بههمین خاطر، آلمان قهرمان جام جهانی سال 2014 شد!
اگر تا کنون با دوستان و آشنایان آلمانی زبان خود تنها در مورد موسیقی و سینمای آلمان صحبت کردهاید، از این به بعد سعی کنید با این راهنمای جامعی که در اختیار شما گذاشتهایم، با آنها در مورد فوتبال هم صحبت کنید. این بهترین زمان برای یادگیری لغات و اصطلاحات فوتبال به زبان آلمانی است. در ادامه لیست کاملی از لغات و اصطلاحات فوتبالی و جام جهانی را به زبان آلمانی برای شما آماده کردهایم. در این لیست معادل کلمات به فارسی و انگلیسی وجود دارد.
1.Abwehrspieler (مذکر): به معنای “مدافع”، defender
مدافع بازیکنی است که سعی میکند تیم مقابل را از زدن گل باز دارد.
Hans ist ein Abwehrspieler in meiner Fußballmannschaft.*
Hans is a defender in my football team.*
*هانس یک مدافع در تیم فوتبال من است.
2.Anstoß (مذکر): به معنای “شروع”، Kick-off
زمانی که بازی شروع میشود.
*Der Anstoß der Fußball-Weltmeisterschaft ist Heute.
*The kick-off to the football World Cup is today!
امروز شروع جام جهانی فوتبال است!
3.Anzeigetafel (مؤنث): به معنای “تابلوی امتیازات”، scoreboard
*Um den Spielstand zu wissen, musst du die Anzeigetafel angucken.
*To know the score, you must look at the scoreboard.
*برای اطلاع از امتیازات باید به تابلوی امتیازات نگاه کنید.
4.Auswärts Spiel(خنثی): به معنای “بازی خارج از خانه”
عنوان بازیای است که در ورزشگاه خانگی یک تیم برگزار نمیشود.
* Hertha BSCs Auswärts Spiel wird in München sein.
* Hertha BSC’s away game will be in Munich.
بازی خارج از خانه Hertha BSC در مونیخ برگزار خواهد شد.
5.Auswechselspieler (مذکر): به معنای “بازیکن جانشین /ذخیره”، Substitute
*Max spielt später. Er ist ein Auswechselspieler.
*Max will play later. He is a substitute.
*مکس بعداً بازی خواهد کرد. او یک بازیکن ذخیره است.
6.Aus(خنثی): به معنای اوت، An Out
زمانی که توپ خارج از میدان بازی باشد
* Bei einem Aus hinter der Torlinie, kommt es darauf an, wer den Ball zuletzt berührt hat.
*When an “out” is called for a ball that is behind the goal net, it depends on who touched the ball last.
*زمانی که توپی که پشت تور دروازه قرار دارد یک “اوت” خوانده میشود، بستگی به این دارد که آخرین بار چه کسی توپ را لمس کرده است.
7.Außenseiter (مذکر): به معنای “بازنده”، underdog
*Im Spiel zwischen Mexiko und Ghana ist Ghana der Außenseiter.
*In the game between Mexico and Ghana, Ghana is the underdog.
*در بازی مکزیک و غنا، غنا بازنده است.
8.Eckball (مذکر): به معنای “ضربه کرنر، Corner kick
این یک ضربه آزاد از هر یک از چهار گوشه زمین است.
*Das andere Team hat einen Eckball bekommen.
*The other team got a corner kick.
*تیم دیگر صاحب یک ضربه کرنر شد.
9.Einwurf: به معنای “پرتاب به داخل”، a Throw in
نوعی شروع مجدد که در آن بازیکن با دو دست توپ را از پشت خط کناری پرتاب میکند
*Einwurf hat immer die Mannschaft, die nicht zuletzt am Ball war.
*A throw in always goes to the team, that didn’t touch the ball last.
*یک پرتاب به داخل همیشه به تیمی میافتد که آخرین بار توپ را لمس نکرده است.
10.Elfmeter (مذکر): به معنای ضربه پنالتی، Penalty kick
یک ضربه آزاد برای تیم به عنوان پنالتی برای تیم حریف.
*Der Torwart hat sich bei einem Elfmeter nach vorne bewegt.
*The goalkeeper moved forward during a penalty kick.
*دروازه بان موقع ضربه پنالتی به جلو حرکت کرد.
11.Endrunde(مؤنث): به معنای “بازیهای پایانی”، The finals
دور پایانی یک تورنمنت که شامل بازیهای یک چهارم و نیمه نهاییها است.
*Die Endrunde ist für mich immer so nervenaufreibend.
*The finals are always so nerve-wracking for me.
بازیهای پایانی همیشه برای من خیلی اعصاب خردکن هستند.
12.Finale / Endspiel: به معنای “بازی فینال”، The Final
آخرین مسابقه مسابقات برای اینکه ببینیم برنده قهرمانی کی خواهد بود.
