زبان اسپانیایی زبانی منحصر به فرد و پر از لغات و کلماتی است که هیچ ترجمهی مستقیمی از آن در زبان انگلیسی وجود ندارد. ( که ما بتوانیم برایتان ترجمه کنیم).
گاهی یک ایده میتواند با یک کلمهی تک در زبان اسپانیایی بیان شود، اما برای اینکه مفهوم آن در زبان دیگری رسانده شود، باید آن را به صورت یک جملهی کامل ترجمه کرد.
البته اگر یک کلمه ترجمهی مستقیمی ندارد، به این معنی نیست که کلمهی به درد نخوری است. وقتی در یک زبان کلمهای وجود دارد، یعنی برای فرهنگ آن جامعه آنقدر مهم بوده که برای آن معادلی انتخاب کنند.
یادگیری کلماتی که غیرقابل ترجمه هستند، تجربهی ما از فرهنگ کشوری دیگر را غنیتر میکنند و راجع به مفاهیم و ایدههایی آموزش میدهند که در دنیای انگلیسیزبان نظیرش وجود ندارد.
من برخی از کلمات اسپانیایی غیرقابل ترجمه و مورد علاقهام را جمع کردم و در این مقاله آوردم و مفهوم هرکدام را به طور کامل توضیح دادم تا با فرهنگ و اصطلاحات مخصوص اسپانیایی بیشتر آشنا شوید.
1. Sobremesa
در بسیاری از کشورهای اسپانیایی زبان، بیشتر مردم ساعتها بعد از غذا دور هم مینشینند تا قهوه بنوشند، گپ بزنند و شوخی کنند.
در فرهنگ اسپانیایی، هیچچیز لذتبخشتر از این نیست که یک میز را با خانواده و دوستان خود به اشتراک بگذارید، حرفهای غیر ضروری بزنید یا راجع به مسائل و مشکلات دنیا صحبت کنید. حالا ما کلمهای برای توصیف معنی آن داریم. البته در فارسی این کلمه را میتوان به دورهمی یا شبنشینی هم ترجمه کرد.
ترجمه: زمانی مفرح که بعد از یک وعدهی غذایی به صحبت و گپ زدن دور میز سپری میشود.
مثال:
La sobremesa se alargó hasta las seis de la tarde. (The time spent talking at the table after eating went on until 6pm.)
بعد از اینکه ناهارمان را خوردیم، تا ساعت شش وقتمان را به گپ و گفتمان دور میز سپری کردیم.
2. Estrenar
آیا یک کت جدید خریدهاید و نمیتوانید برای نشان دادن آن به بقیه صبر کنید؟ یک فعل به زبان اسپانیایی وجود دارد که کل این مفهوم را توصیف میکند. یعنی وقتی کت تازه خود را برای اولین بار به تن کردهاید و ذوق دارید که آن را به بقیه نشان دهید، میتوانید از این کلمه برای ابراز احساسات خود استفاده کنید.
البته این فقط شامل حال لباسها نمیشود. حتی وقتی برای اولین بار میخواهیم از چیزی استفاده کنیم هم میتوانیم این فعل را به کار ببریم.
ترجمه: استفاده از چیزی برای اولین بار
مثال:
Hoy estreno la falda que me compré ayer. (Today I’m wearing for the first time the skirt that I bought yesterday.)
امروز من دامنی که دیروز خریدم را برای اولین بار میپوشم.
3. Madrugar
آیا شما سحرخیز هستید؟ پس حتما عاشق این کلمه میشوید. فعل «madrugar» بیدار شدن در صبح خیلی زود را توصیف میکند.
اسپانیاییها از فعل “La madrugada” زمانی استفاده میکنند که میخواهند صبح خیلی زود بیدار شدن را نشان دهند.
از “La madrugada” برای اشاره به سحر و صبح خیلی زود استفاده میشود و کسی که عادت دارد آن موقع از روز از خواب بیدار شود را “madrugador” یا “madrugadora” (سحرخیز) میگویند ( حقیقتا…صفتی که هیچ ربطی به من ندارد…).
ترجمه: صبح خیلی زود بیدار شدن
مثال:
Ayer madrugué para salir a correr. (Yesterday I got up very early in the morning to go for a run.)
دیروز من برای دویدن، صبح خیلی زود بیدار شدم.
4. Trasnochar
حالا که از سحرخیزها حرف زدیم، خوب است که راجع به خوناشامها (یا جغدها) هم کمی صحبت کنیم. پس اگر شما ترجیح میدهید مثل جغد شب را بیدار بمانید و خیلی دیر به رختخواب بروید، یک عبارت اسپانیایی دیگر وجود دارد که شما را توصیف کند.
شما میتوانید با این کلمه بدون اینکه بخواهید دلیل آن را توضیح دهید، بگویید که شبها خیلی دیر میخوابید ( یا شبها اصلا نمیخوابید). شاید کاری داشتید که باید آن را انجام میدادید یا تلویزیون تماشا میکردید یا حتی کل شب را با دوستان خود سپری میکردید.
در زبان اسپانیایی، کسی که خیلی دیر به رختخواب میرود یا کل شب را بیدار میماند “trasnochador”یا “trasnochadora”نام دارد.
ترجمه: دیر به رخت خواب رفتن یا کل شب را بیدار ماندن . (شبزندهداری)
مثال:
No me gusta trasnochar los domingos porque los lunes madrugo. (I don’t like staying up late on Sundays because I get up early on Mondays.)
من دوست ندارم یکشنبهها شب زندهداری کنم، چون دوشنبهها باید صبح خیلی زود بیدار شوم.
5. Puente
تعطیلات عمومی فرصتی فوقالعاده برای استراحت و در خانه ماندن است. اما وقتی تعطیلات رسمی به سهشنبه یا پنجشنبه میافتد، شما میتوانید یک روز را بینالتعطیلین بگیرید و آخر هفته را با کلمهی “puente” به تعطیلات چهارروزه تبدیل کنید.
ترجمه: روز یا روزهایی که بین دو تعطیل رسمی یا تعطیل رسمی و تعطیلات آخر هفته قرار میگیرند را “puente” یا همان «بینالتعطیلین» میگویند.
مثال:
La semana que viene hago puente y me voy a esquiar de jueves a domingo. (Next week I take a day off between the bank holiday and the weekend and I’ll go skiing from Thursday to Sunday.)
هفتهی آینده من یک روز را بین تعطیل رسمی بانک (تعطیلی بانک در روزهای خاص) و تعطیلات آخر هفته مرخصی میگیرم و از پنجشنبه تا شنبه به اسکی میروم.
6. Friolero
اگر هیچوقت (حتی وقتی در خانه هستید) پالتو (یا کت خود) را در نمیآورید یا همیشه حتی وقتی روی مبل لم دادهاید و تلویزیون تماشا میکنید، روی خود یک پتو میکشید، احتمالا یک “friolero” یا “friolera” هستید.
ترجمه: سرمایی، کسی که همیشه به هوای سرد حساسیت زیادی نشان میدهد.
مثال:
Siempre pongo la calefacción al máximo porque soy muy friolero. (I always have the heating on full because I am very sensitive to cold temperatures.)
من همیشه بخاری را تا آخر زیاد میکنم چون خیلی به سرما حساسم (خیلی سرمایی هستم).
بیشتر بخوانید: سه فیلم اسپانیاییزبان که هر زبانآموزی باید تماشا کند
بیشتر بخوانید: تمرین زبان اسپانیایی با اشعار سادهی اسپانیایی
نظر خود را با ما در میان بزارید