میتوانید به چند زبان صحبت کنید؟
انتظار داشتید چندزبانه بودن چیزی جز موهبت و سعادتی مسرتبخش باشد؟
فرقی نمیکند در یک محیط چندزبانه بزرگ شده باشید یا وقت گذاشته باشید و در بزرگسالی چند زبان یاد گرفته باشید؛ احتمالا تا الان فهمیدهاید چندزبانه بودن همیشه هم مثل قدم زدن در پارک، راحت و بیدردسر نیست.
درست است، بیشتر اوقات چندزبانه بودن عالی است، اما هر از گاهی هم مشکلاتی برایتان پیش میآید که به خاطر همین چندزبانه بودن است.
حتی اگر نتوانید تمام زبانهایتان را سلیس و روان صحبت کنید، احتمالا باز هم با بعضی از مشکلات چندزبانه بودن مواجه میشوید. ضمنا این مشکلات برای دوزبانهها هم پیش میآید. همه ما در لذتها و چالشهای یادگیری زبان با هم شریکیم.
مشکلات چندزبانهها چه هستند؟
پیش از آنکه به این موضوع بپردازیم، بیایید با هم به سال 1997 برگردیم؛ به زمانی که هنوز هشتگ کاربرد امروزی را نداشت.
در همان زمانها بود که رپری به نام Mr. Notorious B.I.G آهنگی را به بازار عرضه کرد با نام “Mo’ Money, Mo’ Problems”. با این آهنگ، او و دوستانش درباره مشکلاتی صحبت کردند که برای کسب درآمد بیشتر با آنها مواجه بودند. این افسانه برای نسلهای مختلف همین است.
البته جمله بالا به این معنی نیست که چندزبانهها هم با مشکلات خواننده رپ دست و پنجه نرم میکنند، اما در این میان چیزی مشترک وجود دارد. هر چه مهارت یا دانشتان بیشتر باشد و چیزی مثل پول را زیاد داشته باشید، با مشکلات بیشتری هم مواجه میشوید.
زبان هم از این قاعده مستثنی نیست.
به همین دلیل، چندزبانهها در توییتر کمپینی تشکیل دادند تا با بیان مشکلاتشان، این نارضایتی را رفع کنند. به همین دلیل است که در دنیای مجازی هشتگی شکل گرفت با نام polyglotproblems# که در جامعه یادگیری زبان خیلی معروف است و زیاد از آن استفاده میشود.
باهوش و بلندپرواز بودن سخت است، نه؟ اما اگر میخواهید این جاده را با موفقیت طی کنید، باید برای پریدن از موانع زیادی آماده باشید. میتوانیم هرروز لبه تختمان بنشینیم و بگذاریم زندگی بیهوده و بینتیجه بگذرد و خیالمان راحت باشد که هیچ چالشی سر راهمان نیست (البته تنهایی و درجا زدن را باید تحمل کنیم)، یا میتوانیم انتخاب کنیم شجاع و ماجراجو باشیم و مطمئن باشیم میتوانیم هر مشکلی را که سرراهمان قرار میگیرد با درایت از بین ببریم.
بیایید با هم صادق باشیم، اگر مجبور نبودیم یا در معرض آن قرار نمیگرفتیم، آیا واقعا حاضر بودیم وقت بگذاریم و چند زبان یاد بگیریم؟ ما با چالشهاست که رشد میکنیم. ما سرمان درد میکند برای چالش. به علاوه، بسیاری از مشکلات حتی مشکل نیستند، بلکه بساط آزار و اذیتهای خندهدار هستند و چون اغلب موارد اعتماد به نفس نداریم و میترسیم، از آنها برای خودمان غول میسازیم.
اگر واقعا صادق باشیم، گاهی لذت میبریم از اینکه درباره مسائلی که روزانه ممکن است برای هر کسی، از جمله یکزبانهها هم رخ بدهد، گله و شکایت کنیم. این بدجنسی نیست. این کار را میکنیم چون واقعا هیچکس نیست که مشکلات و چالشهای زندگی یک چندزبانه را بفهمد؛ کسی هست؟
روزها و ماهها زمان صرف کردید تا زبانی را یاد بگیرید و هر چیز را که لازم است به خاطر بسپارید، بهترین روزها و ساعتهای عمرتان را پشت میز و یا کامپیوتر نشستید و شبها تا صبح زیر آواری از کتابهای درسی و رمان بودید تا روزی کسی از راه برسد و دانش شما را زیر سوال ببرد؟ نه! قطعا نه! باور کنید تنها نیستید. ما کاملا شما را درک میکنیم. ما چندزبانهها مشکلات زیادی داریم و اگر بخواهیم میتوانیم روزها به زبانهای مختلف درباره آنها صحبت کنیم. هیچکس هم نمیتواند کاری برایمان بکند.
