مدیریت کلاس درس یکی از آن اصطلاحات و مفاهیم دردسرساز است، چرا که برای افراد مختلف معانی مختلفی دارد.
وقتی به برخی از جلسات آموزشی که در سالهای اخیر درباره این موضوع برگزار کردم فکر میکنم. این کلاسها طیف گستردهای از مطالب و حوزهها را پوشش داده است. بعضی از کارگاهها درباره نحوه آموزش درست و دستورالعملهای آموزشی بود و گذار از یک مرحله تدریس به مرحله بعدی را بررسی میکرد. کارگاههای دیگری روی موضوع انگیزه و درگیر کردن زبانآموز در کلاس تمرکز داشتند، در بعضی جلسات به بررسی ایدههایی برای ایجاد یک رویه منظم و معقول در کلاس گذشت و جلسات و کارگاههای دیگر روی انضباط و قوانین حاکم در کلاس مانور دادند.
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
بنابراین، کدام تعریف برای مدیریت کلاس درست است؟ اگر از من بپرسید میگویم مقداری از همه موارد بالا! اگر میخواهیم جو مثبتی در کلاس درس ایجاد کنیم و آن را به محیطی تبدیل کنیم که زبانآموز آرامش داشته باشد و به یادگیری بپردازد، به برنامههای منظم، قوانین، دستورالعملهای روشن و زبانآموزانی نیاز داریم که در روند یادگیری درگیر باشند. با این وجود، اهمیت هر کدام از این مولفهها با توجه به محیط و زمینهای که در آن کار میکنیم، تغییر میکند.
به عنوان مدرس زبان، با گروههای زیادی از افراد در ردههای سنی متفاوتی در ارتباط هستیم. این افراد زبانآموزان جوان با رده سنی 4 تا 5 سال تا بزرگسالان هستند و هر کدام از آنها به عوامل و ویژگیهای متفاوتی نیاز دارد.
وقتی به کودکان درس میدهید، تعریف انضباط و قوانین مشخص بسیار مهم است. بدون نظم، زبانآموزان به راحتی از زیر کار فرار میکنند، حواسشان پرت میشود یا در بدترین حالت، یادگیری از هم گسیخته و ناقصی را تجربه میکنند. با این حال، منظورمان این نیست که با قوانین سفت و سخت و اجرای آنها، کلاس درس را به یک پادگان تبدیل کنید و بیش از حد به آنها سخت بگیرید. باید از زبان مثبتی برای صحبت کردن با آنها استفاده کنید و از به کار بردن کلمات یا عباراتی مثل “…Don’t” یا “…You mustn’t” پرهیز کنید و به جای آن از کلماتی مثل “…Always” و دستورالعملهای مثبت استفاده کنید. در نهایت باید گفت تعداد زیاد قوانین میتواند گیجکننده باشد و به همین دلیل بهترین حالت این است که از 4 یا 5 قانون ساده و قابل اجرا شروع کنید. قوانین کلی کلاسهای من به شرح زیر است:
- همیشه وقتی کسی در حال صحبت کردن است، به حرف او گوش بدهید
- به موقع در کلاسهای درس حاضر شوید و آماده به کلاس بیایید
- همیشه مودب باشید
- اگر چیزی را نمیدانید سوال کنید
با این حال، لازم است به دیگر جنبههای مدیریت کلاس هم توجه کنیم. زبانآموزان کم سن و سال وقتی مهارت جدیدی یاد میگیرند باید احساس امنیت کنند و مدرس وظیفه دارد جو کلاس را مثبت نگه دارد و محیطی آشنا برای زبانآموز ایجاد کند که به یادگیری و حس خوب او کمک زیادی خواهد کرد. به همین دلیل است که میگوییم تعریف یک برنامه روتین در کلاس درس بسیار مهم است. اگر همیشه درس را با یک آهنگ آشنا یا یک فعالیت ساده شروع کنید، کودکان میتوانند احساس آرامش کنند و میدانند که درس به زودی آغاز میشود. نشانههایی مثل به هم زدن دستها یا یک عبارت ثابت برای اینکه به زبانآموزان بفهمانید درس در حال آغاز یا پایان است، از جمله کارهای مهمی است که به زبانآموزان میگوید بعد از آن باید چه کار کنند. قوانین ضروری و مفید در کلاس را هم به این موارد اضافه کنید و مطمئن باشید میتوانید کلاسی شاد و کارآمد داشته باشید.