*Ich hoffe, Belgien qualifiziert sich für das Endspiel.
*I hope Belgium qualifies for the final.
*امیدوارم بلژیک به فینال راه پیدا کند.
13.Fallrückzieher (مذکر): به معنای “ضربه برگردان”، Bicycle kick
زمانی که بازیکن توپ را با یک ضربه به سمت عقب سر خود میفرستد.
*Ronaldo ist für seinen Fallrückzieher berühmt.
*Ronaldo is famous for his bicycle kick.
*رونالدو به خاطر ضربه برگردانش معروف است.
14.Foul (مذکر): به معنای خطا، Foul
این اتفاق زمانی میافتد که بازیکنی یک عمل غیرقانونی مانند لمس توپ با دست انجام دهد. به همین خاطر آنها مجازات شده و تیم دیگر یک ضربه آزاد دریافت میکند.
*Eine große Anzahl von Fußballverletzungen wird durch Foulspiel verursacht.
*A great number of football injuries are caused by foul play.
*تعداد زیادی از آسیبهای فوتبال به علت خطا(ی بازیکنان) روی میدهد.
15.Gastgeberland (خنثی): به معنای “کشور میزبان”، Host country
*Dieses Jahr ist Brasilien das Gastgeberland.
*This year, Brazil is the host country.
*امسال برزیل کشور میزبان است.
16.Gelbe Karte(مؤنث): به معنای “کارت زرد”، Yellow card
اولین اخطاری که قبل از کارت قرمز به یک بازیکن داده میشود.
*Dem Spieler wird vom Schiedsrichter die Gelbe Karte gezeigt.
*The player will be shown the yellow card by the referee.
*داور به بازیکن کارت زرد نشان خواهد داد.
17.Gewinnen (فعل): به معنای “برنده شدن”، to win
*Frankreich wird diese Weltmeisterschaft gewinnen.
*France will win this World Cup.
*فرانسه قهرمان این جام جهانی خواهد شد.
18.Halbfinale (خنثی): به معنای “بازیهای نیمهنهایی”، Semi-finals
یک دور از مسابقات که در آن دو بازی اتفاق میافتد تا ببینیم که در آن مشخص میشود کدام دو تیم به فینال راه پیدا خواهند کرد.
*2010 waren Spanien, die Niederlande, Deutschland, und Uruguay im Halbfinale.
*In 2010, Spain, the Netherlands, Germany, and Uruguay were in the semi-finals.
*در سال 2010، تیمهای اسپانیا، هلند، آلمان و اروگوئه در بازیهای نیمه نهایی حضور داشتند.
19.Halbzeit (مؤنث): به معنای “زمان استراحت”، Half-time
*Während der Halbzeit hat Maria viel Wasser getrunken.
*During half-time, Maria drank a lot of water.
*در زمان استراحت، ماریا مقدار زیادی آب نوشید.
- Handspiel (خنثی): به معنای “خطای دست”، Handball
این یک نوع خطا زمانی است که بازیکن با دست خود توپ را لمس میکند.
*Das Handspiel beim Fußball ist ein Regelverstoß.
*Handball during football is a breach of the rules.
*خطای هند در بازی فوتبال نقض قوانین است.
20.Heimspiel (خنثی): به معنای “بازی در خانه”، Home game
*Dieses Team gewinnt immer, wenn es ein Heimspiel spielt.
*This Team always wins when it plays a home game.
*این تیم همیشه وقتی یک بازی در خانه انجام دهد برنده میشود.
21.Jdn. auf die Reservebank schicken (فعل): به معنای “نیمکت نشین کردن یک بازیکن”، To Bench sb
*Der Trainer wird Anna sicherlich auf die Reservebank schicken.
*The coach will surely bench Anna.
مربی حتما آنا را نیمکت نشین خواهد کرد.
22.Konkurrent (مذکر): به معنای “رقیب”، Rival
*Die Niederlande und Deutschland sind Konkurrenten.
*The Netherlands and Germany are rivals.
*هلند و آلمان رقیب هستند.
23.Kopfball (مذکر): به معنای “ضربه سر”، Header
ضربه سر یک بازیکن به توپ به جای ضربه با پا
*Einige Stürmer wie Stefan sind als Kopfball-Spezialisten bekannt.
*Some strikers like Stefan are known as header specialists.
*برخی از مهاجمان مانند استفان بهعنوان متخصص ضربه سر شناخته میشوند.
24.Linienrichter (مذکر): به معنای “کمک داور”، Assistant referee
فردی که در امتداد زمین فوتبال بالا و پایین میدود تا اگر توپ به بیرون محوطه بازی رفت به داور اطلاع دهند. آنها بعلاوه در هنگام کمک به تصمیمات آفساید مهم هستند.
