاد میگیرند، بسیار ناکارآمد است و روش درست و اصولی یادگیری زبان نیست. دروسی که در سطح مدرسه به کودکان خواندن و نوشتن یاد میدهد، به اندازه کافی سریع نیست و باید سالها زمان صرف شود تا بتوانند آنطور که باید، بخوانند و بنویسند. وقتی دانش آنها درباره این مهارتها تقویت شد، میتوانند در مورد دنیای پیرامونشان بهتر و بیشتر یاد بگیرند.
به عبارت دیگر خواندن به ما این امکان را میدهد، تکرار کلمات و جملات را بدون سختی و به سرعت یاد بگیریم و تکرار کنیم. در همین میان، زبانآموزان کوچکتر نمیتوانند یک کتاب یا مداد بردارند و به طور مستقل تمرین کردن را شروع کنند.
استفاده از کتابهای درسی و کتابهای مرجع گرامر یکی از راههایی است که میتوانید از قابلیت و مهارت خواندن استفاده کنید، اما پیشنهاد میکنم از فلشکارتها و فهرست کلماتی که خودتان درست کردید استفاده کنید؛ به خصوص اگر زبانآموز بصری هستید. نوشتن کلمهای که به تازگی آن را یاد گرفتید، باعث میشود بهتر در ذهنتان بماند.
بهترین راه برای استفاده از مهارت خواندن و نوشتن، استفاده از Spaced Repetition System (SRS) یا همان سیستم تکرار با فاصله زمانی معین است. این روش یک سیستم برنامهریزی شده است که از الگوریتمی برپایه حافظه انسان استفاده میکند. این الگوریتم مشخص میکند هر فرد چطور کلمات یا مطالبی را که میخواهد یاد بگیرد فراموش میکند. یکی از راههای استفاده از این روش به این صورت است که فلشکارتهایی را تهیه کنید و یک طرف آن کلمه یا جمله را به زبانی که در حال یادگیری آن هستید، بنویسید و در طرف مقابل ترجمه و توضیح آن را به زبان مادری بنویسید. گاهی میتوانید توضیح یا معنی آن را به زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری که بلد هستید بنویسید. اگر معنی کلمه یا عبارتی را یادتان رفته باشد، این روش باعث میشود در عرض چند ثانیه و با برگرداندن کارت آن را یادآوری کنید. اگر فکر میکنید معنی کلمه و عبارتی را به خوبی میدانید، کارتی که استفاده کردید در فاصله زمانی بیشتری به شما یادآوری میشود و وارد بازی کارتها میشود.
وبسایتها و برنامههای زیادی برای استفاده از فلشکارتها به صورت آنلاین وجود دارد و یکی از مشهورترین آنها Anki است، بنابراین میتوانید برنامههای مختلف را انتخاب کنید و ببینید کدام یک را بیشتر میپسندید. به عنوان محتوای این کارتها، کلمات و عباراتی را انتخاب کنید که از آنها خوشتان میآید، فکر میکنید یادگیری آنها سخت است و یا لازم است آنها را یاد بگیرید.
3.بزرگسالان این قابلیت را دارند که نحوه یادگیری را یاد بگیرند
احتمالا این مورد یکی از مهمترین موارد است. چند دقیقه به این مسئله فکر کنید: کودکان کنترلی روی زندگی یا روش یادگیریشان ندارند؛ فرقی نمیکند به مدرسه بروند یا نه!
کودکانی که یک زبان دوم را به روش غوطهوری یاد میگیرند هم خیلی قدرت انتخابی در این موضوع ندارند. آنها به کشورهایی میروند که والدینشان آنها را میبرند و به مدارسی میروند که والدینشان آنها را ثبت میکنند. البته آنها در نهایت موفق میشوند ولی در این مسیر فشارها و اضطرابی را تحمل میکنند که غیرضروری است و مطمئنم هیچکدام از این بچهها نمیخواهند چنین اتفاقی برایشان رخ بدهد.
شما هم لازم نیست چنین فشاری را تحمل کنید! شما روی شیوه یادگیری خودتان کنترل دارید و مهمتر از همه میتوانید انتخاب کنید چطور باید یاد بگیرید. سرگرمی در دروس مختلف باعث میشود انگیزه و اشتیاقتان تقویت شود و همین مسئله به شما کمک میکند سریعتر یاد بگیرید و مطالب را بهتر و راحتتر از کودکی که بدون انگیزه زبانی را یاد میگیرد، بازیابی کنید.
برای مثال، دانشآموزان بومی ژاپنی که در ژاپن زندگی میکنند، 2042 jouyou kanji (الفبای مخصوص ژاپنی) را به طور کامل تا دوره دبیرستان یاد میگیرند. این مطالب چیزی حدود 12 سال مطالعه و به خاطر سپردن این حروف است. به همین دلیل است که ژاپنیها الفبا و سیستم نگارشی دارند که در همه جای جهان به سختی مشهور است. اما این دانشآموزان این الفبا و دروس را طوطیوار حفظ میکنند یا به دلیل علاقه به روش تدریس معلمشان یا استراتژیهای یادگیری، درسها را حفظ میکنند و این روش همیشه بهترین روش یادگیری برای هر کسی نیست.
