فرض کنید شما در یک بار اسپانیایی هستید.
بلند است، اما میتوانید بفهمید که مردم چه میگویند.
میشنوید که یکی از کسانی که مست شده در مورد پرتاب خانه از پنجره صحبت میکند…
… دیگری با خنده دوستانش را متهم میکند که موهایش را گرفتهاند …
و پیرمردی به شما میگوید که از گلابی سالمتر است.
چه اتفاقی میفتد؟
سرتان را میخارانید و متعجب به آنها خیره میشوید، به این فکر میکنید که از پس ترجمهی عبارات برمیآیید، ولی از پس معنی آنها نه.
خوب، شما به تازگی اولین آشنایی خود را با اصطلاحات اسپانیایی شروع کردهاید.
چرا اصطلاحات اسپانیایی را یاد بگیریم؟
اصطلاحات عباراتی هستند که معمولاً توسط متکلمان بومی استفاده میشود که معنای مجازی و نه تحتاللفظی دارند. همه زبانها آنها را دارند. به عنوان مثال، چند اصطلاح انگلیسی عبارتند از: «مثل سگ و گربه باران میبارد» و «پر کردن درخت اشتباه است».
اصطلاحات برای صحبت کردن به زبانی مانند زبان بومی ضروری هستند و اسپانیایی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
صدها اصطلاح اسپانیایی وجود دارد، و در حالی که برخی از آنها برای بسیاری از اسپانیایی زبانان مشترک است، برخی دیگر فقط در یک یا تعداد انگشت شماری از کشورهای جهان اسپانیایی زبان استفاده میشوند. حتی اصطلاحاتی وجود دارد که فقط در مناطق خاص صحبت میشود.
در این پست، ما برخی از مفیدترین اصطلاحاتی را که احتمالا در حین صحبت کردن به زبان اسپانیایی با آنها مواجه خواهید شد، گردآوری کردهایم. پس به خواندن ادامه دهید.
همچنین اگر راجع به آموزش زبان اسپانیایی سوالی داشتید، میتوانید با موسسه زبان ایرانمهر تماس بگیرید و با مشاورهی رایگان، راجع به دورهها و کلاسهای یادگیری زبان اسپانیایی در ایرانمهر، به آگاهی برسید.
15. Tomar el pelo
English: To pull someone’s leg
دست انداختن
«تومار ال پلو» در لغت به معنای «گرفتن مو» است و زمانی استفاده میشود که کسی در حال فریب دادن یا مسخره کردن شخص دیگری است، اما به شیوهای سبک و بدون اینکه به کسی بر بخورد. بنابراین اگر دوستی به شما بگوید 10 میلیون دلار برنده شده است، ممکن است بگویید: «Me estás tomando el pelo.» (تو داری دستم میندازی.
14. Ser pan comido
English: To be a piece of cake
مثل آب خوردن
ترجمه تحتاللفظی این عبارت «مثل نان خوردن» است و به این معنی است که انجام کاری بسیار آسان است. این معادل انگلیسی to be a piece of cake است. به عنوان مثال: «El trabajo es pan comido.» ( مثل آب خوردن است.)
13. Estar como una cabra
English: To be a little crazy
به سر زدن
Estar como una cabra یک اصطلاح رایج اسپانیایی است که برای زمانی که شخصی در حال انجام کاری عجیب و غریب یا کمیغیرعادی است استفاده میشود. ترجمه تحتاللفظی آن «مثل بز بودن» است و معادل انگلیسی آن این است که بگوییم کسی کمیدیوانه یا دیوانه است. بنابراین اگر یکی از دوستان یک روز غروب بیش از حد نوشیدنی خورده است و او بلند میشود و روی میز میرقصد، میتوانید بگویید: «Esta noche estás como una cabra» (امشب به سرتان زده است.)
12. No tener pelos en la lengua
English: To be straightforward / To tell it like it is
رک و راست بودن
ترجمه تحتاللفظی «no tener pelos en la lengua» این است که «مو روی زبانت نداشته باشی». این اصطلاح اسپانیایی به این معنی است که کسی تیرانداز مستقیم است و همیشه نظر خود را میگوید. به عنوان مثال: Mi amigo no tiene pelos en la lengua. .
11. Tirar la casa por la ventana
English: To spare no expense
مفت و مجانی
Tirar la casa por la ventana در لغت به معنای «پرت کردن خانه از پنجره» ترجمه شده است و به این معنی است که هیچ هزینهای دریغ نشده است یا پول چیزی نیست. به عنوان مثال: Tiré la casa por la ventana cuando compré mi nuevo coch
10. Quedarse de piedra
English: To be stunned
کپ کردن
Quedarse de piedra به معنای واقعی کلمه «مانند سنگ ماندن» است و به معنای شگفت زده شدن است. به عبارت دیگر، شما چنان مبهوت چیزی هستید که مانند یک سنگ خشکتان میزند. به عنوان مثال: Me quedé de piedra cuando me dijo la historia. (وقتی داستان را برایم تعریف کرد کپ کردم.) اصطلاح دیگر برای بیان تعجب و شگفتی «quedarse con la boca abierta» است که به معنای واقعی کلمه « دهان باز ماندن» است.