در مورد نوجوانان، رویکرد نسبتا متفاوتی لازم است. این بار، زبانآموزان ما در سنی هستند که میتوانند مسئولیت بیشتری بپذیرند و ممکن است به آنچه که به عنوان قوانین «مقتدرانه» یا برنامههای روتین «بچگانه» میشناسند، واکنش نامطلوبی نشان دهند. در این بازه زمانی است که باید درباره قوانین کلاس با زبانآموز مذاکره کنید. بهتر است صحبتها و مذاکرات در ابتدای دوره اتفاق بیافتد، از آنها بخواهید قوانینی را که دوست دارند در کلاس درس اجرا شود به شما بگویند، درباره ایدههای آنها بحث کنید و با هم درباره مجموعهای از قوانین در کلاس درس به توافق برسید. این رویکرد به زبانآموز نشان میدهد شما میخواهید به حرفهای آنهای گوش بدهید و در درسها هم به آنها اجازه بدهید صحبت کنند و نظراتشان را بگویند. به عنوان روشی جایگزین، گاهی در کلاس نوجوانان قوانینی را مطرح میکنم که دوست دارم در کلاس اجرا شوند و بعد از آنها میخواهم درباره این قوانین بحث کنند و برای اجرای چند قانون تصمیم بگیرند و به من اعلام کنند. با این روش باز هم به آنها حس کنترل و شراکت در امور کلاس داده میشود.
این رویکرد را در جنبههای دیگر آموزش هم اجرا میکنم. گاهی، به زبانآموزان برای فعالیتها یا موضوعاتی که باید در طول هفته روی آن کار کنند، حق انتخاب میدهم و با برنامه کلاسی پیش میروم. برای بعضی از فعالیتها، به آنها قدرت انتخاب میدهم تا با یک همگروهی، در یک گروه کوچک یا به تنهایی کار کنند. همچنین برای حل تمرینات کتاب کار یا برای اجرای یک پروژه جدید به زبانآموزان اجازه میدهم خودشان کاری را که میخواهند انتخاب کنند. برای مثال آنها میتوانند یک کاغذ دیواری بسازند، یک ارائه شفاهی در کلاس داشته باشند یا ویدیوی کوتاهی از خودشان بسازند و در کلاس با همکلاسیهایشان به اشتراک بگذارند. وقتی به زبانآموزان اجازه بدهید بعضی از تصمیمات مهم و مدیریتی در کلاس درس را به عهده بگیرند، حس میکنند در یادگیری و فرآیندهای کلاس شریک هستند و مدرس به آنها احترام گذاشته است. این مسئله همچنین باعث میشود زبانآموزان کلاس را «خستهکننده» ندانند یا حواسشان با موضوعاتی پرت نشود ککه ربطی به کلاس ندارد و در تصمیمگیری آنها خدشه ایجاد میکند.