روشهای زیادی برای یادگیری زبان وجود دارد. اما همه آنها در نهایت شبیه هم عمل میکنند و از کنجکاوی شروع میشود، کنترل و مدیریت مطالب و یادگیری ادامه راه است و بعد کشف و فهمیدن اینکه چرا چیزی درست کار نمیکند. از کتابهای درسی و کتابهای کار خسته شدهاید؟ یک روش جدید انتخاب کنید! از فلشکارتها خوشتان نمیآید و فکر میکنید برای شما مناسب نیستند؟ فهرست کلمات یا یادگیری به روش غوطهوری آنلاین و چندرسانهای را امتحان کنید!
همچنین میتوانید با حس خودآگاهی و خودشناسی، کارهایی را انجام بدهید که انگیزه و اشتیاقتان را زنده نگه دارد. احتمالا از آن دسته آدمهایی هستید که برای انجام یک کار بزرگ نیاز به یک هدف بزرگ و ددلاین دارید و نیاز دارید کسی یا ابزاری باشد که روند پیشرفت شما را ارزیابی کند.
با این توصیفات، فکر کنم بهترین کار این است که خودتان اهدافتان را مشخص کنید.
اهداف بلندمدت، یا جایی که میخواهید در چند ماه یا یک سال بعد باشید، برای مشتاق نگه داشتن شما عالی است. اهداف کوتاه مدت، مثل تسکهای روزانه یا هفتگی، به شما کمک میکند روی عادتهای کوچکی تمرکز کنید که شما را به جایی که میخواهید میرساند. برای مثال، وقتی من در حال یادگیری زبان اسپانیایی بودم، یک هدف یک ساله برای خودم تعیین کردم و هدفم این بود که بتوانم رمانهای معروف اسپانیایی را بخوانم و رادیوهای اسپانیایی گوش بدهم و محتوای آنها را بفهمم. همچنین خودم را موظف کردم از روش SRS استفاده کنم و هر روز زمانی را برای گوش دادن به پادکستهای اسپانیایی خالی کنم.
با روش time-boxing مهارتهای تولیدی و یادگیری خودتان را تقویت کنید. این روش یکی دیگر از روشهای مفید برای رسیدن به اهداف بزرگ است. روش time-boxing ابتدا در مهندسی مشهور بود و یکی از روشهای مدیریتی به حساب میآمد. اما این روش در واقع یک تکنیک مدیریت زمان است و تضمین میکند افراد میتوانند پروژههای بزرگ را بارها و بارها انجام بدهند. در واقع، در این روش، تسکها و اهداف بزرگ را به قسمتهای کوچکتر و قابل مدیریتی تقسیم میکنید که برای انجام آنها زمان مشخصی در اختیار دارید.
فرض کنید میخواهید روی بعضی از دروس کتابهای درسی کار کنید، اما برای شروع کردن و متقاعد کردن خودتان دچار مشکل هستید. بسیار خوب، یک تایمر 20 دقیقهای تنظیم کنید و خودتان را موظف کنید در این 20 دقیقه به هر قیمتی شده، به وظیفهتان عمل کنید. در بدترین حالت و با هر سختیای که بود، 20 دقیقه از کار را انجام دادید. با این حال، نتیجه این کار مشخص است، وقتی یک بار شروع کنید و در جریان انجام کار قرار بگیرید، شاید حتی چند دقیقه هم از آن 20 دقیقه بگذرد و شما سرگرم انجام کار باشید و بخواهید کار را به نقطه مشخصی برسانید و بعد تمام کنید. وقتی یک بار کارتان تمام شد، تایمر را صفر کنید و برای کار روز بعد آماده شوید و کمی استراحت کنید.
میتوانید این کار را با گوش دادن به رادیو، دیدن یک قسمت از سریال محبوبتان یا تکهای از فیلمی به زبان مقصد تمرین کنید. با این روش، پروژهای که شاید در ابتدا ترسناک و بیپایان به نظر میرسید، به یک بازی سرگرمکننده تبدیل شده است که از انجام آن لذت میبرید! حالا اگر 20 یا 30 دقیقه ترسناک به نظر میرسد، میتوانید ابتدا زمانهای کوتاهتری را انتخاب کنید؛ مثلا 10، 5 یا حتی 1 دقیقه! هرچیزی که باعث شود مغز شما فریب بخورد و به آن کار فکر کند، دیگر سخت و نشدنی نیست و مغز تمام تلاشش را میکند تا آن مسئله را حل کند.
تمام این مواردی که بیان کردیم؛ یعنی سازمانهای برنامهریزی شده، تعیین هدف و انتخاب روش یادگیری، مسائلی هستند که کودکان از پس هیچکدام از آنها برنمیآیند. فقط شما قدرت انجام این کار را دارید، چون بزرگسال هستید.
ممکن است کودکان در محیطهای کنترل شده و بسته تلاش کنند و موفق شوند، اما بزرگسالان این مزیت را دارند که از آزادی و کنترل زندگی خودشان بهره ببرند و همه چیز را تحت نظارت و مدیریت خودشان بگیرند. ما تجربههای مختلف و دانش پیشین داریم. با آزادی و کنجکاوی، میتوانند از این تجربهها و دانش استفاده کنند تا به هدفشان برسند و باید بگوییم، کودکان این مزیت را ندارند.
پس خودتان را سرزنش نکنید که چرا وقتی پوشک داشتید کسی شما را مجبور نکرده زبان دوم یاد بگیرید!
هیچوقت برای یادگیری یک زبان جدید دیر نیست.
بیشتر بخوانید: بهترین آموزشگاه زبان در تهران و کرج
بیشتر بخوانید: 8 بازی برتر برای کودکان در کلاس زبان انگلیسی
نظر خود را با ما در میان بزارید