همبرگر و سیب زمینی سرخ کرده
کفش و جوراب
نان و پنیر
رومئو و ژولیت
بعضی چیزها ساخته شده اند تا با هم باشند.
می دانستید در زبان انگلیسی کلماتی هستند که همیشه دست در دست هم در جمله ها می آیند؟
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
به این کلمات «همایند» (Collocation) می گویند. این کلمات مثل دو دوست صمیمی همیشه با هم و در کنار هم هستند.
احتمالا شما هم اصطلاحات خاص و منحصربه فرد یا همایندهایی در ذهنتان دارید که دوست داشته باشید در متن های خود از آن استفاده کنید و به احتمال زیاد ندانید در نوشته ها و مکالمات روزمره آنها را چطور و کجا به کار ببرید.
نگران نباشید!
ما تعداد زیادی از این کلمات را بررسی کردیم و پنج همایندی که بیشترین استفاده را در مکالمات روزمره دارند برای شما جدا کردیم. معنی آنها و نحوه ی کاربردشان در مکالمات روزمره را هم به شما می گوییم.
همایند (Collocation) چیست؟
شاید در اولین برخورد با واژه «همایند»، این کلمه و معنی آن ترسناک به نظر برسد، اما بعد از شناخت آن نظرتان عوض می شود. «همایند»ها عباراتی هستند که از دو یا چند کلمه تشکیل شده و معمولا با هم و در کنار هم در جمله قرار می گیرند. این صمیمت و رفاقت بین این زنجیره به حدی زیاد است که اگر یکی از کلمات را با کلمه ای شبیه جایگزین کنید، عبارت عجیب و غریب به نظر میرسد؛ حتی اگر کلمه از نظر گرامری و معنایی درست باشد.
به همبرگر و چای فکر کنید
همایندها می توانند اتفاقات، فعالیت ها، احساسات، و ایده ها را بیان کنند. این عبارات، هم در زبان رسمی و محاوره و هم در گونه های مختلف زبان انگلیسی مثل زبان کسب و کار یا خبر استفاده می شوند.
از آنجایی که همایندهای انگلیسی بسیار متنوع و گسترده هستند، یکی از بهترین راه های یادگیری آن ها، شنیدن و استفاده کردن آنها در گفتار یا نوشتار است. استفاده کردن از این همایندها و تسلط در استفاده از آنها و البته همایندهای که ما در این مقاله به شما خواهیم گفت، نه تنها باعث میشود راحتتر صحبت کنید و حرفهای به نظر برسید، بلکه چون دایره لغاتتان وسیعتر شده، میتوانید احساسات و ایدههایتان را هم راحتتر بیان کنید.
حال به سراغ این پنج همایند برتر می رویم
1. Have a good time/Have a good day، وقت بخیر/روز بخیر (روز خوبی داشته باشید!)
این عبارت بدون شک از آن دسته عبارت هایی است که همیشه باید از آن استفاده کنید. کلمه ای که در این نوع عبارت ها همیشه استفاده می شود در فارسی «بخیر» و در انگلیسی فعل «have» است. هیچوقت نمی شنوید یک فارسی زبان بگوید روز بد، وقت افتضاح، و هیچوقت هم نمی شنوید یک انگلیسی زبان بگوید Make a good day یا Enjoy a good day.
Have a good time یا «وقت بخیر!» را میتوان در ابتدا یا انتهای تمام مکالمات و موقعیت های محاوره و غیررسمی استفاده کرد. «روز بخیر!» یا «روز خوبی داشته باشی!» هم معنی جمله های بالا را می دهد، اما در موقعیت هایی بیشتری می توان از آن ها استفاده کرد.
هنگام خداحافظی با بهترین دوستتان یا در یک جلسه مهم با شریک تجاری بهتر است به جای یک خداحافظی ساده بگویید «روز خوبی داشته باشی!» یا «روز بخیر!».
استفاده از این نوع اصطلاحات باعث می شود مخاطبتان حس بهتری داشته باشد و شما هم خوشحال تر خواهید بود. دفعه بعد که از سوپر مارکت محلهتان خرید می کنید یا حتی وقتی می خواهید یک مکالمه تلفنی را قطع کنید بگویید «روز خوبی داشته باشی!» یا «روز بخیر!»؛ اینکه برای کسی آرزوی یک روز خوب داشته باشید، آسیبی بهتان نمی زند!
2. Catch a Cold، سرما خوردن
اگر طرفدار سرسخت فوتبال باشید، حتما می دانید که catch a cold با catch a ball فرق دارد!
وقتی کسی سرما می خورد، معمولا به این معنی است که عطسه می کند، آبریزش بینی و گلودرد دارد و به زبان ساده تر، مریض است.
شاید بارها بشنوید که یک انگلیسی زبان بگوید «getting a cold» اما همایند «catch a cold» معمول تر است.
وقتی هوا رو به سردی برود، معمولا از انگلیسی زبان ها زیاد می شنوید که به هم می گویند «لباس گرم بپوش، اینجوری سرما نمیخوری!» یا «Dress warmly so you don’t catch a cold!». این جمله یک توصیه دوستانه است برای این که لباس مناسب بپوشید تا مریض نشوید. کسی هست دوست داشته باشد سرما بخورد؟ قطعا نه!