در کلاس بزرگسالان، قوانین سفت و سخت و ثابت اصلا گزینه خوبی نیست. اکثر قریب به اتفاق زبانآموزان در این سن میتوانند از عقل سلیم خود استفاده کنند و به بعضی از هنجارهای اجتماعی و رفتاری پایبند باشند. تنها گزینهای که به نظر میرسد نیاز به برخورد قاطعانه و وضع قوانین مشخص دارد، منع استفاده از تلفن همراه در کلاس است. من در کلاسهای خودم با زبانآموزانی مواجه شدم که به نظر میرسید اصلا برایشان تعریف نشده جواب دادن به تلفن همراه در طول آزمون شنیداری اشتباه است و هیچ ایدهای نداشتند که این کار در کلاس زبان ممنوع و به دور از ادب است. در این موارد، باید بحث معقولانه و محترمانهای با زبانآموزان داشته باشید و به آنها یادآوری کنید استفاده از تلفن همراه، قبل و بعد از زمان کلاس مشکلی ندارد و در تمام مدت کلاس باید طبق قوانین عمل کنند (مگر اینکه موردی اضطراری و اورژانسی پیش آمده باشد). بعد از بحث در این باره زبانآموزان موافقت میکنند تلفنهای همراهشان را در حالت سکوت (silent) بگذارند یا آن را در کیفشان قرار بدهند و حواسشان به کلاس باشد. هیچوقت گوشی کسی را به زور از او نگرفتم و او را مجبور نکردم تلفن همراهش را خاموش کند، مگر مواردی که واقعا لازم بوده است.
علاوه بر آن، مسئله اصلی مدیریت کلاس درس در رده سنی بزرگسالان این است که آنها را عادت بدهید در محیط یادگیری زبان قرار بگیرند. وقتی به کسانی تدریس میکردم که سالهاست از اولین دوره آموزشیشان میگذرد، اغلب متوجه میشوم آنها تفکرات «قدیمی» و «از مد افتاده» دارند و انتظاراتشان هم همینطور است و با دیدگاه قدیمی به یادگیری زبان نگاه میکنند. از نظر آنها کلاس درس یعنی معلم درس را توضیح بدهد و بعد از زبانآموزان بخواهد به سوالات پاسخ بدهند. ایجاد یک نظم مشخص و یک برنامه روتین برای بزرگسالان که خودشان در چرخه مشارکت در کلاس، ورودی اطلاعات و تعامل با دیگران قرار بگیرند، زمان میبرد. ایجاد انگیزه برای اینکه مسئولیت یادگیری خودشان را به عهده بگیرند هم زمانبر، اما امکانپذیر است. اینجاست که تمرین و تربیت زبانآموز یکی از بهترین کارهایی است که میتوانید انجام بدهید. تشویق زبانآموزان به ایجاد یک برنامه روتین هم در کلاس و هم خارج از آن برای تمرین زبان انگلیسی (یا هر زبان دیگری) و کمک کردن به آنها برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و تلاش برای تقویت یا رفع آنها، از جمله کارهایی است که وظیفه هر مدرسی است که میخواهد تجربه تدریس موفقی داشته باشد. این کار باعث میشود فضای یادگیری مثبتی در کلاس ایجاد شود و حس پیشرفت و ترقی به زبانآموز بدهد.
صرف نظر از رده سنی زبانآموزان، کلید اصلی مدیریت کلاس درس این است که همیشه زبانآموزانتان را بشناسید و به نیازها و رفتارهای آنها آشنا باشید. علایق آنها را کشف کنید و بفهمید چه چیزی به آنها انگیزه میدهد. به دنبال اطلاعات مناسب برای آنها باشید و به نیازهای آنها توجه کنید. به آنها کمک کنید شاد و آرام باشند و وقتی وارد کلاس میشوند، احساس امنیت کنند. زبانآموزانتان را تشویق کنید تا یادگیری را خارج از محیط کلاس هم ادامه بدهند و خودشان بخش زیادی از یادگیری را مدیریت کنند. بعد از آن است که میتوانید کلاس درسی داشته باشید که به خوبی مدیریت شده است و راه برای آموزش و یادگیری هموار است.
بیشتر بخوانید: کلاسهای مکالمه و زبانآموزان
بیشتر بخوانید: نحوه استفاده مؤثر از فناوری برای تغییر کلاس درس ESL خود
نظر خود را با ما در میان بزارید