9. Lo dijo de labios para fuera
English: To say something you didn’t mean
Lo dijo de labios para fuera به معنای واقعی کلمه به این صورت ترجمه شده است که «او آن را از لب به بیرون گفت» و به این معنی است که یک شخص به آنچه گفته است منظوری نداشته است. به عنوان مثال: Lo dijo de labios para fuera cuando dijo que era colpable. ( وقتی گفت مقصر است منظورش این نبود.)
8. Estar hecho un ají
English: To be very angry
از کوره در رفتن
Estar hecho un ají به معنای واقعی کلمه به عنوان «چیلی درست کردن» ترجمه شده است و به معنای عصبانی شدن (بسیار عصبانی) از چیزی است. به عنوان مثال: «No le gustó el resultado. Está hecho un ají.» (او نتیجه را دوست نداشت. پس از کوره در رفت.)
7. Empezar la casa por el tejado
English: To put the cart before the horse
کاری را هچل هفت انجام دادن
Empezar la casa por el tejado در لغت به معنای «شروع کردن خانه از پشت بام» است و به معنای قرار دادن گاری جلوی اسب یا انجام چیزها با نظم نامناسب است. به عنوان مثال: «Si empezáramos la construcción sin los fondos, estaríamos empezando la casa por el tejado.» (اگر بدون بودجه شروع به ساخت و ساز کنیم، همه چیز هچل هفت پیش میرود.)
6. Estar más sano que una pera
English: To be fit as a fiddle
سالم و سرحال
Estar más sano que una pera به معنای واقعی کلمه به عنوان «سالمتر از گلابی» ترجمه شده است. معادل انگلیسی عبارت است از تناسب اندام مانند کمانچه، و به این معنی است که کسی احساس خوبی دارد و بسیار سالم است. به عنوان مثال: «Mi abuela tiene 85 años, pero está más sana que una pera.» (مادربزرگ من 85 سال دارد، اما او مثل یک کمانچه تناسب اندام دارد.)
5. Ser uña y carne
English: To be bosom buddies
رفقای قسم خورده
ترجمه تحتاللفظی ser uña y carne « ناخن و گوشت بودن» است و به معنای جدایی ناپذیر بودن یا رفاقت سینه چاک است. به عنوان مثال: Juan y Pedro son uña y carne. ( جان و پیتر با هم رفقای قسم خورده (جون جونی) هستند.)
4. Tener un humor de perros
English: To be in a bad mood
Tenemos un humor de perros به معنای واقعی کلمه به عنوان «داشتن خلق و خوی سگی» ترجمه شده است و به معنای بد خلقی است. به عنوان مثال: Ellos tienen un humor de perros porque no aprobaron los exámenes en la universidad. «آنها به دلیل عدم موفقیت در امتحانات خود در دانشگاه، مود بدی داشتند.)
3. Se me hace agua la boca
English: To make one’s mouth water / To be mouthwatering
آب دهان راه افتادن
Se me hace agua la boca یک اصطلاح رایج اسپانیایی است که به «آب دهانم راه افتاد» ترجمه میشود، به این معنی که یک ماده غذایی یا یک وعده غذایی آنقدر خوشمزه است که باعث میشود بزاق در دهان فرد جاری شود. به عنوان مثال: Se me hace agua la boca solo pensar en la paella. (فقط وقتی به پائلا فکر میکنم، دهانم آب میافتد.)
2. Tiene más lana que un borrego
English: To be loaded [with cash]
پول نقد زیاد داشتن
Tiene más lana que un Borrego به این معنی است که «او بیشتر از یک بره پشم دارد» و به این معنی است که شخص مملو از پول نقد است. “لانا” به معنای “نقد” است. برای مثال: «Él pagó la cuenta en el restaurante porque tiene más lana que un Borrego » (او صورتحساب را در رستوران پرداخت کرد زیرا پول نقد زیاد داشت.)
1. Echar agua al mar
English: To do something pointless / To put a drop in the bucket
آب در هاون کوبیدن
Echar agua al mar به معنای واقعی کلمه به ریختن آب به دریا ترجمه شده است، یک اصطلاح اسپانیایی که در برخی از مناطق اسپانیایی زبان به معنای بی معنی بودن چیزی است. برای مثال: «Tratar de convencerla es como echar agua al mar. » (تلاش برای متقاعد کردن او بی معنی و مثل آب در هاون کوبیدن است. او هرگز تغییر نخواهد کرد.)
سخن آخر
خواندن فهرستی از اصطلاحات یک چیز است – یادگیری نحوه استفاده طبیعی از آنها در مکالمات زبان اسپانیایی چیز دیگری است. پس حتما باید آنها را تمرین کنید و در جملات مختلف به کار ببرید تا به خوبی یادشان بگیرید.
همچنین اگر راجع به آموزش زبان اسپانیایی، دورهها و کلاسهای مختلف با گروههای سنی متنوع سوالی داشتید، با موسسه زبان ایرانمهر، تماس بگیرید و با مشاوره رایگان، مشورت کنید.
بیشتر بخوانید:با یادگیری این کلمات، در زبان اسپانیایی «باحال» حرف بزنید
بیشتر بخوانید:مکالمه به زبان اسپانیایی با 97 عبارات رایج
نظر خود را با ما در میان بزارید