آمادهاید از این شرایط نجات پیدا کنیم؟ خوب است! شروع میکنیم.
دوره های آموزش زبان انگلیسی |
|
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای کودکان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای نوجوانان |
دوره حضوری | آموزش زبان انگلیسی برای بزرگسالان |
-
مردم میخواهند دانش شما را محک بزنند
«به چند زبون صحبت میکنی؟»، «یه چیزی به فلان زبون بگو!، حالا به این زبون بگو! حالا به اون زبون بگو!». دوستان، خانواده و گاهی حتی غریبهها با این سوالات و جملات تمام دانش، تمرین و ممارست ما را زیر سوال میبرند و اسباب شوخی و گاهی حتی اذیتشان میشود.
اما چندزبانهها صبوری میکنند. دفعه بعد که کسی این سوالات را از شما پرسید، اخم و تخم نکنید. لبخند بزنید و دانش زبانیتان را به رخ همه بکشید تا کمی به شما حسادت کنند. خودشان خواستند!
-
زبانها را با هم قاطی میکنید
“Je voudrais (French) un vaso de agua (Spanish), per favore (Italian).” (I’d like a glass of water, please).
این مشکل برای کسانی که به چند زبان صحبت میکنند، زیاد اتفاق میافتد.
گاهی اوقات، از کلمهای مطمئن نیستید و آن را با کلمهای از زبان دیگر جایگزین میکنید و گاهی به نظر میرسد مغزتان در حال تخلیه کلمات خارجی است.
در هر صورت، وقتی این اتفاق افتاد، خودتان را نبازید. سعی کنید شمرده شمرده و آرام صحبت کنید و کلمات بهتر و راحتتر یادتان میآید.
-
زیرنویسها شما را مضطرب میکنند
cries because I don’t know if I should start watching my shows in Spanish, French or Korean #polyglotproblems
— Mama Valerie (@astrangegal) July 24, 2016
جمله بالا توییت یکی از چندزبانههایی است که نمیداند باید فیلمی را با چه زیرنویسی ببیند.
بر هیچکس پوشیده نیست که ما چندزبانهها دوست داریم فیلم یا برنامههای تلویزیونی را با زیرنویس ببینیم تا بهرهوری و خلاقیتمان را به حداکثر برسانیم. مشکل اینجاست که اکثر مواقع نمیدانیم برای زیرنویس، کدام زبان را باید انتخاب کنیم. گزینههای زیادی داریم و گاهی انتخاب از بین آنها خیلی سخت میشود. این مسئله گاهی آنقدر اعصابخوردکن است که ریموت کنترل تلویزیون را برمیدارید، آن را خاموش میکنید و بیخیال فیلمدیدن میشوید.
دفعه بعد که چنین اتفاقی افتاد، زبانی را برای زیرنویس انتخاب کنید که در آن کمی ضعیفتر هستید و فکر میکنید به تمرین بیشتر نیاز دارید. یادگیری از راه سرگرمی یکی از بهترین و لذتبخشترین راههای تمرکز روی مسائل و مشکلات مهم زبان است. این روش برای دست و پنجه نرمکردن با بایدها و نبایدهای زبان عالی است.
-
حس میکنید با ترجمههای بد به شما توهین شده است
پس بالاخره تصمیم گرفتید چه زیرنویسی را انتخاب کنید! گاهی وقتی در حال تماشای فیلم یا ویدیو با زیرنویس انتخابیتان هستید، به این نتیجه میرسید خیلی بهتر از چیزی هستید که فکر میکردید؛ چون به خودتان میآیید و میبینید هر چند ثانیه یک بار در حال فریاد زدن هستید و میگویید: «معنی این جمله غلطه! غلط ترجمه کردی!»
هیچچیز به اندازه یک ترجمه بد، چندزبانهها را عصبی نمیکند. این مسئله قابل قبول نیست و کسی باید جوابگوی این مشکل باشد. شاید دفعه بعد دست به قلم شوید و نامهای بلند بالا برای مترجم زیرنویس بنویسید و او را به خاطر ترجمه و انتخاب بد کلمات سرزنش کنید. شاید هم خودتان جرات پیدا کنید، دست به کار شوید و زیرنویس جدیدی برای فیلم مورد نظرتان بنویسید و در اختیار بقیه قرار بدهید.
-
آنها فقط شما را دوست دارند چون بومی هستید
این مشکل بیشتر در جوامع یادگیری زبان اتفاق میافتد. مردم دنبال شما هستند فقط به این دلیل که زبان مادری شما انگلیسی است. اما در حقیقت قابلیتها و تواناییهایی شما خیلی بیشتر است. شما بامزه، خلاق، یک شنونده خوب، وفادار و چندزبانه هستید!