یکی دیگر از جمله هایی که احتمالا از پاییز به بعد زیاد در محیط کار می شنوید زمانی است که یکی از دوستان یا همکارانتان یک روز مرخصی گرفته و سر کار نیامده است. او به شما یا به مدیر بالا رده اش می گوید «امروز نمی توانم بیایم چون سرما خورده ام!» یا «I’m unable to come to work today as I caught a cold».
دفعه بعد که سرما خوردید (زبانمان لال!) از این عبارت استفاده کنید.
3. Save time، صرفه جویی در وقت
اگر تا به حال به این فکر افتادید که «زمان» را در یک جعبه بگذارید و در انباری نگه دارید، بهتر است تلاش نکنید! همه می دانیم چنین چیزی ممکن نیست! (اگه راهی پیدا کردید، به ما هم بگید!)
عبارت save time به این معنی است که کاری از زمانی که انتظار می رود سریعتر انجام شود (یا اصلا انجام نشود!). به عبارت دیگر یا کاری را سریعتر و بهتر انجام بدهید یا اگر ارزش انجام دادن ندارد اصلا انجام ندهید و «زمان» ذخیره شده را صرف کارهای مهم تری کنید. مثل صرفه جویی در پول، که با تخفیف می شود پول کمتری پرداخت کرد یا با منصرفشدن از خرید چیزی، پولتان را پس انداز یا صرف خرید بهتر و مهم تری کنید.
این عبارت بیشتر در تبلیغات و معمولا برای محصولات فنی و لوازم خانگی استفاده می شود. ماشین های لباسشویی جدید که لباس ها را در زمان کمتری می شویند، زمان کمتری از شما می گیرند. محصولات پخت و پز جدید هم غذا را سریع آماده می کنند و با زمان بیشتری که دارید می توانید کارهای هیجان انگیزتری انجام دهید.
به علاوه، این اصطلاح می تواند در تمام مکالمات روزمره استفاده شود. اگر در محل کارتان کارهای زیادی به شما محول شده، باید با کمک هم گروهی هایتان کارها را طوری تقسیم کنید که در زمان کمتری انجام شود.
4. Make a difference! ، تغییر ایجاد کردن!
این اصطلاح یا همایند معنی مثبت دارد. «Make a Difference» یعنی کاری مفید و مهم انجام بدهید؛ کاری که تأثیر آن قابل لمس باشد، حتی در تمام جامعه تأثیر بگذارد.
“بدون شک این چیزی است که همه می خواهیم!»
برای مثال، اگر به یک موسسه خیریه کمک کنید، به تمام افرادی کمک کرده اید که این خیریه به آنها خدمات می دهد و در واقع کار مفیدی انجام داده اید. اگر برای کار در یک موسسه مخصوص کودکان یتیم داوطلب شدید، برای همه آن ها کار مفیدی انجام داده اید. حتی با انجام کارهای کوچک هم می توان مفید بود، مثلا اگر زباله ای روی زمین دیدید آن را بردارید و در سطل زباله بیاندازید.
این اصطلاح در زبان انگلیسی معمول است و قواعد سفت و سختی دارد. هیچوقت از یک انگلیسی زبان نخواهید شنید که از فعلی جز «make» در این اصطلاح استفاده کند. برای مثال هیچوقت همایند «do a difference» یا «create a difference» را به کار نبرید، چون کاملا غیرعادی و عجیب است.
5. Do a Business، معامله کردن، داد و ستد کردن
این اصطلاح معمولا در موقعیت های حرفه ای کاربرد دارد. «Do a Business» یعنی معامله کردن با کسی، خرید و فروش محصولات یا ارائه خدمات به مشتریان و شرکت ها.
برای مثال اگر با مشتریان انگلیسی زبان در ارتباط هستید، بهتر است بعد از امضای قراردارد بگویید «کار کردن با شما باعث افتخار است» یا «It’s been a pleasure doing business with you». یا اگر کسی که می شناسید، تجربه بدی از همکاری با شرکتی دارد، به آن ها بگویید «با این شرکت کار نکن»، «با این آدم ها معامله نکن» یا «Don’t do business with them!».
استفاده به جا از اصطلاحات و همایندها بسیار مهم است. مثلا اگر با دوستی در حال صرف یک قهوه هستید، این اتفاق «doing a business» نیست. می توانید از اصطلاح درست این واقعه، یعنی همنشینی و همصحبتی استفاده کنید که در انگلیسی «catching up» و «hanging out» اصطلاحات خوبی برای معادل آنها به حساب می آیند.
تمام! به همین راحتی پنج همایند و اصطلاح معمول در انگلیسی را یاد گرفتید که به طور حتم در مکالمات یا مکاتبات روزمره می توانید از آن ها استفاده کنید. فقط یادتان باشد باید مرتب تمرین کنید تا روزی متوجه شوید که به راحتی و بدون مشکل انگلیسی صحبت می کنید.
بیشتر بخوانید:15 عبارت زبان انگلیسی برای بیان احساسات
بیشتر بخوانید:در ملاقاتهای کاری، شبیه بومیهای انگلیسی زبان صحبت کنید
نظر خود را با ما در میان بزارید