اعضای بدن به آلمانی شباهت زیادی به اسامی آنها در انگلیسی دارد. برای مثال der Arm, die Hand, der Finger, das Haar, das Kinn . البته همهی آنها به این سادگی نیستند و حتی برای یادگیری سادهترین آنها نیز باید وقت بگذارید. (از من نپرسید چرا برای «دست» فاعل مونث و برای انگشت، فاعل مذکر به کار میبرند! حداقل به این چیزها توجه چندانی به خرج ندهید و نگویید چرا در زبان فارسی همهی اعضای بدن را با «آن» خطاب میکنند و چقدر این المانی سخت است! اینگونه فقط خودتان را از یادگیری بیشتر، عقب میاندازید.
نحوه بیان اعضای بدن به زبان آلمانی
Hals- und Beinbruch!
پایکوبی کنید!
البته در آلمانی به جای پا، از گردن استفاده شده است. اما نهایتا همان معنی خوشحالی کردن میدهد.
قرار است به شما نحوهی بیان اعضای بدن توسط آلمانیها را بیاموزیم. در فیلم کلاسیک Casablanca، کاراکتر Humphrey Bogart رو به Ingrid Bergman میگوید:« چشمم به توعه، بچه». در نسخهی آلمانی، این جمله، با جملهی “Ich schau dir in die Augen, Kleines.” ترجمه شده است. یعنی در به جای «چشم من» از «این چشمها» استفاده شده است. در حقیقت، اگر بخواهیم آن را با مفهوم بیشتری توضیح دهیم، مثل انگلیسیها از حرف تعریف the برای بیان چشمها استفاده کرده است. حالا که میدانیم آنها برای بیان اعضای بدن، حرف تعریف استفاده میکنند، بیایید نگاهی به نام آلمانی اعضای بدن بیاندازیم:
در این جدول، اعضایی که به صورت جفت در بدن قرار دارد، به حالت جمع صرف شده اند. (گوشها، چشمها، انگشتان و …). در این فرهنگنامه، از نوک سر تا نوک انگشت پا، اسم اعضای بدن به آلمانی بیان شده تا به خوبی آنها را بیاموزید. ( نوک سر تا نوک پا، von Kopf bis Fuß)
der menschliche Körper |
|
فارسی |
آلمانی |
مو |
das Haar/die Haare (pl.) |
آلمانیها نیز مثل فارسی زبانان، مو را هم جمع بیان میکنند هم مفرد. اما در انگلیسی مو در هر حالتی غیر قابل شمارش است و مفرد بیان میشود. اگر مو در آلمانی مفرد بیان شود، mein Haar(موی من) و اگر جمع بیان شود، meine Haare (موهای من) نوشته میشود.
موی بلندش (ihr langes Haar) یا موهای بلندش (ihre langen Haare) |
|
سر |
der Kopf |
گوش |
das Ohr, die Ohren (pl.) |
صورت |
das Gesicht |
پیشانی |
die Stirn |
ابرو، ابروها |
die Augenbraue, die Augenbrauen |
مژه، مژهها |
die Wimper, die Wimpern |
چشم، چشمها |
das Auge, die Augen |
بینی |
die Nase |
لب، لبها |
die Lippe, die Lippen |
دهان |
der Mund |
دندان، دندانها |
der Zahn, die Zähne |
چانه |
das Kinn |
گردن |
der Hals |
شانه، شانهها |
die Schulter, die Schultern |
کمر |
der Rücken |
بازو، بازوها |
der Arm, die Arme |
آرنج، آرنجها |
der Ell(en)bogen, die Ell(en)bogen |
مچ، مچها |
das Handgelenk, die Handgelenke |
دست، دستها |
die Hand, die Hände |
انگشت، انگشتان |
der Finger, die Finger |
شست، شستها |
der Daumen, die Daumen |
انگشت اشاره |
der Zeigefinger |
ناخن (ناخنهای) انگشتان |
der Fingernagel (-nägel) |
سینه |
die Brust |
شکم |
der Bauch |
بیشتر بخوانید: رنگها و اصطلاحات رنگارنگ در زبان آلمانی
بیشتر بخوانید: نحوهی بیان ساعت به زبان آلمانی
نظر خود را با ما در میان بزارید