شاید دوست جدیدتان به شما بگوید شما را به خاطر چیزی که هستید، دوست دارد! اما واقعیت این است که شما را فقط برای دایره لغاتتان میخواهد.
-
شما آنها را دوست دارید فقط برای اینکه بومی هستند
واقعا نمیشود کسی را به خاطر مشکل بالا سرزنش کرد، میشود؟ احتمالا خودتان هم برای هر زبانی که صحبت میکنید یک دوست صمیمی دارید.
جمله بالا به این معنی نیست که شما آدم بدی هستید. تا زمانی که مهربان و خوش برخورد هستید، دوستی واقعی و پایدار همیشه به سراغتان میآید و برای تمام عمر یک دوست یکزبانه یا چندزبانه خواهید داشت.
-
….. اما آنها فقط با شما انگلیسی صحبت میکنند
آنها فقط با شما انگلیسی صحبت میکنند. این جماعت فقط وقت آدم را تلف میکنند. کسی را پیدا کنید که میخواهد زمان را به طور مساوی تقسیم کند تا هر دو بتوانید از این دوستی بهره ببرید و هر کدام به زبان دیگری صحبت کنید.
-
معنی کلمهای را به تمام زبانها میدانید به جز زبان مادریتان
Can say it in 3 foreign languages, can´t say it in my native #PolyglotProblems #AlmostPolyglot
— Emil Jönsson (@BlackAce919) July 18, 2016
ما چندزبانهها آنقدر روی سلیس و روان صحبت کردن به زبانهایی که بلد هستیم تعصب داریم که همه مطالب و منابع را میخوانیم. تعداد زیادی کلمه به زبانهای خارجی بلد هستیم، آنقدر زیاد که گاهی معادل بعضی کلمات را به هر زبانی میدانیم جز زبان مادریمان!
همیشه کمی خندهدار است که بتوانید اسم یک شی را به زبانهای مختلف بگویید، اما وقتی نوبت زبانی میرسد که تمام عمر با آن صحبت کردید، هیچ ایدهای ندارید که معنی کلمه یا معادل آن چیست.
-
میخواهید زبان جدیدی یاد بگیرید در حالیکه هنوز با زبانهای خودتان دست و پنجه نرم میکنید
جاهطلبی ما گاهی کار دستمان میدهد.
وقتی هنوز درگیر زبانهای خودمان هستیم و آنها را به طور کامل یاد نگرفتیم، گاهی به دلایل زیادی تصمیم میگیریم زبان جدیدی یاد بگیریم. دلایلی مثل سفر، مسابقه، کنجکاوی، عشق، کار و بسیاری دلایل دیگر. ما میخواهیم بتوانیم با همه ارتباط برقرار کنیم. اینکه بخواهیم به کسی بگوییم «ببخشید، متوجه نمیشم چی میگی!» ما را دیوانه میکند.
با این حال بهتر است بگوییم آرام باشید. عجله کار شیطان است.
اول زبانهایی را که در حال یادگیری آنها هستید، به بهترین شکل یاد بگیرید، بعد سراغ زبانهای دیگر بروید.
دنیا دو روز نیست. زمان زیادی برای یادگیری زبانهای دیگر وجود دارد.
-
خواندن لزوما به معنی درک مطلب نیست
شما موفق شدید. الان میتوانید بدون هیچ تلاشی کتابها، روزنامهها، مجلات و مدارک و اسناد را به زبانهای مختلفی مثل فرانسه، آلمانی و کرهای بخوانید. فقط یک مشکل وجود دارد؛ شما فقط 50 درصد مطالب را میفهمید.
خواندن یک معضل جدید است. شما با کلمات جدید روبرو میشوید و کلمات قبلی به نحوی در متن استفاده میشوند که قبلا با آن برخورد نداشتید. این مسئله باعث میشود استرس بگیرید و دست و پایتان را گم کنید. این مشکل اغلب باعث میشود با خودتان فکر کنید هیچچیز بلد نیستید و چندزبانه بودن توهمی بیش نبوده است.
طبیعی است. نگران نباشید. به علاوه، اگر آنقدر اعتماد به نفس دارید که کتابها و مطالب را به یک زبان خارجی بخوانید، خیلی بهتر و بالاتر از چیزی هستید که اصرار دارید باورش را نادیده بگیرید.
برای اینکه خسته نشوید و بیش از این شما را با مشکلات چندزبانهها درگیر نکنیم؛ استراحت کوتاهی میکنیم و شما را به خواندن قسمت دوم این مقاله دعوت میکنیم.
بیشتر بخوانید: یادگیری دو زبان به طور همزمان
بیشتر بخوانید: چندزبانهبودن زندگی شما را متحول میکند
نظر خود را با ما در میان بزارید