*Der Linienrichter trägt immer eine bunte Fahne.
*The assistant referee always carries a colorful flag.
کمکداور همیشه یک پرچم رنگارنگ حمل میکند.
25.Mannschaftskapitän (مذکر): به معنای ” کاپیتان”، Captain
*Philipp Lahm ist der Mannschaftskapitän von Deutschland in dieser Weltmeisterschaft.
*Philipp Lahm is Germany’s captain in this World Cup.
*فیلیپ لام کاپیتان تیم ملی آلمان در این جام جهانی است.
26.Mittelfeldspieler(مذکر): به معنای بازیکن وسط/ هافبک، Midfielder
بازیکنی که معمولا در میانه میدان میماند.
*Mesut Özil ist einer der besten Mittelfeldspieler der Welt.
*Mesut Özil is one of the best midfielders in the world.
*مسوت اوزیل یکی از بهترین بازیکنهای هافبک جهان است.
27.Nationalhymne (مؤنث): به معنای “سرود ملی”، National anthem
*Vor dem Spiel hört man die Nationalhymnen.
*Before the game, one hears the national anthems.
*قبل از شروع بازی، سرودهای ملی به گوش میرسد.
28.Nationalmannschaft (مؤنث): به معنای “تیم ملی”، National team
*Spaniens Nationalmannschaft ist echt gut!
*Spain’s national team is really good!
*تیم ملی اسپانیا واقعا خوب است!
29.Niederlage (مؤنث): به معنای “شکست”، Defeat
*Die Niederlage von Brasilien war eine Überraschung.
*Brazil’s defeat was a surprise.
*شکست برزیل غافلگیرکننده بود.
30.Pass (خنثی): به معنای “پاس دادن توپ” ، Pass
*Das Spiel mit Pässen ist für Ballsportarten typisch.
*A game with passes is typical for ball sports.
*یک بازی پاسکاری، معمول بازیهایی است که با توپ انجام میشود.
31.Rote Karte (مؤنث): به معنای “کارت قرمز”، Red Card
اگر بازیکنی کار بدی خلاف قوانین انجام دهد، کارت قرمز گرفته و از زمین بازی اخراج میشود.
*Der Schiedsrichter hat ihm die Rote Karte gezeigt.
*The referee red-carded him.
*داور به او کارت قرمز داد.
32.Schiedsrichter (مذکر): به معنای “داور”، Referee
*Kann ein Schiedsrichter komplett fair sein?
*Can a referee be entirely fair?
*آیا یک داور میتواند کاملاً منصف باشد؟
33.Schießen (فعل): به معنای “با پا ضربه زدن”، To kick
*Bei der Fußball-Weltmeisterschaft 2010 wurden 150 Tore geschossen.
*150 goals were scored [kicked] at the World Cup in 2010.
* 150 گل در جام جهانی 2010 زده شد.
34.Sich qualifizieren (فعل): به معنای “واجد شرایط بودن”، To qualify (oneself)
توانایی کسب برد یا امتیاز کافی برای شرکت در رویدادهای بینالمللی
*Dieses Jahr hat Uruguay sich für die Weltmeisterschaft qualifiziert.
*This year Uruguay qualified for the World Cup.
اروگوئه امسال به جام جهانی راه یافت.
35.Seitenlinie (مؤنث): به معنای “حاشیه زمین/ خط کناری زمین”، Touchline
طولانیترین اضلاع زمین بازی که به عنوان حاشیه زمین نیز شناخته میشوند.
*Der Ball rollt über die Seitenauslinie.
*The ball rolls over the touchline.
*توپ روی خط لمسی میچرخد.
36.Spiel (خنثی): به معنای “مسابقه، بازی”، Match, game
*Wer wird das Spiel gewinnen?
*Who will win the match?
*چه کسی برنده مسابقه خواهد بود؟
37.Spielende (خنثی): به معنای “پایان بازی”، End of Game
*Der Schiedsrichter hat zum Spielende gepfiffen.
*The referee blew the whistle at game end (full-time).
*داور صوت را در پایان بازی به صدا درآورد.
38.Spielfeld (خنثی): به معنای “زمین بازی”، Playing field
*Das Spielfeld ist schlammig, weil es gestern geregnet hat.
*The playing field is muddy because it rained yesterday.
*زمین بازی گلآلود است زیرا دیروز باران بارید.
39.Spielpaarung (مؤنث): به معنای “بازیهای ثابت/ برنامهریزی شده “، Fixture
*Die erste Spielpaarungen in der Weltmeisterschaft sind zufällig ausgewählt.
*The first fixtures at the World Cup are chosen at random.
*اولین بازیهای جام جهانی به صورت تصادفی انتخاب میشوند.
40.Spielstand (مذکر): به معنای “امتیاز”، score
*Der Spielstand zwischen Spanien und England ist jetzt 2-1.
*The score between Spain and England is 2-1 right now.
*نتیجه بازی اسپانیا و انگلیس تاکنون حاضر 2 به 1 است.
41.Spielverlängerung (مؤنث): به معنای”وقت اضافه”، Extra-time
*Die Dauer der Spielverlängerung ist 10 Minuten.
*The duration of extra-time is 10 minutes.
*وقت اضافه 10 دقیقه است.
42.Stürmer (مذکر): به معنای “مهاجم”، Striker
بازیکنی که گل زنی میکند (ضربات توپ را به گل تبدیل میکند).
*Der Stürmer ist allein in der Nähe vom Tor.
*The Striker is alone near the goal.
*مهاجم نزدیک دروازه تنها است.
43.Tordifferenz (مؤنث): به معنای “تفاوت گل/امتیاز”، Goal difference
*Zwischen Italien und Deutschland ist die Tordifferenz klein, weil die gut sind.
*Between Italy and Germany, the goal difference is small because they are good.
*اختلاف امتیاز بین ایتالیا و آلمان کم است چون (هر دو تیم) خوب هستند.
44.Torpfosten (مذکر): به معنای “تیرک دروازه”، goal post
*Der Torwart ist für den Torpfosten verantwortlich.
*The goalkeeper is responsible for the goal post.
*دروازهبان مسئولیت تیرک دروازه را برعهده دارد.
45.Torwart (مذکر): به معنای “دروازهبان” ، Goalkeeper
*Ein guter Torwart muß schnelle Reflexe haben.
*A good goalkeeper must have fast reflexes.
*یک دروازهبان خوب باید عکسالعملهای سریعی از خود نشان دهد.
46.Tribüne (مؤنث): به معنای “سکوی تماشاگران”، stands
*Die Tribüne ist neben dem Spielfeld.
*The stands are next to the pitch.
*سکوهای تماشاگران در کنار زمین قرار دارند.
47.Trikot (مذکر): به معنای “پیراهن تیم ملی”، Jersey
*Im Stadion gibt es viele Menschen mit Trikots von Argentinien.
*There are many people in the stadium with Argentina jerseys.
*افراد زیادی با پیراهن آرژانتین در ورزشگاه حضور دارند.
48.Trophäe (مؤنث): به معنای “جام/ کاپ قهرمانی”، Trophy
*Wird Brasilien seine sechste Trophäe bekommen?
*Will Brazil get its sixth trophy?
آیا برزیل ششمین جام خود را خواهد گرفت؟
49.Umkleidekabine (مؤنث): به معنای “اتاق رختکن”، Locker room
*Die Fußballspieler ziehen sich in der Umkleidekabine um.
*The football players change in the locker room.
*بازیکنان فوتبال در رختکن لباس خود را عوض میکنند.
50.Unentschieden (خنثی): به معنای “تساوی”، Draw
*Das Team will ein Unentschieden vermeiden.
*The Team wants to avoid a draw.
*این تیم میخواهد از تساوی جلوگیری کند.
51.Viertelfinale (خنثی): به معنای “بازیهای یک چهارم نهایی” Quarter-finals
به چهار مسابقه پایانی پیش از راهیافتن تیمها به نیمه نهایی گفته میشود.
*Das Viertelfinale wird sicherlich spannend sein!
*The quarter-finals will surely be exciting!
*مرحله یک چهارم نهایی حتماً هیجانانگیز خواهد بود!
52.Vizemeister (مذکر): به معنای “نایب قهرمان”، Runner-up
*2006 war Frankreich der Vizemeister.
*In 2006, France was the runner-up.
*در سال 2006 فرانسه نایب قهرمان شد.
53.Zuschauer (مذکر): به معنای “تماشاگر”، Spectator
*Es gibt 2000 Zuschauer im Stadion.
*There are 2000 spectators in the Stadium.
*2000 تماشاگر در ورزشگاه حضور دارند.
امیدواریم از این لیست واژگان فوتبالی نهایت بهره را برده باشید. آموزشگاه زبان ایرانمهر با ارائه مشاوره تخصصی آماده پاسخگویی به تمامی سوالات شما در زمینه آموزش زبان است. همچنین شما میتوانید برای مشاوره و تعیین سطح رایگان و ثبتنام در دورههای آموزش زبان انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و سایر زبانها فرم مشاوره رایگان را پر نمایید. کارشناسان آموزش در اسرع وقت با شما تماس گرفته و پاسخگویی سوالات شما خواهند بود.
بیشتر بخوانید:آلمانی را با خواندن یاد بگیرید
بیشتر بخوانید:20 کلمه کوچه خیابانی به زبان آلمانی که باید آنها را بدانید
نظر خود را با ما در میان بزارید